سید محمد بهشتی:
سینمای ایران امروز در خیابان شكل می گیرد

سینمای ما از سال ۴۸ به این سمت دیگر در مکان اتفاق نمیافتد یعنی فیلم در جایی که شرافت مکانی پیدا کرده باشد رخ نمیدهد امروز فیلمهای ما همه درخیابانها شکل گرفته است درحالی که هر خیابان با خیابان دیگر فرق میکند.
ایلنا: سید محمد بهشتی معتقد است كه برای حفظ شهر باید با آن ارتباط عاطفی برقرار كرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ سید محمد بهشتی كه در نشست بازخوانی خاطره در شهر سخن می گفت، سخنرانی خود را با شعر در این شب سیاهم كم كرد راه مقصود از گوشه ای برون آ ای كوكب هدایت آغاز کرد و افزود: اشیا به مفهوم عام یکشان وجودی و یکشان کارکردی دارد شهر نیز هم یکشان وجودی دارد و هم یکشان کارکردی دارد اما هر وسیلهای و هر شهری میتواند بالاتر ازشان کارکردی به یک روایت تبدیل شود و هالهای دور آن شکل بگیرد که آن را تبدیل به یادگاری کند و دیگرشان کارکردی آن از بین برود.
وی ادامه داد: زمانی که ما وارد یک محیط میشویم هرچند با آن محیط ناآشنا هستیم اما آدمهای آن محیط همدیگر را میشناسند ناآشنایی ما مانند این است که ما در تاریکی قرار داریم و در تاریکی ما گم میشویم و گم شدن باعث سرگردانی میشود و سرگردانی آشفتگی و اضطراب را به دنبال دارد و این نگرانی انگار که باعث غلبه محیط بر ما میشود.
بهشتی با ابراز تاسف از به وجود آمدن خاطره در شهرهای جدید گفت: امروزه ما شهر را از دست دادهایم زیرا چند دهه است که در شهر زندگی نمیکنیم به همین دلیل خاطره نداریم زیرا خاطره محصول زندگی کردن در شهر است و زندگی کردن در شهر رفت و آمد در شهر نیست امروز زندگی به درون فضاهای خصوصی رفته است و خاطرهها نیز در فضاهای خصوصی شکل میگیرند.
وی با اشاره به اهمیت سینما در معرفی مکانها گفت: سینمای ما از سال ۴۸ به این سمت دیگر در مکان اتفاق نمیافتد یعنی فیلم در جایی که شرافت مکانی پیدا کرده باشد رخ نمیدهد امروز فیلمهای ما همه درخیابانها شکل گرفته است درحالی که هر خیابان با خیابان دیگر فرق میکند. فیلم ساز ما فقط خیابان را محلی به عنوان عبور و مرور ماشینها میداند و آن را محلی کارکردی میداند.
بهشتی با تاکید بر لزوم شعر و قصه گفت: ما درباره شهرها قصه و شعر نگفتهایم زیرا ارتباط عاطفی با آن پیدا نکردهایم و فقط رفت و آمد کردهایم نویسندگانی همچون احمد محمود، صادق چوبک، ناصر تقوایی خدمت زیادی کردهاند تا ما تفاوت شهرهای مختلف را بدانیم و بدانیم که به طور مثال بروجن با بوشهر تفاوت دارد.
وی ادامه داد: شاعری که نسبت به شهر قصه نمیگوید خیانت کرده است زیرا ما باید برای نسل آینده شهر را ترسیم کنیم و تثبیت این امر با سینما و شعر است.
وی با اشاره به لزوم توجه به شهر گفت: امروز ما به دنبال گم گشته خود در شهر هستیم و این بیتابی نیز از همین امر حاصل شده است و بخصوص گرفتاری نسل جدید این است که در گم گشتهای پدید آمده و نمیداند که گم شده است.
وی ادامه داد: ما نباید شهر را خاموش کنیم زیرا گروهی علاقه دارند که شهر تاریک شود تا هر کاری که دوست دارند انجام دهند. بلکه باید در شهر به دنبال چراغهایی باشیم که روشن است این چراغها میتوانند یک درخت و یا نام یک کوچه باشد. واگر ما در برابر کسانی که با سنگ چراغهای شهر را خاموش میکنند سکوت کردیم امروز نباید این گونه باشد و باید قدر و قیمت چراغها را بدانیم.
کامران صفا منش نیز با اشاره به شهر و شکل گیری خاطره در آن گفت: شهر جای فاصله نیست بلکه جای ادغام است امروز از لحاظ تعریف درست شهری فقط یک شهر در دنیا وجود دارد و آن هم نیویورک است شهر در چرخش زمان تبدیل به یک خازنی از هویت و خاطره میشود.
وی ادامه داد: البته خاطرهها رعایت گر تاریخ نیستند بلکه انرژی دارد که اثر وحشتناکی بر روی شهر میگذارد خاطره شهر غیر قابل دیدن است اما تمام تارو پود شهر را به هم ربط میدهد به همین دلیل حکومتها در طول تاریخ قصدداشتند تا تاریخ قبلی را پاک کنند و تنها حکومت فعلی است که ا مروز این کار را نمیکند.
صفامنش بازخوانی تاریخ را بسیار مهم دانستو افزود: اگر به بازخوانی تهران به صورت هویتی نگاه نکنیم دچار مشکل میشویم و باید این تاریخ را با دیدن بازخوانی کرد زیرا در به وجود آمدن خاطره دیدن بسیار مهم است اما متاسفانه امروز درشهر با تخریب ساختمانها تخریب تاریخ رخ میدهد و این تخریب ساختمان امروز بسیار فراتر از یک یا دو ساختمان شده است.
وی با اشاره به اهمیت مدیران شهری گفت: شهردار یک شهر باید فردی شهر ساز باشد اما در ایران شهرداری یک شغل سیاسی است و امروز فردی که به شهر میآید مربوط به آن شهر نیست و نمیداند در شهر چه کند به همین دلیل تلاش میکند که شهر را بزک کند.