نگرانیهای محمد چرمشیر در جمع دانشجویان؛
عدهای متوجه نیستند تئاتر علم است
به دلیل ضعف زبان نتوانستهایم جایگاه خود را در تئاتر جهان پیدا کنیم و حتی تلاشی هم برای این کار انجام ندادهایم و فکر میکنیم ساموئل بکت همچنان نویسنده معاصر محسوب میشود.
ایلنا: محمد چرمشیر روز گذشته(18 خرداد) در مراسم اعلام اسامی برگزیدگان جشنواره نمایشنامهخوانی «شنبههای مولوی» در میان دانشجویان حاضر شد و ضمن اعلام اینکه پس از ۲۰سال دیگر در هیچ دانشگاهی تدریس نمیکند، دغدغههای خود درباره نمایشنامهنویسی را با جوانان درمیان گذاشت.
به گزارش خبرنگار ایلنا، چرمشیر که به عنوان سخنران در این مراسم شرکت کرده بود پیش از آغاز صحبتهای خود برای دانشجویان به دو نکته اشاره کرد و گفت: هنگامی که قرار شد برای صحبت با شما اینجا بیایم ابتدا با خود فکر کردم به تالار مولوی میروم یعنی محلی که بنیانهای تئاتر روشنفکری ما برای سالها در این محل شکل گرفته است که امیدوارم با حضور آقای اسدی و مساعدتهای مدیران این روند همچنان ادامه پیدا کند البته از آن مهمتر باز بودن دربها برای حضور شما دانشجویان در این محل است.
وی با اشاره به نکته دوم ادامه داد: من نمایشنامهنویس هستم و هیچ کار دیگری بلد نیستم. امروز بعد از سی و چند سال همچنان هم نمیدانم نمایشنامهنویس خوبی هستم یا خیر.
چرمشیر با تاکید براینکه من هیچگاه تئاتر را جایگاه رقابت خوب و بد بودن ندیدم، اظهار کرد: من نمایشنامهنویسی را جایگاهی دیدم که به واسطه آن میتوانم بر اندیشه ملی و یا اندیشه جهانی تاثیر بگذارم اما اینکه چقدر در این زمینه حداقل در سرزمین خود توانایی داشتم را نمیدانم.
وی افزود: من از این ساعت دیگر معلم هیچ دانشگاهی نیستم و به همین خاطر لحظات غمانگیزی را سپری میکنم که همین الان و اینجا هم من را تحت تاثیر قرار میدهد. از ۱۸ سالگی معلمی کردم و نزدیک ۲۰ سال معلم دانشگاه بودم بسیاری از دوستانم جوانانی بودند که امروز دیگر مویی سفید کردند.
این نویسنده با اشاره به اینکه روزهای بدی را در تئاتر سپری میکنیم؛ گفت: اینکه بگوییم مدیران و کجسلیقگی آنها موجب شده است نتوانیم آثار خوبی ارائه کنیم و یا اینکه امکانات مهیا نیست دیگر حرفهای کهنهای هستند. من با اینها کاری ندارم چون چیزهایی نیست که بتوانیم با صحبت کردن آنها را حل کنیم و شاید مدیران هم نیاز به کمی زمان دارند تا خود را با خواستهای هنرمندان و جوانان تطبیق دهند چون روزی این اتفاق قطعا باید بیفتد، جوانان رشد میکنند و خواستههای آنها به نسبت گذشته تغییر کرده است و چارهای جز تن دادن به خواست آنها وجود ندارد.
وی تصریح کرد: روی صحبت من با خودمان است و طرح این سوال که با همه این شرایط چه باید بکنیم؟ امشب در بیانیه جوانان حلقه تئاتر دانشگاهی هم به بخشی از مواردی که علاقه دارم بیان کنم اشاره شده بود و نکته بسیار مهم این است که ما با بیتوجهی درحال جفا کردن به خود هستیم.
چرمشیر با تاکید براینکه نمایشنامهنویسی یک علم است و تنها با استعداد ذاتی سر و کار ندارد، عنوان کرد: ما وارد جرگه علمی شدهایم و قطعا باید به لوازم این جرگه و فضایی که در آن به سر میبریم مسلح باشیم. خیلی گلایه آمیز میگویم اگر الان به صحبتهای میان دو دندانپزشک گوش کنید خواهید دید بخش مهمی از صحبتهای آنها را ادبیات و اصطلاحات تخصصی پزشکی شکل میدهد درحالی که ما در میان نمایشنامهنویسان جوان چنین چیزی را شاهد نیستیم، ما وقتی امروز در رابطه با تئاتر صحبت میکنیم فراموش میکنیم درباره یک علم سخن میگوییم.
وی ضمن عنوان این مطلب که تاریخ این مملکت گواه است در دوران معاصر بیتوجهیهای زیادی به علم صورت گرفت و به همین خاطر اتفاق علمی بزرگی در کشور نیفتاده است اظهار داشت: ما گاهی فراموش میکنیم تمام افرادی که نام و آوازهای به دست آوردند حاصل زحمات و کوششهای آنها بود که موجب شد به جایگاهی دست پیدا کنند اما امروز شرایط به گونهای شده است که ما گمان میکنیم به صرف داشتن استعدادی ذاتی به جهانی بالاتر متصل هستیم پس نیازی به کسب علم نداریم و گمان میکنیم صحنههای تئاتر مملکت با قدمهای ما زائیده میشود و اگر روزی برویم تئاتر تمام خواهد شد.
نویسنده نمایش نامه رقص با مادیانها گفت: در هر جشنوارهای بالغ بر ۹۰۰ نمایشنامه به دبیرخانهها میرسد در اختتامیه شنبههای مولوی هم اعلام شد که ۱۵۰ اثر به دبیرخانه رسیده که از میان آنها ۳۲ نمایشنامه امکان حضور در مرحله نهایی را پیدا کرد باقی این افراد کجا هستند؟ یعنی نویسندگانی که متن آنها به مرحله نهایی راه پیدا نکرد اینها چه میکنند؟
وی افزود: از صحبتها درباره احمال کاریهای مدیران و برخوردهای سلیقهای داوران به بگذریم تا کجا میشود گفت متن من تنها به دلیل برخوردهایی از این دست کنار گذاشته شده است؟ ما باید توجه داشته باشیم که سرانه مطالعه در کشور صفر است به خصوص این آمار در میان دانشجویان هم بسیار پایین است و ما خریدار اخبار و اطلاعات حرفه خود نیستیم.
این هنرمند اضافه کرد: در عمدهترین شرایط به دلیل زبان نتوانستهایم جایگاه خود را در تئاتر جهان پیدا کنیم و حتی تلاشی هم برای این کار انجام ندادهایم. تلاشی برای رابطه با دنیا انجام ندادهایم و فکر میکنیم نویسنده معاصر همچنان ساموئل بکت است.
وی ادامه داد: اما کشورهای دیگر تجربیاتی به عرصه تئاتر آوردهاند که ما با آن بیگانه هستیم و از کهکشان دور افتادیم، جهان راه خود را میرود و ما تلاش نمیکنیم به آنها برسیم و تا بلکه با مطالعه آثار آنها بتوانیم جایگاه خود را پیدا کنیم.
این نویسنده با بیان خاطراتی از دوران تدریس در دانشگاه با اشاره به اینکه مدت ۲۰سال در دانشگاه سوره همراه دانشجویان بوده تا همین صحبتها را با آنها درمیان بگذارد، گفت: ما متاسفانه تاریخ تئاتر خود را نمیدانیم و برای بزرگان خود احترام و ارزش قائل نیستیم. تنها کار ما شده نشستن گروهی در محوطه تئاترشهر و حایت دانشگاه و دیگران را رد کردن که این شیوه درستی نیست. با توهم استعداد نمیتوانیم پیش برویم، قصد نصیحت ندارم، من دیگر معلم نیستم اما همچنان دغدغه شما را دارم.
چرمشیر در پایان اظهار کرد: استاد سمندریان روزی به من میگفت، چرم! (او من را همیشه به این عنوان صدا میکرد) روزی میرسد که در این مملکت وقتی به اداره قندو شکر هم بروید میبینید فردی آنها حضور دارد که قبلا دورهای از دورههای تئاتری را سپری کرده باشد. امروز بعد از سالها که خودم در آستانه ۵۵سالگی به سر میبرم متوجه این گفته استاد سمندریان شدم. این قطار درحال حرکت است چه سوار باشید، چه پیاده؛ نگران روزی هستم که همه ما به صورت دست جمعی از قطار پیاده شده باشیم و خودمان هم ندانیم.