در مراسم یادبود ۷۹ هنرمند درگذشتهی سال ۹۱ تأکید شد:
ای کاش به فکر هنرمندان زنده باشیم
در مراسم یادبود 79 هنرمند درگذشتهی سال 91، سخنرانان به وضعیت هنرمندان زنده اشاره کردند و آنها را نیازمند توجه دانستند.
ایلنا: مراسم یادبود 79 هنرمند درگذشتهی سال 91 عصر دیروز (19 اسفندماه) با اجرای فرزاد حسنی در سالن شماره 1 خانهی هنرمندان ایران برگزار شد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجید سرسنگی؛ مدیرعامل خانهی هنرمندان ایران در این مراسم در سخنانی گفت: درگذشت 79 هنرمند در سال 91 را به خانوادههای این عزیزان و جامعهی هنری کشور تسلیت میگویم و امیدوارم سایهی پرمهر سایر هنرمندان فرهیختهی کشور باقی بماند. ما از درگذشت این هنرمندان متاثر هستیم، اما به نوعی این توفیق را هم داشتیم که این مراسم یادبود را برگزار کنیم.
او نیاز اصلی حوزهی فرهنگ را نهادینه کردن جریانهای درونی دانست و گفت: امیدوارم برگزاری چنین مراسمی نهادینه شده و سالهای دیگر هم برگزار شود تا تبدیل به نوعی قدردانی برای کسانی شود که عمر خود را در راه فرهنگ سپری کردهاند.
سرسنگی در ادامه در توضیح این مراسم یادآور شد: تلاش ما بر این بود که تمام هنرمندانی درگذشته سال 91 را در یک کتابچه گردآوری کنیم و در این مراسم به صورت یکجا برای آنها امروز طی یک مراسم، برای آنها مراسم یادبود برگزار کنیم.
مدیرعامل خانهی هنرمندان ایران تأکید کرد: جدا از مسئلهی شهرت این هنرمندان، امیدواریم نامی از قلم نیفتاده باشد و اگر اینگونه باشد، پوزش میطلبم و امیدوارم سال آینده چنین مشکلی نباشد.
او به ایجاد نوعی تب برای اهدای نشان به هنرمندان در مقطع فعلی اشاره کرد و گفت: البته این مسئله ارزشمند است، اما هنرمندان بیشتر از نشان، به توجه نیاز دارند تا بتوانند با دغدغهی کمتری کار حرفهای انجام دهند و مسائل معیشتی و سلامتیشان حفظ باشد. تعدادی از این هنرمندان، معیشت سخت داشتند و با شرایطی نامساعد از دنیا رفتند، بنابراین از مسوولان انتظار و توقع میرود که پیش از اهدای نشان به هنرمندان به این مسئله توجه کنند که چگونه میتوانند شرایطی فراهم کنند که تا این هنرمندان آثار بیبدیل خود را ارایه دهند.
در ادامه این مراسم حسن بلخاری، در سخنانی مطرح کرد: امسال، سالی بیرحم برای هنرمندان بود؛ چون فرشتهی مرگ اینگونه داس به دست گرفته و هنرمندان را درو کرده است. حیات برخی انسانها به گونهای است که قابلیت جایگزینی ندارد و برای برخی انسانها به هیچوجه نمیتوان جانشین پیدا کرد، به این دلیل که آنها دارای روحیهای منحصر به فرد هستند. هنرمندان هم بیشک در این گروه قرار دارند؛ گروهی که چون جهان فانی را ترک میکنند دیگر جایگزینی ندارند.
حمیدرضا نوربخش؛ مدیرعامل خانهی موسیقی هم در سخنانی گفت: ما هم در خانه موسیقی هر سال از هنرمندان درگذشتهی این حوزه یاد میکردیم، اما امسال متاسفانه جشن سالیانهی ما به هر دلیلی لغو شد و این اتفاق نیفتاد. خوشبختانه این جلسه بهانهای شده است تا یادی از اساتید هنر داشته باشیم و امیدوارم این سنت هر سال ادامه داشته باشد. امیدوارم هیچ هنرمندی ما را ترک نکند، چون هنرمندان گنجینههای عظیم بشری به شمار میروند و کسانی هستند که در امر خالقیت با خدا شراکت دارند.
او چنین جلساتی را از چند جهت در حکم یک تذکر دانست و گفت: تذکر نخست این است که با هم مهربان باشیم و به هم عشق بورزیم. چطور است که وقتی عزیزی ما را ترک میکند، کدورتها را فراموش میکنیم؟ پس باید در دنیا هم چنین رفتار کنیم. به هر حال دنیا جای ماندن نیست و از طرفی انتظار میرود ارگانهای دولتی در زمان حیات هنرمندان از آنها حمایت کنند. این امر باید تذکری برای مسوولان فرهنگی هنری باشد که بعضی از هنرمندان در شرایط سختی جهان را ترک کردند؛ شرایطی که سزاوارشان نیست.
خسرو سینایی کارگردان سینما هم در بخش دیگری از این مراسم گفت: وقتی به من افتخار دادند و پیشنهاد شد که در چنین مراسمی چند جملهای صحبت کنم، اول برایم کار سادهای به نظر آمد؛ چرا که فکر میکردم 5 یا 6 هنرمندی هستند که میتوانم دربارهی آنها صحبت کنم، اما وقتی یک فهرست 79 نفره را دیدم، متوجه شدم اگر بخواهم دربارهی چند نفر صحبت کنم، شرمندهی سایرین میشوم.
او ادامه داد: در این مراسم دفترچهی سادهای را دیدم که اسم این عزیزان در آنها نوشته شده بود؛ دفترچهای که تمام اسامی آن تبدیل به یک اسم ساده شده بودند. بنابراین میتوانم این اسمها را جمع کنم و تحت یک نام از آنها صحبت کنم و آن هم نام، هنرمند است.
سینایی در ادامه تأکید کرد: هریک از این هنرمندان به زعم خود در فرهنگ ما نقش داشتهاند و به نحوی در این عرصه تاثیرگذار بودهاند. اغلب به جوانان جویای هنر میگویم که به خاطر ثروت به دنبال هنر نروند، چرا که برای پول درآوردن راههای آسانتری هم هست. به آنها میگویم اگر به خاطر شهرت به دنبال هنر میروید، رهایش کنید، چون شهرت پس از مدت کوتاهی مایهی آزار است. اما اگر به دنبال تعالی هستید میتوانید هنر را انتخاب کنید.
این کارگردان افزود: اگر به تاریخ بشریت نگاه کنیم، میبینیم که هنرمندان چه نقش اساسی در زیباتر کردن جهان داشتند. فقط به سرزمین خودمان میپردازم، اگر تخت جمشید نبود، اگر فردوسی نبود، اگر میرعماد و خطاطیهای آن نبودند و اگر شاعران و آهنگسازان درگذشته نبودند.
او افزود خاطرنشان کرد: هنرمند واقعی تا آخرین روزهایش در فکر آن است که شاهکاری بسازد و تا آخرین لحظه تلاش میکند. هنرمند چون چشمهای جوشان است که اگر دریچهای به روی آن بسته شود از دریچهای دیگر بروز میکند. این 79 اسمی که در این فهرست درج شده، کسانی هستند که آثارشان به فرهنگ اعتلا میبخشد، پس باید ممنون آنها باشیم و به آنها احترام بگذاریم.
در ادامه محمدهادی ایازی؛ معاون فرهنگی اجتماعی شهرداری تهران در سخنانی یادآور شد: روزی که با آقای سرسنگی دربارهی چنین مراسمی صحبت میکردیم، اصلا فکر نمیکردیم که در سال 91 این تعداد هنرمند ما را ترک کرده باشند و از نظرم برگزاری چنین مراسمی پیشنهاد خوبی بود. خیلی مهم است که در این جلسات مروری داشته باشیم بر فعالیتهای خودمان و ببینیم آیا وظایفمان را نسبت به هنرمندان انجام دادهایم یا خیر. هنرمندانی که به هر نحوی آثارشان را عرضه میکنند، اما مسائلی وجود دارد که گاهی مشکلاتی را برای آنها فراهم میکند که ما شاهد هستیم.
ابراهیم حقیقی؛ گرافیست هم در این مراسم گفت: ای کاش فکر هنرمندان زنده باشیم. هنرمندان تفاوت مهمی با همهی انسانها دارند. آنها وقتی از دنیا میروند یادگارهایی به جا میگذارند که زندگی را زیبا نگه میدارد و انسانها را تلطیف میکند. بخشی از این 79 هنرمند درگذشته، هنرمندان تجسمی هستند و وظیفهی خود میدانم که یادی از آنها بکنم. آنها که با حسن رفتار، سلوک، اخلاق و آثاری که باقی گذاشتند جاودانه شدند و اجازه دادند ما انسانها باز هم زیبایی را ببینیم.
او به وضعیت بلاتکلیف خانهی سینما اشاره کرد و گفت: ای کاش خانه هنرمندان برقرار بماند و مثل خانهی سینما نشود، کاش قدر هنرمندان دانسته شود.
حقیقی به تعدادی از هنرمندان درگذشته امسال اشاره کرد و گفت: فریده لاشایی با سختیها جنگید و آثار زیادی را به جای گذاشت و حتی آخرین اثرش را روی تخت بیمارستان نقاشی کرد. شهریار سرمست که گرافیستی شوخطبع بود، بیژن نعمتیشریف هنرمندی با مجسمههای پر از رنگ بود، آثاری که انگار برای مهد کودک ساخته بود و پر از شادمانی هستند. فخری گلستان که بهجز سفالگریهایش، اولین بانویی بود که به آموزش کودکان بیسرپرست پرداخت. محمود جوادیپور از اولین کسانی بود که طراحی گرافیک را بنیان گذاشت و اولین گالری نقاشی را در تهران تأسیس کرد. وقتی وارد سالن شدم یاد حمید سمندریان افتادم که چندی پیش مجسمهاش به همت خانهی هنرمندان ساخته شد و انسانی با شرافت بود. فهیمه راستکار با لبخند همیشگیاش در ذهنم میماند. مسعود بهنام که چه آثار ماندگاری از سینمای ایران را صداگذاری کرد.
در انتهای این مراسم، ایرج راد گفت: این هنرمندان نه تنها از خاطر ما محو نخواهند شد، بلکه نسل در نسل در خاطرهی ما حضور دارند و تأثیر آنها در فرهنگ این مملکت دیده خواهد شد، آنها که شرایط سختی داشتند و هیچگاه دم نزدند.
این هنرمند سینما و تئاتر در ادامهی صحبتهایش گفت: فراموش نمیکنم آن عزیز هنرمندی را که به خاطر بدهی 15 میلیون تومانی، جنازهاش را در بیمارستان گرو گرفته بودند و یا کسانی که با بیماریهای صعبالعلاج دست و پنجه نرم میکنند و خانوادههایشان به خانه تئاتر میآیند، اشک میریزند و من هم اشک میریزم از اینکه کاری از دستم برنمیآید.
راد با اشاره به تاسیس بیمارستان هنرمندان گفت: بیمارستانی برای هنرمندان در نظر گرفته شده بود و قرار بود که هنرمندان با در اختیار گرفتن کارتی در صورت بروز مشکل به این بیمارستان مراجعه کنند اما هنوز خبری از این بیمارستان نیست، امیدوارم خبری بشود. چندی پیش آقای انتظامی هم در تلاش بود که از طرف بهزیستی مکانی را برای هنرمندان در نظر بگیرد تا آنها دور هم جمع شوند و روزهای خوش را برای یکدیگر بازگو کنند.
ایرج راد افزود: قطعهی هنرمندان بهشت زهرا (س) دیگر به انتها رسیده است. ظرف چند سال اخیر 500 هنرمند در این قطعه آرمیدهاند. هنرمندان به دنبال پول و مالاندوزی نبودند، بعضی هنرمندان از همان روزهای اول در سالنهای سرد تئاتر تمرین میکردند و سر اینکه چطور دردشان را بازگو کنند سر هم داد میزدند.
این هنرمند در پایان سخنانش یادآور شد: اگر در زندگی میگوییم کسی بازی میکند به خاطر این است که حقیقت را پنهان میکند، اما هنرمندان مقابل دوربین بازی میکنند تا حقیقت عریان شود. آنها تمام صداقتشان را به کار میگیرند و هیچ توقع مالی ندارند، آنها آرزو دارند که برایشان احترام و عزتی درخور شأن قائل شویم.
در پایان این مراسم، تعدادی نهال به صورت نمادین توسط هنرمندان در حیاط خانهی هنرمندان ایران کاشته شد.