خبرگزاری کار ایران

نشست نشانه‌شناسی آثار «جلال آل‌احمد» در خانه هنرمندان برگزار شد

کد خبر : ۳۱۷۳۳

در این نشست که به بررسی آثار جلال آل‌احمد اختصاص داده شده بود، دکتر «حمیدرضا شعیری»، دکتر «فرزانه کریمیان»، دکتر «مرضیه اطهاری» و دکتر «علی عباسی» به سخنرانی پرداختند.

ایلنا: دومین نشست از سلسله نشست‌های گروه نشانه‌شناسی خانه هنرمندان ایران در تالار استاد «امیرخانی» برگزار شد.

به گزارش ایلنا به نقل از شبکه خبری هنرمندان، در ابتدای این نشست «لیلا صادقی»، دبیر نشست شرح مختصری درباره‌ چرایی انتخاب آثار مورد بحث در این جلسه که از تفکرات اجتماعی و سیاسی آل‌احمد تا نشانه‌شناسی و زندگی‌نامه و داستان‌های کوتاه و رمان‌هایش را در برمی‌گیرد، ارائه داد.
سپس «حمیدرضا شعیری» استاد دانشگاه و فارغ‌التحصیل دکتری معناشناسی از فرانسه، عضو حلقه و گروه نشانه‌شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه تربیت مدرس، درباره‌ تحلیل وجه تنشی گفتمان در کتاب «سنگی بر گوری»، مهم‌ترین اثر آل‌احمد که خودزندگی‌نامه‌ای بی‌سابقه در ادبیات فارسی است، سخن گفت: سنگی بر گوری، روایتی تلخ و در عین حال جذاب از نقصان معناست. نقصانی که شاید بیشتر از ناحیه‌ اطرافیان یا جامعه‌ پیرامون بیان می‌شود تا از ناحیه‌ی خود سوژه؛ به تدریج هم شکل یک بحران یا خلا را به خود می‌گیرد. به طور کلی نقصان یا خلل روایی به سه شکل امکان بروز دارد. در شکل اول، كنش‌گر به طور غیرمستقیم با نقصان مرتبط است. نقصان او را مستقیم تهدید نمی‌كند بلكه فرد یا جمع دیگری را دربرمی‌گیرد. به همین دلیل، در این حالت کنش‌گزاری وارد عمل می‌شود و جهت رفع نقصانی بر اساس قرارداد، عهد یا میثاقی کنش‌‌گری را وادار به انجام کنشی می‌کند و در پایان نیز بعد از ارزیابی کنش به او پاداش می‌دهد.

«شعیری» در ادامه صحبت‌هایش، بیان كرد: در شكل دوم، خود سوژه خود را در نقصان می‌یابد و برای رفع آن وارد فرآیندی کنشی می‌شود. در این حالت کنش‌گر مسئول مستقیم کنشی است که عهده‌دار آن می‌شود و به طور مستقل نسبت به آن تصمیم می‌گیرد. در این حالت كنش‌گر و نقصان به طور مستقیم با یكدیگر مرتبط هستند اما به عقیده‌ من در شكل سوم، که در این اثر هم دیده می‌شود، خود سوژه نسبت به آنچه که ندارد، کمتر احساس نقصان می‌کند اما جامعه‌ پیرامون یا «دیگری» به او تلنگر می‌زند و سوژه را متوجه آن نقصان می‌کند. جامعه طوری عمل می‌كند كه رفع نقصان تبدیل به تكلیفی برای كنش‌گر می‌شود و جامعه یا دیگری نمی‌توانند نقصان «بچه‌دار نشدن» جلال را بپذیرند و به همین دلیل جهت رفع آن همه دست به‌کار می‌شوند. از سنت (داروهای گیاهی و خانگی و غیره) تا تجدد (درمانگاه و پزشک و آزمایش و غیره) و همین‌ها منبع اصلی تولید تنش هستند. تنشی که کنش‌های سوژه را در جزیی‌ترین موارد تحت تأثیر قرار داده و همه چیز را تحت‌الشعاع خود قرار می‌دهد.

استاد دانشگاه تربیت مدرس، رمان «سنگی بر گوری» را به نوعی سرگذشت‌نامه خود آل‌احمد می‌داند و می‌افزاید: درواقع، در سنگی بر گوری نقصان بچه‌ نداشتن به خودی خود کمتر سوژه را دچار مشکل می‌کند تا بحران‌های ناشی از آن؛ این چالش گفتمانی تا پایان متن ادامه می‌یابد. چالشی که در همه‌ جزئیات زندگی بروز نموده و در هر عمل و رفتاری آثاری از خود به‌ جا می‌گذارد. پس گفتمان تنشی گفتمانی است که بر اساس جدال بین دو جریان گفتمانی به وجود می‌آید. هر یک از این جریان‌ها نماینده‌ای دارند. در سنگی بر گوری این دو جریان را دو نماینده‌ گفته‌پرداز یعنی یک «خود» و یک «دیگری» هدایت می‌کنند. «خود» همان گفته‌پرداز است و «دیگری» آدمی شرقی است. در واقع، گسستی رخ داده است که بر اساس آن از درون «من» به عنوان مرکز ارجاعی و پایگاه جسمی گفتمان یک «خود» و یک «دیگری» زاییده شده‌اند.

سپس، «فرزانه کریمیان»، عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، سخنرانی خود را با موضوع «تفکر اجتماعی وسیاسی آل‌احمد در کتاب نفرین زمین» آغاز کرده و اظهار داشت: «رویکرد تاریخی و اجتماعی برای مطالعه‌ رمان «نفرین زمین» ابزاری مناسب است که بر اساس جامعه‌شناسی ادبیات پایه‌گذاری شده و بیش از هر ژانر و نوع ادبی دیگری قابلیت مطالعه‌ این نوع رمان‌ها را دارد چراکه رمان حماسه‌ دوران معاصر است و به قول «گلدمن»، شکلی بی‌واسطه از اشکال ادبی است که بر ساخت اقتصادی و تولیدی بر پایه‌ قانون بازار استوار است. به علاوه، مجالی برای بیان سرگذشت تباه انسان در دنیایی تباه و دونمایه است.

«کریمیان» به برنامه اصلااحات ارضی و تاثیرات آن بر جامعه و انعکاسشان در آثار آل‌احمد پرداخته و گفت: رمان نفرین زمین در زمره‌ منابع اجتماعی معتبر آن برهه به شمار می‌آید؛ چرا که رونوشتی هنرمندانه ولی مستند به همراه انتقادهایی اجتماعی از سوی آل‌احمد است. این اثر از ابتدا تا انتها و در تمام فراز و فرودهای خود مجالی است برای نمایاندن زندگی روستایی به هنگام «انقلاب سفید» و اصلاحات ارضی؛ با تمام پرسش‌ها و مسایل تاریخی، اجتماعی، سیاسی و اقتصادی که در آن دوران حاکم بوده است. آل‌احمد انتقادات شدید خود را به اصلاحات ارضی از سوی نگاه معلمی بیان می‌کند که در این رمان برای تدریس در مقطع ابتدایی به بچه‌های روستایی اعزام شده بود و این انتقادها به دلیل عدم وجود الگوی صحیح و بومی است که باعث نگرانی از آشوب در محیط صمیمی و سنتی روستایی است.

استاد دانشگاه شهید بهشتی با اشاره به اینکه آل‌احمد دنیایی را ترسیم می‌کند که به آن آگاهی کامل دارد ادامه داد: جلال آل‌احمد به تجسم بخشیدن هر چه بیشتر وقایع دوران خود و زنده کردن مسایل همت می‌گمارد. او با خلق دنیایی ساده ولی متلاطم، با بکارگیری سبکی زنده و جمله‌هایی ساده‌ در نقل قول‌های غیرمستقیم، به بازنمایی ساده‌دلی و ساده‌انگاری شخصیت‌ها در فضایی واقعی می‌کوشد؛ از این روست که ارتباطی مستقیم با خواننده برقرار می‌سازد. این رمان بر «بینش جهان» آل‌احمد به عنوان یک نویسنده و روشنفکر و با ارجاعات بینامتنی به سایر آثارش، بر کلیّت خط فکری او تأکید دارد که عبارت است از جامعه‌نگاری، تقابل ارباب و رعیت، سنت وتکنولوژی، روستا و شهر، انقراض سیستم فئودالی، پیدایش سرمایه‌داری در آبادی‌ها، غرب‌زدگی، وابستگی و پیوندهای متقابل، گسترش اقتصاد بازاری در روستا، کالاپرستی، ارزش‌های ضمنی و دادوستدی و...

پس از معرفی جهان فکری آل‌احمد، دکتر «مرضیه اطهاری»، عضو گروه نشانه‌شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی، درباره‌ نشانه معناشناسی اجتماعی «زن زیادی» با محوریت حضور«دیگری» برای ساخت معنای «خویش» به صحبت پرداخته و گفت: در این داستان‌ها، آنچه به «من» معنا می‌دهد، حضور «دیگری» است. شخصیت‌های داستان برای معنا دادن به زندگی خودشان نگاه و زاویه دید دیگری را جستجو می‌کنند. این دیگری یا به وضوح مانند داستان خانم نزهت الدوله، بیان شده است که براساس آن، شخصیت اصلی داستان، خانمی از طبقه‌ اشرافی است که سه بار طلاق گرفته و باز به دنبال شوهر ایده‌آل خود می‌گردد یا مانند داستان «زن زیادی»، این دیگری، شوهر اوست. یا به صورت «نگاه دیگری» در داستان مسلول، یا رد پای دیگری در داستان «جا پا». در هر صورت شخصیت‌های داستان، معنای خود و زندگی خود را از طریق «دیگری» جستجو می‌کنند. یکی از مواردی که شخصیت داستان را دچار بی‌معنایی کرده، بحث عادت و تکرار است که در برخی داستان‌های این مجموعه به چشم می‌خورد. تکرار مسائل روزمره، قدرت استفاده از معنا را از شخصیت‌ها می‌گیرد و همه چیز ارزش خود را از دست می‌دهد.

«اطهاری» در ادامه به مسیر تکراری زندگی یکی از شخصیت‌های داستان «زن زیادی» پرداخته و گفت: در اینجا محرکی لازم است مثلا یک حس عاطفی که این دور تکراری برنامه‌های روزانه را بشکند و شخصیت را از این دور و تسلسل خارج کند یا به عبارتی روند عادت‌ها را بگسلد و او را از این بی‌معنایی رهایی بخشد. به طوری‌که افکارش در مسائل کلیشه‌ای و یکنواخت منجمد نشود و احساساتش روال بی‌تفاوتی را طی نکند. او به دنبال مستمسکی می‌گردد که دسترسی به معنا و ارزش را برایش هموار کند. این مسئله در داستان‌های «زن زیادی» و «خانم نزهت الدوله» به صورت ازدواج مطرح می‌شود و در داستان مسلول، آرزوی بیماری سل داشتن و توجه دیگران را به خود جلب کردن به نوعی برای پایان دادن به روزمرگی به درونمایه‌ی داستان تبدیل می‌شود.

استاد دانشگاه شهید بهشتی در پایان صحبت‌هایش می‌گوید: مجموعه‌ «زن زیادی»، جامعه‌ ایران و به ویژه وضعیت زنان ایران را توصیف می‌کند که در جامعه‌ مردسالار خود را حقیر می‌دانند و «خود» و زندگی «خود» را از دریچه‌ نگاه «دیگری» جستجو می‌کنند.

«علی عباسی»، عضو حلقه و گروه نشانه‌شناسی و عضو هیأت علمی دانشگاه شهید بهشتی به عنوان آخرین سخنران درباره‌ رفت و آمد موقعیت‌های روائی در داستان‌های کوتاه جلال آل‌احمد صحبت کرده و گفت: با بررسی ساختار و نظام روائی این روایت‌ها می‌توان از سطح متن عبور کرد و به لایه‌های عمیق متن رسید تا علاوه بر ساختارهای سطحی معنادار، ساختارهایی را که در عمق متن واقع شده‌اند، تجلی پیدا کنند. این ساختارهای درونی و عمیق دارای دلالت معنایی هستند و این روابط ساختاری که در ژرف‌ساخت ساختار روائی قرار دارند، در حال تولید کردن معنا هستند. بین اندیشه‌ گفته‌پرداز و ساختار روائی این روایت‌ها رابطه‌ای مستقیم برقرار است؛ بدین معنا که اندیشه‌ گفته‌پرداز ساختار روائی این روایت را تعیین می‌کند.

«عباسی» به عنصر پیرنگ در این آثار اشاره کرده و صحبت‌هایش را چنین ادامه داد: تعدادی از آثار آل‌احمد از پیرنگی منسجم پیروی می‌کنند و تعدادی دیگر این انسجام را ندارند. طرح یا پیرنگ یکی از عناصر پویا و زنجیره‌ای قصه، نمایشنامه و شعر روایی است و عناصر روایت وقتی پویا هستند که جزیی از پیرنگ روایت باشند. در واقع، هر سکانس و هر بخش روایت دارای پیرنگ است که خود شامل آغاز، میانه و پایان است. یکی از ویژگی‌های آثار آل‌احمد استفاده از فنون و شگردهای روایتی است. اهمیتی که جلال به عنصر راوی و مخاطب یا به زاویه‌ی دید در آثارش می‌دهد، جای تامل دارد و باید آنها را با دقت تجزیه و تحلیل کرد. او در روایت‌هایش، ترجیحا از زاویه‌ دید بیرونی سود می‌جوید تا از زاویه‌ دید درونی و صفر. به همین خاطر، شخصیت‌های داستانی‌اش بیشتر «تماشاچی» هستند تا تحلیل‌گر حوادث داستانی.

گفتنی است دومین نشست از سلسله نشست‌های گروه نشانه‌شناسی معاونت پژوهشی و آموزشی خانه هنرمندان ایران 29 آذر در تالار استاد «امیرخانی»برگزار و با استقبال علاقمندان مواجه شد.

ارسال نظر
اخبار مرتبط سایر رسانه ها
    اخبار از پلیکان
    تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
    اخبار روز سایر رسانه ها
      اخبار از پلیکان
      تمامی اخبار این باکس توسط پلتفرم پلیکان به صورت خودکار در این سایت قرار گرفته و سایت ایلنا هیچگونه مسئولیتی در خصوص محتوای آن به عهده ندارد
      پیشنهاد امروز