محمد جوادی در گفتگو با ایلنا:
نویسندههای ایرانی تنبل شدهاند
محمد جوادی معتقد است میل به نگارش و انتشار رمانهای کم حجم، نشان از تنبلی نویسندگان، بیحوصلهگی مخاطبان و محافظهکار شدن ناشران به دلیل مسائل اقتصاد نشر است.
ایلنا: محمد جوادی که به تازگی ترجمهی قسمت اول از سهگانهی «گذرگاه» نوشتهی جاستین کرونین را توسط نشر کتابسرای تندیس روانهی بازارهای کتاب کرده است، کم حجم شدن رمانهای ایرانی را در تناسب با تنبلی نویسندگان و مخاطبان میداند.
وی در گفتگو با ایلنا؛ درخصوص حجیم بودن قسمت اول «گذرگاه» که در دوجلد و 1100 صفحه به چاپ رسیده است، اظهار داشت: اولا باید از ناشر محترم تشکر کنم که روی کار خوب و ماندگار تاکید دارند و حجیم بودن این رمان را مانعی برای انتشار آن ندانسته. اما از طرفی؛ خوشحالم که حجیم بودن قسمت اول از «گذرگاه»؛ با وجود اینکه در دوجلد و با قیمت 42 هزار تومان منتشر شده، تاثیری بر فروش آن نگذاشته؛ به گونهای که این رمان در نمایشگاه کتاب، جزو پرفروشهای «کتابسرای تندیس» بوده.
جوادی ضمن بیان این مطلب که موضوع و کشش آن باعث شده که مخطبان از «گذرگاه» استقابل کنند، ادامه داد: متاسفانه با نگاهی به بازار تازههای نشر در حوزهی ادبیات داستانی، درمییابیم که حجم رمانها رو به کاهش دارند، تا آنجا که بیشتر نویسندگان به نوشتن مجموعه داستان راغبترند تا رمان. به اعتقاد من این مساله، از چند زاویه نگران کننده است.
وی گفت: کم حجم شدن کتابها، اولا نشان میدهد که نویسندگان ما چندان تمایلی ندارند که روی موضوعات تمرکز کنند و آثار بلند بنویسند. به عبارت دیگر این حالت، نوعی تنبلی است که در نویسندگان ما ایجاد شده. از طرف دیگر؛ احتمالا مخاطبان نیز حوصلهی دست گرفتن رمانهای بلند را کمتر دارند(هرچند که من معتقدم اگر کشش داستان زیاد باشد، بالاخره مخاطبان را به خواند مجاب میکند.).
جوادی ضمن بیان این مطلب که متاسفانه نویسندگی در کشور ما؛ یک امر تجربی و دلی شده است، افزود: نویسندگان ما نگاه درازمدت به آثارشان ندارند. انگار تنها میخواهند در طول چند سال، چند کتاب را به اسم خود ثبت و منتشر کنند. فارغ از اینکه این مساله باعث تعدد انتشار آثار داستانی ضعیف و متوسط در بازار شده؛ آنچنانکه مخاطب در مواجهه با این حجم کتاب، دچار سردرگمی میشود.
مترجم گذرگاه اضافه کرد: نویسندگان ما بیشتر از اینکه به انتشار سریع آثارشان فکر کنند، باید به ماندگاری آثارشان توجه داشته باشند. در این راستا؛ باید تمرکز ویژهای روی موضوع داستانشان داشته باشند؛ تمرکزی كه معمولا چند سالی وقت نویسنده را میگیرد. نکتهی بعدی این است که رمانهای موفق امروزی در جهان؛ رمانهایی هستند که نویسندگانشان در توصیف فضا و مکانها بسیار تسلط داشتهاند.
وی ادامه داد: مثلا جاستین کرونین در گذرگاه، از مکانهایی در امریکا صحبت میکند که خودش در آنها زندگی کرده و شناخت کافی از جغرافیا و فضاهای آن دارد. یا مثلا در رمان «جاده سه روزه»، جوزف بویدن طوری صحنههای جنگ جهانی را توصیف میکند که انگار همان لحظه در ذهن مخاطب متجسم میشوند. بر این اساس نویسندگان ما نیز باید روی فضا و زمانها تاکید ویژه داشته باشند. گاهی به جای اینکه در اتاقشان بنشینند و رمان بنویسند، لازم است که سفر کنند و با فضاهای جدید آشنا شوند.
وی با اشاره به تکنیکهای داستان نویسی نیز گفت: متاسفانه بخش غالب نویسندگان ما، نویسندگان تجربی هستند. یعنی نه مطالعاتی در حوزهی داستاننویسی دارند و نه سبکها و تکنیکها را آنطور که باید و شاید میشناسند. این در حالیست که بسیاری از نویسندگان مطرح جهان، اساتید دانشگاهی در حوزهی ادبیات داستانی هستند. مثل همین جاستین کرونین! درست است که ما در کشورمان مدارج دانشگاهی در حوزهی داستاننویسی نداریم، اما نویسندگان میتوانند با حضور در کلاسهای آموزشی که اساتید شناخته شدهای در آنها تدریس میکنند، بر دانش خود بیافزایند.
این مترجم جوان افزود: مسالهی بعدی، مسالهی قیمت کتاب و شرایط اقتصادی موجود در جامعه است. بدون شک انتشار رمانهای حجیم، باعث افزایش قیمت پشت جلد خواهد شود و این مساله، باعث نگرانی ناشران شده است. چراکه ناچارند به قدرت خرید مخاطبان نیز توجه داشته باشند. اما با این وجود؛ اگر کیفیت رمان بالا باشد و قدرت جذب مخاطب را داشته باشد، انتشار رمانهای حجیم نیز موجه است.
وی در پایان؛ به فعالیتهای اخیر خود اشاره کرد و گفت: همچنان درگیر ترجمهی بخش دوم رمان گذرگاه هستم که «دوازده» نام دارد. تا امروز چیزی حدود 200 صفحه از آن را ترجمه کردهام و فکر میکنم این رمان در نهایت 800 تا 850 صفحه بشود. مطابق با تعهدی که کردهام، باید این رمان در اوایل مرداد ماه توسط ناشر به ارشاد فرستاده شود.
جوادی درمورد بخش دوم از گذرگاه توضیح داد: از لحاظ سبک نگارش، قسمت دوم با پیچیدگیهای بسیاری همراه شده و فضاهای گنگتری را شامل میشود. آنچنانکه خود من در ترجمهی آن، گاه متوجه نمیشوم که کجا به گذشته فلشبک شده و کجا به زمان حال برگشته. در این بخش از رمان، نویسنده؛ شخصیتهایی که در بخش اول کمرنگتر بودهاند را پررنگ کرده. البته چند شخصیت جدید نیز اضافه شدهاند. به همین خاطر؛ پیشنهاد من این است که علاقهمندان به خواندن رمان دوازده، ابتدا رمان «گذرگاه»(بخش اول از سهگانهی گذرگاه) را بخوانند تا در فضای کلی داستان قرار بگیرند. هرچند نویسنده در ابتدای بخش دوم، خلاصهای از بخش اول را آورده است.