هنرمندان ممنوع الکار و عملکرد شورای نظارت در گفتگو با قادر آشنا:
مشکل ممنوع الکارها به بیرون از تئاتر ارتباط دارد
آشنا میگوید: من با صراحت صحبت می كنم و صادقانه می گویم تا الان كه در خدمت شما هستم، اگر فردی به واسطه كار نمایش و نمایشنامه دچار مشكل شده باشد پیگیر حل مسئله او هستم و تا الان جلساتی را هم در همین رابطه داشتهام.
ایلنا: سوالات خود با مدیركل مركزهنرهای نمایشی را در شرایطی درمیان گذاشتیم كه با توجه به انتقادهای این روزهای اهالی تئاتر كشور و تعداد بالای سوالها قرار بود یك ساعت با یكدیگر گفتگو كنیم اما به دلیل مشغله بالای قادر آشنا زمان مصاحبه عملا به سی دقیقه كاهش یافت. گفتگو با او را در ادامه میخوانید.
* زمانی كه شما مسئولیت مركزهنرهای نمایشی را در دست گرفتید؛ برخی اهالی تئاتر معتقد بودند قادر آشنا حسن نیت دارد، رابطه میان خود و هنرمندان را امروز چطور بررسی میكنید؟
__ اینكه فضای ارتباطی بین مركز و هنرمندان امروز در چه جایگاهی قرار دارد را باید خود هنرمندان و شما بگویید. اما از جانب خودم و مركز باید بگویم برنامهها را از ابتدا به گونهای طراحی كردیم كه به چیزی جز تئاتر فكر نكنیم و زمان را صرف مواردی كه نفعی برای تئاتر ندارد نکنیم. من شده گاهی از 7صبح تا یازده شب كار میكنم و مرتب به استانها سر می زنم كه البته وظیفهام است. اما همچنان پیگیر ارتقاء جایگاه اداره هنرهای نمایشی در میان خواص و هنرمندان هستم. برای چنین هدفی باید به تدریج گام برداشت تا با مسئولان كشوری، نمایندگان مجلس و كمسیون فرهنگی دولت مذاكره صورت بگیرد؛ به نظرم تا به این لحظه در این حوزه بسیار موفق عمل كردهایم. بازنگری در قوانین و مقررات تئاتر در حوزههای مختلف مثل شورای نظارت، شورای حمایت، بحث استقرار گروههای نمایشی، نظاممند كردن تئاتر استانها، جشنوارهها و... ازجمله كارهایی است که به صورت علمی شروع شده است.
* آیا برنامه شما برای بازنگری در قرارداد تیپ همچنان ادامه دارد؟
__ بله، اما بعضا از گوشه كنار اعتراضهایی در همین ارتباط میشنوم ولی به این صورت كاری از پیش نمیرود چون كار بدون كارشناسی انجام نمیدهم. فردی هم نیستم كه حكم مدیریتی صادر كنم و بگویم فلان اتفاق باید بیفتد. نه، وقتی میبینم اساس یك طرح درست است آن را به دست متخصصین میدهم تا با دقت روی آن كار كنند و كار هم میكنند. مثل طرح تئاترشهر استانها كه پیگیری شد، تنظیم آئیننامه همین طرح سه ماه طول كشید تا به دست هنرمندان سپرده شود.
* همین طرح الان در چه مرحلهای است؟
__ درحال حاضر سه استان البرز، خراسان رضوی و كرمانشاه قطعی شده و دستور پرداخت قسط اول آنها روز چهارشنبه صادر شده است. منظور من این است که به نتیجه رسیدن یک طرح كار زیادی میطلبد، اگر بخواهم به سوال شما درباره امیدواری هنرمندان و ارتباط دو طرف و موضوع قرارداد تیپ برگردم، باید بگویم طرح به روز کردن قرارداد تیپ طرح بسیار خوبی بود که ما همچنان درحال کار کردن روی جزئیات آن هستیم.
* اما در جلسه آسیبشناسی خانه تئاتر كه احتمالا نوار آن را شنیدهاید اعضای خانه تئاتر مطرح كردند جلسات مشترك میان مرکز و خانه تئاتر مدتی است با بیتوجهی از سوی شما مواجه شده، آیا این گفتهها درست است؟
__ ابتدا باید راجع به خانه تئاتر صریح بگویم این دوستان را به عنوان نهادی كه كار صنفی میكنند و دلسوز تئاتر هستند قبول دارم. مركز از تمام توان و ظرفیتی كه دارد استفاده میكند و از هیچ كمكی در این راه دریغ نخواهد كرد. اما در مورد قرارداد تیپ باید بگویم من از زمانی كه در این سمت مشغول به كار شدم خودم اولین فردی بودم که گفتم قرارداد تیپ باید مورد بازنگری قرار بگیرد. البته عنوان این قرارداد از نظر حقوقی مشكل دارد كه فعلا صحبتی در رابطه با آن نمیكنیم تا برداشتهای خارج از نظر ما صورت نگیرد، نام هرچه هست. دوستان خانه تئاتر هم مطرح كردند من استقبال كردم، چون نمیشود مثلا حقوق كارمندان ابلاغ 88باشد و سال 91هم همان رعایت شود، چنین قراردادی حتما باید مورد بازنگری قرار بگیرد. اما توقعات باید معقول و منطقی باشد، بحث ایجاد تغییر در قرارداد تیپ تنها مربوط به اعداد و ارقام نیست، ارقام باید در مرحله آخر مورد توجه قرار بگیرد. اینكه دوستان عجله داشته باشند ببینند مثلا دستمزد كارگردانها چند درصد قرار است افزایش پیدا كند، درست نیست. عنوان درست این قرارداد «حقوق مادی تولید و هزینه تمام شده تئاتر» است. پس از بررسیها متوجه شدیم این قرارداد از ب بسمالله تا انتها نیاز به بازنگری دارد. البته باید تاكید كنم قبلا كار بسیار خوبی شده و اگر غیر از این بود من ورود پیدا نمیكردم. برای ورود من به این قضیه هم هیچ منبع الزام آوری وجود ندارد، به این خاطر كه ابتدای قرارداد نوشته شده، «مابین آقای حسین پارسایی مدیركل مركزهنرهای نمایشی و آقای ایرج راد مدیر خانه تئاتر». شما پیش هر كارشناس حقوقی بروید میگوید این واژه الزامآور نیست، به آقای پارسایی ارتباط پیدا میكند كه زمانی مقام مدیركلی مركزهنرهای نمایشی را برعهده داشته است. ولی ما به دنبال این هستیم سند نه تنها برای مدیركل سابق و حال حاضر، بلكه برای كلیه نهادهای فرهنگی كشور از جمله وزارت ارشاد الزامآور باشد و عنوان میان آشنا و هركس دیگر از آن حذف شود. در پی این هستیم قراردادی تنظیم كنیم كه در شورای عالی انقلاب فرهنگی مصوب، و برای كلیه دستگاهها ازجمله شهرداری، سپاه، بسیج و هر نهادی كه كار فرهنگی میكند ابلاغ شود تا آنها اجبار داشته باشند قرارداد به روز شده را با هنرمندان تئاتر امضا كنند، تفاوت این با قبلی از زمین تا آسمان است. حتی اگر قرار باشد سند تنها برای وزیرفرهنگ و ارشاد اسلامی فرستاده شود تا به زیرمجموعهها ابلاغ کند هم نیاز به كار كارشناسی دقیق دارد. ما هرهفته در این خصوص جلسه داریم و من تیمی از نخبگان و كارشناسان مطلع به مسائل اجرایی و به تئاتر را مسئول پیگیری این قضیه كردهام تا روی واژه به واژه متن كار كنند. هر دوهفته یك بار هم با اعضای خانه تئاتر جلسه دارم، اما قرار نیست گزارش لحظه به لحظه بدهیم كه كار مثلا در این مرحله قرار دارد.
* پس معتقد هستید این ارتباط با اعضای خانه تئاتر همچنان مثل سابق در جریان است؟
__ بله، هر دو هفته یكبار در همین دفتر با اعضا جلسه برگزار میكنیم، گاهی آقای قطبالدین صادقی هستند، زمانهایی هم سركار خانم كاظمی و آقای اصغر همت به عنوان افرادی كه در این حوزه مویی سپید كردهاند حضور دارند. ما نمیخواهیم كاری را با عجله جلو ببریم، اینكه پنجتومان بشود 10تومان و 20تومان، ضعیفترین نوع نگاه به قرارداد و مقوله حق و حقوقها است. ما درپی این هستیم اتفاقی بیفتد تا هر دولت و مدیری سركار میآید اجرای قرارداد برای او الزامآور شود. مجدد تاكید میكنم هیچ الزامی برای انجام این كار و رعایت قرارداد وجود ندارد ولی چون آنرا به عنوان یك مبنا قبول دارم اجرا میكنم. اینجا باید به یك نكته اشاره كنم، من از اینكه افرادی بخواهند در فضای تئاتر ژست قهرمانی بگیرند، از جو سوء استفاده كنند و سوار موجی شوند بسیار بدم میآید. تئاتر ما آنقدر نحیف است كه برنمیتابد افرادی پیدا شوند و قهرمانی كنند، ما به پهلوان نیاز داریم نه قهرمان، پس از گذشت سیسال از انقلاب نیازی به این كارها نیست، حتی خود من هم از اینكه قهرمان یك اتفاق باشم متنفر هستم. ما به عنوان مدیر مكلف هستیم به تئاتر توجه داشته باشیم آن هم به صورت اصولی و ریشهای. من گاهی مصاحبهها و رفتارها را میبینم و میشنوم كه می گویند به فضای سیاسی نزدیك میشویم و حواسها به آن معطوف شده و از این صحبتها؛ من دنبال این فضاها نیستم و برای تئاتر آرامش میخواهم. بنابراین كار بر روی قرارداد تیپ با شدت و جدیت درحال پیگیری است و امیدوار هستم حداقل با امضای وزیر برای كل وزاتخانه ابلاغ شود نه با امضای مدیركل مركز، این عامل موجب میشود ایرادهای دیگر كار خودبهخود برطرف شود. شما ببینید به عنوان مثال حقوق عكاسان تئاتر و روابطعمومیها در قرارداد تیپ مورد توجه قرار نگرفته است، یا بعضی از حرفهها نسبت به دیگران گران دیده شده است. در نمونهای دیگر با توجه به ظرفیتهایی كه داریم كارگردان میتواند سالی یك نمایش روی صحنه ببرد اما آیا بازیگرهاهم به همین صورت هستند؟ نمایشنامهنویسها چطور؟ من از شما سوال میكنم در این میان اولویت توجه با كدام است، بازیگر یا كارگردان؟
* قطعا كارگردان.
__ بله، كارگردان است كه تمام گروه را دور هم جمع میكند، حالا ما بگوییم بیا سالی یك اجرا داشته باش 7میلیون بگیر برو تا سال آینده و كار بعد؟ این قطعا نیاز به كارشناسی دقیق دارد، چون در مقایسه با طراح صحنهای كه طی سال میتواند چندین جای دیگر كار بگیرد باید تفاوت درست محاسبه شود. پس كار درحال جلو رفتن است، من هم اصلا دلم نمیخواهد كاری انجام شود كه به سرعت نیاز به بازنگری دوباره داشته باشد. سوال دیگری میپرسم؛ شما به عنوان كارگردان فرض کنید بازیگر روز اجرا سركار حاضر نشود، یا اصلا دیر سركار بیاید، چه اهرمی دارید بتوانید بازیگر را برای تن دادن به اجرا ملزم كنید؟ پس اگر قرار است سندی داشته باشیم، باید جامعالاطراف باشد و انشاءالله به محض نهایی شدن اعلام میشود.
* اما در این میان بحث زمان مطرح است كه به سرعت میگذرد، بالاخره باید تا قبل از تغییر دولت كار به سرانجام برسد، آیا امیدی هست؟
__ تلاش میكنیم به امیدخدا تا قبل از آغاز جشنواره فجر بحث قرارداد تیپ بسته شود.
* گاهی شاهد هستیم گروهی چهل روز وقت و هزینه میگذارد تمرین میكند اما به دلایلی امكان اجرای اصلی از آنها سلب میشود مثل مورد دكتر رفیعی یا همایون غنیزاده، آیا در قرارداد جدید برای جبران خسارت این گروهها هم فكری شده است؟
__ قانون درباره همه چیز روشن است، اعتقاد دارم انسان باید با صراحت حرف بزند تا مخاطب دقیق از نظر او مطلع شود. من از ابتدایی كه به مركزهنرهای نمایشی آمدم اعلام كردم تمرین قبل از دریافت مجوز اجرا معنا ندارد. مثل این است من پیش از دریافت مجوز انتشار روزنامه اقدام به چاپ و نشر كنم. دوستان باید منتظر شوند شورای نظارت ابتدا نظر نهایی خود را اعلام كند، سپس نسبت به تمرین اقدام كنند.
* شاید هنرمندان تئاتر روی حسن نظر و نیت شما حساب میكنند كه تمرین سریعتر آغاز میشود تا زمان از دست نرود؟
__ من اتفاقا به همین دلیل پاسخ میدهم كه كسی گله نداشته باشد چون روال قانونی این است. زمانی هست كارگردان میگوید حمایت نمیخواهم، تنها به من سالن برای اجرا بدهید هزینه را از طریق گیشه تامین میكنم، اما وقتی قرار است مركز علاوه بر سالن اجرا حمایت مادی هم از اثر داشته باشد منوط به دریافت مجوز از شورای نظارت و نظر شورای حمایت است، پس دوستان نباید پیش از بستن قرارداد اقدام به تمرین كنند. دوستان ابتدا باید مطلع شوند مركز چه میزان از كار حمایت میكند و با آگاهی از آن اقدام به تمرین كنند، درباره بودجه و اقتصاد تئاتر كشور هم قبلا مفصل صحبت شده، بودجه ما محدود است و نمیتوانیم تمام و كمال از آثار حمایت كنیم. چون نام دكتر رفیعی را آوردید عرض میكنم، من هرچه به عنوان مدیركل مركزهنرهای نمایشی در توان و اختیار داشتم برای اجرای ایشان مهیا كردم، دیگر بالاتر از این چه میتوانم بگویم؟ بنیاد رودكی محلی مستقل است، من در حضور دكتر رفیعی و آقای علیخانی تماس گرفتم و خواهش كردم اگر امكان دارد مسئله زمان به نوعی حل شود كه ایشان امكان اجرا پیدا كند، اما اگر نشد به مركز ارتباطی ندارد. در خصوص آقای غنیزاده هم مفصل صحبت كردهام اما درباره كار آقای حامدیخواه ایشان میدانست مبلغ حمایت چقدر است، قرارداد را امضا نكرد و درخواست بازنگری در مبلغ حمایت را داشت كه در شورا همان تصویب شد. ما نگفتیم كار اجرا نرود، طی دیدارهای مشتركی كه داشتیم هم اعلام كردیم مایل هستیم كاراجرا شود ولی بعد از اتفاقاتی كه افتاد متن را به پنج نفر از اعضای خانه تئاتر دادیم تا كارشناسی كنند كه درحال بررسی است و اگر واقعا بگویند متن درجه «الف» است من به همان میزان از كار حمایت میكنم.
*فكر نمیكنید اگر شفافیت بیشتری وجود داشته باشد میزان اصطكاك كمتر میشود؟ شما گفته بودید همه موارد را شفاف روی سایت قرار میدهید.
__ من قول دادم درخصوص شورای حمایت بازنگری كنم، این كار را هم انجام دادم، قرار شد موارد حمایت روی سایت قرار بگیرد كه گرفت. به مرور هم در حال اعلام آمار فروش هستیم، دیگر از این شفافتر؟
*اما قرار بود موارد ممیزی هم برای قضاوت افكار عمومی روی سایت قرار بگیرد.
__ درخصوص ممیزی ما از قبل آییننامه مشخصی نداشتیم، اما الان درحال خلق آن هستیم، در مرحله نخست به آئیننامهای 60صفحهای رسیدیم كه پس از پالایش و كارشناسی به 30صفحه كاهش پیدا كرده است. قبلا هم اعلام شد پیش از نهایی شدن، آن را به آقای راد و خانه تئاتر خواهیم داد تا نظر بدهند.
* شورای نظارت بعضا به گونهای برخورد میكند كه موجب فاصله گرفتن بیشتر هنرمندان از مركز میشود، آیا همه اعضای شورا با نظر مستقیم شما انتخاب شدهاند؟
__ از زمانی كه من مدیریت مركز را پذیرفتهام تمام آنچه در این نهاد اتفاق میافتد زیرنظر خود من بوده و درباره تمام اتفاقاتی كه در تئاتر میافتد بنده مسئول و پاسخگو هستم. الان شورای نظارت در تمام استانها فعال شده و كارگردان و نویسنده استانی بلاتكلیف نیست. تمام تلاش ما هم این است كه متنی را رد نكنیم مگر اینكه هیچ جایی نداشته باشد. بابی را باز كردیم تا شورای نظارت از نویسنده و كارگردان دعوت كند و اشكالات را با آنها درمیان میگذارد تا رفع شود.
*اعتراض نمایشنامهنویسان اتفاقا به همین مسئله است، میگویند فردی باید درخصوص متن نظر بدهد كه صلاحیت كارشناسی حوزه ادبیات نمایشی را طی سالیان اثبات كرده باشد، بر چه اساس باید تصور كنیم آقای الوند صلاحیت نظر دادن درباره متن ما را دارد كه مدتها تجربه كار داریم؟
__ در چنین شرایطی معیارها بسیار سلیقهای میشود و تاثیر منفی تصمیمهای اتخاذ شده این شورا بیشتر متوجه شخص شما شده است.
از زمانی كه من مدیركل مركزهنرهای نمایشی كشور شدم شما نمی توانید كارگردان یا نویسنده ای پیدا كنید كه بگوید نمایشنامه ای به مركز ارائه داده و متن به طور كامل رد شده است. اگر نمونه ای را پیدا كردید كه خلاف حرف من بود میتوانید در سایت منتشر كنید. چرا؟ چون اعتقاد دارم با گفتگو و حتی مناظره منطقی بسیاری از مشكلات حل می شود. دلیل اینكه قبلا اعلام كردم هنرمندان مسائل خود را در مصاحبه با سایتها طرح نكنند به این دلیل بود كه مشكلات تئاتر باید درون خانواده حل شود. اینكه قرار باشد سایتی یا رادیو تلویزیونی با هم صحبت كنیم نه نفعی برای تئاتر دارد، نه مشكلی را حل می كند. من همین الان هم از هنرمندانی كه متن خود را به مركز ارائه میكنند برای گفتگو دعوت میكنم ولی بسیاری از اینها بعضا متن به معنای اصلی كلمه نیست، فردی نشسته چند خطی نوشته اما نمایشنامه جانداری كه حاوی چهارپنج نكته باشد نیست. بارها اتفاق افتاده دوستانی نسبت به شورا گله و پیش داوری داشتهاند اما پس از اصلاح متن پیش من آمدند و اقرار كردند كه نظرات بسیار به بنای تئاترشان كمك كرده است.
* اما عدهای هم نظری مخالف دارند و معتقد هستند متن آسیب دیده است، در مورد این گروه چه میگویید؟
__ عرض میكنم اگر یك مورد در دوره من متنی رد شده است نام آن را در سایت خود منتشر كنید. ما اساس كار خود را بر گفتگو گذاشتهایم، البته حرف من به این معنا نیست كه هر متنی بیاید تایید میشود، خیر، ما شواریی داریم به نام ارزشیابی و نظارت. كارشناسانی از اساتید دانشگاه در این شورا حضور دارند كه آثار را ارزیابی و نظارت میكنند، شورای مركزی ما افرادی مانند آقای كشن فلاح و ابراهیمیان هستند كه افراد بزرگی در تئاتر كشور محسوب میشوند. در نهایت هم آثار پس از مطالعه توسط این شورا در مرحله آخر طی گفتگو با خالق اثر اصلاح میشود، بالاتر از این چه میتوان گفت؟. منتها وقتی آئیننامه منتشر شود خیلی از مسائل شفاف میشود كه درحال انجام است.
*به عنوان نمونه درحال حاضر نمایش «ترن» نوشته حمیدرضا آذرنگ و كارگردانی نیما دهقان با مشكل مواجه شده و شنیده میشود گفته شده نیمی از متن باید حذف شود، حتی اگر مسئله از سوی نهاد دیگری غیر از مركزهنرهای نمایشی به وجود آمده باشد همین عدم شفافیت موجب میشود مردم و هنرمندان شما را مسئول این اتفاق بدانند. آیا شورای نظارت با نمایشنامه «ترن» مشكل دارد؟
__ از نظر ما هیچ مانعی برای اجرای اثر وجود ندارد، اساسا مگر ما با چیزی مشكل داریم كه بخواهیم چنین بگوییم؟ اگر ما بنشینیم تا هر متنی ارائه شد بگوییم خیلی خوب تایید شما برو اجرا كن كه میشود بیخاصیت. پس اساتید و بزرگان تئاتر كشور را به چه دلیل بالای سر كار گذاشتهایم؟ من اساسا به دنبال حاشیه نیستم اما درخصوص نمایشنامه «ترن» كه نام بردید باید بگویم بازبینی اثر در بالاترین سطح آن برگزار شد و دوستان شورا نظراتی داشتند كه با كارگردان و نویسنده در میان گذاشتند و كار در حال حاضر روال عادی خود را طی میكند. شما میدانید نمایش ترن یك كارفرما هم دارد كه ما نیستیم، بنابراین ما كمك میكنیم و بسیار خوشحال هستیم جوانانی مانند نیما دهقان كه خلاقیت و پشت كار دارند فعال باشند. شعار ما در جشنواره بینالمللی تئاترفجر جوانگرایی است و به جد هم دنبال عملی كردن این شعار هستیم.
* آیا بعد از گذشت سی سال از انقلاب زمان آن نرسیده مدیران به هنرمندان اعتماد بیشتری کنند و دست آنها را برای خلق اثر هنری بازتر بگذارند؟
__ بارها اعلام کردهام برای هنرمندان احترام زیادی قائل هستم و به آنها اعتماد دارم، خودشان هم میدانند. همه این افراد فرزندان کشور هستند، اما باید به یک زبان مشترک برسیم، این بدبینیها خوب نیست. در اینکه میگویم با گفتگو نود درصد مشکلات برطرف میشود شک ندارم، گفتگو از راه دور جز اضافه کردن بر بدبینیها سودی برای مجموعه ندارد. مشکلی که الان وجود دارد این است که آدمها با یکدیگر صحبت نمیکنند، فاصلهای ایجاد شده که هرچه گفتگو کمتر باشد بر میزان فاصله افزوده میشود. مشکلات خانه تئاتر و اهالی تئاتر باید درون خانواده حل شود.
*بعضا احساس میشود خارج از مركز فشارهایی برای جلوگیری از فعالیت بازیگران و كارگردانان اعمال میشود، آیا این صحت دارد و شما چنین اجازهای را میدهید یا خیر؟ شما قطعا رد میكنید اما نمونههایی وجود دارد كه میتوان نام آنها را ذكر كرد.
__ من با صراحت صحبت میكنم و صادقانه میگویم تا الان كه در خدمت شما هستم، اگر فردی به واسطه كار نمایش و نمایشنامه دچار مشكل شده باشد پیگیر حل مسئله او هستم و تا الان جلساتی را هم در همین رابطه داشتهام. اما ببینید هنرمند هم مانند وكیل، معلم یا نماینده مجلس یكی از شهروندان محسوب میشود، مانند بسیاری از مردم با خودرو رانندگی میكند و امكان تصادف دارد، ممکن است جبههگیری سیاسی داشته باشد و هزار و یك اتفاق دیگر، بنده به عنوان مدیركل مركزهنرهای نمایشی ممكن است به دلیل چك برگشتی یا پرداخت نكردن مالیات ممنوع الخروج بشوم، این به مدیركلی من ارتباط ندارد. كارگردان و بازیگر هم به همین شكل ممكن است به دلایلی ممنوع الكار شود كه ارتباطی با تئاتر نداشته باشد این دیگر از حیطه اختیارات من خارج است و به اتفاقات دیگری ارتباط دارد. اما درحال گفتگو هستیم تا مشكل سه چهار نفری كه در ارتباط با تئاتر دچار مشكل شده بودند برطرف شود. با صراحت میگویم تا به امروز حتی یك دسته یا فردی خارج از مجموعه به بنده برای اجرا نشدن نمایشی فشار نیاورده است.
*اجرای نمایش نه اما درخصوص بازیگر و كارگردان به نظر میرسد وجود داشته است، آیا رد میکنید؟
__ توضیح دادم، مسئله آن افراد ارتباطی با تئاتر ندارد، مثلا هیچگاه گفته نشده فلان بازیگر به دلیل ایفای نقش در اثری اجازه كار ندارد. ایشان شاید مواردی در جای دیگری دارد كه ارتباطی به ما ندارد و برای آن ممنوع الكار شده است، اینكه آیا مسئله بدهی مالیاتی، اخلاقی یا سیاسی است را نمی دانم. منتها بنده به لحاظ اخلاقی و انسانی سعی میكنم درباره اسامی كه از افراد ممنوع الكار در اختیار دارم رایزنی كنم تا اگر امكان تجدید نظر وجود دارد انجام شود.
*پس شما با نهادی كه این ممنوعیت را به وجود آورده درحال رایزنی هستید؟
__ انجام وظیفه انسانی برای یك انسان نیازی به تبلیغ ندارد، من هم اهل بازگو كردن كارهایی از این دست كه درحال پیگیری است نیستم. نمیتوانم جای قاضی بنشینم، اما تا جایی كه چارچوب قانون اجازه میدهد تلاش میكنم. دادسرا، قاضی و قوه قضائیه كار خود را انجام میدهند، من هم وظایف خود را دارم؛ ظیفه من این است از هنرمندان در چارچوب قانون حمایت كنم و اگر برایشان مشكلی به وجود كمك كنم حل شود، ولی تئاتر و خلق تئاتر برای من مهمترین مسئله است. اگر فردی درجای دیگری مشكلی دارد در ابتدای امر خودش باید مشكلش با سیستم را حل كند.
*احتمال حل مشكل ممنوع الكاری كدامیك از اسامی كه در اختیار دارید بیشتر است؟
__ شما دنبال این نباشید! چون اصلا صلاح نیست اسم افراد برده شود، نام تفاوت نمیكند مهم این است دنبال حل مشكل آنها هستیم.
*این اعتقاد وجود دارد شعار جوانگرایی بدون حضور بزرگانی مانند بیضایی و رحمانیان و یا از نسل میانه افرادی مانند محمد یعقوبی موجب كاهش سطح كیفی آثار میشود و مركز بیشتر به فكر كمیت برای ارائه بیلان كاری است تا بگوید در دوره ما این تعداد نمایش به روی صحنه رفته است، در این میان جای كیفیت در غیاب هنرمندان با تجربه كجاست؟
__ درخصوص جوانگرایی و اسامی كه نام بردید غایب هستند سوال میپرسم، محمد یعقوبی همین امسال چند اجرا داشت؟
*همین اواخر قصد اجرای نمایش «خشكسالی و دروغ» در شیراز را داشت كه گروه به آنجا سفر كرد اما مسئولان شیراز اجازه ندادند نمایش روی صحنه برود.
__ اما نمایش خشكسالی و دروغ اجراهای دیگری هم داشت، پس محمد یعقوبی دارد كار می كند.
* ولی میگوید سالنی در تئاترشهر برای اجرا در اختیارش گذاشته نمیشود به همین دلیل الان باید در فرهنگسرای نیاوران نمایش اجرا كند.
__ به هرحال سالن تئاتر نیاوران هم یكی از مجموعههای همین كشور است و ایشان میتواند آنجا نمایش اجرا كند. اتفاقا به نظر من هنر هنرمندان ما این است چهارراه ولیعصر را رها كنند و در گوشه گوشه كشور نمایش اجرا ببرند. اگر به فكر تئاتر هستیم همه جای تهران مثل سالن میلاد، نیاوران و فرهنگسرای خاوران باید نمایش روی صحنه برود. من اگر مدیری تمركزگرا باشم اتفاقا باید استقبال كنم همه در تئاترشهر اجرا كنند كه شلوغ شود تا دیگران بگوید ببینید چه اتفاقی خوبی افتاده است، اما به عنوان مدیر تئاتر كشورخوشحال میشوم هنرمندان بزرگ همه جای شهر نمایش اجرا كنند، به هرحال فرهنگسرای نیاوران یك مجموعه شناخته شده و معروف است. درخصوص جوانگرایی؛ كدام جوان تا به حال پیش ما آمده و دست رد به سینهاش زده شده است؟ معتقد هستم آینده تئاتر ایران توسط نیروهای جوان خلاقی كه الان كارهای خیلی خوبی تولید میكنند رقم خواهد خورد و از آنها حمایت میكنم. ما برای حضور هنرمندان در جشنواره فجر فراخوان دادیم و هیچ سند سفید امضایی هم وجود ندارد كه همه آثار امكان اجرای عمومی پیدا كنند. وقتی فردی میگوید من تئاتری هستم و خاك صحنه را خوردهام باید برای جشنواره آنقدر اعتبار و منزلت قائل باشد كه در آن شركت كند. اگر قرار است از اعتبار تئاتر كشورحمایت كنیم باید در این جشنواره حضور داشته باشیم، نباید بر دولت منت بگذاریم و برای حضور در جشنواره شرط تعیین كنیم. اینكه گفته شود باید حتما اجرای عمومی بعد از جشنواره بگیریم تا حضور داشته باشیم درست نیست، اگر قرار است تئاتر را نگهداریم و بالنده كنیم، جشنواره تئاتر فجر باید به عنوان نماد تئاتر ایران برای گروههای داخلی حائز اهمیت باشد تا برای هنرمندان خارج از كشورهم ارزش پیدا كند؛ بنابر این حضور در جشنواره نباید مشروط به چیزدیگری شود. من قول میدهم تمام اجراهای سال 92را به آثاری اختصاص دهم كه در سی و یكمین جشنواره تئاتر فجر حضور پیدا میكنند و توسط هیئت انتخاب برای اجرای عمومی تایید میشوند؛ این مزد تمام افرادی است كه به اعتبار خود جشنواره در آن حضور پیدا كردند، نه برای دریافت اجرای عمومی. نكته آخر هم اینكه شاید یك فردی آدم بزرگ و توانمندی باشد، ولی به این معنا نیست یك فرد توانمند هر نمایشی اجرا بیاورد لزوما كار خوبی باشد، مثل بازیگر فوتبال، مثل یك استاد دانشگاه یا یك سیاستمدار؛ اگر چنین برخوردی داشته باشیم پس جوانها باید كجا بروند؟ جوانان خلاقی كه وقتی اثری اجرا آوردهاند سالن مملو از جمعیت شده و در نمونهای 160درصد ظرفیت سالن پر شده است. این دیگر جوان نیست، كار كرده پخته و معروف شده است، پس باید به او اجازه دهیم فعالیت كند و نمایش خود را به صحنه بیاورد. بسیاری از بازیگران بزرگ و با تجربه سینما و تئاتر با این کارگردانان جوان همکاری میکنند که برای من مایه افتخار است و نشان میدهد این جوان ما به مرحلهای رسیده است که چنین بازیگرانی برایش کار میکنند. من از آنها تشکر میکنم چون با همکاری یکدیگر اثری به نام تئاتر خلق میکنند برای تئاتر کشور.
*سوال دیگر در ارتباط با شیوه هزینه بودجه تئاتر است، در اینکه بودجه کم است شکی نیست، اما آیا نمیشود همین بودجه کم را به گونهای مدیریت کرد که مثلا بدهی هنرمندان تئاتر خیابانی سریعتر پرداخت شود؟
__ این اشکال وارد است و هنرمندان حق دارند از ما مطالبه داشته باشند، وقتی تعهدی داده میشود باید به موقع به آن عمل کرد. منتها ببینید بعضی از مطالبات متعلق به سال 90 است برخی سال 89 قصد ندارم گناه را گردن کس دیگر بیندازم چون اصولا از این دسته مدیران نیستم. اما به هرحال اسناد میگوید مطالبات متعلق به آن سالها است، الان سال91 هستیم، بودجه هرسال، همان سال تمام میشود. شما اگر بخواهید این مطالبه به حق را وارد بودجه جدید کنید نیاز به چانه زنی فراوان دارد. مشخصا درمورد تئاتر خیابانی روز چهارشنبه از آقای نوشیر خواستم مطالبات را از سال 90 به ترتیب اولویت بندی کند، انشاءالله از هفته آینده پرداختها به ترتیب اولویت آغاز میشود.
* به نظرتان مشكلاتی كه یك مدیر تئاتر بیشتر با آن دست به گریبان است چیست؟
__شما وقتی قرار است كار كنید باید به این نكته هم توجه داشته باشید كه كار بدون مشكل وجود ندارد و هركای سختیهای خاص خود را دارد. اما مسئله شكل و نحوه مواجه شدن مدیر با این مشكلات است و اعتقاد دارم هرچه مشكلات بیشتر باشد، مدیر باید بیشتر كار كند. مدیر باید مشكلات را حل كند.
گفتگو از: بابك احمدی