«درخشش در ساعت مقرر» نقد و بررسی شد
آن چیزی که پیروز است بارقه امید و زندگی است و من تلاش کردم در کنار این بارقه تا حد امکان از رگههای احساسی داستانم بکاهم.
ایلنا: نشست نقد و بررسی نمایش درخشش در ساعت مقرر توسط کانون ملی منتقدان تئاتر ایران در سالن قشقایی تئاتر شهر برگزار شد.
به گزارش ایلنا به نقل از روابط عمومی کانون ملی منتقدان تئاتر ایران، اعضای این کانون متشکل از نصراله قادری، مصطفی محمودی و میلاد نیک آبادی به همراه حمیدرضا نعیمی نویسنده و کارگردان نمایش درخشش در ساعت مقرر در این نشست شرکت کردند.
محمودی در ابتدا با توجه به فعالیتهای اخیر حمیدرضا نعیمی در مقام نویسنده بازیگر و کارگردان دغدغه اینروزهای وی را مساله جنگ ذکر کرد که کارگردان نمایش نیز با تایید این سخن گفت: موضوع جنگ هیچگاه کهنه شدنی نیست و یکی از مسائلی که در جنگهای اخیر چهره کریه تری از جنگ را به رخ مردم جهان کشیده مساله مهم نسل کشی است. این کارگردان در ادامه سخنانش با معرفی داستان نمایش و دیدگاهایش در زمینه نگارش و ساخت این اثر تاکید کرد که تلاش میکند تا در این نشست بیشتر شنونده باشد و از نقطه نظرات تماشاگران و منتقدان استفاده کند.
در ادامه جلسه نصراله قادری رییس سابق کانون ملی منتقدان تئاتر با اشاره به زوایای گوناگون نمایشنامه گفت: این اثر نگاهی دارد به نمایشنامه «در انتظار گود» و البته با خوانش حمیدرضا نعیمی؛ در واقع گودو وسیلهای است برای نعیمی تا او دیدگاه خود را در متن جاری سازد و انتخاب هوشمندانهاش از گودو و مساله انتظار قابل تحسین است. قادری افزود: اثر دارای زیر ساخت اجتماعی و روساخت پروپاگانداست. انسانها به نام انسانیت کشته میشوند و این اتفاق درباره کشتن آدمیت و انسانیت است که قدرت نمایشنامه را چندین برابر میکند. وی خاطر نشان ساخت: مخاطب در این اثر به عنوان مجرم نشسته و به گونهای پس از پایان داستان خود را به محاکمه میکشد.
در ادامه مصطفی محمودی به فضای موجود در اثر با توجه به نگاه ابزورد دو نمایش «در انتظار گودو و کرگدنها» که در داستان از آنها نام برده و بر انها تاکید میشود اشاره کرد و به طرح این سئوال پرداخت که آیا اثر میتواند نگاه گروتسک را در درون خود به همراه داشته باشد؟ نصراله قادری در پاسخ گفت: این اثر گونهای از کمدی ماکابر است که نوعی شوخی با مرگ است و تاثیر تکان دهندهای که بر روی مخاطب میگذارد، وی تاکید کرد: آدمهایی که در این داستان قرار است کشته شوند همگی بازیگرند. بازیگرانی که حتی همه کائنات را نیز در بدترین شرایط و لحظات به شوخی گرفتهاند.
حمیدرضا نعیمی در تایید سخنان نصراله قادری نیز گفت: من نمیخواستم تماشاگر را لطمه دیده از سالن به خارج هدایت کنم. بلکه در پی امیدی بودم که به تماشاگر تزریق شود. وی تاکید کرد: آن چیزی که پیروز است بارقه امید و زندگی است و من تلاش کردم در کنار این بارقه تا حد امکان از رگههای احساسی داستانم بکاهم.
میلاد نیک ابادی دیگر منتقد حاضر در این نشست نیز متن را از دو زاویه قابل بررسی دانست: بخش سارایوو که اشاره به جنگی دارد که خارج از سالن تئاتر اتفاق میافتد و حتی جزییترین عناصر شخصیتپردازی که در درام وجود دارد نیز به آن پرداخته است و دوم بخش گودو که به اعتقاد وی این بخش بیشتر مد نظر نویسنده متن قرار گرفته و نعیمی تلاش کرده تا خوانش دینی و مومنانهای از گودو رارائه دهد. وی با تایید دیدگاه نصراله قادری که معتقد بود سوزان سانتاگ شخصیت اصلی و محوری داستان نیست سادگی در پرداخت شخصیتها را از نقاط قوت نمایشنامه دانست.
در ادامه نشست؛ نصراله قادری به نقد و تحلیل اجرا پرداخت و برابر بودن تعداد بازیگران زن و مرد، اجرای راحت و قابل ارتباط بازیگران با مخاطب، بازیهای همگن، وجود اعداد و رموز و تقدس آنها و تداوم کنش در نمایش را از نقاط مثبت اجرایی اثر ذکر کرد. این مدرس دانشگاه زنانگی موجود در اجرا را از بخشهای قوی نمایش دانست. میلاد نیک آبادی نیز به دو نظریه نشانهشناختی در اجرا اشاره کرد و نور صحنه آخر به همراه استفاده از مه در صحنه پایانی را جزو نقاط ضعف اثر دانست.
حمیدرضا نعیمی نیز به تلاش گروه اجرایی برای انتقال درست مفاهیم و نشانههای موجود در اجرا فارغ از شعار زدگی اشاره کرد و از دغدغههای خود برای اجرای بخش نمایش در انتظار گودو با بازی خانمها سخن گفت. وی تاکید کرد که این اثر تاکنون فنیترین کار او در مقام کارگردان بوده است.
استفاده صحیح از همه ابعاد صحنه، دکور و نورپردازی مناسب، موسیقی هوشمندانه و بدیع در کنار هارمونی مناسب بازی بازیگران از جمله نکاتی بود که مصطفی محمودی در بخش اجرای اثر به آنها اشاره کرد. وی خاطرنشان ساخت: درخشش در ساعت مقرر از سال ۷۵ تا امروز که با آثار حمیدرضا نعیمی سرو کار دارم کاملترین و بینقصترین کار وی در مقام نویسندگی و کارگردانی است.
این نشست با طرح پرسش و پاسخ از سوی حاضران خاتمه یافت.