سیروس الوند:
امروز دیگر نمیتوان قیصر را ساخت
فیلم قیصر به نوعی بازتاب جامعه بود که در آن زمان وجود داشت زیرا قیصر از همه نامردها انتقام میگیرد و مردم حاضر در فیلم نیز غیرمستقیم با وی همکاری میکنند انگار که خود این انتقام را دوست دارند اما جرات انجام آن را ندارند.
ایلنا:سیروس الوند معتقد است که یک فیلم سینمایی خوب در طول زمان باقی میماند و هر موقع که به نمایش دربیاید میتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، سیروس الوند که در نشست بررسی سینمای کیمیایی و به مناسبت نمایش فیلم قیصر صحبت میکرد، گفت: من در ۲۰ سالگی این فیلم را دیدم و آن زمان نقدی درباره این فیلم نوشتم. امروز چهل سال از سن من میگذرد و ۴۰ سال نیز از سن کیمیایی گذشته است اما باز زمانی که فیلم را میبینم متوجه میشوم که فیلم تماشاچی را درگیر خود میکند.
وی با اشاره به اینکه برای بررسی قیصر باید اول شرایطی که فیلم در آن شرایط ساخته شد را شناخت. فیلم در دهه ۴۰ ساخته شد؛ دههای که بسیار مهم است چه در فرهنگ و ادبیات یا شعر ایران. در نیمه اول دهه ۴۰ دو اتفاق مهم در سینما میافتد: ابتدا خشت و آیینه ساخته میشود و بعد گنج قارون. خشت و آیینه علی رغم اینکه لحظات سینمایی خوبی دارد اما با مردم رابطه برقرار نمیکند و جریان ساز نمیشود اما گنج قارون با مردم رابطه برقرار میکند و سالها فیلمهای زیادی از روی آن کپی میشود.
وی ادامه داد: در شعر دهه ۴۰ همزمان شاعرانی مانند شاملو، اخوان و بعدها فروغ حضور پیدا میکنند و در میان رسانهها نیز مجلاتی همچون نگین و فردوسی منتشر میشود و در نیمه دوم دهه ۴۰ فیلمهایی همچون آرامش در حضور دیگران، قیصر و گاو ساخته میشود.
الوند افزود: قیصر و گاو ازسوی اداره فرهنگ آن زمان به دلیل آنچه که ابتذال خوانده میشد؛ توقیف میشود و بعد در یک جلسه با حضور منتقدان فیلم قیصر نمایش داده میشود و منتقدان از فیلم خوششان میآید و شروع به نوشتن نقدهای مثبت برای فیلم میکنند. بعد نیز فیلم اکران میشود و برای اولین بار منتقد و تماشاگر کنار هم یک فیلم را دوست دارند.
کارگردان فیلم دستهای آلوده ادامه داد: قیصر یک فیلم جریان ساز است و باعث میشود تا به کارگردانهای جوان نگاه تازهای شود و راه برای جوانها باز کند. خود من و داوودنژاد اگر فیلمساز شدیم بعداز فیلم قیصر این اتفاق افتاد و ما مدیون فیلم قیصر هستیم.
الوند با اشاره به اینکه سینمای ایران را میتوان به قبل و بعد از قیصر تقسیم کرد، افزود: در زمان ساخت قیصر بسیاری از تهیهکنندگان به شباویز میگفتند که سهم خود را از فیلم واگذار کند زیرا معتقد بودند که فلیم موفق نمیشود اما بعدها متوجه شدند که اشتباه میکنند و رفتار تماشاگران خلاف حرف آنها شد.
وی ادامه داد: بعداز ساخت قیصر به نوعی مسئولیت ادبیات و شعر به گردن سینما افتاد و باعث شد سینما نگاه جدیدی به فرهنگ و اجتماع داشته باشد.
الوند افزود: سینما دورهای از زندگی و اجتماع را روایت میکند که درحال فراموشی بود و اولین فیلمی بود که در آن معماری ایرانی وجود داشت و از یک جغرافیایی مشخص صحبت میکرد.
کارگردان فیلم نفس بریده ادامه داد: در سالهای ۴۸ و ۴۹ موجی از مدرنیسیم منحط وارد ایران شده بود که به جای آنکه خصلتهای خوبی فرهنگ غربی را منتقل کند فقط یک تصویر بیرونی را میخواست درست کند.
الوند افزود: فیلم قیصر در زمانی ساخته شد که به بخشهای قضایی و دولتی اعتمادی نبود به همین دلیل راز فیلم قیصر در شخصیت قیصر است زیرا وی نه مانند گذشتگان خود تحمل میکند و نه توبه میکند بلکه خود قاضی و دادستان میشود و حکم را اجرا میکند.
الوند تاکید کرد: فیلم قیصر به نوعی بازتاب جامعه بود که در آن زمان وجود داشت زیرا قیصر از همه نامردها انتقام میگیرد و مردم حاضر در فیلم نیز غیرمستقیم با وی همکاری میکنند انگار که خود این انتقام را دوست دارند اما جرات انجام آن را ندارند.
کار گردان فیلم یکبار برای همیشه ادامه داد: در فیلم؛ ما شاهد یک انتقام هستیم. این انتقام از انجا میآید که شخصیت در فیلم به نظام حاکم اعتماد و اعتقادی ندارد و به نوعی فیلم قیصر یک واکنش به نظام حاکم و حکومتی است که میخواست آدم را تبدیل به ربات کند.
وی با اشاره به فیلمساز بودن کیمیایی به شکل ذاتی افزود: کیمیایی درس خوانده هیچ دانشگاهیی نبود و درس خوانده سالنهای سینمایی بود. او به سینمای وسترن علاقه زیادی داشت و حتی همان موقع هم متهم شد که فیلم قیصر را از روی وسترن ساخته شده است.
وی ادامه داد: نباید به دنبال فلسفه در فیلمهای کیمیایی بود. زیرا کیمیایی یک فیلمساز غریزی است که با قریحه فیلم میسازد. قریحهای که از سواد بالاتر است.
وی ادامه داد: تعریف هنر و اثر هنری با هم متفاوت است. هنر یک ذات و ژنی است که در هنرمند وجود دارد و هنرمند با صیقل آن اثر هنری را خلق میکند و اثر هنری کاری است که باعث میشود روح تلطیف شود. در این میان کسی موفق است و هنرمند است که این ذات را کشف کند.
الوند ادامه داد: فیلمساز خوب کسی است که در زمان ساخت فیلم نه به منتقد فکر کند و نه به تماشاگر و کیمیایی نیز اینگونه بود. همیشه فیلم خود را میساخت و اگر میخواست به تماشاگر فکر کند باید حتما در فیلمهای خود کافه و کاباره میگذاشت زیرا اگر کسی در فیلم خود چنین صحنههایی نمیگذاشت؛ بودجه نمیگرفت. هرچند کیمایی بعداز ساخت قیصر به منتقدان توجه کرد و فیلم رضا موتوری را ساخت که ضعیفتر از قیصر بود.
وی ادامه داد: بعضی از فیلمها در عرض و بعضی از آنها در طول زمان میمانند فیلمهایی مانند گاو باشو غریبه کوچک، خانه دوست کجاست، سوته دلان، دایره مینا، قیصر ناخدا خورشید در طول زمان باقی مانند زیرا هر زمان که به نمایش درآیند ارزش دیده شدن دارند.
وی با اشاره به تفاوتهای سینمای امروز کیمیایی با سینمای قبل انقلاب گفت: کیمیایی امروز مولفههای خود را حفظ کرده است هر چند که شاید این مولفهها امروز با افکار جوانان روز همخوانی نداشته باشد. از طرف دیگر زمانی که کیمیایی قیصر را ساخت فیلمساران خوب کم بودند اما امروز ما نزدیک به ۱۵ فیلمساز خوب همچون بنی اعتماد، فرهادی، عیاری داریم.
وی ادامه داد: کیمیایی فیلمساز زمان قیصر و اختناق آن دوران است و سینماگران امروز نیست. به همین دلیل امروز دیگر نمیتوان قیصر را ساخت و قیصر در زمان خود ساخته شد. امروز نمیتوان فیلمی ساخت که در آن شخصیتش به دولت پشت کند و راه خود را برود.
الوند با اشاره به فیلمسازانی که بعدها قصد کردهاند قیصر را بازسازی کنند، گفت: بهروز افخمی میخواست قیصر را بسازد اما این گونه نشد. افخمی فیلمسازی است که ابتدا فیلمهایش را در روزنامهها و مجلات کلید میزند و بعد شروع به ساخت میکند. یادم است افخمی سالها میگفت که میخواهد فیلمی درباره امام خمینی بسازد اما بعد فیلمی که ساخت دیدیم که جز بخش کوتاهی هیچ ارتباطی به امام ندارد.
الوند ادامه داد: کیمیایی در تمام فیلمهایش فیلم خودش را میساخت و به همین دلیل تمامی شخصیتهای فیلمهایی همچون رضا موتوری، داش آکل، و قصیر از یک فردیتی برخوردار هستند و تنها در فیلم سفر سنگ این فردگرایی وجود ندارد.
وی با اشاره به اینکه در طول زمان همکاری دو هنرمند به شکلی میشود که یک رابطه و هماهنگی پنهانی خوب شکل میگیرد، گفت: همکاری بهروز وثوقی و مسعود کیمیایی در طول سالها به مرحله خوبی رسیده بود و وقتی دو هنرمند در طول زمان با هم همکاری میکنند به یک شناخت خوب از همدیگر میرسند مانند همکاری بابک بیات و ایرج جنتی. من نیز در آخرین سالهای حضور وثوقی در ایران با وی همکاری کردم اما این همکاری هرگز مانند همکاری وثوقی و کیمیایی نشد.
الوند با اشاره به اینکه هنرمند نباید تصور کند که اولین نفری است که فیلم میسازد، افزود: ما باید بدانیم که قبل از ما کارهای بسیاری شده است. امروز اگر کسی به طور مثال وارد هنر آواز میشود باید بداند که قبل از وی افرادی مانند شجریان وجود داشتهاند. اگر این فکر وجود داشته باشد هنرمند از یک خودپسندی که امروز متاسفانه گروهی به آن دچار شدهاند، رها میشوند.
در این نشست، فیلم سینمایی قیصر به کارگردانی مسعود کیمیایی برای اولین بار بعد از انقلاب اسلامی در سینما تک موزه هنر های معاصر به نمایش درآمد.