بررسی طرح درجهبندی خبرنگاران:
خبرنگاران خودی و غیرخودی میشوند!
انجام رتبهبندی توسط مراجع رسمی، در واقع تقسیم افراد به خودی و غیرخودی است و قطعآ هیچگونه اعتبار بیرونی نخواهد داشت، مخاطبان و مردم خودشان ارزشگذاری میکنند.
ایلنا: معاونت مطبوعاتی وزارت ارشاد در حال پیگیری و انجام طرحی است که در طی آن خبرنگاران و روزنامهنگاران را بر اساس برخی معیارها و پارامترها، امتیازدهی و رتبه بندی کند. به این ترتیب بر اساس این پارامترها که به تحصیلات، سابقهی کاری، آشنایی با زبانهای خارجی، دورههای آموزشی طی شده و... اختصاص دارد، رتبهبندی خبرنگاران انجام میشود و به آنان کارت خبری اعطا میشود.
صرف نظر از ایراداتی که میتوان بر هر یک از این پارامترها وارد کرد تا درستی آن تا حدودی زیر سوال برود، بحث لزوم اجرای این طرح مطرح میشود و اینکه اساسآ متولیان از اجرای آن چه هدفی را پی میگیرند؟ این مساله در کنار سوالات دیگری همچون امکان اجرایی شدن کامل این طرح و موفقیت آمیز بودن، تبعات اجرای آن و جایگاه خبرنگاران مستقلی که در نشریات تخصصی مشغول فعالیت هستند و... همه و همه باعث پدید آمدن ابهام پیرامون این طرح شده است.
فرزانه طاهری (مترجم) در مورد اجرای طرح رتبهبندی و امتیازدهی به ذکر مثالی پرداخت و گفت: وزارت ارشاد سالها پیش در صدد تاسیس مرکزی بود که در آن آثاری را برای ترجمه به مترجمان بسپارند و قرار بود این کار بر اساس درجهبندی که برای مترجمان صورت گرفته، انجام شود. با اینکه این طرح هیچوقت اجرایی نشد، اما ماهیت اشتباه آن از ابتدا مشخص بود.
او تاکید کرد: اصولآ رتبهبندی و درجه دادن از طرف نهادهای رسمی و دولتی در حوزههای فرهنگی به هیچوجه درست و منطقی نیست. ارزشگذاری یک نویسنده یا یک خالق اثر در هر حوزهای باید توسط خود مخاطبان یا نهایتآ توسط منتقدان حرفهای انجام شود. مردم و مخاطبان با معیارهای خود، برای یک چهره ارزش و رتبه میسازند.
اجرای این طرح در حوزهی روزنامهنگاری و خبرنگاری، موضوعی بود که این مترجم در خصوص آن معتقد بود: همانطور که این کارها در حوزههای هنری و فرهنگی غیرمنطقی است، در حوزهی روزنامهنگاری هم به همین ترتیب است. این کارها و انجام رتبهبندی توسط مراجع رسمی، در واقع تقسیم افراد به خودی و غیرخودی است و قطعآ هیچگونه اعتبار بیرونی نخواهد داشت و همانطور که گفتم، مخاطبان و مردم خودشان ارزشگذاری میکنند.
طاهری افزود: البته ممکن است چنین طرحهایی امتیازهای مالی و برخی امکانات را برای عدهای در پی داشته باشد، اما ارزش واقعی در ذهن مردم شکل میگیرد. به هر حال معتقدم این طرح بیش از آنکه کارآمد باشد، تبعات منفی در پی خواهد داشت.
محمدرضا عبدالملکیان (شاعر) هم در مورد سابقهی اجرای چنین طرحهایی در مورد هنرمندان گفت: زمانی در وزارت ارشاد طرحی وجود داشت که به هنرمندان بر اساس اهمیت و تواناییهایشان مدرک معادل اعطا میکردند و مثلآ میگفتند ارزش این شاعر در حدی است که معادل مدرک فوقلیسانس است و این مدرک را از طریق معادلسازی به او میدادند.
او ادامه داد: به نظر من اصل چنین کارهایی بد نیست، به شرطی که برای اجرای آنها، ضوابط و معیارهای مشخص و درستی تعریف شده باشد و بحث سلیقه وارد کار نشود. معیارها برای اجرای چنین طرحهایی یا مشخص نیستند و یا عمومآ معیارهای منطقی و درستی نیستند. این معیارها باید توسط کارشناسان مشخص و تعیین شود، به بحث گذاشته شود و حتی برای آنها نظرسنجی صورت بگیرد و کمیته و گروهی آن را ارزیابی کنند، نه اینکه اصول کنار گذاشته شوند و بر اساس ارتباط و نزدیکی اعتقادات، این کارها انجام شود. به جای مصداق باید معیارها را مشخص کنیم.
عبدالملکیان معتقد بود که اجرای صحیح چنین طرحهایی در حوزهی فرهنگ و به خصوص نویسندگی، میتواند باعث ارتقای کارهای ادبی شود. او توضیح داد: اگر قضاوت در این حوزه بر عهدهی افراد حرفهای و صاحب نظران واقعی گذاشته شود و معیارها درست و اصولی تعریف و اجرا شوند، باعث مشخص شدن نویسندگان و اهل قلم واقعی میشود و اگر از این افراد حرفهای، مورد حمایت درست و خاص قرار بگیرند، کیفیت کارهای ادبی افزایش مییابد. اما در حال حاضر عکس این موارد را شاهدیم و میبینیم که مثلآ ۵۰۰ نسخه از اولین کتاب یک شاعر خریداری میشود و چنین کاری برای خیلی از شاعران باسابقه انجام نمیگیرد.
ایرادی که میتوان به این اظهارات عبدالملکیان گرفت، ممکن نبودن ارزشگذاری و معیارسازی بر اساس کیفیت است و اینکه ممکن است بر اساس یک سلیقه، اثری بسیار با ارزش و با کیفیت باشد و سلیقه دیگر آن را نپسندد. او در این باره توضیح داد: در هر حوزهای میتوان معیارهای درست و مشخصی تعریف کرد. در حوزهی نویسندگی، مثلآ میشود کار کردن یک نویسنده در بخش خصوصی باشد؛ ما در کشور چند هزار ناشر فعال بخش خصوصی داریم که نگاهشان برای منتشر کردن یک اثر سودآور بودن و لطمه نخوردن به شآن و منزلت و آبرویشان است. یا مثلآ ما ۱۰ ناشر شناخته شده در حوزهی نشر شعر داریم، چاپ اثر توسط این ناشران میتواند یک ارزش باشد.
این شاعر افزود: همانطور که گفتم این معیارها باید به درستی مشخص شود. مدیران در هر حوزهای باید اصول کار مدیریت را بلد باشند و برای آگاهی از وضعیت، باید از مشاوران و کارشناسان هر حوزه کمک بگیرند. اگر مشاوران درستی در کنار مدیران باشند، میتوانند معیارها را به درستی تشخیص دهند.
امتیازدهی به خبرنگاران مسالهای بود که عبدالملکیان در خصوص آن گفت: اینکه معیارهایی مثل مدرک تحصیلی و سابقهی کار برای امتیاز دادن به خبرنگاران تعریف شده درست نیست. اساسآ نمیتوان به دنیای هنر و قلم کمی نگاه کرد، شاید بسیاری از شخصیتهای فرهنگی ما تحصیلات آکادمیک نداشته باشند. به عنوان مثال احمد شاملو تحصیلات دانشگاهی نداشت، اما کارنامهی کاری او نه تنها به عنوان یک شاعر، بلکه در حوزهی پژوهشهای ادبی، نشان میدهد كه او یکی از مهمترین و فعالترین چهرههای تاریخ ما بود. این مساله در مورد بسیاری دیگر از بزرگان ادبیات ما هم صادق است. من منکر ارزش تحصیلات نمیشوم، اما این مساله در حوزهی فرهنگ و به تبع آن روزنامهنگاری نمیتواند معیار مناسبی باشد و مسالهی مهم در این حوزهها توانایی و استعدادهای فردی است.
او در آخر تاکید کرد: امتیازدهی براساس مدرک تحصیلی و سابقه کار و ارایه چند نمونه كار قطعآ قابل دفاع نخواهد بود.