باشه آهنگر در برنامه هفت:
صداقت بچههای جنگ نباید به تاراج رود
در طول این ۳۰ سال سینمای ایران مخصوصا سینمای دفاع مقدس تخریب شده است. باید دید چرا خانواده شهدا هیچ رغبتی ندارند که به تماشای برخی آثار سری دوزی شده و سطحی دفاع مقدس بنشینند.
ایلنا: در برنامه سینمایی هفت شب گذشته(۱۳ اردیبهشت)، محمدعلی باشه آهنگر کارگردان فیلم ملكه با اشاره به مشکلاتی که گریبان فیلم را گرفته بود عنوان کرد: علی رغم همه ناملایمتیها و جفاهایی که در حق فیلم شد بالاخره بخت «ملکه» باز شد و این فیلم توانست اکران شود. قرا بود از پا بیفتیم اما با توکل به خدا فیلم بعد از پنج بار که اکرانش به تعویق افتاد توانست نمایش داده شود.
به گزارش ایلنا، وی درباره تحقیقاتی که برای نگارش فیلمنامه کرده است، گفت: حدود ۱۱ ماه تحقیقات فیلم به طول انجامید و بیش از یکسال نیز صرف نگارش فیلمنامه اولیه شد که البته ایراداتی به آن گرفتند پس از ان ۶ ماه دیگر وقت صرف کردم تا فیلمنامه تکمیل شد که حدود ۷۰ روز آن را در یک منطقه ایزوله در جنوب گذراندم.
وی ادامه داد: متاسفانه من در پروسه فیلمسازیام آنقدر درگیر حاشیه میشوم که از مسایل اصلی باز میمانم. البته کل سینمای ما دچار کژاندیشی است اما با نگاهی که در زمینه دفاع مقدس وجود دارد باید در این زمینه جان فشانی کرد. مهم طرز تلقیهایی است که به نگاه امثال من وجود دارد و باعث شکل گیری حاشیهها میشود.
کارگردان «بیداری رویاها» گفت: من خودم سند زنده جنگ هستم. اما متاسفانه افرادی میآیند و از جبهه مسائلی غیر واقعی مطرح میکنند. اطلاعات برخی از این دوستان از جبهه اندک است. برخی جنگ را نمیشناسند و فقط شعار جنگ را میدهند در واقع بسیاری از این افراد جنگ را فقط از پشت تلویزیون تجربه کردهاند.
وی ادامه داد: در حق سینمای واقعگرای جنگ جفا میشود. البته من به صداقت این دوستان شکی ندارم اما همین صداقتشان بلای جان سینمای جنگ شده است. در طول این ۳۰ سال سینمای ایران مخصوصا سینمای دفاع مقدس تخریب شده است. باید دید چرا خانواده شهدا هیچ رغبتی ندارند که به تماشای برخی آثار سری دوزی شده و سطحی دفاع مقدس بنشینند.
باشه آهنگر متذکر شد: حرف من این است که بچههای جنگ صداقتی داشتند که نباید به این راحتی به تاراج برود. متاسفانه در حوزه دفاع مقدس سوءتفاهم و عدم درک متقابل بین ما و دوستان مدعی وجود دارد. من چارهای جز ساخت فیلمهای دفاع مقدسی ندارم. این وظیفه من است و کاری جز این نمیتوانم انجام دهم.
در بخش دیگری از این گفتگو حمیدرضا آذرنگ بازیگر این فیلم درباره چگونگی حضورش در «ملکه» گفت: من از قدیم دوستی و هکاری با باشه آهنگر داشتم. او تنها کسی بود که به یک تئاتری اعتماد کرد تا در نهایت همکاریمان به بازی در» ملکه «منجر شد. تلاشم این بود که در این فیلم به زحماتی که بچهها در این کار کشیدند ادای دین کنم. در این فیلم من آنقدر به شخصیت سیف الله نزدیک شده بودم که میترسیدم او بد شودچون او شخصیتی است که منطق ندارد اما خالصانه عمل میکند.
آذرنگ درباره حضور بازیگران تئاتر در سینما گفت: اگر سینماگران از بچههای تئاتر در آثارشان استفاده کنند در واقع به سینمای ایران لطف کردهاند. معتقدم آنقدر این عرصه باز است که هرکس باتوجه به استعدادش میتواند دیده و ماندگار شود. و هیچ کس جای کس دیگری را تنگ نیم کند. حضور تئاتیرها باعث قوام و قدرت کار میشود. در همه جای دنیا هم ماندگاران سینما پیشینه تئاتری دارند.
وی درباره بیمهریهایی که در جشنواره فیلم فجر به این فیلم شده است، گفت: آنقدر ملکه برای من دوست داشتنی و بزرگ است که نمیخواهم درباره مسائل کوچکی مثل جشنواره صحبت کنم چون این کار دامن زدن به سلیقه افراد کوچکی است که میخواهند بزرگ شوند بنابریان ترجیح میدهم درباره نقشم در فیلم حرف بزنم. با بسیاری از همکاران ما قبل از اختتامیه تماس گرفتند و تبریک گفتند که قرار است سیمرغ بگیرند اما بعد نتیجه چیز دیگری شد.
در میانه گفتگو پژمان بازغی پشت خط آمد و با اشاره به نمایشی که به نویسندگی آذرنگ در آبادان دیده بود؛ درباره لزوم اتحاد بین هنرمندان گفت: نمایش دو لیتر در دو لیتر جنگ را دو سال قبل در آبادان دیدم که متن بسیار قوی و بازیهای درجه یکی داشت و از این بابت به آذرنگ تبریک میگویم.
وی ادامه داد: اما معتقدم که لازم است در این شرایط هنرمندان ما با یکدیگر اتحاد داشته باشند بنابراین نباید تفکیکی بین هنرمندان تئاتر و سینما قائل شویم. همه ما داریم در عرصه نمایش فعالیت میکنیم و نباید تفکیکی بین بازی در تئاتر و سینما به وجود بیاوریم.
آذرنگ پاسخ داد: من هم به این اتحاد معتقدم اما متاسفانه افرادی بدون عقبه وارد سینمای ما شدهاند و بعد از مدتی در قراردادشان ذکر میکنند که نامشان در تیتراژ باید اول نوشته شود. این افراد سینما را به نابودی میکشانند.
آیتم بعدی برنامه به نقل قولهای هنرمندانی چون پروانه معصومی، رضا ناجی، بهروز افخمی، مهدی کرمپور، رهبر قنبری، رضا رخشان، سعید راد، علی نصیریان، رامبد جوان، ابوالفضل جلیلی، جمال ساداتیان، داریوش مهرجویی، پیمان معادی و پرویز شیخ طادی اختصاص داشت.
مهدی ودادی و لیلا اوتادی کارگردان و بازیگر فیلم سینمایی مرد، زن، زندگی مهمانان بعدی برنامه شب گذشته بودند.
در ابتدای بحث ودادی درباره دوری چند سالهاش از سینما گفت: من حدود ۱۲ سال از سینما دور بودمو بعد از فیلم پسران مهتاب که مجوز نمایش نگرفت جذب تلویزیون شدم. بازگشتم به سینما نیز به این ترتیب بود که دوجوان علاقمند به سینما به من پیشنهاد کردند که حاضرند بودجهشان را در سینما سرمایه گذاری کنند و من نیز با توجه به سرمایه و امکاناتی که داشتیم این فیلمنامه را برای کار انتخاب کردم.
اوتادی نیز در ابتدای صحبتهایش درباره این شایعه که گرانترین بازیگر سینمای ایران است، توضیح داد: این موضوع برای خود من هم عجیب است و فکر میکنم غیر از دشمنی چیز دیگری نیست و تنها یک شایعه اینترنتی است. دستمزد من در این فیلم در حد عرف بوده است.
وی ادامه داد: بازیگران و ورزشکاران همیشه با حواشی روبرو هستند و این امر ربط زیاید هم به خود ما ندارد. این حواشی بیشتر به مطبوعات و رابطه خوب یا بدشان با آن هنرمند باز میگردد. از دید من بازیگر باید در فروش فیلم سهیم باشد. به این ترتیب که باید درصدی برای بازیگر معین شود که هم در سود و هم در زیان یک فیلم شریک باشد.
ودادی نیز در این زمینه گفت: من مطمئنم اگر فیلمنامه کاری خوب باشد قطعا هر بازیگری علاقمند به حضور در کار میشود. دراین شرایط اقتصادی من با این شکل تعاونی کار کردن بسیار موافقم و یک بازیگر میتواند هم در سود و هم در زیان یک فیلم شریک باشد.
وی درباره فروش فیلم گفت: این فیلم قطعا همه فاکتورهای فروش را دارد واگر تبلیغات مناسبی برای آن بشود فروشی منطقی خواهد داشت چون یک فیلم خانوادگی است. یکی از واجبترین فاکتورهای فیلم تبلیغات است و از ابتدا هم باید در هزینههای فیلم لحاظ شود. متاسفانه این فیلم از تبلیغات مناسبی برخوردار نیست امیدوارم ارگانهایی مثل شهرداری در این زمینه به ما کمک کنند.
بخش پایانی برنامه به میزگرد نقش روحانیت در قاب سینما با حضور حجت الاسلام سرلک و همایون اسعدیان اختصاص داشت.
اسعدیان در ابتدای این بحث عنوان کرد: وقتی میگوییم روحانیت در قاب سینما باید دید آیا حضور روحانیون و نقششان در آثار سینمایی مد نظر است یا حضور روحانیون در کنار سینماگران را مد نظر قرار میدهیم. همچنین اینکه مثلا وظیفه نگارش فیلمنامه را برای روحانیون قائل باشیم درست نیست.
وی ادامه داد: چون روحانیون باید به وظایف خود برسند و میتوانند در زمینه سینما مشارکت داشته باشند نه اینکه مجبور به فیلمنامه نویسی شوند. اینکه بخواهیم قواعد تعریف شده را طور دیگری ارائه دهیم و وظایف جدیدی برای سینما تعریف کنیم مناسب نیست.
سرلک در این زمینه پاسخ داد: البته این درست نیست که قواعد را هر طور که هست بپذیریم چون همه تعاریف قابلیت باز تعریف دارند. میتوان با ابزار، تعاریف و تعابیر جدید به اهداف تازه رسید. تسلط سینماگر نسبت به ابزار و اصول سینما نباید باعث شود هنرمندان ما احساس بینیازی از مشورت کردن با روحانیون داشته باشند و بالعکس روحانی هم اجازه ورود به این مقوله را به خود ندهد.
وی افزود: خیلی از پیامها در ذهن فیلمنامه نویسان و کارگردانها باقی میماند و منتقل نمیشود چون هنرمندان ما در این زمینه نیازی به مشورت نمیبینند. ما انتظار داریم یک روحانی واقعی در سینما عرضه شود. آیا روحانی که شما در فیلم طلا و مس مطرح میکنید با وجودی که روحانی خوبی هم است روحانی طراز اولی است در جامعهای که انقلاب کرده است.
اسعدیان در پاسخ عنوان کرد: حرف من به این مفهوم نیست که اصول درام خدشه ناپذیر است. هنرها در درون خود زایش دارند و تغییر میکنند اما اینکه بخواهیم باری را بر قواعد تحمیل کنیم و از یک تعریف استفاده ابزاری کنیم درست نیست. حرف من این است که چرا من موظف هستم در سینما روحانی را نشان بدهم که روحانی طراز اولی است. مثلا چرا میتوانم یک پزشک غیر طراز را نشان دهم اما نمیتوانم با تفکر خودم یک روحانی را به تصویر بکشم.
اسعدیان ادامه داد: ما باید روحانی را در فیلممان به تصویر بکشیم که با مخاطب ارتباط برقرار کند. تمام زیبایی فیلم زیر نور ماه میرکریمی در نشان دادن تردید یک طلبه در پوشیدن لباس روحانیت است. روحانی فیلم من ممکن است از نظر شما طراز اول نباشد اما بیشترین همدلی و تاثیر مثبت را در تماشگر گذاشته است.
سرلک در این باره گفت: من هم معتقدم که دوران روحانی منفعل گذشته است. منظور من نشان دادن واقعیت وجودی روحانی است. باید دیدشان عرفی و اجتماعی روحانی در کشور ما کجاست؟. روحانی یک شخص فرازمینی است اما باید جایگاه و حرمتش را حفظ کرد.
اسعدیان متذکر شد: وقتی روحانی نمیتواند در فیلمی صدایش را بلند کند و یا دروغ بگوید یعنی روحانی را فرازمینی دیدهایم. اینکه فکر کنیم همه روحانیون ما یک نگاه دارند درست نیست. قطعا روحانیت به عنوان جایگاه یک معلم و بعد از انقلاب هم در جایگاه قدرت دارایشان و منزلت است اما شاید نتواند در زمینه سینما برای هنرمندان قالب تعیین کند چون در تخصصشان نیست. همانطور که در تخصص من نیست که بالای منبر بروم.
کارگردان طلا و مس گفت: ما فیلم میسازیم که حال مردم را خوب کنیم و حال مردم را خوب کردن صرفا به من خنداندن آنها نیست. بلکه باید به مردم امید دهیم و سلیقهشان را یک پله هم که شده ارتقا بدهیم. بخشی از سینما سرگرمی است و ما اگر در سال ۱۰ فیلم هم داشته باشیم که در ارتقا سطح فرهنگی مردم موثر باشند موفق عمل کردهایم. مهم این است که آثارمان مبتذل نباشند نه اینکه همه فیلمهایمان به اعتلا فرهنگ کمک کنند.
سرلک در پایان عنوان کرد: ما با همه بضاعت اندکی که داریم باید سطح فرهنگ جامعه را با سینما بالا ببریم و این مسئله تنها با تعامل و گفتگو عملی خواهد شد.