جلال ذکایی در گفتگو با ایلنا:
«ورشكستگی» یا «تغییر شغل» تفاوتی در وضعیت بد چاپخانهها ایجاد نمیكند
ذكایی: این اسم «تغییر شغل» در ماهیت ماجرا تغییری ایجاد میکند؟ حداقل این است که بپذیریم وضعیت چاپخانهها، وضعیت خوبی نیست و اینکه با الفاظ بازی کنیم و پشت الفاظ پنهان شویم تا پاسخگوی مسئولیت خود نباشیم، مشکلی را حل کند. واقعیت این است که چاپخانهها وضعیت خوبی ندارند.
ایلنا: کاهش قیمت کاغذ تحریر و نوسانات بازار آن و تاثیراتی که بر وضعیت چاپخانهها میگذارد، ورشکستگی چاپخانهها، بحث عدم آشنایی و بیگانه بودن مدیران دفتر چاپ وزارت ارشاد با ماهیت امر چاپ و موضوع شهرکهای چاپ و تاثیر آن بر آیندهٔ چاپ کشور، مسائلی بود که جلال ذکایی (مدیر سابق دفتر امور چاپ وزارت ارشاد و کارشناس و فعال حوزهٔ چاپ) در مورد آنها به اظهار نظر پرداخت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، ذکایی در مورد تاثیر نوسانات قیمت ارز بر وضعیت چاپخانهها گفت: تاثیر کوتاه مدت این قضیه را به صورت شوکی که به واسطهٔ گرانی و کمبود کاغذ ایجاد شده بود؛ دیدیم و این مساله تمام چاپخانهها، اعم از بزرگ و کوچک را شوکه کرد.
او به تاثیر دراز مدت این نوسانات بر چاپخانهها اشاره کرد و گفت: متاسفانه در طول زمان شاهد تاثیرات بلندمدت این مشکلات بر چاپخانهها خواهیم بود. از جملهٔ مشکلات این است که خیلی از ناشران و نشریاتی که کار جدی انجام میدادند، باید زمان زیادی را برای جبران مافات بگذارند تا به نقطهٔ سر به سر برسند و بعد روند خود را پی بگیرند. به واسطهٔ همین مساله، اگر خوشبینانه نگاه کنیم و اینکه بحث کنترل قیمت کاغذ و تثبیت قیمت ارز موفق باشد و قیمتها در نرخ مشخصی تثبیت شوند، میتوانیم این امیدواری را داشته باشیم که با توجه به اینکه ۶ ماههٔ دوم سال زمان رونق چاپخانههاست، به دوران ثباتی برسند. البته اصلآ بحث سوددهی و رونق کسب و کار را در ذهن خود نداریم، بلکه به دورهٔ ثباتی میرسیم و از این تغییرات مقطعی خلاص میشویم.
پائین آمدن قیمت کاغذ تحریر در بازار موضوعی بود که این فعال حوزهٔ چاپ در مورد آن گفت: چه افزایش و چه کاهش قیمت، اگر از یک قاعدهٔ کلی و عمومی تبعیت نکند و بدون یك روال منطقی به صورت جهشی باشد، نوعی نگرانی را در پی دارد. ظرف مدتی کوتاه قیمت کاغذ از ۲۴ هزار تومان به ۹۰ هزار تومان رسید؛ این اتفاقی بسیار غیرمعمولی است و در هیچ جای دنیا طبیعی محسوب نمیشود، مگر در صورتی که اتفاق ویژهای رخ داده باشد.
ذکایی افزود: کاهش قیمت کاغذ به شکل فعلی هم به نظر من چندان منطقی نیست. من حس میکنم تجار، بازرگانان و فعالان حوزهٔ کاغذ، هنوز به اعتماد کامل نرسیدهاند و داشتههای خود را به بازار تزریق نکردهاند تا قیمت متعادل شود. تصور فعالان حوزهٔ کاغذ این است که قیمت ارز هنوز به ثبات نرسیده و شاهد نوسانات جدی خواهد بود و مسکنهایی که تزریق میشود، دردی را از بازار کاغذ دوا نخواهد کرد.
در تیرماه امسال بحث ورشکستگی ۹۶ چاپخانه مطرح شد و در پی آن عنوان شد که به کار بردن اصطلاح ورشکستگی در مورد این چاپخانهها اشتباه است و این تعداد تغییر شغل و تغییر کاربری دادهاند. از آن زمان این بحث وجود داشته که تفاوت بین ورشکستگی و تغییر شغل در چاپخانهها چیست. مدیر سابق دفتر امور چاپ وزارت ارشاد در این باره گفت: اینها بازی با کلمات است که یکی بگوید ورشکستگی، یکی بگوید تغییر شغل و دیگری بگوید تغییر کاربری. آقای نیکوسخن (رئیس اتحادیهٔ چاپخانهداران) عنوان کردند که ۹۶ چاپخانه تغییر شغل دادهاند، این اسم «تغییر شغل» در ماهیت ماجرا تغییری ایجاد میکند؟ حداقل این است که بپذیریم وضعیت چاپخانهها، وضعیت خوبی نیست و اینکه با الفاظ بازی کنیم و پشت الفاظ پنهان شویم تا پاسخگوی مسئولیت خود نباشیم، مشکلی را حل نمیکند. واقعیت این است که چاپخانهها وضعیت خوبی ندارند.
او ادامه داد: کافی بود در نمایشگاه مطبوعات امسال از غرفه داران مطبوعات میپرسیدید که تیراژ کدامیک در یک ماه گذشته ثابت مانده است. تقریبآ تمام نشریات ادواری میگویند که تیراژ خود را پائین آوردهاند تا بتوانند سر پا بمانند. این آمار به غیر از نشریاتی است که سرپا ماندهاند و در نمایشگاه حضور ندارند. طبیعی است که این نشریات در چاپخانهها چاپ میشدند و مسلمآ این کاهش تیراژ بر کار آنها تاثیر گذاشته است. این مسالهای ساده و مشخص است و نیازی به تحلیل ندارد و هرکس با منطقی ساده میتواند آن را بپزیرد. اینکه مفهوم ورشکستگی چیست و بخواهیم آن را تعریف کنیم و بخواهیم به آن برسیم یا نرسیم، یک مسالهٔ انحرافی است. ما از این وظیفه، مسئولیت و رسالتی که داریم و باید به صنف خود پاسخگو باشیم، شانه خالی میکنیم.
ذکایی تصریح کرد: ما همیشه گفتهایم که نبض اقتصاد در چاپخانههاست. وقتی ببینید که چاپخانهها در دو شیفت خوب کار میکنند، مطمئن میشوید که بازار وضعیت خوبی دارد، چون وضعیت تمام بازار مرتبط با وضعیت چاپخانههاست و خروجی آنها مرتبط با چاپخانه است. یا تبلیغات میخواهد، یا بستهبندی و یا تبلیغ در نشریات. محل ارتزاق نشریات آگهیهای چاپی است و خروجی آنها در چاپخانه است. وقتی شما میبینید حال چاپخانهها خوب نیست، باید بدانید که وضعیت چاپخانهها وضعیت مناسبی نیست.
بحران شدید در صنایع ما به شکل فعلی، تقریبآ از یک سال پیش به این طرف آغاز شده است. اینکه بحران در حوزهٔ صنعت چاپ از چه زمانی شروع شده است، سوالی بود که این فعال حوزهٔ چاپ در پاسخ به آن گفت: چاپ یک بحران کلی داشته که این شرایط بیشتر به آن دامن زده است. چاپ به این دلیل که آخرین حلقه در عرصهٔ اقتصادی است و خروجی همهٔ کارها به چاپ میرسد، دیرتر خود را نشان میدهد. شاید این بحرانها را داشته، اما به دلیل همین خروجی بودن همهٔ صنایع، مقداری دیرتر خود را نشان میدهد.
مدیر سابق دفتر امور چاپ وزارت ارشاد در مورد اینکه مدیران دفتر چاپ وزارت ارشاد معمولآ در این زمینه تخصصی نداشتهاند، گفت: من همیشه سعی کردهام از مطلق گویی پرهیز کنم، میتوانیم بگوییم بعضی، اما اظهارنظر مطلق نمیتوان کرد که همهٔ مدیران کار نابلد بودهاند. ضمنآ نگاه مدیریتی اینگونه نیست که مدیر یک مجموعه، حتمآ باید کاربلد آن حرفه و رشتهٔ خاص باشد. در بسیاری از رشتهها میبینیم که فردی اطلاعات روز و دقیقی را راجع به آن رشته ندارد، اما با مفهوم کلی مدیریت و برنامهریزی آشنایی دارد و میتواند با استفاده از مشاورین خود، اطلاعات جزئی مربوط به حوزهٔ فعالیت خود را هم بگیرد.
مدیر گروه بازرگانی ترنج افزود: متاسفانه این روند و رویهٔ زشت و ناپسند در بین اتحادیهها نهادینه شده که تا زمانی که یک مدیر کلی در راس کار است، دوستان، یار گرمابه و گلستان هستند و در همهٔ جلسات شرکت میکنند و در متن مصاحبههایشان به به و آفرین دیده میشود. به مجرد اینکه یک مدیر کل میخواهد خداحافظی کند، تمام انتقادات شروع میشود که مدیران کل کاربلد نیستند. باید پرسید که اگر مدیران کل کاربلد نیستد، نقش شما در این ماجرا چه بوده است؟ چرا این انتقادات در زمان تصدی یک مدیر بر مجموعه نسبت به او انجام نمیشد؟ چرا آن زمان اطلاعات به مدیرکل منتقل نمیشد که از نادانی و جهالت خارج شود؟ چرا زمانی که مدیرکل در راس کار است، دوستان دم از وحدت میزنند و میگویند الان صنعت چاپ در اوج و تعالی قرار دارد؟ این مساله نوعی فرافکنی است. مدیر کل وظیفهٔ مشخصی مبنی بر انجام کار ستادی دارد که باید بحث برنامهریزی، هدایت و حمایت را انجام دهد. بحث اجرایی بیشتر برعهدهٔ اتحادیهها و صنوف است و این مساله در اهداف و وظایف قانون نظام صنفی هم تصریح شده است. من این کار را اخلاقی نمیدانم. حداقل در اظهار نظرهای خود مراعات کنند و مطلقگویی نکنند.
ذكایی تصریح كرد: نکتهٔ بعدی این است که مدیرکل بعدی هم که بر سر کار میآید، باید منتظر چنین فضایی باشد که دوستان در روزهای اول با گل و شیرینی وارد جلسات شوند و تبریک بگویند و به محض اینکه احساس کنند مدیرکل رفتنی است، نقدها شروع شود که این مدیرانکل کاربلد نیستند. اگر مشخصآ و مصداقی گفته شود که کدام مدیر کل مدنظر است، راحتتر میشود بحث کرد. ای کاش دوستان در جلسهای بنشینند و با صنف خود صادقانه، آنچه که وظیفه داشتهاند و آنچه که عملکردشان بوده، در کفهٔ ترازو بگذارند و صادقانه با صنف خود سبک-سنگین کنند و به صنف خود گزارش بدهند. من در این چند سالی که در خدمت دوستان بودم چنین چیزی ندیدم و اگر این اتفاق بیافتد، صنف به آنها اعتماد میکند و این اعتماد پشتوانهٔ انتخاب بعدی و ادامهٔ فعالیت آنها باشد. به عنوان مثال الان دو سال است که موضوع شهرک چاپ توسط دوستان مطرح شده است و قرار است شهرک چاپی در «احمد آباد مستوفی» راهاندازی شود. هنوز معلوم نیست چه اتفاقی افتاده است. یا شورای سیاستگذاری صنعت چاپ دو سال است در حال فعالیت است، آیا معلوم است که چه کار میکند؟ تاکنون هیچ خروجی از این شورا ندیدهایم. دوستانی که این صحبتها را انجام میدهند، اعضای جدی شورای سیاستگذاری هستند و هفته به هفته جلسه داشتهاند. آیا حاضرند به صنف خود گزارش دهند که در شورای سیاستگذاری چه مسائلی عملیاتی شد، چه مصوبههایی ثبت شد و چه خروجیها و نتایجی داشته است.
مدیركل سابق دفتر امور چاپ وزارت ارشاد درباره شرایط دوره تصدی خود بر این پست گفت: در زمان مدیریت خود من هم شرایط به همین ترتیب بود. در روزهای اول با دوستان ارتباط خوبی داشتیم (البته من به نوعی استثنا به حساب میآیم و در روزهای آخر هم این حمایتها ادامه داشت) و بعد از اینکه از این سمت خداحافظی کردیم، آرام آرام انتقادات شروع شد. البته من از انتقاد هراسی ندارم و استقبال هم میکنم؛ اما انتقاد منصفانهای که پایه و اساس عقلانی و منطقی داشته باشد. خیلی ساده است، بیایند رو در رو بنشینیم و صحبت کنیم و من گزارش بدهم و اعضای اتحادیه هم عملکرد خودشان را گزارش کنند و اجازه بدهند خود مردم نظارهگر باشند و قضاوت و داوری را بر عهدهٔ خود آنها بگذاریم.
ذکایی در خصوص موضوع شهرک چاپ و اینکه آیندهٔ این صنعت با شهرکهای چاپ گره خورده است یا خیر، گفت: ریشهٔ اینها را در این میبینم که چاپ متاسفانه در جایی که باید و شاید قرار ندارد و وجه صنعتی آن به فراموشی سپرده شده و در مورد وجه فرهنگی آن بیش از اندازه غلو شده است. به خاطر همین، هیچ نگاه صنعتی به چاپ نداریم و هر جایی هم که با نگاه سخت افزاری میخواهیم جلو برویم، چه در مورد تجهیزات، چه در مورد شهرک چاپ و چه در مورد تامین منابع مالی، به همین مشکل بر میخوریم. تا این مساله حل نشود، اینها مسائل رو بنایی است و اگر شهرکی هم راه بیافتد خیلی به چاپ کمک نخواهد کرد.
او در انتها گفت: من توصیه میکنم که اگر دوستان هم حرف و بحثی دارند، آن را رو در رو مطرح کنند و سعی کنند در برابر اعضای صنفی خود که نسبت به آنها دین دارند، صادقانه عمل کنند.