گزارش ایلنا از تکیه های به جا مانده از عهد قاجار در تهران؛
حسینیه های تاریخی، یادگاری از عشق عاشورایی تهرانیان قدیم
حسینه که در ابتدای امر یک تکیه مجهز و بزرگ محسوب میشد در نهایت با تخریب قسمتهای مختلف تنها بخش کوچکی از تکیه آن باقی مانده است/معماری تکیه سادات اخوی مانند خانههای بزرگ ایرانی طراحی شده است.
ایلنا: حسینیههای سادات رضوی، رضا قلی خان، اردبیلیها، کربلاییها و خوندرگاه بازماندهایی از ۵۰ حسینیه دوره قاجار هستند که با گذشت زمان دستخوش تغییراتی شده اند که با توجه به قدمتشان در فهرست آثار میراث فرهنگی قرار نگرفتهاند و به فعالیتهای خودشان با همان سنتها و آداب گذشته ادامه میدهند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، بسیاری از تکیههای قدیمی تهران قدمت از دوران قاجار دارند، ولی متاسفانه بسیاری از آنها به علت عدم ثبت در فهرست آثار میراث فرهنگی و توجه نکردن مردم، در وضعیت خوبی قرار ندارند تا جایی که بسیاری از آنها یا تخریب شدهاند و یا تمام ویژگیهای منحصر به فرد خود را از دست داده و بسیار کوچک شدند.
حسینیه رضا قلی خان
از جمله این تکیههای، حسینیه رضا قلی خان است. این حسینه که در ابتدای امر یک تکیه مجهز و بزرگ محسوب میشد و دارای بخشهای مختلفی همچون سقاخانه، آب انبار و فضای بزرگ شیستان بود پس از احداث خیابانها و کوچههای جدید این بنا به صورت قابل توجهی تغییر شکل پیدا کرد و در نهایت با تخریب قسمتهای مختلف تنها بخش کوچکی از تکیه آن باقی مانده است.
این حسینیه در محله عودلاجان و در نزدیکی تکیه سادات رضوی تاسیس شده که در آن زمان مدیریت جداگانهای داشت و به علت کوچک شدن و تخریب قسمتهای مختلف اکنون تحت مدیریت تکیه سادات رضوی اداره میشود.
با وجود تخریب قسمتهای مختلف، خوشبختانه در سالهای اخیر این بنا مورد بازسازی قرار گرفت و این حسینیه گنجایش برگزاری مراسمهای عزاداری را دارد.
تکیه سادات اخوی میراثدار آداب عزاداری تهران قدیم
تکیه سادات اخوی در کنار حسینیه رضا قلی خان قرار دارد، این تکیه در مقایسه با حسینیه رضا قلی خان به مراتب در شرایط بهتری قرار دارد چرا که در میان خانهها قرار گرفته و کمتر دچار تغییرات شده است.
این تکیه نیز مانند حسینیه رضا قلی خان در دوره قاجار شکل گرفته است و از معدود تکیههایی است که همچنان مثل گذشته و با همان آداب دوره قاجار اداره میشود.
معماری این تکیه مانند خانههای بزرگ ایرانی طراحی شده است به گونهای که دو ورودی دارد و دور تا دور حیاط این بنا اتاقهایی تعبیه شده است که در زمان مراسم عزاداری زنان در حیاط مستقر میشوند و مردان در ایوانها و اتاقهای اطراف حیاط به عزاداری میپردازند.
از نکات جالب توجه در سبک عزاداری این تکیه قرار گرفتن منبر در حیاط و در میان زنان و هم چنین نوع مداحی و مرثیه سرایی مداحان است که در قالب اشعار کهن به مرثیه و عزاداری میپردازند.
حیاط این بنا با پارچهٔ زیبایی پوشیده شده است که بنا بر گفتههای جامعهشناس همراه پارچهٔ قبلی که عمر ۱۵۰ ساله داشته به علت فرسودگی به تازگی عوض شده است.
در رابطه با این تکیه خرافات و شایعات بسیاری گفته شده است که با در خواست بانی این تکیه به این مباحث نمیپردازیم تا خاطری رنجیده نشود.
این تکیه علاوه بر ایام محرم در ایام فاطمیه نیز فعال است ولی با توجه به گفتههای خود اهالی محله، اوج فعالیت این تکیه در ایام محرم است.
از آنجایی که در گذشته امکانات لازم فراهم نبود لذا مردم و به ویژه زنان مجبور بودند برای اطمینان بیشتر در رفت و آمد صبحها به مراسم عزاداری بروند و اعتقاد داشتند که علاوه بر توجه به امنیت نباید تا دیر وقت به عزاداری پرداخت و از نماز صبح غافل شد چرا که نماز بر عزاداری اولویت دارد.
تکیه سادات اخوی نیز به تقلید از آداب گذشته مراسم عزاداری خود را از ساعت ۷ صبح تا نماز ظهر ادامه میدهد و در خلل برنامههای عزاداری از عزاداران با چای در استکانهای قجری و نانهای قندی و گاهی هم با قهوه قجری پذیرایی میکنند، گویی که در عهد ناصر الدین شاه به تکیه رفتهای!
روشن کارشناس و جامعهشناس در رابطه با چگونگی زنده ماندن این تکیه معتقد است که تنها اقدامات خودجوش مردمی سبب شده است تا این بنا همچنان فعال باشد و به کار خودش با همان شرایط گذشته ادامه دهد چرا که بسیاری از مکانهای عزاداری قدیمی تهران به راحتی در اثر سهل انگارهای دولت و مردم از بین رفتهاند.
نصرالله حدادی، تهرانشناس در رابطه با روابط مردم ایران و عراق میگوید: از دیر باز ارتباط خوبی بین این دو کشور برقرار بوده است ولی در یک دوره بنا به دلایلی مناقشههایی بین دو کشور به وجود آمد و به دنبال این اختلافات صدام حسین خواستار اخراج ایرانیان ساکن در عراق شد و کسانی که حتی چند نسل در عراق بودند را از عراق اخراج کرد.
این در حالی بود که در زمان پهلوی اول و اجرای قانون کشف حجاب بسیاری از مراجع تقلید از ایران به عراق مهاجرت کرده بودند و این امر موجب شده بود که حضور ایرانیان در عراق پر رنگتر از هر زمان دیگری بشود.
پس از گذشت این زمان عراقیان ساکن و مقیم تهران که به دنبال اجرای مراسم سنتی و عزاداریهای حسینی خود در ایران بودند دست به تاسیس یک حسینیه در نزدیک محل کار خود یعنی بازار در سال ۱۳۴۲ زدند که از آن سال سیر تکمیلی و بازسازی این حسینیه ادامه داشته است تا امروز که بنای این حسینیه به مرحله نهایی رسیده است.
این حسینیه در ایام محرم و بر پایه آداب و رسوم عراقی به عزاداری میپردازد و در این ایام حضور پرشور شیعیان عرب در این حسینیه مثال زدنی است.
تاسیس این حسینیه سرانجام تصمیم اخراج ایرانیان از عراق توسط صدام بود که میتوان گفت این تصمیم نتواست به هدف تهایی خود برسد و مغلوب ارتباطهای مردمی دو کشور شد.
نصر الله حدادی در ارتباط با نحوه مراسم طشت گذاری معتقد است که این مراسم اشاره به اتفاق روز دوم محرم دارد که امام حسین و یارانش در لحظه اولین برخورد با سپاهیان دشمن در کربلا به مهربانی به آنان آب میدهند که همین امر موجب میشود که حر و یارانش در روز عاشورا، سپاهیان امام (ع) را یاری کنند.
در طول مراسم طشت گذاری بزرگان قوم طشت را به سمت محراب میبرند و در ضمن اجرای مرثیه خوانی و عزاداری آب را از درون کوزههایی به نیات آب فرات در طشتهایی میریزند و در پایان مراسم آب را به نشان تبرک بین عزاداران تقسیم میکنند.
حسینه درخونگاه
حسنیه درخونگاه همان حسینیه معروفی است که داستانهای بسیاری را به گوش مردم و اهالی تهران سپرده است، این حسینیه در گذشتههای دور همواره با دسته و هیات چال میدان درگیریهای بسیاری داشت به طوری که در ایام محرم در پی این درگیریها چندین نفرکشته میشدند.
در نهایت جهت خون بس و صلح بین این دو حسینیه، رضا خان تصمیم گرفت تا نخل هیات چال میدان را به صورت گرو به هیات درخونگاه بده تا این درگیریها به پایان برسد.
بقعه هفت دختر که یکی از مکانهای ارزشی و مقدس محله عودلاخان محسوب میشود، این مکان محل تدفین دخترانی است که در نبردهای ملی به ظاهر مردانه درآمده بودند و پس از مرگشان سپاهیان به دختر بودن آنان پی بردند و به یادگار از اقدام ایثارگرانه آنها این بقعه را برای آنان ساختند.