گزارش تصویری ایلنا از روند تخریب تالار مولوی؛
کلید زنگار بستهای که به دولت یازدهم تحویل داده شد
تئاتر مولوی که پس از انقلاب به عنوان سرپناه اصلی فعالیت دانشجویی شناخته میشد به دلیل کمکاریهای مسئولان فرهنگی کشور به ویژه در دولتهای نهم و دهم در تامین منابع موردنیاز برای بازسازی و ساخت زیربنای متناست با پذیرش دانشجوی رشته نمایش، این روزها به مخروبه شباهت دارد.
ایلنا: مجموعه تئاتر مولوی مدتی است به دلیل آنچه از سوی مسئولان، پایین بودن ایمنی سالنها برای حضور تماشاگران و هنرمندان نامیده میشود، تعطیل مانده تا قلب تئاتر دانشگاهی کشور از کار بایستد. امری که مشاهدات حضوری خبرنگار ایلنا آن را تایید کرد و با توجه به عدم پاسخگویی مدیران اداره كل امور فرهنگی و اجتماعی دانشگاه تهران، این طور به نظر میرسد کوچکترین عزمی برای تخصیص اعتبار بازسازی به بنای تاریخی تئاتر ایران و رسیدگی به خرابیهای به وجود آمده در دوران مدیریت مدیران فعلی وجود ندارد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، مجموعه تئاتر مولوی یکی از قدیمیترین مجموعههای تئاتر است که فعالیت خود را از سال 46 آغاز کرد و بزرگان هنر نمایش ایران، همچون حمید سمندریان، پری صابری، محمد رحمانیان، قطبالدین صادقی، فرهاد مهندسپور و بسیاری دیگر، آثار نمایشی خاطرهانگیزی در سالنهای آن روی صحنه بردند. مرکز تئاتر مولوی پس از انقلاب به کانون اصلی فعالیتهای دانشجویان رشته نمایش دانشگاه تهران و دانشجوان دیگر دانشگاههای کشور تبدیل شد و طی این دوران خود را به عنوان سرپناه اصلی فعالیت دانشجویی و اجرای پایاننامههای فارعالتحصیلان تئاتر مطرح کرد که بسیاری از آنها جریانساز شدند.
اما گذشته از جایگاه تاریخی، یکی دیگر از دلایل اهمیت مولوی عدم توزیع عادلانه امکانات میان نیروهای فعال محسوب میشود، چراکه سالانه تعداد زیادی دانشجوی تئاتر بدون آنکه امکانی برای ارائه تواناییها و استعدادهای خود روی صحنه را پیدا کنند در دانشگاهها پذیرفته میشوند. نکتهای که به دلیل کمکاریهای مسئولان فرهنگی کشور به ویژه طی دوران دولتهای نهم و دهم در بخش عمرانی و در نظر نگرفتن زیرساخت متناست با پذیرش دانشجوی رشته نمایش موجب شد دریافت سالن اجرا برای عده زیادی از جوانان به آروز بدل شود. کاستیهایی که در کنار بیتوجهی وزرای علوم (دکتر محمد مهدی زاهدی و فرهاد دانشجو) و همچنین روسای دانشگاه تهران به مجموعه تئاتر مولوی طی دوران ریاست جمهوری محمود احمدینژاد تشدید شد و مجموعهای مانند تالار مولوی را در همچون دیگر همتایان خود، یعنی مجموعه تئاترشهر تهران، ادراه تئاتر و... را با فرسودگی مواجه کرد که هیچگاه ترمیم نیافت.
روند تخریب مرکزتئاتر مولوی در سایه بیتوجهی مدیران دانشگاه تهران
این درست که بازگشایی تالار مولوی بعداز مدتها تعطیلی در سال 89 با حضور معاون امور هنری وزارت ارشاد، رئیس دانشگاه تهران، معاون امور اجتماعی فرهنگی این دانشگاه، مدیركل فرهنگی وزارت علوم، مدیر اداره كل هنرهای نمایشی و امضای نمادین تفاهمنامه همكاری این تالار با اداره كل هنرهای نمایشی و امور فرهنگی وزارت علوم اتفاق افتاد، اما شواهد نشان میدهد دانشگاه تهران و مرکز هنرهای نمایشی هریک در این مدت سعی در باز کردن مسئولیت حفظ و نگهداری این سالن از سر خود داشتند و کشمکشهای فراوانی میان این دو نهاد اتفاق افتاد. مرکز هنرهای نمایشی، دانشگاه تهران را مسئول حفظ و نگهداری بنا میدانست و از طرف دیگر دانشگاه تهران و هنرمندان، مرکز و معاونت هنری وزارت ارشاد را متولی آنچه در عرصه فرهنگ و هنر کشور میگذشت دانستند تا در سایه دعوای مدیران، تئاتر کشور روز به روز فرسودهتر شود.
آنچه مسلم به نظر میرسد این است که مرکز تئاتر مولوی قطعا زیرنظر مستقیم دانشگاه تهران قرار داشته و دارد، اما مسئولان همواره نگاهی همچون وصلهی ناجور به مجموعه داشتند و کوچکترین حمایتی از آن به عمل نیاوردند، نکتهای که بسیاری از هنرمندان بارها در مصاحبههای خود به آن اشاره کردند و گفتند؛ دانشگاه تهران علاقهای به حمایت از اجرای آثار نمایشی ندارد. همچنین دشواری دانشجویان دیگر دانشگاهها مانند دانشگاه سوره برای دریافت پلاتوی تمرین، مهر تایید عدم علاقه مدیران نهادهای دانشگاهی در هشت سال گذشته برای کمک به پویایی هنر نمایش در فضای آموزشی محسوب میشود. اما نیت هرچه بود نیتجه کار امروز در خیابان 16 اذر بر جای مانده و بعید است آنها که در روزگار مسئولیت به هیچ وجه پاسخگو نبودند کمترین توجهی به اعتراضها داشته باشند و بررسی خرابیهای حاصل از بیتوجهی طی این دوران کمترین کاری است که میتوان انجام داد.
ـــ جویده شدن کابلهای نوری انتقال برق سالن اصلی نمایش مجموعه مولوی توسط موشها، تنها یکی از نکاتی است که توسط مدیر فعلی مطرح شده و در صورتی که این اتفاق برای کابلهای برق قدیمی رخ داده باشد؛ ایمنی بنا و افراد حاضر در سالنها به شدت تهدید میشود.
ـــ حدود 100رشته کابل برق که بخشهایی از آنها توسط موشها جویده شده و بخشهایی هم با چسب برق به یکدیگر متصل هستند آسیب دیده به نظر میرسد، این کابلها بدون کوچکترین محافظی و به صورت روکار به سقف انتقال یافته است. جریان برقی که از این کابلها عبور میکند، بسته به تعداد پرژکتور مورد نیاز گروههای نمایش دستخوش نوسان شده و توسط دستگاه دیمر ساخت کشور آلمان متعلق به بیش از دو دهه قبل کنترل میشود. این کابلها بدون نظم و بدون سینی کابل روی سقف و در جایی قرار دارند که میتواند به سادگی توسط موشها جویده شده و موجبات اتصالی برق و آتشسوزی را فراهم کند.
کارشناسان امور ساختمانهای دانشگاه تهران به همراه کارشناسانی که قبلا از طرف سازمان آتشنشانی برای بازدید از سالن در محل مرکز تئاتر مولوی حضور پیدا کردند نیز به این نتیجه رسیدند که موارد ایمنی برای عبور کابلهای برق درنظر گرفته نشده و درصورت کوچکترین اتصالی امکان رخداد خطرناکی برای حاضرین در مجموعه وجود خواهد داشت.
ـــ دانههای سمی، تمهید درنظر گرفته شده برای از بین بردن موشهایی که موجب آسیب بخشهای زیادی از سیستم انتقال برق مجموعه شدهاند.
ـــ دستگاه دیمر و تمام کابلهای کنترل جریان برق، داخل اتاقی قرار دارد که در گذشته استودیو ضبط صدا بوده و بعدا حتی به عنوان اتاق تمرین گروههای نمایش نیز مورد استفاده قرار گرفته است. علاوه بر کابلهایی که بدون محافظ در اتاق قرار دارد، پریز برق و سیمکشی معمولی آن نیز بسیار قدیمی و غیرقابل استفاده به نظر میرسد.
ـــ سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی متقاضیان زیادی برای اجرا دارد و به گفته سعید اسدی مدیر مجموعه بیش از 250 درخواست اجرای نمایش طی مدتی کوتاه پس از فعالیت مجدد ثبت شده است. این درحالی است که هیچگونه استانداردی در ارتباط با عبور کابل و اتصال آن به پرژکتورهای روی سقف وجود ندارد.
ـــ سقف کاذب امروز دیگر از کیفیت گذشته برخوردار نیست و بخشهای زیادی از آن دستخوش استهلاک اساسی و شکستگی شده است.
ـــ تالار مولوی آخرین مرتبه در سال 81 و زمان مدیریت محمد مختاری تا حدودی بازسازی شد اما در سال 89 و پس از بازگشایی مجدد منابع صرف زیباسازی دیوارهای سالن ورودی و محل انتظار و دیگر موارد روبنایی شده است.
ـــ بخشی از سقف سالن اصلی نمایش مرکز تئاتر مولوی دستخوش خرابی و ریزش شده...
ـــ مجاورت با آشپزخانه دانشگاه تهران یکی دیگر از مشکلاتی که سالن اصلی مجموعه تئاتر مولوی با آن دست به گریبان است، مسئلهای که موجب شده حتی بخشهای از دیوار سالن دچار نمزدگی و ریزش شود.
ـــ دستگاههای کنترل دستی برق و نور اتاق فرمان که نسل آنها امروز منقرض شده و تمام نمونههای جدید به صورت اتوماتیک و بدون دخالت دست عمل میکنند.
ـــ یکی از قطعات این دستگاه که مدتهای زیادی است از کار افتاده و به دلیل قدمت زیاد امروز دیگر امکان تهیه قطعه مورد نظر در بازار وجود ندارد.
ـــ پیانوی اشتِنوِی اَند سانز (Steinway & Sons) که تعداد اندکی از آن پیش از انقلاب برای استفاده دانشجویان دانشکدههای هنری وارد کشور شد. این ساز در میان نمونههای جهانی یکی از بهترینها محسوب میشود و در ۹۰درصد کنسرتهای کلاسیک جهان مورد استفاده هنرمندان قرار میگیرد. اشتِنوِی اَند سانز یکی از 5 کارخانه بزرگِ ساختِ سازِ پیانو محسوب میشود که نمونه جدید و کار نکرده آن ۷۰۰میلیون تومان قیمت دارد و البته این قیمت قطعا شامل حال نمونهی موجود در تالار مولوی که به دلیل نگهداری در شرایط نامناسب تقریبا از بین رفته به حساب میآید نخواهد شد. در حین جمعآوری اطلاعات این گزارش یک دستگاه پیانوی دیگر نیز در کنار این ساز وجود داشت که نام آن مشخص نبود و همچون تالار مولوی در شرایط بسیار بدی قرار داشت.
ـــ سالن کوچک مرکز تئاتر مولوی یکی دیگر از بخشهایی است که نیاز زیادی به رسیدگی دارد و به عنوان نمونه سالها از عمر صندلیهای آن میگذرد و امروز دیگر قابل استفاده نیستند. سعید اسدی، مدیر مجموعه مولوی بارها تاکید کرده است سالنهای مجموعه به دلیل وجود چنین ضعفهایی، امکان ارائه خدمات درخور به مخاطبان تئاتر را ندارد و قطعا باید نوسازی شود.
ـــ گذشته از غیرقابل استفاده بودن صندلیهای موجود در سالن اصلی و همچنین سالن کوچک مجموعه، بخشهای از سقف بر اثر بیتوجهی نسبت به بازسازی و مقاومسازی بنا دچار ریزش شده که قطعا میتواند برای مخاطبان خطر آفرین باشد.
ـــ عمر تمام آنچه در اتاقهای گریم موجود است، حد اقل به دو دهه قبل بازمیگردد. میزهای نور چوبی است و کمد نگهداری لباس هنرمندان تماما کهنه، پوسیده و زنگ زده هستند. همچنین به دلیل از کار افتادن سیستم تهویه، عدم وجود دستگاههای خنک کننده و گرمای مفرط، صورت بازیگران دچار تعریق شده و امکان اجرای گریم بر چهره آنها به ویژه در ایام تابستان وجود ندارد. همچنین کف زمین و دیوارها باید سرامیک و کاشی شود تا شستشو راحتتر انجام شود و پاکیزگی محل به درستی صورت گیرد.
ـــ محل نگهداری لباس بازیگران که نم بسیار زیادی دارد و به همین علت امروز بیشتر به سرپناه موجودات موذی تبدیل شده و قطعا در شان نام و تاریخ این مجموعه، همچنین هنرمندان تئاتر و دانشجویان کشور نیست. نکته تاسفآور دیگر این است که به دلیل حجم بالای متقاضیان دو عدد میز نور گریم در راهروی منتهی به کارگاه دکور قرار دارد که به هیچ وجه از حداقل شرایط برخوردار نیستند.
ـــ بیشتر دستگاههای خنک کننده موجود در مرکز تئاتر مولوی و سالنهای نمایش از کار افتاده و باید تعویض شوند. نکته جالب نام کارخانه تولید کننده این دستگاهها - بوتان - است که دیگر چنین محصولی تولید نمیکند و در نتیجه پس از خراب شدن خدمات پس از فروش نیز در کار نخواهد بود. مخاطبان سالن اصلی مرکز تئاتر مولوی شهادت میدهند هیچگونه تهویهای در هنگام اجراها درکار نیست، این روند به خصوص هنگام تابستان تشدید شده و موجبات آزار تماشاگران را فراهم میکند.
ـــ کارگاه ساخت دکور نمایش که مدتها از آخرین دکورهای ساخته شده در آن میگذرد، تمام چهار تابلو برق موجود در گارگاه از کار افتاده، دستگاههای برش چوب و فلز فرسوده و غیرقابل استفاده هستند و با توجه به شمایل فضای داخلی و بیرونی آن میتوان گفت این محل امروز بیشتر به یک مخروبه شباهت دارد.
ـــ فضای ورودی و حیاط بیرون کارگاه دکور...
ـــ دستگاه برش چوب که امروز از کار افتاده است...
ـــ تابلو برقهای از کار افتاده کارگاه دکور مرکز تئاتر مولوی...
ـــ تابلو برق کنترل کولرها، بخش اداری مرکز، کارگاه دکور و سالن کوچک نمایش که در آبدارخانه مرکز تئاتر مولوی قرار دارد و قطعا رطوبت موجود در محیط با گذر زمان تاثیر منفی و احتمالا خطرناکی بر آن خواهد گذاشت.
این مُشتی نمونه از خروارها آسیبی است که مرکز تئاتر مولوی طی حدود یک دهه اخیر با آن مواجه شده و در سایه بیتوجهی مدیران دانشگاه تهران و قطعا وزارت علوم از مشکلات زیادی رنج میبرد. مرکز تئاتری که تا امروز شاهد برگزاری شانزده دوره جشنواره تئاتر دانشگاهی بوده و آوازه نام آن به گوش بسیاری از مدیران و هنرمندان خارج از کشور نیز آشناست، به اندازهای که سال گذشته پس از سفر قادر آشنا(مدیرکل مرکزهنرهای نمایشی) و سعید اسدی (مدیر مرکز تئاتر مولوی) به کشور رومانی، خبر از تاسیس دفتر دانشجویی یونسکو در تالار مولوی برای برقراری ارتباط بینالمللی بیشتر با نهادهای دانشگاهی دنیا منتشر شد. اما این تالار در روزهای پایانی دولت دهم بدترین شرایط دهههای پس از انقلاب اسلامی ایران را تجربه میکند و اکثر بخشهای آن از کار افتاده است، به شکلی که مشاهدات عینی خبرنگار ایلنا تایید میکند، وزارت علوم دولت یازدهم و مدیر آینده دانشگاه تهران به همراه دانشجویان جدید ورودی مهرماه، چیزی جز محلی در حال احتضار را تحویل نمیگیرند.
هنگامی که مرکز تئاتر مولوی در کانون توجه رسانههای جمعی قرار دارد با چنین سرنوشتی مواجه است؛ روزگار سالنهای نمایش دیگر دانشگاههای کشور از پیش قابل تصور به نظر میرسد. اما سوال اینجاست، آیا مسئولان دولت نهم و دهم که امروز شاهد عملکرد ضعیف و مخرب آنها در مراقبت و حفظ مجموعه دانشگاهی با این قدمت و اهمیت هستیم، با توجه به این سابقه میل بازگشایی مجموعه دانشگاهی ایرانیان را دارند؟ با توجه به سیل عظیم پول نفتی که طی ۸ سال گذشته به خزانه دولت جاری شد، امکان اختصاص بودجهای اندک (۲۰۰میلیون تومان) برای بازسالی تنها سقف بالای سر دانشجویان تئاتر کشور وجود نداشت؟ آیا نمیتوان خرابهای که به نام مرکز تئاتر مولوی به دولت آینده تحویل میشود را به عنوان نمادی از بسیاری بخشها و نهادهایی درنظر گرفت که دولت دهم کلید زنگار بسته آنها را تحویل دولت حسن روحانی میدهد؟
گزارش: بابک احمدی