ایلنا گزارش می دهد؛
تکریم سالمندان در سایه تقابل سنت و مدرنیته
تکریم سالمندان یکی از فرهنگهای دینی و ملی کشور است که از سالهای دور در کشور مرسوم بوده است ولی اکنون در سایه رشد تکنولوژی و صنعت در حال دگرگونی است که این رفتار مقبول و مناسب نیست.
ایلنا: در فرهنگ ملی و دینی ایران تاکیدی زیادی بر تکریم سالمندان شده است و این اصل در بسیاری از فرهنگ به ویژه کشورهای شرقی آمده است.
سالمند در خانواده یک رکن مهم محسوب میشود و میتواند کانون خانواده را گرم نگه دارد؛ اعضای خانواده نیز میتوانند از تجارب سالمندان در اداره خانواده بهرهمند شوند و خانواده از سردرگمی نجات یابد.
سن سالمندی در کشورها متاثر از سطح نشاط اجتماعی و امید به زندگی همان کشور است که هر چقدر این دو سطح بالاتر باشند، سالمندان جامعه از وضعیت بهتری برخوردار خواهند بود.
در کشور تمهیدات ویژهای برای سالمندان در نظر گرفته شده است تا این قشر ضمن توانمندی بتوانند برای جامعه نیز مفید واقع شوند و هدف اصلی سازمانها این است که سالمندان در کنار خانواده خود باشند و نه در خانهسالمندان.
چندی پیش همایون هاشمی رییس سازمان بهزیستی کشور در گفتوگویی با خبرنگاران تاکید کرده بودند که خوشبختانه سالمندان کشورمان به علت توجه مردم به جایگاه سالمندان از شرایط خوبی برخوردار هستند و بیش از ۷۰ درصد سالمندان کشور در کنار خانوادهایشان زندگی میکنند و در حالی که بسیاری از کشورها به فکر گسترش خانه سالمندان هستند، سازمان بهزیستی با توسعه
مراکز روزانه سالمندان و کاهش مراکز شبانه سالمندان، در نظر دارد که علاوه بر توانمندسازی سالمندان، آنان را در کانون خانوادههایشان نگه دارد.
نقش تکنولوژی در روابط اعضای خانواده
اصغر مهاجری به عنوان یک آسیبشناس در گفتوگو با ایلنا به اهمیت سالمندان در کانون خانواده اشاره میکند و معتقد است که، تخصصیتر شدن مهارتها موجب شده است تا کانون خانوادهها ماهیت گذشته خود را از دست بدهد.
او ادامه میدهد در گذشته خانواده مرجع اصلی رفع نیازهای اعضای خانواده بود و میتوان گفت که تمامی مشکلات فرد از جمله مسکن و اشتغال در کانون خانواده حل میشد و زوجهای جوان در کنار خانوادههای خود زندگی میکردند؛ علاوه بر رفع مشکلات اقتصادی از آنان در زمینههای معنوی زندگی نیز حمایت میشد.
این آسیبشناس، خانوادههای امروزی را محلی برای استراحت و رفع مسائل سطحی روزمره میداند و ادامه میدهد: متاسفانه خانوادهها امروز به یک محل استراحت تبدیل شدهاند و پاسخگوی بسیاری از نیازهای خانواده نیستند و اگر به این روند ادامه بدهیم به تدریج نقش خانواده کمرنگتر میشود و آسیبهای زیادی را به دنبال خود میآورد.
تکنولوژی روز به روز دچار تغییرات گستردهای میشود و زندگی بشری را تحت تاثیر خود قرار داده است، بسیاری از رفتارها و عادتها با آمدن امکانات و ماشینآلات جدید از بین رفته است و روابط بین انسانها زیر سایه روابط ماشینی مغفول مانده است و خانواده به عنوان یک نهاد اجتماعی از این قانون مستثنا نیست.
تقابل خانه سالمندان با مهدکودکها
نباید اجازه دهیم که تکنولوژی عقاید و رفتارهای درست ما را مورد تهاجم و دست خوش تغییرات خودش قرار بدهد، چرا که ما نتیجه این تبعیت را در سایر کشورهای دنیا دیدهایم؛ بسیاری از کشورها ارزشهای دیرینه خود را در کنار تمام پیشرفتها و فناوریها حفظ کردهاند و همین امر موجب شده است تا مردم در برخورد با رشد تکنولوژی درگیر معضلات و آسیبها نشوند.
تکریم سالمندان یکی از فرهنگهای دینی و ملی کشور است که از سالهای دور در کشور مرسوم بوده است ولی اکنون در سایه رشد تکنولوژی و صنعت در حال دگرگونی است که این رفتار مقبول و مناسب نیست.
در حال حاضر با توجه به رشد امکانات درمانی در کشور بسیاری از خانوادهها به دلیل رعایت اصول بهداشتی و درمانی افراد سالخوردهٔ خانواده را به خانه سالمندان میبرند در حالی که این رفتار میتواند ضربهٔ عاطفی بزرگی را به سالمند وارد کند.
همین امر در فرستادن کودکان به مراکز آموزشی نیز صدق میکند و والدین جهت رشد علمی فرزند و نگهداری کودکان، آنان را به مهدکودک میفرستند در حالی که این امر هم میتواند مفید و هم میتواند نامناسب باشد.
چه کودکانی والدین خود را به خانه سالمندان میفرستند
مجید ابهری جامعهشناس نیز در گفتوگویی با ایلنا، ضمن انتقاد تند از فرستادن والدین سالخورده به خانه سالمندان یا دور کردن فرزندان از کانون خانواده، گفت: زمانی که یک کودک را به بهانه دور بودن از خانه و یا رهایی از شیطنت او به مهدکودک میفرستیم ناخودآگاه سطح عاطفی کودک را خدشه دار کردهایم.
در گام اول کودک کمتر در فضای خانواده میماند و کمتر با اعضای خانواده رابطه برقرار میکند و در گام دوم این رفتار را برای خود توجیه میکند و در قبال دیگر اعضای خانواده این رفتار را انجام میدهد.
در یک بررسی و تحقیقی که انجام شده است، محققان به این نتیجه رسیدهاند که از بین کسانی که والدین خود را به خانه سالمندان میفرستند افرادی که در دوران کودکی به مهدکودک رفتهاند بیشترین تعداد را به خود اختصاص دادهاند و بیش از ۶۰ درصد آنان والدین خود را به خانه سالمندان فرستادهاند.
او معتقد است که ارائه خدمات درمانی بهانه خوبی شده است تا برخی از افراد بدون رعایت اصول اخلاقی، والدین خود را به مراکز درمانی بفرستند در حالی که میتوان از این افراد سالخورده نیز در کانون خانواده مراقبت کرد.
فرستادن کودک به مهد کار بدی نیست ولی باید به او توضیح دهیم که این رفت و آمدها در مسیر کسب دانش است و هیچگاه او را از کانون خانواده دور نگه نداریم.
درگیر کردن فرزند با مسائل خانواده و مشورت گرفتن از آنان حتی به صورت صوری میتواند حس تعلق به خانواده و اعضای خانواده را در دل کودک قوی کند و همچنین کودکان را در قبال مشکلات خانواده مسئولیتپذیر و پاسخگو تربیت کردهایم.
ایران در مقایسه با کشورهای منطقه از نظر تکریم سالمندان در جایگاه خوبی قرار دارد و خوشبختانه ظرفیتهای خوبی برای پیشرفت وضعیت سالمندان در کشور به وجود آمده است ولی سوال اصلی اینجا مطرح میشود که باید از کجا راه را آغاز کرد؟
سنت درست است یا مدرنیته؟
اصغر مهاجری در این زمینه اعتقاد دارد که نوعی تعارض و دوگانگی در کشور شکل گرفته است به طوری که بسیاری از افراد در تبعیت از تکنولوژی و فناوری، سنن و فرهنگ خود را فراموش کردهاند و معتقد هستند که فرهنگ و رسوم عمر مشخصی دارند و باید مطابق با علوم روز زندگی خود را ادامه داد.
در مقابل این دیدگاه، نظر دیگری نیز وجود دارد که افراد تابع این نظریه ضمن تاکید محض بر فرهنگ معتقد هستند که تکنولوژی منجر به بروز مشکلات در زندگی بشری میشود و در قبال صنعت و ماشین عکسالعمل تندی دارند.
مهاجری ضمن رد هر دو نظریه میگوید: این دو نظریه افراط و تفریط محض در حل مشکلات هستند و ما موظف هستیم که میانهروی را در حل مشکل در پیش بگیریم.
او راه حل اصلی را تطابق دادن فرهنگ و تکنولوژی دانسته و میگوید: تا زمانی که به تعادل بین این دو امر دست پیدا نکنیم نمیتوانیم سایر مشکلات اجتماعی مربوط به این زمینه را حل کنیم. تکریم سالمند و توجه به فرزندان در کانون خانواده وابسته به همین جریان است.