اعتراض شهره سلطانی به تاكید مدیران تئاتر بر فروش گیشه؛
مواظب باشیم تئاتر به سرنوشت سینما دچار نشود
شرایط بد امروز موجب شده نام هنرمندانی مثل نادر برهانیمرند، فرهاد مهندسپور و دكترخاكی را برای اجرای نمایش نشنوید. به این دلیل كه لابد وقتی برای گرفتن سالن مراجعه كردند به آنها گفته شده نمایش شما فروش ندارد.
ایلنا: كارگردان نمایش «آخرین حكایت فرهاد» به شرایطی كه درحال حاضر مدیران برای هنرمندان تئاتر میگذارند و یكی از شروط دریافت سالن و تایید شدن متن را فروش گیشه درنظر میگیرند، اعتراض كرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، کارگردان نمایش آخرین حکایت فرهاد درباره دلایل اعتراض و ناراحتی خود، گفت: مدتها به مسئولان متن ارائه میدادم و به بهانههای واهی رد میشد. به عنوان مثال وقتی از مدیریت خانه هنرمندان پیگیر نتیجه بررسی متن میشدم میگفتند از نظر کیفی در شورای هنری رای نیاورده است.
وی افرود: این درحالی است که متن ارائه شده اثر «سام شپارد» نویسنده مشهور آمریكایی بود. از طرفی وقتی از آقای ایرج راد و دیگر دوستان عضو شورا نتیجه را جویا میشدم میگفتند متن شما تایید شده و ما اصلا چنین چیزی نگفتیم!
این هنرمند ضمن بیان اینکه وقتی دوباره به ریاست مجموعه مراجعه کردم گفتند شما در اولویت دریافت سالن نیستید و دیگران اولویت دارند، اظهار داشت: به همین دلیل درباره اینکه افراد بر چه مبنایی اولویت پیدا میکنند سوال پرسیدم كه تا حدودی به بحث تبدیل شد؛ ایشان اعتقاد داشتند این گروهها متن خود را پیش از ما ارائه دادهاند اما من اطمینان داشتم تعدادی از گروهها پس از ما نمایشنامههای خود را ارائه كردهاند.
وی با تاکید بر اینکه متن توسط شخص مدیریت ایرانشهر رد شده بود و اصلا شورایی وجود نداشت، ادامه داد: چنین رفتارهایی بود که موجب شد آقای راد و دیگر همکارانشان از شورای پیشین استعفا کنند.
این هنرمند همچنین با تاكید بر اینكه هیچ مشکلی با مدیریت خانه هنرمندان ندارد، تصریح کرد: اثبات این گفته برگزاری برنامههای نمایشنامهخوانی در فضای باز مجموعه ایرانشهر است كه بابت آن بارها با ایشان گفتگو داشتم و اجراهای محیطی را برگزار كردیم که با استقبال زیادی نیز مواجه شد.
کارگردان نمایش «آخرین حکایت فرهاد» همچنین به این نکته که نمایشنامههایی را نیز برای شورای هنری مجموعه تئاترشهر ارائه داده و آنجا نیز با مانع مواجه شده است، گفت: اینجا مسئولان ابتدا گفتند مشکلی نیست سالن اجرا می دهیم اما بعد از کلی رفت و آمد بیان کردند متن رد شده، درحالیکه هیچ دلیلی برای رد كردن وجود نداشت، اگر بحث رعایت اخلاقیات و توجه به خانواده مطرح باشد در متن رعایت شده بود و بهانه سیاهنمایی و از این موارد نیز با محتوای اثر مطابقت نداشت.
وی افزود: ما برای اجرای نمایش خود به سالن بلکباکس نیاز داشتیم كه درنهایت گفتند میتوانید نمایش را در کارگاه نمایش اجرا کنید اما این كار بهخاطر فضای کم برای ما مقدور نبود. از آنجا که قصد داشتم هرطور شده امسال نمایش را روی صحنه ببرم تلاش بیشتری برای گرفتن سالنی دیگر انجام دادم، تا اینكه مسئولان سالنی تازه تاسیس را پیشنهاد دادند.
سلطانی با اشاره به این مطلب که من مدتها نمایشی روی صحنه نیاوردم و طی این مدت همه فکر میکردند خودم علاقهای به اجرای نمایش نداشتم، اظهار کرد: خودم میخواستم اما با اجرای نمایشنامههایم موافقت نمیشد، به همین دلیل هم نمایشی اجرا نکردم.
وی افزود: پس از پافشاری و ممارست زیاد در نهایت به ما گفتند میتوانید نیمه اول سال91 در سالن حافظ اجرا كنید، اما سوال اینجاست كه آیا شرایط برای همه كارگردانها به همین صورت است؟ آیا توجه ویژه به افرادی خاص نمیشود؟ البته من از اینكه بالاخره موفق شدم سالن حافظ را بگیرم ناراضی نیستم، میدانم امكانات كم است ولی همین سالنهای كم باید برابر بین همه تقسیم شود، نه اینكه با افرادی مثل من برخورد كنند و عدهای به سادگی اجرا بگیرند.
این هنرمند همچنین ضمن اشاره به تازه تاسیس و ناشناخته بودن سالن حافظ و نواقصی كه دارد، اظهار داشت: با تمام این شرایط برای اینكه بگویم میایستم، درحالی كه سالن اصلا به درد فرم اجرای نمایش ما نمیخورد اما در همین سالن اجرا میكنم. طی مدتی كه از اجرا گذشته استقبال خوبی هم از نمایش شده، كار خوب پیش میرود و تماشاچی راضی از سالن بیرون میآید.
سلطانی با تاكید بر این نكته كه اعتراض او به فرد خاصی نیست و روی سخنش با تمام افرادی است كه امكانات اجرا به گروهها نمیدهند، اظهار داشت: توقع من از مسئولان این است كه انسانی به ماجرا نگاه كنند و شریط مساوی برای همه قائل شوند تا از رفتارها سوءبرداشت نشود.
وی ادامه داد: حتی اگر غرضی هم دركار نباشد با چنین شیوه برخوردی برای من یك چرایی بزرگ به وجود میآید و از خودم میپرسم، وقتی هنوز بودجهای برای اجرا ندارم و هیچ چیز درباره پرداختها مشخص نیست چرا باید برای گرفتن سالن این همه دوندگی كنم؟ آیا همه بودجه باید برای گروههای خاصی درنظر گرفته شود؟ چرا همه چیز بهطور مساوی میان هنرمندان تقسیم نمیشود؟
كارگردان نمایش آخرین حكایت فرهاد ضمن بیان اینكه امروز سینما متوقف شده و كمتر امكان تولید فیلم وجود دارد، همچنین تلویزیون هم شرایط خوبی ندارد، گفت: بهانه مدیر برای ندادن سالن به هنرمند این است كه نمایش فروش نمیكند و تاكید میكند ما اینجا كاری میخواهیم كه فروش گیشه خوبی داشته باشد.
وی افزود: سوال من این است كه آیا همه آثار درحال فروش بالا هستند؟، ما در تئاتر یاد نگرفتهایم روی فروش تكیه كنیم. تفاوت تئاتر و سینما در چیست. امروز به این شكل شده كه گروهها برای تامین نظر مدیران دست به هركاری میزنند تا فروش گیشه داشته باشند، وقتی چنین شرطی برای هنرمند گذاشته میشود نمیتوانیم بگوییم دلسوز تئاتر هستیم.
سلطانی مجدد بیان كرد روی سخنش تنها با مدیرعامل خانه هنرمندان نیست و اضافه كرد: منظور من تمام مدیرانی است كه اینگونه با تئاتر مواجه میشوند.
این كارگردان همچنین از تمام مدیرانی كه به او سالن اجرا ندادند دعوت كرد تا برای تماشای نمایش و دیدن استقبال مخاطبان به سالن حافظ بروند و گفت: میخواهم همه این افراد استقبال مخاطبان از نمایش ما در سالنی كه چندان شناخته شده هم نیست را ببینند. من این نمایش را برای تامین مالی از طریق گیشه اجرا نبردهام، تلاش كردهام كاری روی صحنه برود كه درسطح تئاتر كشور باشد. هدف گروه ما صرفا خندیدن مخاطب نیست و نخواستم با استفاده از برخی كلمات و جملهها از مخاطب خنده بگیرم.
وی همچنین تاكید كرد: من هرچقدر شرایط سختتر شود به كار كردن ادامه میدهم اما از تمام افرادی كه گفتند فلانی برود تالار حافظ سوال میكنم، آیا اثری كه جای نمایش ما در ایرانشهر و تئاترشهر اجرا رفت خیلی بهتر بود؟ اگر قرار باشد كارگردان بزرگی به جای ما نمایش روی صحنه ببرد با كمال میل و داوطلبانه كنار میكشم، اما چرا باید افرادی كه تجربه و سابقه كمتری نسبت به من در تئاتر دارند جای گروه ما در اجرا را بگیرند؟
سلطانی ضمن اشاره به مشخص نبودن چارچوبها در همه ابعاد، گفت: به عنوان مثال چگونه میتوان گفت متنهای ایرانی یا خارجی اولویت دارند؟ اگر قرار باشد همه «هملت» كار كنند تفاوت گروهها با یكدیگر چطور مشخص میشود. این شرایط امروز موجب شده شما نام هنرمندانی مثل نادر برهانیمرند، فرهاد مهندسپور و دكترخاكی را برای اجرای نمایش نشنوید. چرا؟ به این دلیل كه لابد وقتی برای گرفتن سالن مراجعه كردند به آنها گفته شده نمایش شما فروش ندارد، این رویكرد بسیار زشت است و با چنین شیوهای باید منتظر باشیم آثار به سوی سخیف شدن پیش بروند و درنهایت تئاتر هم به سرنوشت سینما دچار شود.