حمایت 300 هزار تومانی دانشگاه سوره برای سفر 8 نفر به لهستان!
مدیریت غلط طی این سالها رابطه صمیمانه را به دشمنی بدل کرده است/ باید دید چه اتفاقی افتاده که افراد صبوری مانند فرهاد مهندسپور و محمد چرمشیر بعد از 30سال تدریس؛ دیگر در کلاسها حاضر نمیشوند.
ایلنا: جابر رمضانی(کارگردان نمایش "تیم شنا") که گروه او به تازگی موفق به کسب جایزه ویژه هیئت داوران از جشنواره دانشجویی کشور لهستان شده؛ از تجربهی سفر به جشنواره "ایتسلف" گفت و همچنین نسبت به فضای غیرصحیح مدیریت در دانشگاه سوره که موجب انصراف اساتید نامداری مانند محمد چرمشیر و فرهاد مهندسپور از تدریس شده است، اعتراض کرد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، رمضانی که به تازگی با گروه خود از اجرا و کسب موفقیت در جشنواره دانشجویی "ایتسلف" کشور لهستان به کشور بازگشته، ضمن ارائه اطلاعاتی در ارتباط با دلایل اهمیت این رویداد هنری، گفت: این جشنواره به شکل دوسالانه برگزار میشود و جالب است که رویداد مشابهی با آن در شهر آمستردام کشور هلند همزمان با این رویداد برگزار میشود که به چند دلیل اهمیت دارد: نخست اینکه در کشوری برگزار میشود که مهد تئاتر محسوب میشود و افرادی مانند گروتوفسکی را به جهان معرفی کرده است. همچنین هئیت داوران جشنواره ایتسلف یکی از ویژگیها این جشنواره به حساب میآید، چراکه 5 داور حرفهای از پنج کشور جهان مانند تایوان، لهستان، ایتالیا، اسپانیا و پرتغال را کنار یکدیگر جمع میکند تا درخصوص آثار قضاوت کنند. نحوه برگزاری حرفهای جشنواره از دیگر نکاتی است که میتواند مورد توجه قرار بگیرد چون مدیران زیادی از کشورهای مختلف برای تماشای آثار و آشنایی با گروهها به این رویداد دعوت میشوند و درنهایت هم جوایزی نقدی و غیرنقدی ارزندهای است که برای برگزیدگان درنظر میگیرد.
این کارگردان جوان با بیان اینکه اجرای نمایش تیم شنا در این جشنواره با استقبال مخاطبان مواجه شد، در همین ارتباط توضیح داد: استقبال تماشاگران به اندازهای بود که گروه ناچار شد سه مرتبه رورانس برود و به روی صحنه بازگردد و همه ایستاده بازیگران را تشویق میکردند. ابتدا این اتفاق برای ما امر عادی به نظر میرسید چون در ایران هم مردم گروههای نمایش را پایان اجرا به همین شکل تشویق میکنند. بعدا متوجه شدیم ایستاده دست زدن اینجا اصلا چیز معمولی نیست و مخاطبان هنگامی که بسیار شگفتزده شده باشند به این شکل تشویق میکنند.
وی همچنین در ارتباط با نتایج مراسم اختتامیه این جشنواره اظهار کرد: نمایش تیم شنا در مراسم اختتامیه موفق شد جایزه ویژه هیئت داوران را کسب کند که به نوعی مجوز حضور گروه "سوراخ تو دیوار" در جشنواره سال 2015 ورشو محسوب میشود، مجوزی که دوسال قبل گروهی از کشور اسپانیا موفق به دریافت آن شده بود.
رمضانی بر این نکته که برگزاری جشنواره واقعا شکل بینالمللی داشت تاکید کرد و گفت: هنگامی که نام بینالملی بر جشنوارهای گذاشته میشود باید در عمل و برنامهریزی هم شاهد چنین رویکردی باشیم نه اینکه تنها عنوان بینالمللی را یدک بکشد. در جشنواره ایتسلف 13 نمایش روی صحنه رفت که تنها یکی از آنها به کشور برگزارکننده یعنی لهستان تعلق داشت و 12 نمایش دیگر از کشورهایی مثل آلمان، روسیه، استونی، ایتالیا، اسپانیا و... بود. در چنین شرایطی است که شما معنای واقعی جشنوارهی بینالمللی را متوجه میشوید، برخلاف کشور خودمان که از 50 اثر راهیافته به جشنواره 49 نمایش متعلق به ایران و تنها یکی خارجی است.
کارگردان نمایش "اسکیس" سپس با اشاره به شیوه مرسوم برگزاری جشنوارهی تئاتر دانشگاهی در کشور توضیح داد: جدول اجرای آثار نمایشی جشنواره ایتسلف برای سال 2015 از همین الان مشخص شده و تنها یک جایی خالی در جدول بود که به گروه ما اختصاص داده شد. جشنواره دانشگاهی ما به راحتی میتواند از شیوه برنامهریزی و اجرای جشنواره الگوبرداری کند. درحال حاضر این سوال برای من مطرح میشود که اصلا چرا جشنواره دانشگاهی ما باید 12بخش داشته باشد؟ دلیل وجود این همه بخش جز بالا بردن آمار و نشان دادن به مدیران بالادستی چه چیز دیگری خواهد بود؟ هم این رویداد و هم جشنوارهای اسکنآپ که دوسال قبل در آن شرکت کردیم نیز تنها یک بخش دارد.
وی تصریح کرد: هنگامی که به هنرمندان جوان این کشورها بگویید چرا بخش تئاتر خیابانی در جشنواره وجود ندارد؟ به شما پاسخ میدهند بخش خیابانی برای ما معنا ندارد چون جشنواره تخصصی برای علاقهمند و گروههای نمایشی تئاتر خیابانی داریم. در حالی که ما بخشهای متنوعی را برای اجرای جشنوارهها درنظر میگیریم که موجب میشود تمرکز زیادی بر هیچیک از بخشها وجود نداشته باشد.
سرپرست گروه نمایشی "سوراخ تو دیورا" با اشاره به حضور گروه دانشجویانی با عنوان "کارگردانان جوان جهان" در جریان جشنواره ایتسلف، گفت: این گروه دور یکدیگر جمع میشوند و تمام جلسات نقد و بررسی جشنوارههای دانشجویی جهان را برگزار میکنند. ثابت بودن اعضای این گروه موجب میشود اشراف کاملی بر جریان تئاتر دانشگاهی کشورهای گوناگون داشته باشند و سمت و سوی گفتمان دانشجویان را هدایت کنند. با توجه به مواردی که گفته شد نمیدانم چرا جشنواره تئاتر دانشگاهی ایران که عنوان بینالمللی هم دارد و شناخته شده است چرا نباید با این گروه ارتباط برقرار کند.
رمضانی در پاسخ به این سوال که چه ویژگی در آثار هنرمندان جوان کشورهای خارجی بیشتر به چشم میآمد، عنوان کرد: گذشته از اینکه تئاتر دانشگاهی به دلیل شرایط سنی فعالان هرچه بیشتر به سوی مسائلی که یک جوان دانشجو با آن مواجه است پیش میرود؛ اهمیت بسیار زیادی برای دراماتورژی قائل است، این یکی از ویژگیهای مهمی است که وقتی به تماشای آثار مینشینید حضور بسیار پر رنگ آن را در کار احساس میکنید. ویژگی مهمی که امروزه در اکثر دانشکدههای تئاتر جهان به صورت رشتهای جدی وتخصصی تدریس میشود.
وی با ذکر مثالی در توضیح این گفته خود بیان کرد: به عنوان نمونه گروه دانشجویی کشور روسیه امسال با نمایش "مرغ دریایی" اثر آنتوان چخوف در جشنواره شرکت کرده بودند اما عینا متن چخوف را روی صحنه نیاوردند و کاری که انجام داده بودند بیان دغدغههای امروزی خود از طریق درآماتورژی در کار بود و همچنین فرم اجرا بیشتر به سوی فرمالیسم حرکت کرده بود. درآماتورژها نام کار را تغییر داده بودند و خلاء میان متن و کارگردان به سرعت توسط آنها پر میشد. اصولا گرمترین صحبتها در گروه میان درآماتورژها و کارگردان شکل میگیرد.
در پاسخ به این سوال که نوع حمایت کشورهای شرکت کننده از گروههای دانشجویی حاضر در جشنواره عنوان کرد: دانشگاهها برای حضور نمایندگان خود در این رویداد مهم حمایتهای بیشائبهای مادی و معنوی به عمل آوردند چون حضور یک گروه نمایش در جشنوارهای خارجی حتی اگر کشوری اروپایی هم باشد مستلزم صرف هزینه خواهد بود. به عنوان نمونه گروه تئاتر کشور استونی 15نفر همراه داشت که هنگام اجرا در سالن حضور داشتند تا برای اجرا به گروه کمک کنند، مدیر دانشگاه در تمام مراحل از تمیز کردن صحنه تا پخش بروشور به بچهها کمک میکرد و پس از پایان کار هم همین گروه پانزده نفره دکور نمایش را جمع کردند که این فقط نمونه کوچک و دم دستی حمایتهای دانشگاه محسوب میشود.
این هنرمند به تجربه خود برای درخواست کمک از مسئولان دانشگاه سوره نیز اشاره کرد و ادامه داد: هنگامی که دعوتنامه شرکت در جشنواره ایتسلف به دانشگاه ما رسید؛ با رئیس دانشگاه سوره صحبت کردم و به او درباره اهمیت این رویداد در سطح دانشگاههای اروپا و اعتباری که حضور گروه ما برای مجموعه به همراه خواهد داشت؛ توضیح دادم تا حمایتی از سوی مسئولان صورت بگیرد چون ناچار بودیم هزینههای سفر را خودمان تامین کنیم. ایشان هم قول حمایت داد که بعد از 10روز دوندگی دستور کتبی ریاست دانشگاه سوره به واحد مالی رسید و در کمال تعجب متوجه شدیم دستور پرداخت 300هزارتومان به گروه 8نفره ما برای سفر به کشور لهستان داده شده که بیشتر به یک شوخی شباهت داشت و تصمیم گرفتیم قبول نکنیم.
وی در ادامه به هزینه سفر گروه به لهستان اشاره کرد و گفت: نفری دو میلیون تومان بلیت سفر ما برای رسیدن به جشنواره بود که در مجموع 16میلیون تومان پرداخت کردیم اما هزینههای اقامت برعهده مسئولان برگزاری بود که پرداخت میشد. وقتی به محل برگزاری رسیدیم تمام دانشگاهها درحال معرفی برنامهها به هنرمندان و بیان فعالیتهایی بودند که برای تئاتر انجام میدهند تا دانشجویان را جذب کنند. جلسات زیادی هم در همین ارتباط برگزار میشد اما به دلیل رفتاری که با گروه ما شده بود میتوان گفت تنها تیمی بودیم که هیچ علاقهای به صحبت درباره دانشگاه خود نداشتیم.
کارگردان نمایش "اسکیس" ضمن انتقاد از شیوه مدیریت دانشگاه سوره طی چندسال اخیر به وداع اساتید بزرگ تئاتر همچون فرهاد مهندسپور و محمد چرمشیر با این دانشگاه اشاره کرد و اظهار داشت: باید ببنیم چه اتفاقی افتاده که افراد صبوری مانند فرهاد مهندسپور دیگر تمایلی به حضور در این مجموعه ندارند، یا محمد چرمشیر بعد از 30سال تدریس و معلمی ترجیح میدهد این کار را رها کند و دیگر خبری از افرادی مانند اصغر دشتی سر کلاسهای درس نیست.
وی افزود: اگر تصور کنیم که افرادی میتوانند از نظر علمی جای اساتیدی مثل محمد چرمشیر و فرهاد مهندسپور را برای دانشجویان بگیرند کاملا در اشتباه هستیم و چنین فکری اصولا شوخی است. من همچنان با دانشجویان در ارتباط هستم و گروههای مختلف را میشناسم. متاسفانه جایی که باید محل رشد و شکفتن بچهها باشد امروز به فضایی خموده و مرده تبدیل شده است. بچهها تا چه زمانی میتوانند به مدیران گروهها نامه بنویسند و نسبت به شیوه مدیریت غیرکارشناسی اعتراض کنند. من میدانم عده زیادی از دانشجویان که کم هم نیستند از شرایط ناراضی و منتظر تغییر فضای دانشگاه باتوجه به تغییرات کلان کشور هستند که امیدوارم همین اتفاق هم بیفتد.
رمضانی در پاسخ به این سوال که فضای دانشگاه در ترمهای پایانی نسبت به سالهای ابتدایی ورود او به دانشگاه چه تفاوتی داشت، عنوان کرد: ۵ سال قبل با فضایی به شدت فعال و پرشور مواجه بودم که گروههای نمایشی زیادی در حال خلق اثر بودند و همین عامل انگیزه زیادی در من به وجود میآورد و دانشجو را ناگزیر به خلق اثر نمایشی میکرد. آن دوران هنرمندانی مانند محمد یعقوبی به همراه محمد چرمشیر، فرهاد مهندسپور، قطبالدین صادقی و فرهاد ناظرزاده کرمانی در سوره تدریس میکردند که میتوان گفت گروهی طلایی از اساتید را تشکیل میداد. همواره گفتم یکی از بزرگترین شانسهای زندگی من مواجه شدن و شاگردی محمد چرمشیر بود که اتفاق بزرگی در زندگیام محسوب میشود. اما هرچه رو به جلو آمدم تمام این افراد از دانشگاه رفتند و سرانجام نوبت به محمد چرمشیر و فرهاد مهندسپور رسید که در برابر ناملایمات صبوری زیادی به خرج میدادند و آنها نیز ترجیح دادند سرکلاسها حضور پیدا نکنند.
وی تصریح کرد: این دو هنرمند بسیار با یکدیگر هماهنگ بودند و با توجه به اینکه محمد چرمشیر نمایشنامه نویسی و فرهاد مهندسپور کارگردانی درس میداد. این دو معلم بچهها را به یکدیگر ارتباط میدادند و ما به دلیل همین رویکرد شاهد اتفاقهای خوبی بودیم.
این کارگردان جوان با تاکید بر مشکلات سالهای اخیر در مدیریت دانشگاه اظهار کرد: هرچه گذشت مراتب کاغذ بازی انقدر زیاد شد که دستیار کارگردان برای گرفتن پلاتوی تمرین ناچار بود یک هفته تمام دوندگی کند و همین مسئله موجب شد رابطه صمیمی میان دانشجویان و مدیران گروهها طی ۵ سال گذشته به رابطهای تخاصمی و دشمنی تبدیل شود. در نهایت کار به جایی رسید که بچهها هر روز بیشتر اعتراض میکردند و گروه هم سعی میکرد با بستن پلاتو مخالفت خود را نسبت به اعتراضها نشان دهد.
وی در پایان عنوان کرد: تمام این اتفاقات در شرایطی رخ داد که سوره ۳،4 سال متمادی جایزه بخش نمایشنامه نویسی اکبر رادی را دریافت میکرد یا در بخش نمایشهای رادیویی به خاطر حضور فردی همچون ایوب آقاخانی همواره موفقیتهایی کسب میشد. اما امروز شرایط به گونهای شده که همبستگی میان دانشجویان دیگر در حیاط دانشگاه هم وجود ندارد و به دلیل عدم مدیریت صحیح، میان دانشجویان نیز گروه بندیهایی شکل گرفته است. درحال حاضر فکر مدیران گروه دانشگاه سوره بیش از اینکه معطوف به تولید تئاتر باشد، به حضور و غیاب بچهها سر کلاسها توجه دارد تا اینکه شرایطی ترتیب دهد تا دانشجویان در یک ارتباط صمیمانه دست به خلق اثر بزنند که من امیدوارم با تغییر مدیریتهای کلان در کشور و به طبع آن در دانشگاه این مسائل برطرف شود و شرایطی را شاهد باشیم که به جای فشار آوردن به بچهها برای دادن پلاتو کلید را با کمال میل در اختیار آنها بگذارند تا جریان خلق اثر شکل بگیرد.