سه آموزه در سالروز تأسیس ایلنا؛
پویش حرفهای کار، دموکراسی و رسانه
این خاستگاه خبرگزاری حرفهای ایلنا بوده که در طول تاریخ تکوین خویش با وجود همه تنگناها، بیادعا و پراثر به پیش آمده است. توجه به این خاستگاه وجه ماهوی خبرگزاری ایلنا را به همه ما یادآور میشود.
سالروز تأسیس ایلنا میتواند تقویم زمانبندی برنامهریزی حرفهای برای دوازده ماه آتی باشد تا بتوانیم در سال آینده در ارزیابی تازهای از این دو نسبت سخن بگوییم و بهطور ملموس بر افزایش توانهای حرفهای، انگشت تأکید بگذاریم؛ پویش حرفهای «کار، دموکراسی و رسانه» - با محوریت ایلنا - مستدام باد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ مجید رضاییان(استاد دانشگاه و پژوهشگر ژورنالیزم) در سالروز ۱۲ سالگی ایلنا؛ سه آموزه را در یادداشتی کوتاه مطرح کرد.
متن یادداشت این پژوهشگر به شرح زیر است:
یکم: خاستگاه خبرگزاری ایلنا چه آموزهای را دربرابر ما میگذارد؟ اگر به تئوری نظریهپردازان جامعهشناسی و به ویژه جامعهشناسی ارتباطات نظری بیفکنیم؛ درخواهیم یافت، که دو مفهوم «تقسیم کار» و «نقش اجتماعی» رابطهای تنگاتنگ با یکدیگر داشتهاند و فارغ از آنکه نگاه به این دو مفهوم، نگاهی ماتریالیستی براساس نگاه برخی از این اندیشمندان بوده است درخواهیم یافت کار و نقش اجتماعی برای برقراری یک رابطه منطقی همواره نیازمند دو مفهوم دیگر بودند: نخست دموکراسی و دوم رسانه.
حیات کارگری در همه جای جهان که گاه از آن به جنبشهای کارگری یاد شده است در آموزههای دینی مرتبهای به مراتب بلندتر دارد. به دیگر سخن کار و کارگر در آموزههای دینی اگر برای آن به دنبال الگویی شایسته و جاودان باشیم، به نامی جز امیرالمومنین علی(ع) و باغهایی که در اطراف کوفه با دستان پرتوان خویش احیا کرد، برنخواهیم خورد. نکته ظریفتر آن است که ذات پدیده کار و حیات کارگری به نگاه عدالت محور و رویکرد انتخابگونه که از ذات دموکراسی برمیخیزد، بسته و وابسته است. از همین روست که در سوی دیگر این جریان یعنی حیات کارگری باید امکانهای آزاد، برابر و عدالت محورِ ابراز وجود فراهم آید که از آن میتوان به رسانه و نگاه رسانهای یاد کرد.
این خاستگاه خبرگزاری حرفهای ایلنا بوده است که در طول تاریخ تکوین خویش با وجود همه تنگناها، بیادعا و پراثر به پیش آمده است. توجه به این خاستگاه وجه ماهوی خبرگزاری ایلنا را به همه ما یادآور میشود.
دوم: جایگاه خبرگزاری ایلنا چه آموزهای را دربرابر ما میگذارد؟ تردید نمیتوان کرد که خبرگزاریهای ملی با خبرگزاریهای تخصصی تفاوتی روشن دارند. ایلنا میتوانست در روند پیمایش حرفهای خویش، گستره ملی را در وجه تخصصی پی بگیرد و مدلی ثانوی و موفق را دربرابر جامعه رسانهای کشور فرانهد.
با این وجود، ایلنا از دوجایگاه مرتبط و البته مستقل برخوردار است. جایگاه نخست که متعلق به مخاطبان کارگری - به عنوان موتور محرک تولید ملی - است. این جایگاه ساده به دست نیامده است که در ادامه راه، راحت از کف برود. جامعه کارگری، از میان همه رسانهها ایلنا را رسانه اول خویش میپندارند و این کم سرمایهای نیست. گرچه پنهان نمیتوان کرد که ایلنا به دلیل پرداختن به گستره ملی گاه نسبت به پوشش همه مطالبات جامعه کارگری، تمام و کمال ظاهر نشده است. اما چه کسی است که نداند، چراغی که ایلنا در جامعه کارگری افروخته، مایه امید و مباهات است.
جایگاه دوم به مخاطبان در گستره ملی بازمیگردد. جایگاهی که نشان میدهد در بزنگاههای حوادث، ایلنا واکنشهای شایستهای را از خود بروز داده و این واکنشها میتواند البته گستردهتر و بهنگامتر نیز، باشد.
سوم: توانگاه خبرگزاری ایلنا چه آموزهای را دربرابر ما میگذارد؟ توانها و رویکردهای حرفهای برای هر رسانهای به ویژه در فضای وب میتواند یک وجه ممیزه باشد و نشان دهد که تا چه اندازه رسانه یادشده حرفهای و موفق عمل میکند.
ایلنا بارها نشان داده است که پتانسیلها و ظرفیتهایش با خروجیها و تولیداتش دو نسبت متفاوت دارند. گاه این نسبت همسنگ و همخوان است و گاه شاهد توازن مورد انتظار نیستیم. به نظر میرسد، ایلنا به ظرفیتهای خود بیشتر باید تکیه کند و این کفه را همواره به نفع مهارتها و توانهای حرفهای تغییر دهد، زیرا کمتر خبرگزاری و رسانهای را میتوان سراغ گرفت که با نگاه اصلاحطلبانه اعتدالی هم از پشتوانه جامعه کارگری و بنگاههای اقتصادی برخوردار باشد و هم در فضای سیاسی کشور تأثیری مثبت بر جای گذارد. به همین دلیل، ایلنا نیازمند افزایش توانهای حرفهای است، زیرا واقعیت آن است که پتانسیل و ظرفیتهای این خبرگزاری بیش از این چیزی است که مشاهده میکنیم.