بازیگر نمایش ارخش:
بازی در نمایش ارخش بازی متد اكتینگ میطلبد
در اجرای پرفورمنس ارخش روشی که دکتر دلخواه پیش گرفت این بود که حتی در اکسپرسیونیستیترین لحظات، بازی میبایست باور پذیر و دلنشین باشد.
ایلنا: بیژن زرین بازیگری که در نمایش ارخش به کارگردانی مسعود دلخواه که اینروزها در تالار چهارسوی مجموعه تئاتر شهر به روی صحنه میرود، ایفاگر نقش ارخش (آرش کمانگیر) است از سال ۱۳۸۳ با شرکت در کلاسهای متد اکتینگ مسعود دلخواه وارد دنیای بازیگری شد و از همان سال با بازی در نمایش «ویتسک» به کارگردانی ایشان پا به عرصه حرفهای تئاتر و بازیگری گذاشتاما همچنان تا سال ۱۳۸۸ گذراندن دورههای متد دکتر دلخواه را ادامه داد. به گفته خودش مدت ۶ سال طول کشید تا از چم و خم تمرینها و تکنینکهای این متد سر دربیاوردو کماکان نیز در حال یادگیری است. این بازیگر در تعریف متد اکتینگ میگوید: اگر بخواهم در یک جمله متد اکتینگ را خلاصه کنم باید بگویم ترکیب صحیح تکنیک و احساس به گونهای که نه تکنیک بیرون بزند و نه احساسات غالب شود.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی نمایش ارخش، زرین درباره اهمیت این متد گفت: جهان با سرعت هر چه تمامتر به سوی علمی شدن میرود و دیگر واژههایی نظیر دلی و حسی و غریزی و غیره معنا باختهاند. بازیگری نیز از این قاعده جدا نیست و اکنون جایی که علم و عمل را با هم ترکیب میکند متد اکتینگ است. و هدف از این مقدمه رسیدن به این نکته بود که آیا از شیوه متد در بازیهای غیر رئالیستی و به طور مثال پرفورمنس نیز میتوان استفاده کرد یا خیر؟
وی خاطر نشان ساخت: در اجرای پرفورمنس ارخش روشی که دکتر دلخواه پیش گرفت این بود که حتی در اکسپرسیونیستیترین لحظات، بازی میبایست باور پذیر و دلنشین باشد. مثلا در ارخش لحظاتی وجود دارد که کاراکترها از زمان و مکان خارج میشوند و درونیترین حالات خود را بیرون میریزند. اما به شکلی که تماشاگر در خلال بازیهای تماما رئالیستی احساس تصنع و غلو نمیکند و این فقط در صورتی ممکن است که بازیگر با استفاده از نیروی عظیم تخیل، درون کاراکتر را چنان مملو از نیرو کند که نشان دادن اکسپرس آن لحظه هیچ خللی در باور پذیری شخصیت و موقعیت وارد نکند.
این بازیگر تئاتر افزود: در پرفورمنس ارخش و در لحظاتی از اجرا شخصیتها در میان دیالوگهای خود آواز سر میدهند و چون بازیگران از تکنیکهایی که در متد اموختهاند استفاده میکنند از باور پذیر بودن موقعیت کاسته نمیشود بلکه آکسان گذاری صورت میگیرد که به تفهیم بهتر موضوع کمک میکند که این مساله نیز یکی از آموزههای متد اکتینگ است که با استفاده از تخیل پویا موتور انرژی درون بازیگر را به راه میاندازد و به تبع آن افکار و رفتار شخصیت از طریق صدا و بدن بازیگر نمود عینی میباید.
نمایش ارخش از متن تا اجرا به صورت کارگاهی شکل گرفت و حدود چهار ماه زمان برد تا به فرم کنونیاش برسد. داکتر دلخواه در کارگردانی و بازیگردانی دست بازیگر را چه مبتدی و چه حرفهای در طول تمرینات باز میگذارد تا از خلاقیت خود برای رسیدن به نقش و بازی سازی استفاده کند. در عین حال با هدایت غیر محسوس خود، به بازیگر کمک میکند تا در مسیر صحیح حرکنت کند و در جهت هدف کارگردانی وی گام بردارد.
وی تاکید کرد: از آنجا که در ۹ سال گذشته در گروه دکتر دلخواه (تئاتر تجربی تهران) فعالیت میکنم با ایدهها و شیوه کارگردانی ایشان آشنایی کامل پیدا کردهام که این مساله سبب شده بسیاری لحظات، حرکات و میزانسنهای اجرایی ارخش با تلاش دو نفره شکل بگیرد.
بیژن زرین در خاتمه افزود: اگر بازیگر تمام انرژی خود را در جهت باورپذیری موقعیت، فضا و شخصیت قرار دهد میتواند امیدوار باشد که توجه تماشاگر را به هدفی که خود بازیگر، کارگردان و نویسنده به دنبالش بودهاند معطوف سازد.
نمایش ارخش همه روزه به جز شنبهها از ساعت ۱۹ در تالار چهارسو تئاتر شهر تا هفته آخر اسفند ماه به روی صحنه میرود.