به قلم رسول نظر زاده
کتاب«فرهنگ واژه های نمایش های ایرانی» منتشر شد
کتاب فرهنگ واژه های نمایش ایرانی به شکل شمیز هر صفحه دو ستون در 580 صفحه در نشر افراز به شمارگان 1100 نسخه و به قیمت 22 هزار تومان دریک جلد به بازار آمد.
ایلنا،کتاب فرهنگ واژه های نمایش ایرانی به شکل شمیز هر صفحه دو ستون در 580 صفحه در نشر افراز به شمارگان 1100 نسخه و به قیمت 22 هزار تومان دریک جلد به بازار آمد. این کتاب سه سال را در انتظار چاپ سپری کرده و سرانجام بدون حذف - با پیگیری و تلاش انتشارات و نویسنده - به شکل کامل چاپ شده است.
به گزارش ایلنا این کتاب بزرگ ترین فرهنگ توصیفی واژه ها و اصطلاحات نمایشی ایرانی در سال های اخیر است.بیش از 1200 واژه نمایشی از فرهنگ نمایشی سراسر ایران در این کتاب در 7 فصل توصیف،توضیح و پژوهش شده است:
فصل اول- فرهنگ واژههای شبیهخوانی.فصل دوم- واژههای تقلید، نمایش شاد ایرانی.فصل سوم واژههای نمایش عروسكی ایرانی.فصل چهارم- فرهنگ نمایشوارههای زنانه ایرانی؛ گنجینه پنهان هنرهای نمایشی. فصل پنجم- فرهنگ بازیهای نمایشی،آیینها، جشنها، داستانگوییهای نمایشگرانه،مراسم، معركه هاو.... فصل ششم- حركات موزون نمایشی ایرانی/فصل هفتم واژههای نمایشی در ادبیات كلاسیك فارسی.
نظرزاده درباره شکل گیری ایده ی اولیه این کتاب چنین می گوید:
در کتابی که سال ها پیش درباره تاثیر شکل های نمایش های ایرانی درآثار بهرام بیضایی نوشته بودم یک فرهنگ واژگانی کوتاه درحدود 30- 40 صفحه در انتهای آن نوشته بودم که ایده ی گسترش آن همان زمان در ذهنم ماند تا آمادگی آن به زودی در من زنده شد و من به راه افتادم. اذعان می کنم مسیر طولانی و بسیار سختی بود. هر چه بیشتر می رفتم با راه های نرفته بسیار روبرو می شدم که اغلب در آنها رها و گم و به هیجان می آمدم بی آن که از انتهای راه چندان آگاه باشم.
همچنین شنیدن انبوه واژه های نمایشی پراکنده که گاه در زبان مردم به گوش می رسید خلاء و جای خالی فرهنگ واژه های نمایشی ایرانی را هر روز در اطرافم بیشتر نشان می داد، فرهنگی که چه بسا باید سال ها پیش لزوم آن حس و نوشته می شد تا ازیک تشتت و نسیان معنایی / نمایشی جلوگیری می کرد و زیر بنایی نمایشی هم شکل می گرفت، به خصوص که نسل امروز با نفوذ گسترده وسایل ارتباطی جدید روز به روز با این فرهنگ نمایشی بیشتر بیگانه می شد و از آنها فاصله می گرفت. یکسان سازی فرهنگی آدم ها هر روز از تنوع فرهنگی و نمایشی آنها می کاست تا جایی که به زودی دیگر از اقلیت ها و گوناگونی فرهنگی و قومی ایرانی شاید خبری نباشد آنهم در کشوری مانند ایران که هر نقطه ی آن از اقوام و نژادها و آیین های گوناگون تشکیل شده است، و این آغاز سفری پژوهشی حدود 10 ساله بود که هر بیشتر می رفتم بیشتر در آن سرگردان و حیران و گاه به وجد می آمدم.
آنچه بیش از همه در این سفر - پژوهشی تا اعماق فرهنگ دور و نزدیک سرزمینم - توجه مرا به خودجلب كرد دیدن دوباره«شخصیت جغرافیایی» این سرزمین بود وزمینی كه دیر مانده وتقریبا بخش زیادی از خصلت مردم این مرز و بوم راهمچنان در خود نهفته دارد. «كم آبی» و چشم همیشه منتظر زمین و دستهای رو به آسمان در بیشتر آیین ها و مراسم و بازیها مستقیم یا غیر مستقیم به چشم می خورد.صداهای باران خواهی واساطیرو آناهیتا و مهر و كاربرد اشیاءو حیوانات و درختان در مراسم گوناگون از پس قرنها همچنان به گوش می رسید.بخش زیادی از بازیها ی نمایشی و نمایشواره ها در زمستان های طولانی مناطق كوهستانی شكل گرفته اند.هنگامی كه مردم درفصل تعطیلی كار و سرما در كنج خانه ها به سرگرمی دسترسی نداشته اند. وسپس با نزدیك شدن فصل بهارو زمزمه های عید باستانی نوروزكه نوای آن در همه اجزاء زندگی ایرانیان به گوش می رسد. فصل بیداری دوباره زمین و سر زندگی دوباره و صدای آواز میر نوروزی و عمو نوروز و مبارك و عروس گلی و وروره جادوو...
و بعد مراسم گوناگون سوگواره ها. با از دست دادن عزیزان یا حادثه ای ناگوار.نوع نگاه به نیستی و شیون ها وفراق ها و از دست دادنها كه در شكل های بیرونی و درونی به چشم می خورد و گاه با مراسم خاص موسیقی/ درمانی همراه می شود و آواهایی كه نشان هجر و رفتن و سوگچامه دارند.سوگینه خوانی و سوگ پایمال و یا مراسم زار و گواتی و... و سپس ناله های جورو مظلوم خواهی و اسطوره پردازی در شكل های مختلف نقالی و بر خوانی وحماسه سرایی وسرانجام تعزیه.و آن صداهای شبیه خوانی های شبانه تكیه دولت در فوج شمع های فروزان طاقی های نصرت و نوای سحر انگیز اولیا خوانان گرفتار در میان اشقیاء همیشه تاریخی دیروز و امروز...
این پژوهش که با کمترین حمایت دولتی تنها با با انگیزه و انرژی فردی شکل گرفت – و در طی مسیر آن با ناملایمات و گرفتاری های بسیار مواجه شدم که اینجا مجال بازگویی آنها نیست- شاید بتواند اندکی دین خود را به میراث نمایشی/ فرهنگی مردم این مرزو بوم ادا کرده باشد و نیز بتواند مبنایی باشد که شاید بتوان با آشنایی و بازخوانی و بازیابی شیوه های خلاقانه و متنوع آن نمایشواره ها، شکل های تئاتری امروزی که ریشه در فرهنگ کهن و دیرینه ایرانی دارد به وجود آورد.
دکتر قطب الدین صادقی در مقدمه این کتاب نوشته است:
«پژوهش حاضر از این جهت دارای اهمیت است كه جمع آوری همهی مفاهیم و واژههای مربوط به گونهها و جلوههای مختلف این هنر، تاكنون با این گستردگی در هیچ كتاب و رسالهای گردآوری، تشریح و تدوین نشده است. بنابراین تألیف چنین مجموعهای با این حجم و اندازه به خودیخود امری مهم وگرانسنگ به حساب میآید. اهمیت و جایگاه كتاب «فرهنگ واژههای نمایشهای ایرانی» در این چارچوب قابل فهم و بررسی است. تلاش در خور توجه و احترام نویسنده این است كه سر آن دارد تا دریك دستهبندی روشن، مجزا و منظم، همهی واژههای عینی و ذهنی مربوط به اشخاص، اشیاء، شکلها،قصهها، مكانها و معانی مربوط به فرهنگ نمایش ایرانی را توضیح دهد... »
کتاب دیگر رسول نظرزاده « تن پوشی از آینه /ساختمایه نمایش های ایرانی در آثار بهرام بیضایی» است که در نشر روشنگران به چاپ رسیده بود.
کتاب های دیگری که در نشر افراز از ایشان به چاپ خواهد رسید کتاب سه جلدی نسل اول نمایشنامه نویس های زن ایرانی از صدیقه دولت آبادی تا سودابه فضایلی است، کتاب دیگر مجموعه داستان های کوتاه با نام « سایه بر دیوارهایی که رو به آفتابند» است که چهارسال است در انتظار چاپ است.