معجونی در نشست رسانهای نمایش «باغ آلبالو» مطرح كرد:
مركز هنرهای نمایشی ضدتئاتر عمل میكند

اولویتهای مركزهنرهای نمایشی همواره سیاسی است و در دورههای مختلف تفاوت میكند، اما هنرمند حوصله این تغییر دیدگاههای پی در پی را ندارد و میخواهد كار خود را انجام دهد.
ایلنا: نشست رسانهای نمایش باغ آلبالو نوشته آنتوان چخوف به كارگردانی محمدحسن معجونی ظهر امروز(28فروردین) با حضور بازیگران و عوامل این نمایش در سالن استاد امیرخانی مجموعه خانه هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، معجونی ابتدا با به علاقه خود برای اجرای نمایش باغ آلبالو از چندسال قبل اشاره كرد و گفت: این نمایش را 5-6 سال قبل تمرین كردیم و علاقه زیادی داشتم كه روی صحنه برود اما به دلیل رقتار سلیقهای مسئولان انتخاب آثار جشنواره و مركزهنرهای نمایشی جلوی این اتفاق گرفته شد و البته خوشحال هستم این رفتار را كردند چون موجب شد تصمیم بگیرم تا وقتی دعوت رسمی دركار نباشد دیگر قدم در هیچ جشنوارهای نگذارم.
وی ادامه داد: قبلا نمایشنامههای دیگری مثل دایی وانیا یا مرغ دریایی را از این نویسنده كار كرده بودم كه طی آن تجربههایی به دست آوردم. تجربههایی كه همه به ترتیب زمانی خلق اثر توسط چخوف اتفاق افتاد و مطابق با سالشمار خلق این نمایشنامه پیش رفتم تا وقتی به تولید «باغ آلبالو» رسیدیم كه یكی از سختترین آثار او محسوب میشود.
معجونی همچنین به تجربه همكاری با هما روستا اشاره كرد و اظهار داشت: همكاری با خانم روستا برای من تجربه جدیدی محسوب میشود. به نظرم شنیده شدن صدای نسلی از بازیگران تئاتر ایران به نمایندگی خانم روستا در این نمایش از ویژگیهای این كار محسوب میشود.
هما روستا در ادامه این جلسه به ایفای نقش در نمایش باغ آلبالو و همكاری خود با معجونی اشاره كرد و گفت: چخوف را همواره دوست داشتم، به خصوص این نمایشنامه و به ویژه به شخصیت كاركتری كه نقش او را ایفا میكنم بسیار علاقه دارم. ما این نمایش را چندسال قبل تمرین كردیم اما جلوی اجرای صحنهای آن به هرشكل گرفته شد و امكان به اجرا درآمدن پیدا نكرد.
وی افزود: تجربه كمی با گروه تئاتر لیو داشتم اما الان اعتقاد دارم با بازیگران بسیار خوبی همكاری میكنم، آقای معجونی هم به عنوان كارگردان بسیار با مهربانی رفتار میكند و فضایی را میسازد كه به بازیگر اجازه میدهد؛ خودش رشد كند.
این بازیگر كه پس از 14سال به صحنه نمایش بازگشته است، درخصوص همكاری خود با كارگردان، تصریح كرد: حضور در این نمایش برای من چالشهایی همراه داشت چون ذهن هریك از ما به شكل متفاوتی شخصیت را درك كرده بود. من به شكل دیگر میدیدم و آقای معجونی به شكل دیگر؛ اما با خودم خلوت كردم دیدم یا باید خود را بشكنم یا اینكه كارگردان مدام آشفته باشد. برای اینكه مسئله برطرف شود ترجیح دادم خودم را بشكنم و دقیقا همان سبكی را اجرا كردم كه كارگردان علاقه داشت.
هما روستا همچنین به جایگاه طبقاتی شخصیتهای نمایش اشاره كرد در پاسخ به این سوال كه چرا شخصیتها درباره فروش ملك منفعل عمل میكنند، گفت: انفعال آنها بخاطر این است كه به شیوه زندگی خود عادت كردهاند و البته به دلیل همین شیوه كمی تنبلی هم دارند. اما از طرفی بورژازی تازه به دوران رسیده راهی را پیش پای آنها میگذارد كه توان اجرای آن را ندارند و نمیتوانند به آن تن دهند.
وی ادامه داد: نسل گذشته زندگی را با كیفیتی درك میكند كه برای نسل تازه به دوران رسیدهی بدون اصالت قابل درك نیست، انفعال آنها به همین دلیل است. اتفاقا از این قشر در ایران امروز خود ما هم وجود دارد و شاهد هستیم خانوادههایی خانوادههایی به اصالت خود توجه زیادی دارند اما امروز در برابر افراد بسازبفروش قرار گرفتهاند.
حسن معجونی سپس با اشاره به اینكه نمایش باغ آلبالو چندمین تجربه گروه تئاتر لیو در حوزه تئاتر خصوصی محسوب میشود كه با تهیهكنندگی مشترك گروه «لیو» و گروه تئاتر «برگ» تولید شده است، درباره نزدیك شدن به شرایط امروز و بومی در اجرا، بیان كرد: من حتی اگر تصمیم بگیرم این متن را روسی به روی صحنه ببرم كار بیهودهای اتفاق افتاده است. به نظر من درآماتورژی و بومیسازی یك متن از لحظهای ترجمه آغاز میشود، هنگامی كه متن را برای اجرا به یك بازیگر میدهید او نیز نكاتی را به كاركترها اضافه میكند كه به شرایط اجتماعی خودش نزدیكتر است، پس درآماتورژی اتفاق میافتد.
وی ضمن اشاره به اینكه درآماتورژی مشترك یكی از ویژگیهای خلق این نمایش است، اضافه كرد: من ترجمه آقای استفانیان را بسیار پسندیدم و خانم روستا هم متن ترجمه شده را با متن روسی آن مطابقت داده بودند و ترجمه آقای استفانیان را تایید كردند. من نمیتوانم برای گذشتگان یا آیندگان كار كنم، باید اثر را برای مخاطبانی كه امروز حیات دارد و قدم به سالن نمایش میگذارند اجرا كنم، به همین دلیل ارجاعات امروزی دركار دیده میشود.
این هنرمند با بیان اینكه ای كاش نویسنده ایرانی وجود داشت كه باغ میوهای ایرانی خلق میكرد، تاكید كرد: قرار نیست با اثر به عنوان شیئ موزهای برخورد شود و تغییری نداشته باشد. حتی هنگامی كه استانیسلاوسكی زنده بود برای ایفای نقش در آثار چخوف اختلاف نظر وجود داشت. چخوف حساسیتهای زمان را طلب میكند.
كارگردان نمایش «ایوانف» همچنین درباره همكاری با مركزهنرهای نمایشی و تاكید مركز بر خصوصیسازی در تئاتر، اظهار كرد: متاسفانه وقتی قرار میشود مركزهنرهای نمایشی پول پرداخت كند گروه را با یكسری دستور نیز مواجه میكند. گروههای نمایشی نمیتوانند تنها با سالی یك نمایش ادامه حیات بدهند، به نوعی میتوان گفت این شیوه برخورد و سیاستهای مركزهنرهای نمایشی اصولا ضدگروههای تئاتری عمل میكند.
وی ادامه داد: به عنوان نمونه روی آثار اسم میگذارند و مرزبندی ارزشی و غیرارزشی میكنند، كه در این تقسیمبندی لابد ما آثار بیرازش روی صحنه میبریم. اینكه خود مركزهنرهای نمایشی هم امروز به خصوصسازی در تئاتر اشاره میكند برای علاقه شخصی نیست، اتفاقا چون میخواهد پول كمتری پرداخت كند چنین مسائلی را مطرح میكند.
معجونی تصریح كرد: وقتی مركزهنرهای نمایشی برای آثار به قول خودش ارزشی مبالغ بسیار هنگفت هزینه میكند و به دیگر گروههای نمایشی تنها كمك هزینهای اندك میدهد، آن هم فقط برای ارائه آمار كه ببینید به گروههای این شكلی هم كمك كردم؛ در این شرایط من به عنوان هنرمند باید تصمیم خود را بگیرم آیا در این بازی شركت میكنم یا نه. گام برداشتن به سمت خصوصیسازی در تئاتر طی این یك دهه اتفاق بسیار خوبی است، گرچه فكر میكنم مسئله ممیزی گوبا تا ابد با ما همراه خواهد بود.
كارگردان نمایش باغ آلبالو در بخش دیگر صحبتهای خود درباره حمایت مركز از آثار، گفت: اولویتهای مركزهنرهای نمایشی همواره سیاسی است و در دورههای مختلف تفاوت میكند، اما هنرمند حوصله این تغییر دیدگاههای پی در پی را ندارد و میخواهد كار خود را انجام دهد. من تعجب میكنم بعضی از گروهها در دورههای متفاوت طبق نظرات متفاوت اثر تولید میكنند و دیدگاههای آنها مدام درحال تغییر است.
وی تصریح كرد: تعاریف مبنایی ما درباره تئاتر خصوصی باید تغییر كند ما نمیتوانیم خود را با گروههای اروپایی مقایسه كنیم كه سالن نمایش اختصاصی دارند و به راحتی نمایش اجرا میكنند. پیشنهادهای زیادی برای موسسههای مختلف در این زمینه درام، به عنوان نمونه شما میبینید مراكزی مانند بانك اقتصاد نوین، بانك پاسارگاد و یا موسسه پارسه گامهایی در جهت حمایت از آثار هنری برداشتهاند. اما گاهی هم تعدادی از این موسسهها صحبت از خرید یك تیم فوتبال میكنند كه بسیار اشتباه است، چون وقتی قرار است نام یك موسسه همواره با شكست و حضور در ردههای پایین جدول همراه باشد این هزینه چه اهمیتی دارد؟
معجونی ادامه داد: به جای صرف این هزینه هریك از این موسسهها میتوانند یك سالن نمایش درست كنند و هر روز میزبان عدهای زیادی مخاطب باشند كه راضی از سالن بیرون میآید. برای اجرا هم میتوانند با 5-6 گروه نمایش موفق در جذب تماشاچی قرارداد داشته باشند، در عرصه هنر سرمایهگذاری كرده و نام برند خود را نیز تبلیغ كنند، اما نمیدانم چرا چنین اتفاقی نمیافتد؟
این كارگردان در ادامه صحبتهای خود درباره خصوصیسازی در تئاتر، گفت: امیدوار هستم تهیهكنندگان ترس نداشته باشند و قدم پیش بگذارند. سالنهای ایرانشهر هم به هرحال خصوصی محسوب نمیشوند و متعلق به شهرداری هستند مسئولان این مجموعه هم تلاش میكنند برای اجرای آثار تناسب درنظر بگیرند تا حق همه گروهها رعایت شود. افرادی وجود دارند كه به جای خریدن یك تكه زمین و انتظار برای گران شدن آن تلاش میكنند مفید باشند و بهتر زندگی كنند.
وی در انتها با بیان اینكه ساخت یك سالن نمایش مثل ساخت مدرسه در كشور ارزشمند است، اظهار داشت: هیچكجای جهان شما این همه مخاطب جوان علاقهمند به تماشای تئاتر نمیبینید. در تمام شهرهای اروپایی تنها یك پنجم مخاطبان آثار نمایشی را جوانان تشكیل میدهند اكثر علاقهمندان افراد میانسال و مسن هستند. تعجب میكنم با وضعیت اقتصادی كشور جوانان هرطور شده بلیت 20هزارتومانی تماشای یك نمایش را تهیه میكنند اما هیچ تلاشی از سوی سازمانها برای ساخت سالن انجام نمیشود. من اگر رگه طلا هم پیدا میكردم حتما سالن تئاتر میساختم.
نمایش باغ آلبابو همه روزه ازجمله شنبهها ساعت 19 در سالن شماره یك مجموعه ایرانشهر به روی صحنه میرود.