یادداشت حسن باستانی كارگردان نمایش
نمایشی با دغدغههای تئاتر ملی
منتظر ماندیم تا سالنی به ما بدهند. بعد از روزهای بسیار انتظار و نامه نگاریها و گپ و گفتها و رفت و آمدها، بالاخره مرکزهنرهای نمایشی اعلام کرد ما از کار حمایت میکنیم، اما... پیدا کردن سالن اجرا با خود شما!
ایلنا: در پی تعیین ماه آبان و آذر برای اجرای نمایش"بیسرزمینتر از باد" در تماشاخانه ایرانشهر؛ حسن باستانی(نویسنده، طراح و کارگردان) یادداشتی در اختیار ایلنا گذاشته است كه در ادامه میخوانید.
به گزارش خبرنگار ایلنا، در متن دلنوشته این هنرمند آمده است: نمایش "بیسرزمین تر از باد" نمایشی است دربارهی تاریخ و فرهنگ ایران، که خود نیز سرگذشی دارد گفتنی.
شاید باورش برای بسیاری سخت باشد که بگویم از سال 1383 که نگارش متن این نمایش را به پایان بردم، بارها تلاش کردم تا آن را به اجرا برسانم، ولی هر بار به دلایلی که هرگز برای ما روشن نشد (البته حدسهایی قریب به یقین زدیم)، این نمایش شانس رسیدن به اجرا را نیافت و در چند دوره جمع شدن گروه طی سالها و تمرین بر روی نمایشنامه، به سرانجام نرسیده و بینتیجه مانده بود.
راستش دیگر داشتم ناامید میشدم ولی دریغم میآمد از همهی آن وقت و عمر سالیان که گذاشته بودم بر سر این کار از تحقیق و پژوهش بر روی تاریخ و گفتهها و نا گفتهها و افسانهها... تا نمایشی مبتی بر فرهنگ، تاریخ، و مردم این سرزمین بنویسم و اجرا کنم. هر بار که تلاش میکردم تا یک بار دیگر این نمایش را کار کنم، بچههای گروه میگفتند؛
"باز هم بیسرزمین تر از باد؟!... خسته نشدی؟..."
به آنها نگفتم خسته شدم. ولی خسته شده بودم... خسته و فرسوده شده بودم بس که به در بسته خورده بودیم!... بس که دلمان برای تئاتر ملی تپیده بود و همه شعار حمایت از نمایش ایرانی و تئاتر ملی را داده بودند و فقط شعار داده بودند!...
ولی به بچههای گروه میگفتم؛ یک تلاش دیگر... دلم روشن است...
و بچهها با خوشدلی میگفتند؛ ما هم پای این کار هستیم... ارزشش را دارد.
بالاخره با تحمل مرارتهای بسیار و پشت سر گذاشتن موانع بیشمار (از آن دست که پیاش بر تن هر گروهی از اهالی تئاتر خورده است!)، موفق به اجرای آن در سی و یکمین جشنوارهی بینالمللی تئاتر فجر شدیم، و البته این هم به سادگی میسر نشد و مصیبتها کشیدیم بر سر آن که بماند تا به وقتش همه را باز گو کنم.
حالا اقبال آن را داشتیم که کارمان را به اجرای عمومی برسانیم. منتظر ماندیم تا سالنی به ما بدهند. بعد از روزهای بسیار انتظار و نامه نگاریها و گپ و گفتها و رفت و آمدها، بالاخره مرکزهنرهای نمایشی اعلام کرد ما از کار حمایت میکنیم، اما... پیدا کردن سالن اجرا با خود شما!!!!!!!!!
این شد که به تماشاخانهی ایرانشهر مراجعه کردم و درخواستی برای گرفتن نوبت اجرا در آن مجموعه را دادم. در گفتگویی که با آقای حریری، معاونت هنری تماشاخانه ایرانشهر داشتم، و از کم و کیف نمایش و داستان آن و شیوهی متفاوت اجرایی که برایشان گفتم، استقبال کردند و قرار شد که پس از بررسی و اعلام نظر دکتر سرسنگی، مدیر عامل خانهی هنرمندان، و در صورت موافقت ایشان، نمایش ما در جدول اجراهای 18 ماه آیندهی آن مجموعه قرار بگیرد. خوشبختانه بخت با ما یار بود و آقای دکتر سرسنگی هم که خودشان دغدغهی تئاترملی و نمایشهایی با هویت فرهنگ ایرانی را داشتند، نظر موافق شان را با اجرای این نمایش اعلام کردند و بدین ترتیب پس از سالها انتظار و تلاش، حالا قرار است نمایش "بیسرزمینتر از باد" را در ماههای آبان و آذر در تماشاخانهی ایرانشهر به روی صحنه ببریم.
دریغم میآید از آقای دکتر سرسنگی و آقای حریری، که فرصتی را برای اجرای این نمایش در تماشاخانهی ایرانشهر فراهم کردند، و همینطور به خاطر دلبستگیشان به تئاتر ملی و نمایشهای ایرانی و حمایتشان از این نوع آثار، تشکر نکنم. سپاس میگزارم و آرزو میکنم که ایکاش در این سرزمین سالخورده و پرچمدار فرهنگ و هنر و تمدن، آن اندازه سالن تئاتر میداشتیم که گروههای تئاتری، ماهها و سالها سرگردان و سردرگم برای پیدا کردن مکانی برای اجرای آثارشان، به انتظار فرصت اجرا ننشینند و گذر عمر ببینند!
به هر روی داستان نمایش "بیسرزمینتر از باد" کند و کاویست در آن بخش از تاریخ که اعراب به ایران حمله میکنند. فرستادگان عرب، پیشنهاد تسلیم شدن و پذیرش اسلام را به یزدگرد میدهند. پادشاه ایران نمیپذیرد. جنگ سختی در میگیرد. ایرانیان شکست خورده، پادشاهی ساسانی فرو پاشیده و دخت یزدگرد (بانو) و سردارش (گیوِ رستم)، به دست اعراب اسیر میشوند. نمایش چهل سال بعد را روایت میکند و برخورد گیو با مسلمابن عقیل را و سپس واقعه کربلا و شهادیت امام حسین (ع) و جان فشانی گیو رستم و گریز بانو به سوی ایران...
این نمایش حاصل تلاش گروه خوبم، محمد ساربان، فاطمه سرلک، محسن زرآبادی پور، حسین بختیاری، محسن علیمحمدی، حسن دوشا، ملیحه زمانی، فرنوش فرجندی، مینا مینایی، مهسا شعبانزاده، نینا ضرابی، شهرام خانپور، است.
حسن باستانی
نویسنده، طراح و کارگردان نمایش