شاهرخ گیوا درگفتگو با ایلنا:
ادبیات و نویسنده، هر دو آسیب دیدهاند
گیوا میگوید: سیاستهای فرهنگی اشتباه در حوزهی نشر، باعث شده بدنهی ادبیات و نشر متحمل لطمات قابل توجهی شوند. وی همچنین از اصلاحیه خوردن «اندوه مونالیزا» و وضعیت رمان جدیدش خبر داد.
ایلنا: شاهرخ گیوا؛ نویسندهی رمان «مونالیزای منتشر» معتقد است: در سالهای اخیر، خسارتهای زیادی به بدنهی ادبیات کشور و حلقههای تو به توی نشر کتاب وارد شده که امید است در آیندهی نزدیک، مسوولان جدید کشور درصدد اصلاح آنها برآیند.
وی در گفتگو با خبرنگار ایلنا عنوان کرد: حس من و دوستانم این است که فضای فرهنگی هنری کشور، در حال تعدیل و مطلوب شدن است. این خوشبینی در ما ایجاد شده و البته شنیدهایم که طی روزهای اخیر، تساهلهایی با کتابهایی که مدتها در ادارهی کتاب معوق مانده بود، صورت گرفته.
گیوا ضمن بیان این مطلب که همهی ما به آینده و نظام فرهنگی در دولت جدید امیدواریم، گفت: همه میدانند که در طول این سالها چه به سر ادبیات و نویسندگان آمده و چه آسیبهایی را متحمل شدند. تمام این مشکلها هم از یک جا نشات گرفت: محدود کردن نویسندگان با ممیزیهای سنگین.
وی ادامه داد: طبیعتا وقتی نویسنده با محدودیتهایی مواجه باشد، نمیتواند اثری که باب میل خود و مخاطبانش است را تولید کند. این مساله در درازمدت باعث میشود کتاب خوبی در بازار نشر وجود نداشته باشد. به همین دلیل مخاطبان نیز انگیزهی مطالعه را از دست میدهند و ناشران نیز در این آشفتهبازار، متضرر خواهند بود. اینها شرح اتفاقاتی بود که در سالهای اخیر رخ داد!
این نویسندهی جوان در پاسخ به این سوال که «اگر محدودیتهای موجود، تعدیل شود و به زودی شاهد فضاهای بازتری در حوزهی نشر باشیم، آیا در بدو این وضعیت شاهد شکوفایی ادبیات داستانی خواهیم بود؟»، اظهار داشت: بله. شک ندارم. زیرا خودم به شخصه آثار دوستان نویسندهام را خواندهام؛ داستانهایی که از ترس ادارهی کتاب و غیرقابل چاپ شدن، به ارشاد فرستاده نشدهاند.
گیوا همچنین درمورد وضعیت رمان «اندوه مونالیزا» که آبانماه سال گذشته برای اخذ مجوز به ارشاد رفته بود، گفت: خبر تازه اینکه همین چند روز قبل از انتشارات به من خبر دادند که اصلاحیه خورده است. البته هنوز این اصلاحات به دستم نرسیده و نمیدانم در چه حد و حدودیست.
وی درمورد رمان دیگری که نگارش آن را به اتمام رسانده نیز توضیح داد: «فیلها» نام رمان تازهی من است که آن را به ناشر سپردهام. این رمان، داستان یک کلکسیونر اسکناس است که به جمعآوری اسکناسهایی که مردم روی آنها مطالب و یادگاریهایی نوشتهاند، علاقه دارد.