نگرانی یك هنرمند تئاتر از تعطیلی تالار مولوی؛
ایستادگی دربرابر "مولوی" معنایی جز دشمنی با تئاتر ندارد
از وقتی آقای اسدی مدیریت تالار مولوی را برعهده گرفت؛ با برنامههای خود جان تازهای به این سالن داد اما متاسفانه گویا قرار نیست جان گرفتن مولوی ادامه داشته باشد كه به نظر من معنایی جز دشمنی با تئاتر ندارد.
ایلنا: جواد نمكی(بازیگر تئاتر) ضمن ابراز نگرانی از شایعههایی مبنی بر تعطیل شدن تالار مولوی، از مسئولان درخواست كرد از شناسههای فرهنگی و هنری شهر صیانت كنند و آنها را به سادگی در معرض نیستی قرار ندهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، جواد نمكی درباره مسائل و دشواریهای روز افزون برای تئاتر دانشگاهی، گفت: تئاتر دانشگاهی اساسا جزء محورهای اصلی تئاتر یك سرزمین محسوب میشود، چون افراد متخصص و آموزش دیدههای دانشگاههای كشور میتوانند خود را در جریان جشنوارههایی كه زیر نظر تئاتر دانشگاهی برگزار میشود؛ محك بزنند.
وی با اشاره به سابقه جریان تئاتر دانشگاهی ادامه داد: شاید بتوان گفت این جریان به خصوص از اوایل دهه70 تا اواخر دهه80 گروهها و هنرمندان مهمی را به جامعه تئاتری كشور معرفی كرده است. به یاد داریم افرادی مانند اصغر دشتی، حمید پورآذری و آروند دشت آرای و بسیاری دیگر محصول همین روند هستند كه متاسفانه گویا قرار نیست این جریان ادامه پیدا كند و نسبت به تئاتر دانشگاهی بیتوجهی میشود.
بازیگر نمایش «افسون معبد سوخته» در همین رابطه اضافه كرد: جریان تئاتر دانشگاهی بهخصوص جشنواره تئاتر دانشگاهی همزمان با دانشگاهها و سالنهای نمایش ارتباط خوبی برقرار كرد كه هرچند با بضاعت كم، اما موجب حركت رو به جلو میشد. اما امروز ما دیگر به اندازه سالهای گذشته شاهد این روند نیستیم و حرفهایسازی جریان دانشجویی متوقف به نظر میرسد، حتی هستند گروههایی كه در این میان با شبه حرفهایگری سعی در حرفهای جلوه دادن خود دارند.
نمكی در صحبتهای خود به اهمیت استقلال جریان تئاتر دانشگاهی نیز اشاره كرد و اظهار داشت: استقلال داشتن برای رشد و بالندگی جریان تئاتر دانشگاهی بسیار اهمیت دارد. تا زمانی كه این جریان فكر میكند باید به بدنه تئاتر حرفهای بچسبد و خود را یك جریان مستقل حرفهای تاثیرگذار محسوب نكند؛ استقلال به دست نخواهد آورد. بر این اساس نیاز به بازنگری مجدد در تعریف این جریان و بسترهای مناسب برای ادامه حیات و رشد آن داریم.
بازیگر نمایش «آریل دورنمان» درباره فرافكنیهای مسئولان دفتر فرهنگی وزارت علوم و مركزهنرهای نمایشی درخصوص مدیریت و كمك به اداره تالار مولوی، گفت: مركزهنرهای نمایشی كه از سال گذشته با مشكلات مالی دست به گریبان است و حتی عدهای از هنرمندان ناچار شدند برای گرفتن حق خود گروهی به مركز رجوع كنند. پس این نهاد امروز از زیر بال و پر گرفتن آثار و گروههای زیر نظر خود نیز عاجز است.
وی افزود: مسئولان دفتر فرهنگی وزارت علوم هم كه مشخص نمیكنند چه برنامهای برای جریان تئاتر دانشگاهی دارند، امروز حتی خود دانشگاهها امكانات در اختیار دانشجویان نمیگذارند و از آنها حمایت نمیكنند. درنهایت تغییر پی در پی مدیران و مدیریتهای مقطعی، زمانبندیهای كم، هم كمر تئاتر ایران را شكسته است.
این هنرمند در ادامه به كمبود فضای اجرای نمایش و پخش شایعههایی مبنی بر تغییر كاربری تالار مولوی اشاره كرد و گفت: متاسفانه خبر تغییر كاربری تالار مولوی و یا خالی ماندن این سالن از اجرا در حالی به گوش میرسد كه ما در تهران و به طور كل در كشور با كمبود سالنهای اجرا و بالارفتن درخواست جوانان برای اجرا مواجه هستیم. از طرفی هنگامی كه سالنی مانند ایرانشهر ساخته میشود ابتدا به راحتی نشان سالن خصوصی پیدا میكند، بعد میشود نیمه خصوصی و متاسفانه با یك قرارداد ساده بین ایرانشهر و مركزهنرهای نمایشی شاهد كاهش كیفیت آثار میشویم و در اكثر موارد نمایشهایی در سالنهای ما به روی صحنه میرود كه فقط با استفاده از چهرههای شناخته شده قصد جذب تماشاچی دارد.
وی تصریح كرد: من اصلا با حضور چهرههای شناخته شده و سرگرمیسازی در نمایش مشكلی ندارم به شرط آنكه هنرمندان كمتر شناخته شده هم امكان حضور روی صحنه و اجرا داشته باشند و دقیقا اینجاست كه جشنواره تئاتر دانشگاهی و تالار مولوی اهمیت پیدا میكند.
بازیگر نمایش «افسون معبد سوخته» همچنین به عدم وجود یك نهاد صنفی تاثیرگذار برای حمایت از كل جریان تئاتر كشور نیز اشاره كرد و گفت: ما چه زمانی میتوانیم یك جریان اداری مسجم و قوی داشته باشیم؟ چه جریانی قرار است از شیوههای مختلف اجرای نمایش ایرانی حمایت كند؟ پرده خوانی كجاست؟ سرنوشت تعذیه چه میشود؟
او ضمن اشاره به اینكه در تاریخ معاصر تئاتر ایران لالهزار نشان محلی را دارد كه بسیاری از هنرمندان تئاتر ما از آنجا بیرون آمدند، ادامه داد: تالار مولوی هم برای جریان تئاتر كشور به همین نسبت حكم نشان معرفی بسیاری از نیروهای با استعداد و جوان به تئاتر كشور را دارد كه امروز نفس مولوی را هم گرفتهاند. پس از مشكلات و تعطیلی این سالن آقای اسدی مدیریت آن را برعهده گرفت و انصافا با برنامههای خود مثل حلقه تئاتر دانشگاهی جان تازهای به آن داد اما گویا متاسفانه قرار نیست این جان گرفتن ادامه داشته باشد كه به نظر من معنای آن چیزی جز دشمنی با تئاتر نیست.
نمكی كه تا چندی دیگر برای ادامه تحصیل در مقطع دكتری دانشگاه وین به كشور اتریش سفر خواهد كرد؛ در ادامه پیشنهادی مطرح كرد و اظهارداشت: در حال حاضر سه نهاد مركزهنرهای نمایشی، شهرداری تهران و وزارت علوم در حوزه تئاتر فعالیت دارند. این سه نهاد به راحتی میتوانند سه نماینده تعیین كنند و هریك بخشی از كار را عهدهدار شوند، به عنوان مثل شهرداری تهران در امور عمرانی و ساخت سالن نمایش كمك كند، مركزهنرهای نمایشی هم كه هیچگاه از جنبه نظارتی دست نمیكشد در بحث نظارت و حمایت از آثار و دادن مجوزهای لازم برای اجرا فعلا باشد؛ وزارت علوم هم تصدی بررسی كیفیت علمی كار را عهدهدار شود. اما این پیشنهاد تنها در شرایطی محقق میشود كه هر سه ضلع تشكیل دهنده در كنار یكدیگر قرار بگیرند.
وی در پایان گفت: اجازه ندهیم چراغ تئاتر در تالار مولوی خاموش شود، ما نباید به این راحتی چشم بر شناسههای هنری و فرهنگی خود ببندیم. امروز وضعیت تالار سنگلج و مجموعه تئاترشهر هم بهتر از مولوی نیست، طرح توسعه سنگلج مدتهای زیادی است بدون سرانجام مانده و تئاترشهر هم كه با سازه عظیم كنار خود روزگار میگذراند در حالی كه برای تعمیرات و بازسازی نیازمند توجه مسئولان است. در پایان ضمن ابراز امیدواری برای فعال ماندن تالار مولوی خطاب به مسئولان فرهنگی كشور تاكید دارم رونق هنر در هر كشوری به خدا قسم منافات و ضدیتی با هیچ چیز ندارد.