گفتگوی ایلنا با رئیس سازمان سینمایی؛
شمقدری:ما لابی کردیم،فرهادی اسکار گرفت
عنوان ریلگذاری جدید را ابتدا من مطرح نكردم/ میتوان پروانه ساخت را حذف كرد/ جرمهای سینماگران دیده و یادداشت میشود/ كسب اسكار براساس برنامهریزی ما صورت گرفت/تلاش کردم تا شاهنشینها از شاهنشینی پایین بیایند و در کنار دیگران قرار بگیرند.
ایلنا: علی زادمهر:جواد شمقدری(رئیس سازمان سینمایی) امسال چهارمین جشنواره فیلم فجر را با فراز و نشیبهای بسیار برگزار کرد. جشنوارهای که همگان ثمرهی سیاستهای چهار ساله وی را در حوزه سینما شاهد بودند. با جواد شمقدری درباره چهار سال گذشته و مشکلات و پیشرفتهای سینمای ایران گفتگو کردهایم.
* در چهار سال اخیر شما از ریل گذاری صحبت کردید و اینکه میخواهید ریل سینمای ایران را تغییر دهید. باتوجه به اینکه سی و یکمین دوره جشنواره فیلم فجر که در مدیریت فعلی شما برگزار میشود، آخرین جشنواره دوران مدیریت شماست، فکر میکنید تا چه اندازه به این اهداف رسیدهاید؟ آیا ریل گذاری که مدنظر شما بود به صورت کامل صورت گرفته است؟
__ باید یادآوری کنم که ریل گذاری عنوان خوبی است یا نه. این عنوان را دوستانی طرح کردند که یازده سال مدیریت سینمای کشور را از ابتدای انقلاب برعهده داشتند حتی در اظهارنظری گفتند ما چنان ریل گذاری کردیم که هر مدیر جدیدی بیاید تنها لوکوموتیو ران خواهد بود و مجبور است در ریل ما حرکت کند. براساس این حرف از پیش گفته شده اعلام کردیم که ما به دنبال این هستیم که لوکوموتیو ران نباشیم و آمدیم تا ریل را تغییر دهیم و دائم از ما سوال میشد چه تغییری میخواهید بدهید که ما در جواب میگفتیم از اینکه سینمای ایران در مسیری حرکت کند و سازماندهی شود که بیتوجه به حرکت کلی انقلاب و نظام باشد؛ خارجش کنیم تا با آرمانها و برنامههای نظام و انقلاب همراه شود. اینکه انقلاب مسیر خودش را برود و سینما هم مسیر دیگری را برود، درست نیست. ما چنین فرآیندی را قبول نمیکنیم و معتقدیم سینما باید دوش به دوش نظام حرکت کند به دلیل اینکه مسئولیت حوزه سینما و فرهنگ را کسانی برعهده دارند که آدمهای روشنفکر و نخبهای هستند. چه بسا اینها پیشروی مسیر انقلاب باشند لذا به دنبال سینمایی هستیم که فیلمسازان و متفکرین آن و کارگردانش پیشروی حرکت مردم در عرصه نظام و انقلاب باشند. نه اینکه کاملا بیگانه باشند و در شرایط مطلوبتر فقط دنباله رو باشند. ریل گذاری ما ناظر به این تغییر حالت بود وقتی این مسئولیت را برعهده گرفتیم تجربه بیست و هشت ساله در این عرصه داشتیم و حداقل در چهار سال مشاورت هنری سعی کرده بودم براساس شناخت دقیق راهکارها را روی کاغذ بیاورم و توجیه و نقشه راه برای آنها داشته باشیم. زمانیکه در سال ۸۸ در دولت دهم این اتفاق افتاد طبیعی بود که دستمان پر بود و به راحتی توانستیم کار را شروع کنیم و شاهد هستید در ابتدای سال ۸۹ دفترچه سیاستهای ده ساله را برای سینمای ایران تدوین و ارائه دادیم و همان جا اشاره کردیم که این سیاستهای ده ساله به این معنا نیست که وحی منزل است و تغییر نمیکند اما میتوانیم این تاکید را داشته باشیم که بیش از ۸۰ درصد این برنامهها و سیاستها باید اجرا شود و ۲۰ درصد به اقتضای زمان ممکن است تغییر کند. کاری را که شروع کردیم محورهای متعددی میتوان برای آن دید. میتوانم به دو سه مورد به صورت کلی اشاره کنم. اول اینکه ما تلاش کردیم تا سینما از مونوپل یک گروه خاص خارج شود. البته من زمانی تعابیری برای این گروه خاص داشتم به عنوان شاهنشینها که فکر میکنم بهترین مفهومی است که مطلب را میرساند الان هم میتوانم تاکید کنم که تلاش کردم تا شاهنشینها از شاهنشینی پایین بیایند و در کنار دیگران قرار بگیرند و فکر میکنم امسال در جشنواره فیلم فجر شاهد آن بودیم. در جشنواره فیلم فجر امسال میبینید هرکسی که قابلیت داشت و اراده کرد فیلم ساخت و در این جشنواره شرکت کرد و ممکن است اسم بعضیها هم نباشد و نتوانستهاند امسال فیلم بسازند. یعنی ما وجه حمایتی که در سینمای ایران است را سعی کردیم با عدالت و برنامه توسعه دهیم و پخش کنیم و دراختیار همه قرار دهیم. دلیلی ندارد سالها بگذرد و این شاهنشینها از این رانتها برخوردار شوند و یک گروه بزرگی هیچگاه دستشان به این حمایتها نرسد. ما سعی کردیم کمی این معادله را بهم بزنیم.
* اما در این میان بسیاری از فلیمسازان باتجربه و کهنهکار در جشنوراه شرکت نکردند یا فیلمهای خود را ارائه نکردند؟
__ اینکه امسال میبینیم نسل چهارمیها در جشنواره حضور دارند نسل دوم و سومیها حضورشان پررنگ است و نسل اولیها کمتر حضور دارند، برمیگردد به رقابت سنگینی که پیش آمد و عدهای نتوانستند خودشان را به این رقابت برسانند. میخواهم بگویم این اراده عملی ما نبود خود این شرایط فضا را به سمتی برد که در شرایط سنگین این جوانها بودند که بیشتر توانستند خودشان را نشان دهند و فیلم بسازند. انصافا باید گفت چه خوب خودشان را نشان دادند. به جرات میتوان گفت فیلمهای امسال نسبت به سالهای گذشته ۱۰ درصد افزایش کیفی داشته است در هر سال در جشنواره بین سه تا پنج فیلم قابل توجه است و به ندرت از پنج فیلم عبور کرده است و نزدیک به ده فیلم متوسط هستند و چند فیلمی هم ممکن است گفته شود اگر ساخته نمیشد بهتر بود. امسال حداقل ده فیلم داریم که مورد توجه قرار گرفت و نمیتوان حضور آنها را انکار کرد و دوازده فیلم هم داریم که قابل توجه هستند.
* یعنی این آمار برای تولید فیلم رضایتبخش است؟
__ این تجربه همیشه بوده است. در هالیوود هم که ۷۰۰ فیلم ساخته میشود تنها ۱۰۰ فیلم آن گل میکند و ۶۰۰ فیلم دیگر در ذهن کسی نمیماند و مطرح نمیشود. یعنی فقط یک هفتم فیلمها قابل توجه است اما در سینمای ایران ضریب ما بیشتر است یعنی حداقل یک سوم فیلمها در سینمای ایران به نوعی قابل توجه است. ممکن است دوسوم هم مورد توجه قرار نگیرد اما درمقایسه با کشورهای دیگر که تولیداتشان در سینما بیش از ۱۰۰ فیلم است، این نسبت ضریب خوبی است.
* در بحث اجرای جشنواره امسال نارضایتیهایی دیده میشد که سالهای قبل نبود.
__ از نظر فرآیند مباحث اجرایی اتفاقات بزرگی افتاده است امسال تیزر جشنواره هم تفاوت دارد و به نوعی به تیزر جشنوارهها نزدیک شده است زیرا در جشنوارهها تیزر درمورد لوگوی جشنواره ساخته میشد امسال برای اولین بار است که طرح خوبی را اجرامیکنیم باکیفیت بسیار عالی که حتی اگرچند بارهم دیده شود؛ بیننده خسته نمیشود. در این دوره بود که کاخ جشنواره برای اولین بار در برج میلاد مستقر شد و اگر یادتان باشد خیلیها به دلیل دور بودن و غیرقابل دسترس بودن مخالف بودند اما ما معتقد بودیم که این جایگاه را پیدا خواهد کرد و امروز برج میلاد به واسطه جشنواره در عرصه داخلی و بینالمللی مطرح شده است. امروز شاهد هستیم چه مکانی خوبی است اما چون استقبال بالاست و مراجعه کننده؛ زیاد، طبیعی است که شلوغی و ازدحام ممکن است برخی را اذیت کند اما من معتقدم میتوان آن را کنترل کرد و چه بسا سال آینده مدیریت جشنواره آنقدر محدود کند تا افراد خاصی وارد جشنواره شوند که اینکار هم معایبی دارد. ما فکر کردیم حالت میانه را بگیریم نه خیلی جریان تخصصی را ایجاد کنیم و نه خیلی فضا را باز کنیم تا هرکسی دلش خواست بیاید که تابه امروز قابل قبول بوده است.
* بحث تولید؛ زمانی درست است که سالنهای نمایشی به اندازه کافی باشند؟
__ گاهی اوقات از دوستانی که در این حوزه کارشناس هستند دیالوگهایی را میشنوم که خیلی تعجب میکنم یا از دنیا اطلاع ندارند یا اگر اطلاع دارند؛خود را به بیخبری میزنند و تنها میخواهند انتقادکنند. بلاخره ما الگویمان کجاست؟ یک جا را باید به عنوان الگو معرفی کنیم. ما جزو کشورهایی هستیم که تولیدمان انبوه است و همچنان معتقدم به تولید ۳۰۰ فیلم در سال باید برسیم و این ظرفیت را داریم. کشورهایی که مثل ما تولیدات فراوانی دارند مثل فرانسه که درحدود ۲۵۰ فیلم در سال میسازد و آمریکا که در سال ۷۰۰ فیلم میسازند. جریان آنها چگونه است؟ آیا خبر داریم؟ در فرانسه اگر ۲۵۰ فیلم ساخته میشود تنها ۹۰ فیلم اکران میشود یعنی ۱۶۰ فیلم آن اکران نمیشود و این چیزی است که همه میدانند. سال گذشته که من به ایتالیا رفته بودم؛ با یکی از مدیران سینمایی آنجا که شبیه به فارابی ما بود؛ صحبت میکردم. میگفت تقریبا دو سوم فیلمهای سینمایی که ما میسازیم تنها برای این است که پوزیشن تولید فیلم سینمایی را نگهداریم و میدانیم که فیلمها اکران نمیشود و به فیلمسازان گفتیم که اگر اکران نشد، فیلم را در شبکههای تلویزیونی نمایش میدهیم. بنابراین همیشه میتوان گفت کشورهایی که تولید فراوانی دارند؛ تقریبا نسبت بین یک سوم تا ۵۰ درصد بیشتر اکران نمیشود. در آمریکا هم به همین شکل است و همه ۷۰۰ فیلم اکران نمیشود و حداقل ۲۵۰ فیلم بعداز پایان ساخت وارد شبکه نمایش خانگی میشود و ۱۰۰ فیلم در شبکه تلویزیونی نمایش داده میشود و رقابت اصلی برای اکران بین نیمی از فیلمهاست. اما ما باید الگوی بومی خودمان را درست کنیم. ما میدانیم همه فیلمهای ما اکران نمیشود ما باید به سمتی برویم که اگر در سال ۷۲ فیلم اکران شد؛ حتی ممکن است نظر گروهی این باشد که ۴۰ فیلم در سال اکران شود یا ۳۰ فیلم در سال اکران شود. کارشناسان باید در این مورد بحث کنند که چقدر فیلم اکران شود البته درکنار آن باید ساخت سالنهای سینمایی گسترش پیداکند. باید امکان نمایش فیلم را برای هر ایرانی در اقصی نقاط کشور مهیا کنیم تا تماشاگر بتواند به سالنهای سینما بیاید و با کیفیت خوب فیلم را ببیند. بنابراین اگر حدوسط راهم درنظر بگیریم و ما ۱۰۰ فیلم تولید داشته باشیم و ۵۰ فیلم را اکران کنیم، برای اکران این ۵۰ فیلم شرایط مهیاست. ضمن اینکه شاهد بودیم در سالهای اخیر متوسط ۶۰ فیلم اکران شده است.
* برای سایر فیلمها چه اتفاقی میافتد؟
__ بقیه فیلمها هم ویژگیهای متفاوتی دارند. بخشی از آنها در جشنوارهها حضور پیدا میکنند و بخشی هم به شبکههای خانگی و نهایت تلویزیونی و در آیندهای بسیار نزدیک شبکه iptv را راه میاندازیم. شبکهای که فیلمهای سینمایی ایرانی را از طریق اینترنت در اختیار مخاطبین خود قرار میدهد. اینطور نیست که هر فیلم سینمایی که ساخته شد، حتما اکران شود. چه بسا برای فیلم بهتر باشد که اصلا اکران نشود و در زمانی دیگر به نمایش درآید.
* امسال سختگیری بیشتری نسبت به انتخاب فیلمها شده است؟
__ اکران جشنواره فجر متفاوت از اکران عمومی است یعنی فیلمی ممکن است وارد جشنواره شود و اکران نشود و برعکس در اکران عمومی در خط اول برای پخشکنندگان و سینماگران باشد. بنابراین اینها باهم در ارتباط نیستند. جشنواره عرصهای برای نمایش است و اکران عمومی عرصهای دیگر است که در مواردی با هم هم پوشانی دارد.
* باتوجه به تکنولوژی دیجیتال بسیاری از فیلمهایی که وارد جشنواره شدند؛ پروانه ساخت ندارند. شما مکانیزم صدور پروانه ساخت و نمایش را باتوجه به حضور دیجیتالی شدن درست میدانید؟
__ ربطی به دیجیتالی شدن ندارد. زمانی که فیلمساز بدون آنکه نیاز به امکانات ما داشته باشد، فیلم میسازد، ممکن است فکر کند نیازی به پروانه ساخت ندارد زیرا امکانات دیجیتال در دسترس است. ضمن اینکه چند فیلم بود که به جشنوارهها ارائه شدند اما پروانه ساخت ندارند البته امسال به عنوان گام اول گفتیم هر فیلمی که پروانه ساخت، نگرفته است در جشنواره نمیآوریم. اما برای اکران تلاش میکنیم اگر شانسی داشت به آن پروانه نمایش بدهیم تا اکران شود. امابا توجه به شرایطی که یکی از آنها فرآیند فناوریها و دیجیتالی شدن است و مطالب دیگر. باتوجه به شرایط جهان؛ معتقدم میشود فرآیند الزام اخذ پروانه ساخت را به نوعی حذف کرد و پروانه ساخت را برای پروژههایی درنظر بگیریم که میخواهند از یارانه دولتی استفاده کنند تا کسی که میخواهد با بودجه خودش فیلم بسازد، بتواند بدون پروانه ساخت فیلمش را بسازد. البته میدانیم ازنظر اجرایی و استفاده از موقعیتهای مختلف اینها نیاز به اخذ مجوز دارند. به عنوان مثال اگر بخواهند برای فیلمبرداری به راه آهن بروند باید مجوز لازم را از راه آهن داشته باشند. باید دید آن مرجع کجاست. اما اگر به ارشاد و سازمان سینمایی بیاید؛ ما میگوییم نمیدانیم شما دارید چه کار میکنید و باید مطلع شوم و همین ضرورت مطلع بودن دوباره پروسه پروانه ساخت را برایش باز میکند اما اگر به عنوان مثال ایستگاه راه آهن به او مجوز بدهد دیگر نیازی به ما نیست.
* درباره پروژههای خارجی چطور آیا باید پروانه ساخت بگیرند؟
__ پروژههایی که بخواهد سرمایهگذاریهای خارجی را جذب کند حتما باید پروانه ساخت بگیرد و اینها تفکیکشان دقیق باید باشد. یعنی اگر پروژهای با سرمایه گذاری شخصی است یعنی فیلمساز بیاید و بگوید من میخواهم با این بودجه فیلم الف را بسازم و این بودجه را خودم تهیه میکنم و بودجه آن را از فلان حامی میگیرم یعنی منبع مالی آن شفاف باشد میتوانیم به او اجازه دهیم تا فیلم را بدون پروانه ساخت بسازد اما اگر بخواهد از ما حمایت بگیرد ما باید بدانیم دارد چه کار میکند و پروسه پروانه ساخت جلوی او باز میشود اما در دو حالت حتما باید پروانه ساخت بگیرند. یکی آنهایی که میخواهند از یارانهها و حمایتهای دولت استفاده کنند و یکی هم آنها که تولید مشترک داشته باشند و از سرمایههای خارجی کمپانیها و موسسات و مراکز دیگر استفاده کنند هم باید پروانه ساخت بگیرند.
* چطور بعضی فیلمهای امروز پروانه نمایش داخلی دارند اما در خارج از کشور نمیتوانند به نمایش دربیایند از همین رو بسیاری از فلیمها بدون پروانه نمایش در خارج به نمایش در میآیند؟
__ ما فکر میکنیم شرایط یک فیلم ممکن است در جایی بین مخاطب ایرانی و خارجی متفاوت باشد و در جاهایی هم همپوشانی دارد. یک فیلم برای مخاطب خارجی و ایرانی خوب است اما یک فیلم تنها برای مخاطب ایرانی خوب است و فیلمی هم تنها برای مخاطب خارجی خوب است. این تعریفی است که وجود دارد. مثل فیلم خرس. البته این فیلم برای مخاطب داخلی هم خوب است اما باید اصلاحاتی روی آن انجام شود زیرا این فیلم متعلق به خانواده ایثارگران و شهداست و ممکن است آنها معترض شوند. طبیعی است که آنها اعتراض کنند و ما حق اعتراض را برای آنها پذیرفتهایم به خاطر اعتراض آنها از فیلمساز خواستیم این فیلم را تا اصلاح نکرده به شبکه اکران عمومی وارد نکنیم اما در خارج از مرزها هیچ مشکلی پیش نمیآید زیرا اکثر کشورها درگیر جنگ بودهاند و مصیبتهای جنگ را خیلی بیشتر از ما لمس کردهاند و با آن ارتباط میگیرند و هیچ نکته منفی در ذهن آنها شکل نمیگیرد اما برای نمایش در داخل کشور بدیهی است اگر خانواده شهدا معترض باشند ما موظف هستیم حق آنها را رعایت کنیم و نظر آنها را جلب کنیم. در گذشته یک رویهای وجود داشت که یا همه فیلمها را رها میگذاشت و یا مجموعهای از فاکتورها را باهم بکار میگرفت و برای هر نوع نمایشی آن را اعمال میکرد. ما معتقدیم میشود اینها را از هم تفکیک کرد یعنی میگوییم این فیلم برای نمایش خارج از کشور اشکالی ندارد و یا برعکس میگوییم تنها باید در ایران به نمایش درآید. تفکیک به جریان نظارتی کمک میکند تا دقیقتر قضاوت کند و حقوق فیلمساز و مردم بیشتر رعایت شود.
* اما به هر حال گروهی از فیلمسازان بدون مجوز فیلم میسازند و در خارج از کشور به نمایش میگذارند؟
__ اینکه فیلمسازی در جریان تولید فیلم از مرحله جذب سرمایه تا نمایش در بخشهای مختلف دچار جرم میشود، فرآیند دیگری است. این جرمها دیده میشود و یادداشت میشود و شاید در همان برهه از زمان لازم نباشد برخورد شود. فکر میکنم هر کسی دوست دارد پرونده سالمی داشته باشد و آیندهاش تضمین شده باشد لذا از همه فیلمسازان خواهش میکنم تا تلاش کنند از رفتارهای غیرقانونی که به عنوان جرم تلقی میشود پرهیز کنند و اگر ناخواسته کارهایی را کردهاند آن را پاک کنند. مواردی بوده که فیلمساز متوجه نبوده که نیاز به مجوز دارد و لازم است خودشان گزارش دهند و الا تمام عوامل اعم از بازیگر، کارگردان، سرمایهگذار زمانی که در یک فرآیند غیرقانونی کارهایی را انجام میدهند در سوابق آنها باقی میماند.
* بهترین جایزه سینمای ایران که کسب جایزه اسکار بود در دوره شما انجام شد و از طرفی هم شدیدترین اعتراضات در دوره شما نسبت به بعضی فیلمها بود. شما تا چه اندازه این اعتراضات را واقعی میدانید؟
__ بخش بزرگی از این اعتراضات و مقابلههایی که شکل گرفت برمیگردد به جریان ریل گذاری که مطرح شد. یعنی وقتی شما افرادی را که عادت کردهاند در مناصب تصمیم گیری باشند؛ کنار میگذارید آنها اصطکاک ایجاد میکنند و تلاش میکنند به جریان مدیریتی جدید ضربه بزنند لذا از هر ظرفیتی استفاده میکنند و این ظرفیتها شکلهای مختلفی داشته است. یکی از این ظرفیتها این است که از حساسیت جامعه و غیرتهای دینی مردم سوء استفاده کنند و اینکار را هم انجام دادند البته ما هم پیشبینی میکردیم که ممکن است چنین اتفاقی بیافتد اما چون به کارمان معتقد بودیم سعی کردیم در اصول و مسیر خودمان بمانیم و مقاومت کنیم البته سعی کردیم لغزشهایی را که وجود دارد اصلاح کنیم و در جشنواره فیلم فجر امسال تا حدودی شاهد این اصلاحات بودید. در رابطه با اسکار هم چندبار گفتهام زمانی که قرار بود مسئولیت سینمایی آن زمان را برعهده بگیرم از آقای احمدینژاد پرسیدم اگر بخواهید در یک جمله من را نصیحت کنید چه میگویید ایشان گفتند برو سینمای ایران را بینالمللی کن و من گفتم اولین گام این است که اسکار بگیریم و او گفت خوب اینکار را انجام بده و این اتفاق افتاد. خیلیها در این سی سال تلاش کردند اسکار بگیرند اما موفق نشدند اما الان شد. آن سال که جدایی نادر از سیمین جایزه اسکار را گرفت میشد فیلم دیگری به جشنواره جهانی برود و اسکار نگیرد و جدایی نادر از سیمین میتوانست در فجر انتخاب نشود و اگر انتخاب میشد میتوانست جایزه نگیرد. اینها یک برنامهریزی بوده است. وقتی شما در عرصه بینالمللی میروی و میخواهی جایزه بگیری قطعا نمیتوانی با شاخصهای خودت عمل کنی و طبیعی است که بتوانی با شاخصهای آنها عمل کنی اما برای ما این مهم بود که با شاخصهای آنها عمل کنیم اما منافع ملی مارا زیر سوال نبریم. در فرآیندی فیلمی انتخاب شد رفت و حمایت شد. برنامهریزی شد اما بعضیها منکر هستند و میگویند برنامهریزی شده نبود، تصادفی بود. آنها ممکن است خلقت و هستی را هم تصادف بدانند البته آنها در خیالات خودشان سیر میکنند. بیایند ببینند در کجا میتوان در راستای خلقت تصادفی کار کرد و به جایی رسید. ممکن است بر حسب تصادف به تنایج اولیه برسید اما یک قله را هدف گرفتن و به آنجا رسیدن هیچ وقت بر حسب تصادف اتفاق نمیافتد. و ما طراحی کردیم و حتی لابیگری کردیم تا این اتفاق بیفتد و برای همه ایرانیان مهم بود که یک فیلم ایرانی اسکار بگیرد. فیلمساز برای ما مهم نبود بلکه مهم این بود که فیلم از سینمای ایران جایزه بگیرد.
*براساس همین منطق در سال بعد تصمیم گرفتید که فیلم یه حبه قند به اسکار نرود؟
__ ما مطمئن بودیم که بعداز گرفتن اسکار برای فلیم جدایی نادر از سیمین در سال بعد بعید است که به ایران جایزه اسکار بدهند و ما کم داریم که یک کشور در دوسال متوالی جایزه بگیرد ضمن آنکه شاخصهایی که برای حضور فیلم یکی حبه قند در اسکار موردنیاز بود، وجود نداشت یعنی باید حداقل نیمی از آکادمی اسکار فیلم را ببینیند در حالی که فیلم جدایی نادر از سیمین این شرایط برایش مهیا بود. فیلم یه حبه قند بهرغم اینکه از لحاظ فرهنگی و هنری دارای جذابیتهایی بود اما شانس اینکه در اسکار موفق شود پایین بود اما به این دلیل نبود که فیلم را به اسکار ندادیم بلکه در آن شرایط این حداقل کاری بود که با توجه به توهینی که به پیامبر اعظم(ص) شده بود، کردیم و اگر فیلم برای فارابی و سازمان سینمایی بود ما سریعا این تحریم را انجام میدادیم اما بدلیل اینکه فیلم متعلق به یک نهاد دیگر بود؛ پیشنهاد را مطرح کردیم و خودشان پیش قدم شدند و در یک مواجه رئیس سازمان تبلیغات میپذیرد اما بعد با کارگردان گفتگو نمیکند. ظاهرأ در آن مواجهه گرفتار تعارفات شده بودند و یک چالش بوجود آمد اما خوشبختانه ابعاد جدیدی پیدا نکرد و بعدها دیدیم این تحریم خیلی کارساز بود و این را از واکنشهای اعضائ اسکار میتوان دید.
* سال آینده وضعیت سینما نگران کننده نیست؟
__ نگاه کلانی در سطح بالای مسئولان به سینما وجود دارد و سینما امروز دغدغه مسولان شده است. دیگر سینمای ایران نمیتواند یک بچه بازیگوش باشد بلکه سینمای ایران باید یک جوان برومند باشد که خیلی از مسئولیتها و ماموریتها را برعهده بگیرد و خیلی از کارها را خودش باید انجام دهد اگر این جوان برومند وظیفهشناس باشد تردیدی نداشته باشید سال بعد و آینده سینمای ایران خوب خواهد بود.
گفتگواز: علی زادمهر