شماره چهلوهشتم نگاه پنجشنبه منتشر شد
چهل و هشتمین شماره کتاب هفته "نگاه پنجشنبه" با پروندهای درباره فیلم «برف روی کاجها» و بازی متفاوت مهناز افشار در نقش «رویا» منتشر و روی دکههای روزنامهفروشی نشست.
ایلنا:چهل و هشتمین شماره کتاب هفته "نگاه پنجشنبه" با پروندهای درباره فیلم «برف روی کاجها» و بازی متفاوت مهناز افشار در نقش «رویا» منتشر و روی دکههای روزنامهفروشی نشست.
به گزارش ایلنا،در این پرونده، مطالبی از زاوان قوکسیان، داریوش بابائیان، محمدحسین فرحبخش، مازیار فکری ارشاد، حسین پاکدل و سید جمال ساداتیان در قالب یادداشت و گفتگو به چشم میخورد.
بر اساس این گزارش، در بخش یادداشتهای چهل و هشتمین شماره کتاب هفته نگاه پنجشنبه، متنهایی از عباس آخوندی، هدایتالله بهبودی، حبیبالله صادقی، حمیدرضا آذرنگ، عباس یاری، محمدحسین جعفریان، جواد جباری، سعید صنوبری به چشم میخورد. همچنین داریوش فرهنگ نیز یادداشتی را با عنوان «آنها دکور خانه نیستند!» را در بخش روایت اول شخص این هفتهنامه منتشر کرده است.
نگاه پنجشنبه در بخش چهرههای هفته این شماره خود به سراغ عزتالله انتظامی، اصغر فرهادی، شهرام ناظری، مرضیه برومند، محمدرضا لطفی، رضا فیاضی و علیرضا قزوه رفته است و گزارشی از آخرین فعالیت آنها ارائه داده است. در این شماره همچنین ماننده شماره های قبل، ویژه نامه های شعر، طنز و داستان ترجمه منتشر شده است.
بهروز غریبپور نیز در گفتگوی ویژه این شماره با عنوان «در سالنهایی که خود ساختهام راهم نمیدهند»، درباره تجربههای کای خود و چالشهای موجود در طول سالهای گذشته در تئاتر سخن گفته است. همچنین فتگو با سیدعلی جابری و بهنام ناصح، حجتاسلام سید محمد کاظم شمس نیز از دیگر گفتگوهای این شماره از هفته نامه نگاه پنجشنبه میباشد.
بخش هوای تازه از این هفتهنامه نیز به پروندهای با موضوع شعر مقاومت اختصاص یافته که میزبان اشعار شاعرانی چونناظم حکمت، نزار قبانی، محمود درویش، رضا جعفری، حسین منزوی، سیمین بهبهانی، قیصر امینپور، حمیدرضا شکار سری و شهرام مقدسی میباشد.
دانیل استیل نویسنده صاحبنام آمریکایی نیز در این شماره از نگاه پنجشنبه در گفتگویی با عنوان «هرآنچه احساس می کنم مینویسم» به موضوع چرایی ورود خود به حرفه نویسندگی پرداخته است. در بخش داستان نیز آثاری از ها جین با ترجمه فرشید عطایی و آنتوان چخوف با ترجمه محمد حسنلو به چشم میخورد.
در بخشی از این هفته نامه با عنوان «تحفه» فصلی از کتاب منتشر نشده «بودن با دوربین» که به زندگی، آثار و مرگ کاوه گلستان میپردازد، ارائه شده است.
کتابهای «نانوا هم جوش شیرین میزند، بیچاره فرهاد» نوشته مهدی فرجاللهی و زنی از جنس موم نوشته کارمن مارتین گایته، درباره عشق نوشته گروهی از نویسندگان، ده فرزند هرگز نداشتهی خانم مینگ نوشته اریک امانوئل اشمیت، در میان نقشها نوشته ویرجینیا وولف، کافکا: به سوی ادبیات اقلیت نوشته ژیل دلوز و فلیکس گتاری نیز در بخش قفسه کتاب این شماره از هفتهنامه نگاه پنجشنبه مورد نقد و برسی قرار گرفته است.
بنابراین گزارش، پرونده ویژه این شماره با عنوان «داستان یک زن» درباره فیلم «برف روی کاج ها» و بازی متفاوت مهناز افشار است. در بخشی از گفتگوی این شماره با حسین پاکدل می خوانیم:
داستان پایه فیلم، داستان مردِ فیلم نیست. مرد فیلم شخصیتی است در خدمت درام برای زدن جرقه و ایجاد دلهره و نگرانی و به قولی بند کردن قلاب درام. علی در خدمت شخصیت محوری و اصلی یعنی «رؤیا» است. قصه اصلی، بازتاب عمل یک مرد است و تاثیر آن بر زندگی و مناسبات همسرش. اینکه همه ما در هر لحظه در حال امتحان پس دادن هستیم. در معرض آزمون طوفان بیامان وسوسه و انتخابیم و بر روند زندگی اطرافیان خود تاثیر داریم. در فیلم، شخصیت زن داستان بیخبر و به شکلی ناگهانی در خلأ و بیکسی رها میشود؛ برای همین تمام لحظات فیلم دوربین همهجا همراه رؤیا است نه علی.
مرد فیلم میتواند به هزار و یک دلیل پسندیده یا ناپسند از نظر خودش و دیگران تصمیم به ترک زندگی بگیرد، مهم شهامت و جسارت قبول پیامدهای این تصیم است. برای مرد در پایان و پس از بازگشت، اصل این است که حالا با این دره هولانگیزی که در زندگی زناشوییاش ایجاد شده، چه میکند. و این سوال جوابش وسعتی به اندازه تکتک تماشاگران فیلم در اقصی نقاط عالم با جهانبینیهای متفاوت دارد.
موضوع فیلم یعنی همان خیانت یا بیوفایی مشکل اصلی و پایهای جامعه ما نیست ولی به نظرم یکی از مسائل بزرگ، اساسی و از بیماریهای مهلک دوران و منشأ بسیاری از معضلات ما، مناسبات اجتماعی و خانوادگی ماست. البته این به آن معنا نیست که این معضل تازه متولد شده یا در آینده بالکل ریشهکن خواهد شد. ما به عنوان تولیدکنندگان آثار فرهنگی و هنری به سهم خود و دامنه تاثیری که میتوانیم بگذاریم، وظیفه داریم جامعه را به سمت و سوی صداقت، اجرای عدالت و پایداری در عهد و پیمان سوق دهیم. وظیفه داریم پیامدهای جفا و سستعهدی را گوشزد کنیم. هولناکی پیامدها و نتایج تصمیمهای غلط و بوالهوسانه را نشان دهیم و اثری جذاب، پاک و عبرتآموز خلق کنیم. اینکه چه مسئلهای در اولویت قرار دارد برمیگردد به نگاه خالق اثر.
قرار نیست و نمیشود تمام ناهنجاریها را در یک فیلم نشان داد. اگر به یک موضوع به شکلی درست و اثرگذار پرداخته شود بسیار بهتر از این است که به شکل شعاری یا فرمایشی بخواهیم سر و ته همه مسائل را هم بیاوریم و روی تَرَکهای فراهم آمده از ناتوانی در پاسخ دادن درست یا درمان صحیح نابسامانیها، ماله بکشیم بعد به خودمان پاداش بدهیم که مسائل بشریت را حل کردیم.