محمدعلی اسلامی ندوشن:
بشر با اجتماع ناسالم سر و کار دارد که ناشی از حکومت ناسالم است
نیاز به یک تعادل فکری داریم یعنی از عالم شعر گفتن بیاییم به عالم منطق تا معادله برقرار شود و مسایل را تابع اندیشه و استدلال ببینیم / نیاز ادبی بشر با ابزار مدرنیته تقسیم شده / ادبیات از حالت کلام به تصویر روی آورده است.
محمدعلی اسلامی ندوشن شاعر، منتقد، مترجم و پژوهشگر ایرانی در نشست هفتگی کانون ادبی فرهنگسرای نیاوران حضور یافت.
به گزارش ایلنا؛ در این نشست اسلامی ندوشن پیرامون مقاله " جهان به کدامین سو می ندوشن در سخنانی ضمن ابراز خوشحالی از حضور خود در جمع ادبا، شاعران و فرهیختگان در ارتباط با مقاله " جهان به کدامین سو می رود " گفت: دنیا به کدامین سو میرود یکی از حیاتیترین و مبهم ترین عنوانهایی که تاکنون به ذهن بشر آمده چرا که ما در دورانی فوق العاده استثنائی و حساسی قرار داریم. دورانی مثل برخورد دو موج که ایجاد تلاطم می کند. ایران و جهان وارد مرحله برخورد سنت و صنعت شده اند. دورانی که بشر سنت چند هزار ساله را پشت سر میگذارد و نه تنها ایران که جهان در آستانه یک دوران بسیار تازهای قرار گرفته و درست نمیداند که چه باید بکند به همین علت میبینید چقدر دنیا متشنج شده است. چرا دنیا در یک تشنج مداوم به سر میبرد و آیا دنیا به این صورت ختم خواهد شد؟ این اتفاقاتی که در دنیا می افتد و این رویدادها نشانه عجز بشر در اداره خودش است بشری که تا به حال زندگی کرده، امروزه به این سوال رسیده که چه باید بکند تا به آرامش برسد چه در کشورهای صنعتی و چه در کشورهای سنتی.
این نویسنده در ادامه صحبتهایش اظهار داشت: انسان بهطور کلی با سه عنصر سرکار دارد با خودش، طبیعت و اجتماع. در دوران ما متأسفانه در طبیعت دست کاریهای زیادی میشود مثل گرم شدن زمین و یا کثیف شدن زمین. بشر نه تنها با اجتماع ناسالم که آن هم ناشی از حکومت ناسالم است سر کار دارد که با کژتابیهای طبیعت نیز مشکل دارد. طبیعت قابل مهار نیست و این تقصیر طبیعت نیست. انسان در معرض این خطر است که بشر یک آینده مبهم پیش رو دارد و نمیداند چه می خواهد بکند و متأسفانه تعادل جهان دارد به هم می خورد. در زمینه های مختلفت این بی تعادلی برقرار است مثلا در مسئله اقتصاد و ثروتهای هنگفت باد آورده که در دست عده ای قرار دارد.
وی با ذکر این نکته که بشر خودش مسئول نیک و بدش است بیان کرد: یک علت بنیادی دیگری که بشر را به این روز رسانده این است که بشر بیش از حد به راه حلهای مادی گری روی آورده، یعنی تکیه اش بر ابزار و ماده شده است. در گذشته، روزگاری معنویت بر انسان حاکم بود که با آن خودش را تسکین میداد. در واقع انسان عقیدهای داشت خودش آن را قبول داشت و با آن معنویت زندگی میکرد و به آینده خوش بین بود. مردم میگفتند اگر در این دنیا حالشان خوب نیست در آن دنیا زندگی خوبی خواهند داشت اما امروزه این مسایل مطرح نیست و مذهب کنار گذاشته شده است. ابزار سالاری در دنیا رایج شده است و به تقلای این ابزار سالاری سرعت به وجود آمده است. طبیعت بشر هیچ وقت تحمل این سرعت بالا را ندارد چیزی که با درون و سرشت انسان مخالفت داشته باشد آثار بدی را به همراه دارد.
ندوشن در ادامه پیرامون ارتباط جامعه ایران با ادبیات گفت: ایران کشوری شعر پرور است و این مقوله خیلی قابل بحثاست که چرا اینطور شد. در قرون ۲۰۰۰ ساله اخیر ایرانیها حرفهای بسیاری داشتند و درد دلهای فراوانی را وارد شعر کردند. در واقع شعر درد دل تاریخی مردمان ایران زمین است. به طور مثال دوره سامانی شعرهای فراوانی میگفتند مثلا رودکی اشعار زیادی گفته که بخشی از آن در طی حوادثاز بین رفته و تمام شعرهای دوره سامانی در یک کتاب ۱۵۰ صفحهای میگنجد. اما میتوانیم بپرسیم بعد از آن دوره و هرچه به جلو می آییم در دورههای مختلف ایرانیها به شعر گرایش پیدا کردند. در واقع یکی از عواملی که موجبات تسلای خاطر ایرانیها در این مقاطع میشد، شعر بود. چون ایران کشور پر حادثهای بوده است.
این با بیان اینکه در جهان دو تیره فکری وجود دارد یکی تیره منطقی که حرکت میکند به سمت فلسفه و منطق و تیره اشراقی که به طرف شعر حرکت می کند، اظهار داشت: در واقع هر کشوری یک شاعر بزرگ دارد ولی در ایران ما چهار شاعر بزرگ داریم. فردوسی، سعدی، مولوی و حافظ که در کنار این ها نیز چندین شاعر شاخص و خوب دیگر داشتهایم. ایرانی درد دلی داشت و برای اینکه میخواست حرف بزند آمد و تمام استعداد خودش را در شعر گفتن خرج کرد و بنابراین باید در تاریخ به دنبال جواب بود و همینطور در جغرافیا باید جواب را پیدا کرد.
وی در پایان گفت: ایران کشوری است که در معرض حوادثقرار داشت و در زمانی که آمریکا کشف نشده بود ایران در مرکز جهان قرار داشت و این مرکزیت باعثشد تا ایران معنویت و شاخصه بودن خودش را با شعر نگاه دارد. ما دراین دوره دگرگون شده نیاز به یک تعادل فکری داریم یعنی از عالم شعر گفتن بیاییم به عالم منطق تا معادله برقرار شود و مسایل را تابع اندیشه و استدلال ببینیم. ما شعر زده خواهیم شد چون به خوبی گذشتگان نمی توانیم شعر بگوییم. امروز نثر آمده و خیلی جا باز کرده و میبینیم که نیاز ادبی بشر با ابزار مدرنیته تقسیم شده است. ادبیات از حالت کلام به تصویر روی آورده و نیاز ادبی انسان را بیشتر به طرف تصویر سوق میدهد.
درپایان این نشست سپاس نامهای از سوی سید عباس سجادی مدیر عامل بنیاد آفرینشهای هنری نیاوران به محمد علی اسلامی ندوشن اهدا شد.
نشست کانون ادبی نیاوران با شعر خوانی همراه با نقد، سه شنبههای هر هفته ساعت ۱۷ در فرهنگسرای نیاوران برگزار میشود و حضور عموم علاقه مندان به حوزه شعر و ادبیات در این برنامه آزاد است.