یک آسیبشناس اجتماعی درگفتوگو با ایلنا:
زندگی مشترک دختران و پسران مجرد؛ فروپاشی نظام ارزشی خانواده است
اولین دلیل افزایش سن و دور شدن جوانان از ازدواج، بالا بودن سطح توقع و باورهای غلط خانوادههاست./ بیش از ۹۰ درصد خانوادهها از زندگی مشترک فرزندانشان مطلع هستند./باید با ارایه تسهیلات مناسب، جوانان را به ازدواج تشویق کنیم.
ایلنا: یک کارشناس آسیبشناسی در رابطه با آسیبهای ناشی از زندگی مشترک جوانان گفت: زندگی مشترک دختران و پسران مجرد آن هم زیر یک سقف که در کشورهای غربی و توسعه یافته به مراتب بیشتر است، افزایش و ازدیاد فروپاشی نظام خانواده را در کشور به دنبال دارد و حتی در برخی از کشورها فروپاشی نظام ارزشی کشور را نیز به دنبال داشته است.
مصطفی فروتن در گفتوگو باخبرنگار ایلنا در رابطه با افزایش زندگی مشترک دختران و پسران مجرد و همچنین عدم استقبال جوانان از ازدواج گفت: این معضل که امروزه به شکل یک آسیب اجتماعی نمایان شده است، هیچ ارتباطی با میزان درآمد افراد و تحصیلات افراد ندارد چرا که این نوع زندگی مشترک در هرجایی میتواند وجود داشته باشد.
این آسیبشناس ادامه داد: نباید میزان تحصیلات را در این زمینه عامل اصلی دانست چرا که معمولا این افراد از جوانانی هستند که اغلب دارای مدارج تحصیلی بالایی هستند.
عوامل گسترش زندگی مشترک جوانان و دوری از ازدواج
وی بخشی ازعوامل گرایش دختران و پسران جوان مجرد به زندگی مشترک را مربوط به زیرساختهای خانواده دانست و گفت: اولین دلیل افزایش سن و دور شدن جوانان از ازدواج، بالا بودن سطح توقع و باورهای غلط خانوادههاست که به عنوان مثال معتقد هستند که دختر در سن ۱۸ سالگی و پسر پس از گذراندن دوره سربازی باید ازدواج کند.
فروتن ادامه داد: علاوه بر باورهای غلط، خانوادهها در رابطه با سن ازدواج فرزندان بسیاری از خانوادهها توقعهای بیجایی نسبت به میزان درآمد و وضع اقتصادی جوانان دارند و در این زمینه بر جوانان فشارهای زیادی را تحمیل میکنند که البته در سالهای اخیر فشار خانوادهها در این زمینه کاهش پیدا کرده است ولی کافی نیست.
این آسیبشناس دیگر نکتهٔ فراموش شده خانوادهها را برخورد غیر اصولی با دوره بلوغ فرزندان عنوان کرد و گفت: خانوادهها در برابر بلوغ فرزندان خود رفتار علمی و اصولی از خود نشان نمیدهند و نمیتوانند به فرزندان خود آموزشهای لازم را تعلیم دهند.
وی تاکید کرد: زمانی که خانوادهها نتوانند آموزشهای لازم دوره بلوغ را به فرزندان خود یاد دهند، فرزندان یا دوره بلوغ خود را بدون آگاهی و با رفتارهای نادرست طی میکنند و یا از گروه همسالان خود و وسایل ارتباط جمعی اطلاعات و آموزشهای ناکافی و نادرست فرا میگیرند.
این رفتارشناس بحث شکاف بین نسلها را یکی از معضلها و یکی از بسترهای تشدید آسیبها دانست و گفت: در سال گذشته ۴ درصد جمعیت کشور را افراد سالمند بالای ۶۰ سال تشکیل میداد و ۳۵ در صد جمعیت را افراد بین ۲۴ تا ۳۵ ساله تشکیل داده بود که این قشر، بخش گستردهای از والدین کشور را تشکیل میدهد.
این آسیبشناس ادامه داد: متاسفانه وقتی که والدین با فرزندان خود فاصله رفتاری و موقعیت اجتماعی متفاوت داشته باشند، رابطه متقابل مناسبی بین فرزندان و والدین شکل نمیگیرد و حرف یک دیگر را نمیفهمند.
وی ضمن اشاره به تاثیرپذیری جوانان و نوجوانان از اطرفیان خود، اظهار کرد: وقتی والدین ترجیح میدهند که دلیل بروز مشکلات اجتماعی را پیدا نکنند و به اصطلاح فقط صورت مساله را پاک کنند، کودکان، نوجوانان و جوانان با نگاه به اطرافیان خود، تنها سختیهای زندگی مشترک زناشویی را دیده و از مزایای آن غافلند، یک دید منفی نسبت به ازدواج پیدا میکنند.
فروتن ادامه داد: فرزندان وقتی مشکلات را میبینند، چون آموزشها و مهارتهای لازم زندگی را یاد نگرفتهاند زندگی مشترک زناشویی را یک زندگی سرشار از مشکل و سختی متصور میشوند.
نقش مراکز آموزشی در ازدواج و زندگی جوانان
این آسیبشناس به جای خالی آموزش ومهارتهای لازم زندگی در کتابهای درسی و مراکز آموزشی اشاره کرد و افزود: در مراکز آموزشی همچون مدارس، هنرستانها و دانشگاهها، کودکان و فرزندان بسیاری از علوم را یاد میگیرند ولی خبری از آموزش مهارتهای زندگی به میزان کافی و نحوه مناسب تدریس نیست.
این رفتارشناس ادامه داد: آموزش مهارتهای زندگی باید از دوران کودکی به فرزندان تعلیم داده شود تا این آموزشها در جوانان نهادینه شود.
فروتن توجه بیجای برخی از خانوادهها به فرزندان را یکی از معضلات موجود در خانوادهها دانست و گفت: والدین صرف نظر از وضعیت اقتصادی، توقعهای بیجای کودکان و فرزندان خود را بدون هیچ منطقی برآورده میکنند. خرید موبایل در دوره دبستان، خرید لبتاپ در دوره راهنمایی و ماشین در دوره دبیرستان برای فرزندان نمونههایی از توجههای بیجا خانوادهها به فرزندان است.
این آسیبشناس مشکلات فرهنگی و اجتماعی را یکی از بزرگترین بسترهای آسیبهای اجتماعی دانست و افزود: رشد زندگی صنعتی و افزایش مهاجرت در شهرها موجب افزایش زندگی مشترک بین جوانان شده است به گونهای که پس از مهاجرت افراد به همراه و یا همسفر نیاز دارند لذا این امر عاملی در افزایش زندگی مشترک جوانان است.
وی ادامه داد: بر روی در و دیوار شهر آگهیهای همخانه آقا و خانم مشاهده میشود که حتی این آگهیهای در بین دانشجویان و مجتمعهای تجاری به صورت یک تجارت محسوب میشود.
فروتن جابهجایی ارزشها را یک معضل بزرگ برشمرد و خاطرنشان کرد: متاسفانه آموزشهای غیرمستیم ضد ارزشها از طریق رسانههای داخلی و خارجی داد میشود،که این آموزشها در رسانههای داخلی به مراتب کمتردیده میشود و بیش از ۹۸ درصد آموزشهای ضد ارزشها از طریق ماهواره، صورت میگیرد.
این آسیبشناس ادامه داد: برنامههای ضد ارزشی که از ماهوارهها پخش میشود فروپاشی خانوادهها و ریختن قبح ناهنجاریها و جرایم را به دنبال دارد.
این رفتارشناس، مشکلات اقتصادی را یکی از عوامل مهم در افزایش زندگی مشترک بین جوانان دانست و گفت: افراد زیادی هستند که به خاطر ضعف توان مالی، همخانه اختیار میکنند تا از پس مخارج زندگی برآیند وزمانی که این افراد همخانه میشوند دیگر به دنبال ازدواج نیستند چراکه نمیتوانند مخارج عروسی، ازدواج و زندگی مشترک را فراهم کنند و از آنجایی که به دنبال یک همراه نیز در زندگی هستند به زندگی مشترک اکتفا میکنند.
فروتن به برخوردهای نامناسب با جوانان در سطح جامعه اشاره کرد و گفت: چرا زمانی که میتوانیم با ایجاد یک فرهنگ مناسب و رایج در کشور با یک ضد ارزش برخورد کرد با برخورد فیزیکی آن را تشدید میکنیم.
وی ادامه داد: زمانی که رابطه دختران و پسران را بدون هیچ برنامه بلند مدت مناسب تنها از خیابانها محو کنیم بیشک این روابطه به خانهها کشیده میشود و بسیاری از آسیبها به خانهها وارد میشود.
این آسیبشناس تاکید کرد: عدم حمایت مالی و روانی از مطلقهها نیز یکی از عوامل و بسترهای مهم افزایش زندگی مشترک جوانان میشود، چراکه فقط در ظاهر رفتار مناسبی با این قشر آسیب پذیر داریم و در باطن نگاه خوبی به این افراد نداریم لذا جوانان وقتی که این نگاه منفی را به مطلقهها میبینند تصمیم میگیرند تا ازدواج نکنند که زمانی زندگی آنان به طلاق منتهی نشود.
فروتن تحصیلات با هدف مدرکگرایی را یک معضل بزرگ دانست و اظهار کرد: یادگیری علم، معرفت را به دنبال دارد و زمانی که یک جوان به کیفیت تحصیلات خود اهمیت میدهد یک شناخت خوبی از محیط اطراف خود پیدا میکند و در رفتار خود کمتر دچار اشتباه میشود.
این رفتارشناس ادامه داد: زمانی که یک فرد تنها با هدف دریافت مدرک و مدارج علمی به تحصیل خود ادامه میدهد بدون شناخت از محیط خود و با اعتماد به نفس کاذب نسبت به مدرک دریافت کردهاش ضمن داشتن باورهای اشتباه، دچار اشتباهات بزرگی در زندگی خود میشود.
این آسیبشناس در رابطه با رضایت نسبی جوانان در زندگی و آینده، تصریح کرد: بسیاری از جوانان به اشتغال و تحصیلات خود اکتفا میکنند و حاضر نیست خود را درگیر توقعها و تعهدهای زندگی مشترک کنند و به یک زندگی مشترک بدون قید و بند و تعهد قناعت میکنند.
آسیبهای ناشی از زندگی مشترک و دوری جوانان از ازدواج
فروتن در رابطه با آسیبهای ناشی از عدم ازدواج و زندگی مشترک جوانان گفت: این معضل، مشکلات فراوانی را به دنبال دارد که شامل خود پسر و دختر، خانوادههایشان و از همه بیشتر فرزندان این زندگی مشترک میشود.
وی ادامه داد: زندگی مشترک بین جوانان که در کشورهای غربی و توسعه یافته به مراتب بیشتر است که همین افزایش و ازدیاد فروپاشی نظام خانواده را در کشور به دنبال داشته است و حتی در برخی از کشورها فروپاشی نظام ارزشی کشور را نیز به دنبال داشته است.
این آسیبشناس بر اهمیت خانواده در کاهش آسیبهای اجتماعی ناشی از تاکید کرد و گفت: وقتی به خانواده توجه کنیم و بها بدهیم، کودکان نیز در این کانونهای اصلی اجتماعی باقی میمانند و کمتر به سمت گروههای همسالان نامتعارف گرایش پیدا میکنند.
فروتن در رابطه با فرزندان زندگی مشترک جوانان، اشاره کرد و گفت: فرزندان این زندگیهای مشترک بیشک وجود دارند که بودن شناسنامه به زندگی خود ادامه میدهند و زندگی بیقید و تعهد را از همان بدو تولد یه صورت نهادینه یاد میگیرند.
وی ادامه داد: زمانی که یک کودک زندگی را بودن تعهد ادامه میدهد و والدین بیتعهد خود را الگوی خود قرار میدهد بدون هدف دست به ناهنجاریها میزند و با احتمال زیادی مرتکب جرایم اخلاقی و اجتماعی میشود.
این رفتارشناس حاصل گسترش زندگی مشترک دختران و پسران جوان مجرد را فروپاشی هنجارهاو ارزشهای اجتماعی دانست و افزود: وقتی که این نوع زندگی در جامعه گسترش پیدا کند، بیهدفی و بیتعهدی در کشور گسترش پیدا میکند و درنهایت ناهنجاریها در کشور غالب میشود و ارزشهای اجتماعی را ریشهکن میکند.
این آسیبشناس تاکید کرد: عوارض ناشی از زندگی مشترک دختران و پسران بسیاری از گروههای جامعه را مشمول میشود ولی بیش از همه به فرزندان این زندگیهای مشترک آسیب میرساند.
فروتن زندگی مشترک جوانان را به یک ویروس تشبیه کرد و افزود: باید اصناف فروش واحدهای مسکونی در واگذاری واحد به ضمن رعایت قانون سختگیریهای لازم را در نظر بگیرند.
راهکارهای کاهش زندگی مشترک جوانان و ترغیب آنان به ازدواج
وی اعطای تسهیلات و بسترهای مناسب ازدواج را یک راهکار مناسب در تشویق جوانان به امر ازدواج دانست و گفت: زندگی مشترک در پی دوری جوانان از ازدواج پدید میآید لذا باید با ارایه تسهیلات مناسب، جوانان را به ازدواج تشویق کنیم.
این آسیبشناس ادامه داد: متاسفانه در بسیاری از سازمانهای دولتی و غیر دولتی شرایط استخدام و حقوق افراد مجرد به مراتب بهتر از افراد متاهل است که باید در این زمینه یک سیاسیتگذاری جامع صورت بگیرد.
این رفتارشناس ضمن تاکید به بازبینی اصول و بحثهای ازدواج، طلاق و مهریه، خاطرنشان کرد: باید ازدواج را در بین اذهان عمومی یک امر مطلوب و موثر در کاهش مشکلات و معضلات معرفی شود.
وی گسترش برنامههای آموزشی طلاق و ازدواج در جامعه را یک امر حیاتی برشمرد و اضافه کرد: متاسفانه در حال حاضر جمعیت قالب کشور، طلاق را آخر راه میدانند و متصور هستند که فرد مطلقه نمیتواند خوشبختی را تجربه کند در حالی که طلاق پایان راه نیست و افراد مطلقه میتوانند با یک تغییر رفتار مناسب در زندگی موفق بشوند.
فروتن در رابطه با راهکارهای بلند مدت کاهش زندگی مشترک، اظهار کرد: فرزندپروری، آموزش مهارتهای زندگی به فرزندان و والدین و ایجاد یک حساب ازدواج برای کودکان همچون محاسبه یارانه افراد یکی از موثرترین راهکارهای بلند مدت در این زمینه به شمار میآید.
این آسیبشناس توجه مراکز آموزشی، آموزش و پرورش و دانشگاهها به آموزش ارزشهای اجتماعی را یک امر مهم دانست و گفت: علاوه بر مراکز آموزشی، باید هدف اصلی ازدواج در جامعه معقول سازی شود.
وی دیگر عامل کاهش زندگی مشترک جوانان را بومیسازی و کاهش مهاجرت عنوان کرد و ادامه داد: زمانی که افراد در مناطق بومی خود به زندگی خود ادمه دهند علاوه بر عدم نیازمندی به همراه در زمان مهاجرت و زندگی جدید باعث دور نشدن افراد از فرهنگهای بومی و کانون خانواده میشود.
فروتن ادامه داد: برای بومیسازی و کاهش مهاجرت در کشور ما نیازمند ساسیتگذاریهای جامع هستیم تا بتوانیم زیرساختهای مناسب در این زمینه مهیا شود که متاسفانه در چند سال اخیر مهاجرت شدت بیشتری پیدا کرده است.
این رفتارشناس در رابطه با برخورد خانوادهها با جوانانی که به زندگی مشترک مجردی با جنس مخالف روی آوردهاند خاطرنشان کرد: متاسفانه خانوادهها در این زمینه برخورد غیراصولی میکنند که نتوانسته است جوانان را به کانون خانواده بازگردانند.
بیش از ۹۰ درصد خانوادهها از زندگی مشترک فرزندانشان مطلع هستند
وی تاکید کرد: بیش از ۹۰ درصد خانوادهها از زندگی مشترک فرزندانشان مطلع هستند و با این اتفاق کنارآمدهاند و علت برخورد غیراصولی خانوادهها با فرزندان بدون شک عدم آگاهی و ناتوانی در آموزشهای مهارتهای زندگی است و تا زمانی که زیرساخت راهکارها در کشور فراهم نشود نمیتوانیم با حرف زدن به نتیجههای مطلوب دست پیدا کنیم.