گفتگوی ایلنا با مدیركل اداره نظارت و ارزشیابی:
نمیتوان به فیلمساز گفت 100 درصد در راستای نظام فیلم بسازد
محدودیتها برای فیلمسازان حداقلی است/اعتراض به فیلم در خیابانها یك روش سیاسی است نه فرهنگی /اصلاحات فیلم من مادر هستم قبل از اعتراضات خیابانی اعمال شده بود/ فیلم گزارش یك جشن با اصلاح قابل نمایش است.
ایلنا: مهدی عظیمی میرآبادی(مدیر کل اداره نظارت و ارزشیابی) معتقد است که در سینما فقط ارشاد یا هنرمندان مسئول نیستند بلکه سینما از مخاطبان، فیلسمازان، مدیران و رسانهها تشکیل شده که باید هر چهار گروه با هم همکاری کنند تا سینما رشد کند. با مهدی عظیمی میرآبادی درباره نقش این چهار عنصر در سینمای ایران و مشكلات امروز سینما گفتگو کردهایم.
* مشکلات اصلی امروز سینمای ایران کجاست؟
__ اگر کسی انصافا دنبال این است که مشکلات سینما بر طرف شود باید ببیند که آیا در این حوزه مسئولیت دارد و اینکه آیا مسئولیت خود را درست انجام داده است و اگر انجام نداده چه تبعاتی برای جامعه ایرانی بدنبال داشته است. بسیاری از ما نقش خود را در بوجود آمدن این فضا در سینما فراموش میکنیم. متاسفانه بساری از دوستانی که فقط انتقاد میکنند و همه را معطوف میکنند به اینکه دیگران مقصر هستند اول باید عملکرد خود را ببینند که آیا در سیاه نمایی تقش دارد یا خیر. اگر این سیاه نمایی واقعیت نداشته باشد و ما فقط قصد زیر سوال بردن دیگران را داشته باشیم؛ انصاف نیست. هر فرد باید ببیند به وظیفه خود عمل کرده یا خیر. اینکه همه مشکلات را بر گردن یک نفر بیاندازیم و بگوییم مجموعهای به نام سینما را یک نفر میتواند درست کند؛ صحیح نیست.
* مخاطب چه مسئولیتی میتواند در سینما داشته باشد. او فقط مصرف کننده محصولات است؟
__ در این مجموعه کمترین مشکلات به مخاطبان مربوط میشود و میزان مسئولیت مخاطبان با میزان مسئولیت مدیران و رسانهها و فیلمسازان تفاوت دارد و کمتر است. مسئولیت مخاطب این است که در دیدن فیلمها انصاف خود را رعایت کند. مخاطبان باید فیلمهای خوب را با تماشای آن حمایت کنند زیرا اگر فیلمی در سینمای ایران ساخته میشود برای مخاطب ایرانی است. او نباید فقط دنبال سرگرمی فیلم باشد. بلکه باید به فیلم بهعنوان یک اثر هنری نگاه کند و زمانی از فیلم بدش آمد؛ از آن فیلم انتقاد کند. از این طریق ما متوجه میشویم که این فیلم بد یا خوب است.
* پس شما اعتراض خیابانی را روش درستی برای اصلاح سینما نمیدانید؟
__ هر کاری روش خودش را میخواهد. کار سیاسی روش خود را میخواهد و کار فرهنگی روش خودش را دارد. نمیتوان با روش سیاسی در کار فرهنگی ورود كرد زیرا سیاستزدگی سیلی است که فرهنگ را با خودش میبرد اما وقتی كار فرهنگی با شرایط خودش سنجش میشود و اعتراض به محصول فرهنگی از روش فرهنگی باشد، مدیران فرهنگی هم به دنبال رفع اشكال برمیآیند. هیچ فردی نمیتواند مدعی باشد کاری که انجام میدهد؛ هیچ عیب و ایرادی ندارد. مخاطب باید نقطه نظرش را عالمانه و صریح بگوید یکی از راهها برای گفتن نظراتشان رسانههاست. آنها باید نظر خود را از طریق رسانهها اعلام كنند.
* تجربه نشان داده که بعداز عتراضات خیابانی، مدیران از نظر قبلی خود کوتاه میآیند. مانند فیلم من مادر هستم که بعداز اعتراضات خیابانی؛ اصلاح شد.
__ اصلا اینگونه نیست حتی درباره اصلاحاتی که به فیلم من مادر هستم؛ وارد شد، موارد اصلاحی قبل از اعتراضات اعلام شده بود و اعتراض خیابانی هیچ نقشی در نظر ما نداشت.
* هرچند شما نقش فعالی برای مخاطبان قائل شدید اما همین مخاطبان انتظار دارند تا ارشاد وضعیت سینما را بهبود ببخشد؟
__ ارشاد به تنهایی نمیتواند سینما را سامان بدهد یا نابود کند. قانون؛ مسئولیت تمام آثار سینمایی را به سازمان سینمایی سپرده و به جز صدا و سیما همه باید از سازمان سینمایی مجوز بگیرند حتی اگر صدا و سیما بخواهد اثری را خارج از سیستم صدا و سیما به نمایش دربیاورد؛ باید از ارشاد مجوز بگیرد. ما در دو مرحله پروانه ساخت و پروانه نمایش میتوانیم اعلام نظر کنیم که همین اعلام نظر هم محدود است.
* گروهی از مخاطبان معتقدند که ارشاد به وظیفه خود در این دو بخش به خوبی عمل نمیکند و از طرف دیگر فیلمسازان نیز معتقدند که ارشاد سخت گیریهای بیجایی دارد؟
__ اکثر کسانی که فیلم میسازند سفارش گیر ما نیستند و فقط تعداد کمی از فیلمها به سفارش ارشاد ساخته میشود. بیشتر کسانی که فیلم میسازند سرمایهگذار دارند و در زمانی که ما به آنها مجوز میدهیم باید حداقل محدویتها را اجرا کنیم. اگر بخواهیم حداکثر محدودیتها را اجرا کنیم سرمایه و اعتبار آدمها دچار آسیب میشود بنابراین اگر میخواهم فیلمی را بررسی کنیم باید ببینیم این فیلم مخالف قانون است یا خیر. به کسی توهین نکرده باشد یا خلاف اهداف نظام نباشد. این یک بحث حداقلی اما اینکه بخواهیم به یک فیلم و فیلمساز جهت دهی کنیم یعنی بگوییم که یک فیلم باید مصلحانه باشد یا کاملا مطابق اهداف نظام باشد، محدودیتهای حداکثری است. لذا ما نمیتوانیم به فیلسمازی که فیلم را ساخته، بگوییم چه فیلمی بسازد زیرا این فیلم با سرمایه و منویات شخصی ساخته شده است فقط باید ببینیم که آیا این امر مخالفتی با ضوابط تعیین شده دارد یا خیر. ما بحث حداکثری را فقط در سفارشهای ارشاد میتوانیم انجام دهیم. بنابراین از سازمان سینمایی و ارشاد نمیشود انتظار داشت که تمام فیلمهایی که به آنها مجوز ساخت میدهد را مجبور كند تا ۱۰۰ درصد اهداف نظام را تامین كند زیرا ما سفارش دهنده نیستیم و نمیتوانیم به فیلمسازان دستور دهیم فلان فیلم را بسازند یا به مخاطبان بگوییم فلان فیلم را ببینند. ما فقط در محدودهی قانون میتوانیم به فیلمساز بگویم فیلم بسازد.
* گروهی از فلیمسازان معتقدند که همین نظارت بیشتر سلیقهای است؟
__ کسانی که در شوراهای پروانه نمایش و ساخت انتخاب میشوند افراد متخصص هستند و میتوانند زوایای مختلف یک فیلم یا فیلمنامه را ببینند و تشخیص دهند. این افراد نه براساس سلیقه بلکه براساس تخصص رفتار میکنند. سلیقه یعنی من دوست دارم فلان فیلم آن شکلی باشد که من دوست دارم اما وقتی بحث اجتهاد و تخصص به میان میآید، بحث سلیقه دیگر درست نیست. قانون یکسری ضوابط را تبیین کرده و ما براساس این آییننامهها باید رفتار کنیم. اگر کسی خارج از شورا اعتقاد دارد که نتیجهی کار شورا براساس قانون یا نظر کارشناسانه؛ نیست؛ ما نظر او را گوش میدهیم و توجه میکنیم اما دلیل نمیشود که به نظر وی عمل کنیم اگر کسی بیرون شورا بر نظر تخصصی خود اصرار دارد؛ میتواند به دادگاه مرجعه کند.
* توقیف بعضی فیلمها نیز براساس نظر کارشناسان شورا صورت میگیرد؟
__ در کشور ما امکان فیلمسازی بسیار فراهم است و فیلمسازان هم آزادانه فیلمهای خودر ا میسازند. اعتقاد ما بر این است که بدترین فیلمها را میتوان با کمترین اصلاحات قابل نمایش کرد مثال بارز این امر فیلمهای امریکایی است که در تلویزیون بعد از اصلاحات لازم قابل نمایش میشود پس میشود یک فیلم ضدفرهنگی و ضداخلاقی را بیخطر کرد و نشان داد حال چطور یک فیلم ایرانی را نمیشود بدون اصلاحات نمایش داد؟ اینکه بعضی فیلمهای ایرانی قابل نمایش نیستند به این دلیل است که فیلمساز در قبال اصلاحات تمکین نمیکند زمانی که یک فیلمساز از انجام اصلاحات تمکین نمیكند؛ ما باید مطابق قانون حرکت کنیم و نباید براساس خواست کارگردان و سازنده فیلم حرکت کنیم حتی اگر سازنده فیلم ناراحت شود.
* تعدای از فیلمها در یک دورهای نمایش داده نشده و در دورهای دیگر بدون انجام اصلاحات نمایش داده شده مانند به رنگ ارغوان. به همین دلیل شبههی رفتار سلیقهای در ارشاد بوجود میآید؟
__ علت این امر در تفاوت نظرات اعضائ شورا است. زمانی استنباط متخصصان این است که یک فیلم در دورهای نباید نشان داده شود و در دورهای دیگر متخصصان دیگری نظر دادهاند که زمان مناسب اکران فیلم است. در این میان اصلا بحث توقیف وارد نیست بلکه نظر شورای متخصصان است.
* ولی فیلمهایی هم بودهاند که در یک زمان ساخته شدند و در همان زمان نیز امکان اکران پیدا نکردند مانند فیلم گزارش یک جشن و تلفن همراه رئیس جمهور؟
__ در اینجا نیز بحث اصلاحات مطرح است. گزارش یک جشن نیاز به اصلاحات دارد و اگر اصلاح شود امکان نمایش دارد. بعضی از فیلمها متاسفانه چوب لجاجت تهیهکنندگان و سازندگان خود را میخورد و هر چند ما کمترین اصلاحات رابه یک فیلم میدهیم اما نمیتوانیم کسی را اجبار کنیم که حتما فیلم خود را اکران کند همانگونه که نمیتوانیم اجازه دهیم اگر فیلمی موردی دارد؛ اکران شود البته بعضی فیلمها منع اکران ندارند بلکه سالنهای سینمایی آنها را نمایش نمیهند و میگویند فیلم مخاطب ندارد.
* امروز ارشاد به یک فیلم مجوز میدهد اما بعد در زمان اکران بعضی نهادها خواستار اصلاح مجددفیلم هستنند تا فیلم را در سینمای خود اکران کنند مانند حوزه هنری که به بعضی فیلمها اینگونه اعلام کرده است. آیا نمیتوان نمایندگان این نهادها را در شورا عضو کرد؟
__ اگر قرار باشد همه به قانون تمکین کنیم قانون؛ حدود وظایف را تعیین کرده است شوراهای پروانه نمایش و ساخت متشکل از افراد حقیقی است نه افراد حقوقی، یعنی نماینده ارگانها نهادها در شورا حضور ندارند شاید یک فرد حقیقی که انتخاب شده؛ متصل به جایی باشد اما این به معنی حضور نماینده این نهاد نیست البته بعضیها از این امر سوءاستفاده میکنند که این کار درست نیست.
* شما در بعضی سخنان خود ایرادی به رسانهها وارد کردید و آنها را متهم به سیاهنمایی كردید اما رسانهها نظرات سینماگران را منتقل میکنند نه نظر شخصی خودشان را؟
__ من خودم یک فرد رسانهای هستم و از سال ۷۰ در حوزه رسانه فعال هستم. رسانه میتواند به سینما کمک زیادی کند. آنچه که باید در سینما عوض شود نگاه است نه اخبار، زیرا اخبار وجود دارد رساننههای امروز دو گروه هستند. اول رسانههای ارزشمند که ارزشهای یک رسانه را رعایت میکنند دوم رسانه زرد که فقط دنبال مخاطب و بیننده هستند و به هر قیمتی میخواهند این تعداد بیننده افزایش پیدا کند. آنها زیاد دنبال صحت اخبار و اعتبار آنها نیستند. رسانههای گروه اول که به نظر من رسانههای ارزشمندی هستند باید مانیفست داشته باشند و براساس مانیفست خود خبر تهیه و تولید کنند اما متاسفانه گروهی از همین رسانهها خبرها را بدون تحلیل ارائه میکنند درحالیکه نباید اینگونه باشد و نباید فقط به انتشار خبر بسنده کنند.
من یک نقش جراح برای رسانهها قائل هستم. رسانهها باید مشکلات را نشان دهند و نگاه نقادانه داشه باشد نه اینکه فقط دنبال این باشند که فلان نویسنده یا مئسول حذف شود.
* از نظر شما نقش فیلمسازان چیست و آنها چه نقشی میتوانند داشته باشند؟
__ فیلسمازان باید سطح دانش و توان فنی و هنری خود را ارتقا دهند. فیلمسازان باید شرایط زندگی را در ایران و جهان بیشتر درک کنند زیرا امروز کشور ما در یک پیچ تاریخی قرار دارد. فیلمسازان بخش نخبه جامعه هستند و باید به جایی برسند که اگر یک کارگردان حرفی را زد؛ جامعه به آن نگاه متعالی داشته باشد اما متاسفانه بسیاری از فلیمسازان به این امر توجه ندارند و به کمترینها بسنده کردهاند. بعضی از فیلمسازان برای بدست آوردن یک پروژه همه کار میکنند اما زمانی که آن را بدست آوردند دیگر بیخیال همه مسائل میشوند. من قصد اهانت به هیچ فیلمسازی را ندارم اما متاسفانه بعضی از فیلمسازان ما جمود دارند و بعضی از آنها جاهلند و بعضی از آنها دچار افراط و تفریط میشوند. اگر فیلمسازی دچار افراط و تفریط میشود بدلیل این است که سطح آگاهی و دانش خود را بالا نبرده است. اگر فیلسمازی دید که اثرش توسط ۵ نفر از اعضائ شورای تایید نمیشود و دیده نمیشود؛ نشان دهنده غرضورزی نیست بلکه نشان دهندهی این است که فیلم ایراد دارد و نباید دیگران را متهم کنیم بلکه باید به رفع کار خود همت کنیم. حضرت امام فرمودند اسلام سنگرهای کلیدی جهان را فتح میکند. آیا سینما یک سنگر کلیدی در جهان است و آیا شرایط فتح آن را در اختیار دارد؟ فیلمسازان مخاطبان و رسانهها باید شرایط را برای فتح این سنگر فراهم کنند و ابتدای آن این است که در کشور خودمان یک سینمای قابل و ارزشمند را بدرستی آماده کنیم.
گفتگواز: علی زادمهر