سرمایه گذار فیلم تاکید کرد:
فیلم من مادر هستم قصدنقد معضلات اجتماعی و فرهنگی را دارد
فیلم موثر اجتماعی، فیلمی است که به وظیفه ذاتی خودش عمل کند و موجب به وجود آمدن فضای بحث و گفتوگو و فراهم آوردن بحثهای تفکری شود
سرمایه گذار فلیم من مادر هستم و مدیر روابط عمومی موسسه فیلمیران معتقد است که فیلم من مادر هستم قصدنقد معضلات اجتماعی و فرهنگی را دارد
به گزارش خبرنگار ایلنا نگین موسوی سرمایه گذار فیلم من مادر هستم با انتشار یادداشتی که نسخهای از ان را در اختیار ایلنا قرار داده می گوید:رسانه ملی فرصتی فراهم کرد که به بهانه فیلم «من مادر هستم» پیرامون وضعیت امروز سینمای ایران حرف و حدیثها و ناگفتههای موافق و مخالف در مناظرهای رد و بدل شود.
هرچند مجری برنامه از حیطه عدالت خارج شد و بیشتر بر اساس کسوت و عقبه آدمها به آنها اجازه گفتوگو داد، ولی این نقطه ضعف از ارزش کار عزت الله ضرغامی و معاون سیما که چنین فضایی را فراهم کردند، نمیکاهد.
مناظره دو ساحت داشت. ساحت اول اینکه متاسفانه عدهای خود را به ولایت فقیه و قانون متشبث میکنند تا به نظرات خویش لباس صلاح بپوشانند و آن را به جامعه تلقین و القا کنند. در حالیکه رهبر فرزانه انقلاب هوشمندانه تمام مسائل فرهنگی، سیاسی و اقتصادی جامعه را رصد میکنند و اگر نکتهای باشد به مسئولان اجرایی و قانون گذاران تذکر میدهند. این گروه از دوستان اگر به اندازه دعویشان به رهبر انقلاب تاسی میکردند، دغدغههایشان را از مبادی قانونی و حکومتی پیگیری میکردند و نه با ایجاد فضای رعب و وحشت، که اگر چنین بود شاید وضعیت ما به اینجا نمیرسید.
سینمای ایران به گواه اهل فرهنگ و فکر، نجیبترین سینمای دنیاست و برآیند آن برای ایران و جهان پیام اخلاق آسمانی و زیست دینی است ولی عدهای با تعابیر شخصی و به دلیل برخی غرض ورزیها کمر به نابودی این سینمای پاک بستهاند تا باریکه راه پیام انسانی و آسمانی که از این معبر به مخاطبان ارائه شود را ببندند. تفکر این دوستان به عنوان یک خط مشی فکری در راستای گفتمان انقلاب حرکت میکند، محترم است، اما هیچ کس مهر تایید و مجوزی نداده که اینها فکورتر از جامعه بوده و با هر آنچه موافق باشند خوب است و با هر جه مخالف بد. اندیشهتر از کشور، ولایت فقیه و قانون است که هر دو بالنده و زنده مسائل کشور را مدیریت میکنند این دوستان مدعی میتوانند نظرات و هشدارهایشان را باب سینما و هر مساله دیگری از طریق تریبونهای در اختیار که خوشبختانه کم هم نیست مطرح کنند. اما این کاش خود را و نظرات خود را نظر همه مردم نپندارند که این گونه نیست. اگر نگاهی به رسانه سینما بیندازید حتما متوجه خواهند شد که هر فیلمی در سینما یک پیشنهاد به انبوه مخاطبان است و انبوه مخاطبان بنا بر سلیقه، نوع تفکر و شنیدهها دادههای مختلف به اختیار به دیدن یک فیلم میروند. فیلمی که با گذر از مجراهای گوناگون قانونی، مشروعیت و وجاهت اجتماعیاش را به اثبات رسانده و بنابراین نیازی نیست به جای مردم هوشیار و فهیم ایران تصمیم بگیرند.
ساحت دوم اشکالاتی است که توسط منتقد این فیلم در آن جلسه تلفنی مطرح شد. متاسفانه به نظر میرسید هیچ یک از دوستان، فیلم در حال اکران را ندیدهاند و تمام قضاوتشان بر اساس شنیدههای قبلی است که به گمان ما نمیتواند ملاک قضاوت باشد. اگر دوستان با اندکی دقت و سعه صدر فیلم را تعقیب میکردند متوجه میشدند بر اساس ماده ۲۶ قانون یعنی ولی دم نبودن زن یا شوهر، ایرادی متوجه فیلم نیست چرا که شخصیت (سیمین) ولی دم نبوده بلکه از ولی دم که برادر مقتول (سعید) باشد وکالت داشته برای بخشش یا قصاص اما سیمین از این فرصت استفاده کرده به خاطر مشکلات شخصی دست به انتقام جویی زده و از این انتقام جویی دچار بحران روحی و عذاب وجدان گردیده و نه از فعل قصاص.
شاید اگر او (سیمین) ولی دم بیواسطه بود و دست به قصاص میزد این همه دچار عذاب وجدان نمیشد ولی زمانی که حقی را وکالتا و نه اصالتا دارد کاملا مشهود است قصد او انتقام جویی شخصی ست که درستی در فیلم تصویر میشود. مورد دیگری که توسط منتقدان مطرح شده ماده ۲۲۶ قانون مجازات اسلامی ست که بحث کاملا پیچیده حقوقی ست. تفسیر ساده ماده این است که اگر مقتول عملی را مرتکب شده که به موجب آن عمل توسط قاتل کشته هم نمیشد دادگاه او را به مرگ محکوم میکرد و اگر قاتل بتواند این را اثبات کند از قصاص ساقط است به دلایلی که در ذیل میآید این موضوع نیز هیچ مصداقی در فیلم ندارد:
الف) اگر مقتول (سعید) به قاتل تجاوز به عنف میکرد و قاتل در دفاع مشروع باعث قتل میشد ماده ۲۲۶ در مورد او محقق میشد ولی در فیلم قاتل، خانه را ترک کرده و با نقشه و نیت قتل و نه دفاع وارد خانه شده پس مقتول در اینجا مستحق کشتن نبود و نیست و قاتل با علم به کشتن و قتل وارد خانه شده و هر سه عنصر قانونی، معنوی و مادی جرم به طور کامل محقق شده است.
ب) چنانچه فرض کنیم مقتول (سعید) به خاطر زنای محسنه مستوجب قصاص است این نیز در قانون شرع جای تردید دارد چرا که در فیلم به خوبی مشهود است که سعید بیش از چند ماه با همسرش رابطه نداشته و پس از مراجعه همسرش (سیمین) نیز به دلایل اختلافات به او تمکین نکرده است.
بنابراین بر خلاف ادعای مطرح شده بر اساس قانون ۲۲۶ شرایط کشته شدن و یا حتی حکم اعدام او در دادگاه عادله ساقط است. از سوی دیگر دفاعیات وکیل مقتول نیز اثبات میکند نه تجاوز به عنف صورت گرفته و نه این عمل از روی جهل مقتول بوده بلکه قاتل و مقتول به دلیل مستی و مسلوب الاراده شدن تن به این رابطه دادهاند. بر این اساس فیلم نامه و فیلم با هوشمندی برعکس ادعای مدعیان پیکان نقد را نه به سوی قصاص بلکه به سوی زندگیهای شبه مدرن که زاییده فرهنگ غربی است گرفته و یقینا همان تاثیر را نیز بر مخاطب میگذارد.
مباحث حقوقی پیچیدهتر از آن است که به استناد یک یا دو ماده قانونی بتوان حکم کرد. ادعای فیلم طرح موضوعات حقوقی نیست و موضوع قصاص تم اصلی فیلم نیست. بلکه فیلم قصد بررسی یک معضل اجتماعی و فرهنگی را دارد که قشر خاصی از جامعه را در بر میگیرد و این نوع سبک زندگی به دلیل وجوه نفسانی و شهوانیاش برای نسل جدید جذابیتهایی دارد و آنها که از فرجام تلخ چینن شیوههای زندگی بیخبرند را آگاه میسازد.
وظیفه فیلمساز متعهد برای مبارزه با مشکل تهاجم فرهنگی و لادینی و لاقیدی نقد این معضل است. بر خلاف نظر دوستان مسائل حقوقی برای مخاطبان موضوعیت ندارد بلکه آنها زندگی یک خانواده از هم پاشیده و تاوان چنین زندگیهایی را برداشت میکنند، هرچند که از نظر حقوقی هم ایرادی به فیلم وارد نیست.
به هر حال گمان سازندگان بر این است که فیلم موثر اجتماعی، فیلمی است که به وظیفه ذاتی خودش عمل کند و موجب به وجود آمدن فضای بحث و گفتوگو و فراهم آوردن بحثهای تفکری عقیدتی شود و ما از تمامی کسانی که با سعه صدر دغدغه مسائل فرهنگی اجتماعی جامعهشان را با حساسیت دنبال میکنند دعوت میکنیم که فیلم را ببینند و خود به قضاوت بنشینند. باشد که هم چون همیشه از سینمای مستقل ایران حمایت کنند.