خبرگزاری کار ایران

كارگردان نمایش كشتی۱۲۶ در گفتگو با ایلنا:

رسیدن به تئاتر برای ما بسیار ساده است

نوشیر می‌گوید: حتی یك ریال از بودجه نمایش را از مركزهنرهای نمایشی دریافت نكرده‌ام، این را می‌توانید از آقای آشنا سوال كنید. به بودجه تئاتر كشور دست نزده‌ام، تنها از مركز انتظار داشتم زمان بهتر و تعداد اجراهای بیشتری در اختیار ما بگذارند.

ایلنا: شهرام نوشیر فعالیت هنری خود را از سال 67 آغاز كرده و طی این سال‌ها تجربه‌ اجرا در جغرافیا و فضاهای گوناگون كشور را به همراه همسر و فرزند خود از سرگزرانده است، نخستین تجربه مشترك این جمع خانوادگی به سال 69 و اجرای نمایش چاتو بازمی‌گردد. نمایش كشتی126 پنجاه‌وهشتمین اثری است كه نوشیر روی صحنه برده است. گفتگوی ایلنا با او را می‌خوانید.

* از آخرین نمایشی كه اجرا كردید تا به كشتی126 رسید چه مدت می‌گذرد؟

__ حدود 7سال.

* چه عاملی موجب شد در این مدت كار نكنید؟

__ همیشه اتفاقاتی می‌افتد كه انسان دلزده می‌شود از انجام فعالیت. شاید بتوان نام دلخوری یا دلگیری هم روی آن گذاشت، برای من هم همین اتفاق افتاد.

* از چه چیز دلخور بودید، فضای تئاتر یا مسائل دیگر؟

__ بخشی به تئاتر برمی‌گردد، بخشی هم به اینكه گاهی نگاه می‌كنی می‌بینی در جمع قرار داری اما تنهایی، هم‌زبانان كمی داری و به كاری كه می‌كنی بها داده نمی‌شود، گاهی اوقات هم به خودم برمی‌گردد كه اعتقاد دارم این موهبتی كه خداوند به نام هنر به من داده را نباید بی‌جا خرج كنم، دلیل اینكه مدت زیادی كار نكردم هم این بود كه نمی‌خواستم این موهبت را بی‌جا خرج كنم، الان دیگر نمی خواهم این موهبت را از دست بدهم و آمده‌ام كه حرف خودم را دوباره روی صحنه بیان كنم.

* جرقه نخست نوشتن نمایش‌نامه كشتی126 چطور به‌وجود آمد؟

__ دنبال انگیزه و دریچه‌ای برای خلق چیزی كه در ذهن داشتم می‌گشتم، نوشتن برای مثل متولد كردن است اما نمی‌دانستم خلق متن از كجا باید شروع شود، تا اینكه شبی تلویزیون تماشا می‌كردم، استاد الهی قمشه‌ای رو به لنز كرد و گفت همه ما یونس هستیم گرفتار در دل نهنگی كه این دنیا است. برداشتی كه از این جمله داشتم و نزدیكی آن به موضوع مورد علاقه من موجب نوشتن متن شد كه چهارماه طول كشید، باید به این نكته هم اشاره كنم كه طی این مدت همسرم زحمت فوق‌العاده‌ای در جمع‌آوری مطالب كشید و اگر گاهی مسیر را اشتباه می‌رفتم با گوشزدهایی كه می‌كرد من را دوباره به مسیر اصلی هدایت می‌كرد.

* اصرار داشتید كه متن را خودتان بنویسید؟

__ بله، چون اعتقاد دارم متن اثری كه روی صحنه می‌برم هرچند از نظر ادبیات نمایشی ضعیف نوشته شود، باید صددرصد حرف خود من باشد. این به نظرم خیلی بهتر از این است كه بخواهم یك متن بسیار قوی خارجی بدون عیب و نقص یا شاهكار را كار كنم، به دلیل اینكه همه حرف من نیست. شاید از نظر كیفیت بالاتر باشد اما قطعا با تفكرات، جغرافیا و زمانه‌ای كه در آن زندگی می‌كنم فاصله دارد. به همین خاطر بیشتر كارهایی كه تا امروز روی صحنه برده‌ام نوشته خودم، همسرم و یا پسرم بوده است.

* چه مدت طول كشید تا به متنی كه می‌خواستید برسید؟

__ حدود 7ماه فقط تحقیق كار طول كشید، چون ناچار بودم تمام كتبی كه درخصوص حضرت یونس نوشته شده بود از جمله تفاسیر، برداشت‌های گوناگونی كه از این داستان وجود داشت به اضافه قرآن، كتاب مقدس و تورات را مطالعه كنم.

* با توجه به این حجمی كه طراحی صحنه اثر دارد اجرای نمایش برای جشنواره چطور طراحی شد؟

__ چندین سال بود كه به فجر كار می‌دادم و رد می‌شد. بعد از چند سال اصلا كار ندادم، زمان یكی از روسا هم خودشان گفتند برای حضور در جشنواره اثر بفرستم و شركت كنم اما در كمال تعجب دوباره كار رد شد. دلیل آن را نمی‌دانم، اصلا متوجه نشدم چرا می‌گفتند كار معرفی كن بعد رد می‌كردند. با خودم می‌گفتم شاید كارهای خیلی بهتری در جشنواره وجود دارد كه اثر من رد می‌شود اما در كمال احترام به همه گروه‌هایی كه آثارشان در فجر پذیرفته شد باید بگویم بعد از تماشای آثار، از این كه كار من رد شده است تعجب كردم. من بعد از بیست سال زبان و قائده‌های نمایشی‌ام را روی صحنه شناخته و از كسی یا چیزی تقلید نمی‌كنم، به همین دلیل احساس كردم با شركت در فجر به خودم توهین می‌كنم به همین دلیل چندین سال درفجرشركت نكردم تا سال گذشته كه نمایش كشتی126 در جشنواره اجرا شد، اما نه با این فضایی كه امروز شاهد هستیم، با توجه به امكاناتی كه فجر داشت به شكلی عجیب با اثر برخورد كردم و بخش‌هایی را هم توضیح می‌دادم.

* دلیل انتخاب تالار وحدت برای اجرای نمایش چه بود؟

__ دلیل انتخاب این بود كه ما اصلا تالاری نداریم كه بیست و هشتمتر عمق داشته باشد، تعداد و تنوع نورافكن‌هایش برای نورپردازی و طراحی نور به این اندازه باشد. امكان جابه‌جایی اجسام بزرگ مثل حوزچه‌ای كه در كاراستفاده شده جای دیگر وجود نداشت، دهنه باز جلوی صحنه و دیگر ویژگی‌هایی كه اینجا داشت موجب شد چاره‌ای جز انتخاب تالار وحدت برای ما باقی نماند.

* اما با توجه به اینكه فضای تالار برای كار دیگری غیر از اجرای نماش طراحی شده است، انتخاب شما ریسك نبود؟ به خصوص معتقد هستم بیان بازیگران به عنوان یكی از عناصر مهم اجرا، همچنین رسیدن صدای بازیگران به مخاطب دچار اشكال می‌شود كه به كلیت كار آسیب جدی وارد می‌كند.

__ چرا ریسك بزرگی بود، ما ناچار شدیم برای ماشینی‌تر شدن فضا ماسكینگ‌های تالار را برداریم كه خیلی به رسیدن صدا كمك می‌كرد، از طرفی طراحی صحنه با این عمق زیاد نیز یكی دیگر از مواردی بود كه روی صدا تاثیر می‌گذاشت، اما مهمتر از همه این‌ها وجود آب كف صحنه است كه بسیار روی صدا تاثیر می‌گذارد و صدارا كامل می‌خورد، از طرفی صدای موسیقی كه روی كار می‌آمد و ما هرشب سعی می‌كردیم این مشكل را برطرف كنیم، اما درحال حاضر ایرادهای صدایی برطرف شده است.

* هاشف‌هایی كه سه‌ نفر از بازیگران استفاده می‌كنند در همین ارتباط بود یا برای آن‌ كاركرد درآماتیك قائلید؟

__ كاملا كاركرد درآماتیك دارد، به این خاطر كه اصلا نباید جنس صدای مستقیم یونس را می‌شنیدیم، مریض باید درونی حرف می‌زد، مادر یونس باید ماورایی حرف می‌زد كه سعی كردیم با صداسازی فضای مورد نظر را به‌وجود بیاوریم، خود من كه ناخدای كشتی بودم باید جایی آرام صحبت می‌كردم اما به دلیل اینكه تنها سه‌ حاشف داشتیم خودم صرف‌نظر كردم، اما جنس بازی حسین نوشیر یا خانم مهدی‌زاده كه به عنوان همسر او ایفای نقش می‌كند به‌ گونه‌ای است كه نیازی به تقویت صدا ندارد.

* طراحی صحنه شما فرمی صنعتی دارد و به نوعی فضای پس از رنسانس را به ذهن متبادر می‌كند اما از طرفی محتوای اثر از دل متون مذهبی پیش از رنسانس بیرون آمده، آیا این تضاد بنیادین كلیت اثر را تحت تاثیر قرار نمی‌دهد؟

__ با بخش نخست سوال موافق هستم اما قسمتی كه معتقد هستید این تضاد به كلیت اثر لطمه می‌زند را قبول ندارم، چون شدیدا به این اعتقاد دارم كه هنگامی كه به فرض قرار است از قرآن حرفی بزنیم، آنچه می‌گوییم اگر امروزی باشد مخاطبی كه می‌خواهد در سال 1391 به تماشای اثر هنری بنشیند با اثر ارتباط برقرار می‌كند و احساس می‌كند كه قرآن همچنان جاری و ساری است. من از تاریخی كردن و بیان كلاسیك كار با طراحی فرمی نمونه‌ای كه سراغ داریم فراری بودم و اصلا دوست نداشتم به لحاظ طراحی فرم برگردم به چندهزار سال پیش و زمان حیات حضرت یونس،‌ حتی دوست داشتم چندسالی از 1391 هم جلوتر بروم، زمانی كه در متن می‌گویم كشتی كه در سهمناك‌ترین دریای طوفانی قادر است جزیره‌ای را با خود یدك بكشد، چه زمانی است كه یك كشتی قادر به چنین كاری است؟ بیشتر به دونبال لازمانی و لامكانی اثر بودم.

ایراد بزرگ من این است كه روی صحنه به روشی درباره پیامبران، مذهب و قرآن روی حرف می‌زنم كه بیان به این شیوه بسیار كم است هنرمندان خیلی با این روش كار نمی‌كنند. اگر زمانی بود كه این فرم بیان مذهبی متداول بود همه می‌پذیرفتند، شاید الان موقع انجام این كار نبود ولی طراحی چنین شیوه‌ای را من از خیلی سال‌ پیش درنظر داشتم، اما گاهی آهن در طراحی صحنه پررنگ می‌شد گاهی پارچه یا چوب اما امروز آب نقش پررنگی در نمایش پیدا كرده است.

* وقتی طراحی صحنه به‌گونه‌ای است كه به شدت چشم مخاطب را درگیر می‌كند و قرار است عناصر صحنه مانند كاركترعمل كنند، بازیگر تحت تاثیر قرار می‌گیرد، جایگاه بازیگرها در نمایش شما چگونه تعریف می‌شود؟

__ من در شیوه اجرایی خود برای بازیگر یك تعریف خاص دارم، همانطور كه اشاره كردید هریك از عناصر موجود در صحنه برای من بازیگر می‌شود، وقتی روی صحنه دوش را بازمی‌كنم و آب می‌ریزد یك عمل نمایشی اتفاق می افتد، چشم بازیگر یكی از مهمترین عناصری است كه برای برقراری ارتباط با مخاطب در اختیاردارد. گاهی بازیگرها برای من مثل اجسام می‌شوند و جای یكدیگر را می‌گیرند.

* بله، به عنوان مثال فردی كه جلوی صحنه از ابتدا تا انهای نمایش دورخود می‌چرخد همین حالت را پیدا می‌كند، نمی‌شد جای این فرد یك جسم مكانیكی قرار بدهید كه بازیگر یك ساعت دور خود نچرخد؟

__ این امكان وجود نداشت چون كاركردی كه برای او درنظر داشتم تنها به عنوان یك جسم نبود، پیش از این هم یكی از داوران جشنواره به من گفت این بنده خدا گناه دارد یك ساعت دور خودش می‌چرخد ما قبول داریم، آنجا هم گفتم كه دلیل دارد كه می‌چرخد و به همین سادگی نیست كه به او بگویم دیگران قبول كرده‌اند پس چرخیدن كافی است. توجه داشته باشید بازیگر من برای این كه بتواند یك ساعت و ده دقیقه دور خود بچرخد قبل از اجرا حتما به این توان رسیده كه به راحتی دوساعت‌ونیم چنین عملی را انجام دهد. درحال حاضر ما دو اجرایی هستیم و در این میان هم بازیگر من باید خود را گرم نگهدارد كه دوباره یك‌ساعت‌ونیم بچرخد. حالا چرایی مورد توجه قرار گرفتن كنش بازیگر در این است كه ما از توان‌مندی‌های بازیگران روی صحنه به شكل‌های مختلف هیچ استفاده‌ای نمی‌كنیم، از نظر من انتظار چنین توانایی برای یك بازیگر بسیار معمولی است.

* گذشته از توان بدنی كاركرد این كنش در نمایش چیست؟

__ داخل هر انسانی یك زن و یك مرد وجود دارد، در مقابل كاركتر خانمی كه دور خود می‌چرخد مردی قرار دارد كه بالای پله‌ها تا انتهای نمایش ثابت می‌ایستد و یك ساعت‌ونیم پلك نمی‌زند،‌ این دو در ابتدای نمایش با یكدیگر برخورد می‌كنند كه از این برخورد تركیب یكی به‌وجود می‌آید، زمانی كه از هم جدا می‌شوند تا پایان نمایش یكی در سكون كامل و دیگری در حركت كامل قرار دارد. تضاد از اینجا شكل می‌گیرد، تاریكی و روشنی، خیروشر از اینجا شكل می‌گیرد، این دو كاركتر محملی را بازمی‌كنند كه نمایش در آن اجرا می‌شود و روایت كننده داستان هستند.

* قرابت نمایش كشتی126با جامعه‌ای كه امروز در آن زندگی می‌كنیم چیست؟

__ من اصلا برای جامعه خودمان صحبت نكردم، ادعای این را هم ندارم كه نمایش را برای مردم تمام جهان اجرا می‌كنم چراكه این اثر در یك محدوده جغرافیایی خاص اجرا می‌شود. اما معتقدم هر انسانی با هر نگرش و مذهبی كه دارد می‌تواند به دیدن نمایشی بنشیند كه فضای شكم نهنگی را برای او ترسیم می‌كند و به او می‌گوید همه ما یونس‌هایی هستیم گرفتار در سیاهی، چه كسی می‌تواند مانند یونس به خود این جرات را بدهد كه سوال بپرسد و عینك تیرگی و سیاهی را برای یك‌بار هم كه شده از روی چشم بردارد. احساس می‌كنم بعضی از انسان‌ها جدای از اینكه با چشمان خود نمی‌بینند، عینك تیره‌ای نیز جلوی چشم خود گذاشته‌اند و نمی‌خواهند ببینند.

* چه چیز را باید ببینند؟

__ تاریكی را، در تاریكی خیلی چیز‌ها برای فهمیدن وجود دارد، در تاریكی است كه مردمك چشم بسیار باز می‌شود و حس لامسه، شنیداری و بویایی حساسیت بالاتری پیدا می‌كنند و انسان جستجوتر می‌شود و می‌خواهد كشف كند. به نظر من در عصری زندگی می‌كنیم كه انسان خیلی با خود غریبه است، انقدری كه با خدای خود هم غریبه شده، خدایی كه از رگ گردن به ما نزدیكتر است. احساس این غریبگی من را آذار داد، هنگامی كه دیدم یونس برای این غریبگی به شكم نهنگ پناه می‌برد، تصمیم به اجرای نمایش گرفتم چون به عقیده من دیگر زمان اجرای این نمایش فرا رسیده بود.

* شما در شرایطی تصمیم به اجرای این نمایش پرهزینه گرفتید كه دقیقا به دلایل مالی مشخص نیست كارگردانی مثل دكتر رفیعی بتواند نمایش خود را روی صحنه بیاورد و با توجه به مدت زمان كم اجرا گویی بازگشت سرمایه اصلا برای شما دغدغه نیست.

__ خوب باید به این نكته هم توجه كنید كه من هم 7سال كار نكردم، پیشنهاد‌های گوناگونی را رد كردم، اما تهیه كننده هم اشاره كردند كه بانی تولید یك اثر فرهنگی شده است، یعنی ایشان از محل‌های مختلف جذب سرمایه می‌كنند. نمایشنامه كشتی126 دوسال پیش عنوان رتبه نخست كشوری را در جشنواره قرآنی دریافت كرده بود و مركز هماهنگی توسعه و ترویج فعالیت‌های قرآنی قول مساعد داده بودند در تولید این نمایش كمك كنند، به همین دلیل یك‌چهارم از سرمایه را پرداخت كردند.

* فروش گیشه چطور بوده است؟

__ فروش گیشه به دلایل گوناگون بسیار كم بود، یكی از این دلایل مصادف شدن با پایان ماه رمضان و تعطیلات عیدفطر بود كه كلا روی نمایش‌های دیگر هم تاثیر گذاشت، تازه داشتیم مخاطب خود را پیدا می كردیم كه تعداد دوازده اجرا به پایان رسید. ما روی فروش به شركت‌ها و موسسات دولتی حساب زیادی كرده بودیم اما این تفاق نیفتاد و فروش بلیت گشیه هم بسیار كم بود. اما گذشته از مباحث مالی نكته ویژه‌ای كه در اجرا وجود دارد این است خانواده من موفق شد مجدد یكدیگر را روی صحنه ببیند، ما خانواده‌ای هستیم كه بیست‌وسه‌هزار كیلومتر مرزهای ایران را سفر كرده و اجرای نمایش داسته است. در تمام این ایام چشم داشت مالی و دست‌مزد نداشته‌ایم، مثل اینكه یك خانواده تصمیم می‌گیرند همراه هم سفر كنند با قضیه برخورد كرده‌ایم.

* شاید این سوال برای برخی به وجود بیاید كه ما این‌ همه گروه نمایشی در كشور داریم، چه تعداد از این گروه‌ها می‌توانند تصوردریافت دویست‌میلیون تومان سرمایه برای اجرای نمایش را به ذهن راه دهند؟

__ یعنی معتقد هستید اجرای نمایشی وجود ندارد كه چنین رقمی برای اجرا دریافت كند؟ قرادادهای با ارقام بالا برای اجرا در سالن اصلی تئاترشهر بسته نمی‌شود؟ من حتی یك ریال از مركزهنرهای نمایشی دریافت نكرده‌ام، این را می‌توانید از آقای آشنا هم سوال كنید. تنها طرحی به شورای ساخت ارائه كردم و درخواست داشتم سالن تئاترشهر و گیشه را به من بدهند، كار را خودم تهیه می‌كنم، این تنها درخواستی بوده كه از مركز داشته‌ام و هیچوقت نگفتم به من دست‌مزد یا پول بدهید. یك ریال به بودجه تئاتر كشور دست نزده‌ام تنها انتظار داشتیم زمان بهتر و تعداد اجراهای بیشتری در اختیار ما بگذارند.

* آیا نمایش بعدی كه به همراه خانواده اجرا خواهید كرد مشخص شده است؟

__ بله، نمایش "چرا" برای اجرا در زندان زنان آماده شده، این طرحی است كه دقیقا برای اجرا در زندان زنان طراحی شده و باید با سازمان زندا‌ن‌ها وارد گفتگو شویم تا نتیجه قطعی مشخص شود. نمایش "مكبث" به كارگردانی پسرم حسین نوشیركه در جشنواره دانشجویی جایزه كارگردانی و طراحی صحنه را برنده شده و قرار است در تالار مولوی روی صحنه برود از جمله دیگر برنامه‌های ما است. یك نمایش هم شوی طراحی لباس‌های همسرم است كه به صورت دفیله اجرا خواهد شد، ما سال هشتادوچهار برای نخستین مرتبه این كار را انجام دادیم و قرار است طی آن لباس‌هایی كه توسط همسرم طراحی و برگزیده شده را ارائه كنیم. طرحی ده‌هزار كیلومتری برای اجرای نمایش در كشور داریم كه در دست تهیه است و نمایش تریلوژی "زخم" كه در دوسالانه نمایش‌نامه‌نویسی جزو ده متن برتر برگزیده شد و در خانه‌هنرمندان ایران هم نمایش‌نامه‌خوانی كردم را می‌خواهم كارگردانی كنم، دیگر وارد اجرا شده‌ام و شاید این حضور مجدد را مدیون پسرم هستم، دلم برای روی صحنه بودن همراه فرزندم بسیار تنگ شده بود.

* برای تهیه و جذب سرمایه این آثار چه برنامه‌ای دارید؟

__ احتمالا جذب سرمایه نمایشی كه از طراحی لباس‌های همسرم درنظر دارم را از طریق مدولباس پی‌گیری كنم، طرح ده‌هزار كیلومتری را به جشنواره تئاترخیابانی ارائه كنم، نمایش چرا هم احتمالا از طریق سازمان امور زندان‌ها پی‌گیری شود. برای كار سراغ مركزهنرهای نمایشی هم خواهم رفت و خوشبختانه تا به‌حال با روی خوش آقای آشنا هم مواجه شده‌ام. باز تاكید می‌كنم یك ریال از بودجه تئاتر كشور هزینه اجرای نمایش كشتی126 نشده است.

* یعنی آثار متناسب با سلیقه ارگان‌های مختلف طراحی می‌شود تا بتوانید جذب سرمایه كنید؟

__ نه به هیچ‌وجه، به عنوان مثال اجرای نمایشی كه به‌واسطه طراحی لباس‌های همسرم روی صحنه خواهد را برای نخستین مرتبه سال 84 اجرا كرده‌ایم، یا نمایش تك پرسوناژ "چرا" اصلا از ابتدا قرار بود توسط یك پرسوناژ در سلول زندان بازی شود، بعد ما فكر كریم چه خوب است كه نمایش را برای اجرا به زندان‌های كشور ببریم. نكته مهم این است كه ما اكثر آنچه نیاز داریم را در خانواده خود داریم، درآماتورژ، نویسنده، كارگردان، طراح نور، طراح پوستر و بروشور، طراح لباس و بازیگر را در خانه خود داریم به همین دلیل تولید هنری در خانواده ما بسیار آسان اتفاق می‌افتد و رسیدن به تئاتر برای ما بسیار ساده است.

گفتگو از: بابك احمدی

ارسال نظر
پیشنهاد امروز