گزارش كامل ایلنا از ششمین نشست تخصصی مرکز ملی اسیتژ ایران؛
یدالله آقا عباسی: توجه به روانشناسی رشد در تئاتر مشاركتی اهمیت ویژه دارد
آقا عباسی: هدف از اجرای تئاتر مشارکتی تنها سرگرم کردن بچهها نیست، ما پرستار بچه نیستیم؛ مدعی آموزش هم نیستیم، ما تنها قرار است بچهها را وارد تجربهای کنیم که میتواند دسته جمعی ساخته شود، این موارد باید حتما مورد نظر قرار بگیرند.
ایلنا: ششمین نشست تخصصی مرکز ملی اسیتژ ایران با عنوان تئاتر مشارکتی برای کودکان و نوجوان عصر روز گذشته (26دی ماه) با حضور دکتر یدالله آقا عباسی و بهزاد صدیقی در سالن نشستهای کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بهزاد صدیقی (نمایشنامهنویس، منتقد و پژوهشگر تئاتر) در ابتدای این نشست با بیان اینکه تئاتر مشاركتی بهخصوص در حوزه تئاتر کودک و نوجوان کشورما پیشینه خوب و سابقه زیادی دارد، گفت: این گونه تئاتر دارای ویژگیهایی است که اگر قرار شود نویسنده و کارگردان آن را به شکلی کاربردی بنویسد باید حتما به علم آن آگاه باشد تا بتواند از این هنر برای استفاده مخاطب خود بهره بگیرد.
این كارگردان در ادامه صحبت درباره ویژگیها، چیستی تئاتر مشارکتی و رابطه این گونه نمایش با تئاتر خلاق را به یدالله آقا عباسی (نمایشنامهنویس، پژوهشگر و استاد دانشگاه) سپرد.
این مدرس و پژوهشگر ابتدا به فلسفه مشارکت در ادبیات و آثار کهن ایرانی از جمله كتاب «انوار سهیلی» نوشته واعظ کاشفی اشاره کرد و گفت: واعظ كاشفی(سبزواری) در مقدمه خود اشاره میکند «آدمیان مدنی الطبع واقع شدهاند و تمدن در این مرهمدیگر یاری بود». یا در جایی دیگربه موعظه حسنه اشاره دارد و معتقد است این شیوهای هنرمندانه است که دو ویژگی دارد، یکی فردی و دیگری جمعی است و همچنین از نمایش به عنوان مهمترین شیوه تاثیر بر جمع یاد میکند.
وی با تاکید بر اینکه مشارکت شاه کلید نمایش ایرانی است، ادامه داد: در اجرای مناسک بومی مانند باران خوانی که تلاشی جمعی برای بارش باران است و هم در نمایش کیهانی این ویژگی وجود دارد و اغلب آیینها برای مشارکت مردم طراحی شده که بزرگسالان و کودکان را دربرمیگرفته است، همچنین مناسك در سوگها از سیاوش گرفته تا امام حسین نیز این جنبه را دارا هستند.
آقا عباسی ضمن اشاره به گونههای دیگر چنین مناسک و اجراهایی در آیین ایرانی به گل گیشنیزو (همدان) و بووکه بارانی (کردستان) اشاره و در ادامه به خاستگاههای تئاتر مشارکتی در اروپا پرداخت و اظهار داشت: اینگونه در اروپا با اندیشههای برشت شروع میشود و آگوستوبال در این زمینه کارهای زیادی انجام داده است که در کتاب معروف گفتگو با کارگردانان تئاتر نیز به این زمینه اشاره شده و تاکید دارد این گونه نمایشی همواره از بحث آغاز میشود.
او افزود: در کتاب تئاتر کاربردی درام شرط شهروندی عنوان شده و تئاتر مشارکتی به خوبی این امکان را مهیا میکند، توصیه میکنم دوستانی که تا به حال این کتاب را مطالعه نکردهاند حتما به آن توجه داشته باشند.
آقا عباسی در ادامه با طرح این سوال که چه کسی باید این گونه نمایشی را هدایت کند، بیان کرد: عنصر اصلی اینجا مربی است. چرا که در نمونهای، یک مربی از کودکان درخواست میکند در نمایش مشارکت کنند و برای آزادی کارکتر تا آنجا که میتوانند کف بزنند، آنها نیز چنین میکنند اما کارکتر مورد نظر برخلاف تمام این تلاشها در نمایش میمیرد، این پایانبندی طرحی بوده که مربی از قبل درنظر داشته، اما چنین اتفاقی موجب میشود یکی از کودکان حتی در دوران بزرگسالی از این بابت که چرا برای نجات جان فرد تلاش لازم را نداشته خود را ملامت کند و خاطره مرگ در ذهن او باقی بماند. در چنین شرایطی است که وجود صداقت در کار مربی بسیار حائز اهمیت میشود و اگر چنین نباشد اجرا به کار بیهودهای تبدیل میشود که موجب مخاطره برای کودک خواهد شد.
او اضافه کرد: در این شرایط توصیه میکنم افرادی که به چنین تشخیصی نمیرسند، به باورها و روانشناسی کودک دقت نمیکنند یا اجرای تئاتر مشارکتی را کنار بگذارند یا تمام جوانب آن را درنظر بگیرند.
این محقق ضمن تاکید بر اینکه توصیه میشود بچهها تا سن 10سالگی درگیر اجرای تئاتر مشارکتی نشوند، اظهار کرد: تا رسیدن بچه به شرایط لازم بهترین نمایش اجرای تئاتر خلاق است.
بهزاد صدیقی در ادامه جلسه با اشاره به اهمیت در نظر گرفتن روانشناسی کودک توسط مربیانی که اقدام به اجرای تئاتر مشارکتی با حضور کودکان میکنند، از آقا عباسی خواست تا دیدگاه خود را در این رابطه و همچنین در ارتباط با کمکی که تسلط براینگونه از علم روانشناسی میتواند در طلب مشارکت کودک داشته باشد را بیان کند.
آقا عباسی در پاسخ به این سوال، گفت: آنچه در این علم بیشتر مورد استفاده قرار میگیرد، روانشناسی رشد است که در نمایش های کودک، خلاق و مشارکتی باید مورد توجه مربی باشد. انسان در طول حیات و دوران رشد خود دورههای مختلفی را پشت سر میگذارد، انگیزه و نیازهای گوناگونی دارد. به همین دلیل ما نمیتوانیم برای آموزش کودکان 4 تا 7 سال از مسائل انتزاعی که ما به ازای بیرونی و قابل لمس ندارند بهره بگیریم، چون بیشتر آگاهی کودک در این سنین از طریق لمس اشیاء به دست میآید.
وی با تاکید بر اینکه خیال آزاد تا 7 سالگی ادامه دارد، ادامه داد: از این مقطع به بعد است که میتوان بحثهای انتزاعی را مطرح کرد. همچنین باید درنظر داشت سنین 7 تا 14 سال دوره خطر، ماجراجویی و کنجکاوی است. اینجا میتوان از نمایش خلاق با محتوای مسائل اجتماعی و آگاهیهای علمی جهت آموزش بهره گرفت. در همین رابطه، سنین بالاتر تکوین و رشد انسان مسائلی مانند دوست داشتن و احترام به دیگری میتواند طرح شود، حال با توجه به مسائلی که در روانشناسی رشد عنوان میشود اگر چنین مواردی از نظر دور بماند، کودک در اثر مشارکت نخواهد کرد، چون مسئله و دغدغه او در کار وجود ندارد؛ از این گونه روانشناسی در همین زمینه بهره خواهیم گرفت.
این پژوهشگر در ادامه ضمن پاسخ به این سوال که نمایشنامههای تئاتر مشارکتی باید دارای چه ویژگیهایی باشد، اظهار داشت: نمایشنامههای تئاتر مشارکتی به شکلی نوشته میشود که همه کارکترها در آن فرصت اجرا داشته باشند. همچنین پیش از رسیدن به تئاتر مشارکتی، دستگرمی، پانتومیم روایی و تصور هدایت شده را داریم، در ادامه به بازی نقش و نگارش خلاق میرسیم که در هردو اینها میتوانیم به صورت مشارکتی عمل کنیم.
وی افزود: بازی نقش در این گونه به صورت فیالبداهه و بر اساس نظر و سلیقه افراد شکل میگیرد که مربی در این میان نقش هدایت کننده را برعهده دارد. همچنین باید حواسمان باشد در جریان اجرا چیزی را به کودک تحمیل نکنیم و فردی که علاقه به مشارکت ندارد با اجبار وارد کار نشود، بلکه با استفاده از شیوههای ترغیب او را به مشارکت در جمع دعوت کنیم.
آقا عباسی همچنین درخواست از بچهها برای مشارکت در جلوههای صوتی و آوازخواندن را پیش پا افتاده دانست و تصریح کرد: هدف از اجرای تئاتر مشارکتی تنها سرگرم کردن بچهها نیست، ما پرستار بچه نیستیم؛ مدعی آموزش هم نیستیم، ما تنها قرار است بچهها را وارد تجربهای کنیم که میتواند دسته جمعی ساخته شود، این موارد باید حتما مورد نظر قرار بگیرند.
بهزاد صدیقی در ادامه ششمین نشست تخصصی اسیتژ با طرح سوالی دیگر از یدالله آقا عباسی، بیان کرد: همواره شاهد هستیم نخستین چیزی که در تئاتر کودک و نوجوان مطرح میشود ترغیب به مشارکت بچهها به واسطه آواز خواندن است، گاهی مباحث نیز به صورت بداهه طرح میشوند که از پیش تعیین شده نیست و حتی بعضا به فراخور حال مخاطب بیشتر هم میشود. با توجه به مطالعات شما چه شیوهای در این زمینه به شکل تئاتر مشارکتی وجود داشته و در این رابطه چه نمونههایی اجرا شده که بتوان به آنها اشاره کرد؟
آقا عباسی توضیح داد: کارهایی که با بحث شروع میشود و بعد کودک را صدا میزنند تا در اجرا مشارکت داشته باشد از آگوستوبال شروع شده که ابتدا برای مشارکت بزرگسالان استفاده میشده است نه کودکان؛ اینجا اگر آنچه مطرح میشود با نیاز بچهها همخوانی نداشته باشد مشارکتی اتفاق نخواهد افتاد که میشود کار را بر عهده مربی گذاشت. همچنین در نوشتن نمایشنامه باید گنجینه لغات کودکان مورد نظر قرار بگیرد، این نمونه به «تیشتر» در نمایشهای کیهانی ما بسیار نزدیک است.
این پژوهشگر همچنین در پاسخ به سوال صدیقه حسنزاده مدیر مرکز ملی اسیتژ ایران، مبنی بر اینکه مرز میان تئاتر مشارکتی با دیگر گونههای تئاتر مانند تئاتر پنهان و خیابانی چطور مشخص میشود، گفت: در این گونهی اجرا همواره سوالی وجود دارد که برای حل آن نیاز به مشارکت افراد است تا شیوه مواجه شدن با مسئله را از نقطه نظر و دیدگاه خود بیان کنند. پس وجود مسئله نکتهای اساسی است که چه در اجرای نمایش کیهانی و یا اجرای اروپایی برای حل معظل آلودگی محیط زیست و... مورد توجه قرار میگرفته و به همین بهانه از مخاطب طلب مشارکت در کار و حل مسئله میشده است.
وی ادامه داد: هنگامی که از نمایش خلاق عبور میکنیم و به تئاتر مشارکتی میرسیم، محصول نهایی برای ما اهمیت پیدا میکند اما در ادامه با مشارکت مخاطب به تئاتر رسمی میرسیم که در آن همه چیز از پیش تعیین شده و شب اجرا بسیار رسمی است. به نظر من میتوان گفت، تئاتر مشارکتی میان تئاتر خلاق و تئاتر رسمی قرار میگیرد با این تفاوت که برای حل مسئلهای از مشارکت افراد بهره گرفته میشود. دوری از پراکندگی موضوعی، جمع کردن و دسته بندی گروههای سنی مختلف هنگام اجرای تئاتر مشارکتی و درنظر گرفتن مسائل مهم برای هر گروه بسیار اهمیت دارد. چراکه در غیر این صورت موجب میشود هر یک از گروههای سنی برای لحظههایی محدود در جریان اجرا مشارکت کنند و در مقاطعی عدهای را در اختیار داشته باشیم و در مرحلهای دیگر از مشاركت آنها بیبهره بمانیم.
وی همچنین در پاسخ به سوال دیگری در این ارتباط که متن تا چه اندازه در تئاتر مشارکتی تعریف پیدا میکند، با اشاره به کتاب کاربردهای نمایش و تجربه پیتر بروک در این زمینه، اظهار کرد: کار همواره از نقطهای که متنی وجود ندارد آغاز میشود و میتواند به تئاتر رسمی ختم شود. در این زمینه تجربه نمایش (us) پیتر بروک میتواند جالب باشد؛ به خصوص زمانی که گزارشهای روزانه تمرین بیان میشود و میگوید گروه در نهایت پس از یک سال کار به متن نمایشنامه دست پیدا کرد. ما از دل تئاتر مشارکتی به تئاتر رسمی میرسیم.
این کارگردان و پژوهشگر ضمن پاسخ به سوال یکی دیگر از حاضران جلسه مبنی بر اینکه آیا اجرای تئاتر مشارکتی برای کودکان 3 تا 6 سال امکانپذیر است یا خیر، گفت: خطر قضیه اینجا است و پیشنهاد میشود صحبت تئاتر مشارکتی با کودکان در این سن اصلا به میان نیاید، بهتر است با این گروه سنی تئاتر خلاق کار کینم؛ به عنوان مثال شعری بخوانیم و از بچهها بخواهیم ادامه شعر یا همان قطعه را اجرا کنند.
وی در ادامه به ذکر تجربهای شخصی به نمونهای از اجرای تئاتر خلاق برای کودکان زلزلهزده بم اشاره کرد و اظهار داشت: همراه بچهها و با چشمهای بسته سفری را شروع کردیم كه 25 دقیقه طول کشید و در انتها به دریایی رسیدیم که آب خنکی داشت، درحالی که ما عملا در تابستان و هوای گرم قرار داشتیم. هنگامی که کار تمام شد و پایان را اعلام كردم، یکی از بچهها اعتراض کرد و گفت، خیلی خنک بود چرا تمام شد؟ بنابراین بچهها در ین گروه سنی قرار نیست سوال یا مسئلهای را حل کنند به همین دلیل هم تئاتر خلاق پیشنهاد میشود.
در پایان این نشست بهزاد صدیقی ضمن معرفی کتاب تئاتر مشارکتی برای کودکان و نوجوانان، نوشته داوود کیانیان و اشاره به سرفصلهای یازدهگانه این كتاب، هدیهای به رسم یادبود از سوی صدیقه حسنزاده مدیریت مركز ملی اسیتژ ایران به یدالله آقا عباسی تقدیم کرد.