ایلنا گزارش می دهد؛
اشتغال کارگران ایرانی معطل اخراج افغانهاست؟
««دولت به جای رفع علتهای اصلی بیکاری و اتخاذ راهکار صحیح، این معضل را به گردن کارگران افغان میاندازد. با این کار، مسئولیت رفع بیکاری از شانههای دولت برداشته میشود و کارگران ایرانی و افغان مقابل هم قرار میگیرند.»»
اشتغال کارگران «افغان» مساله جدیدی نیست، شاید همانقدر که از کار و بیکاری ایرانیها گفته شده، اشتغال کارگران «خارجی» هم بحثبرانگیز بوده است. هراز چندی صدور بخشنامههای جدید درباره اشتغال «اتباع بیگانه» و «خارجیها» صدرنشین اخبار میشود، با این حال همه میدانند منظور از «خارجیها» همان افغان هاست، هرچند که هم زیستی سی ساله ایرانی و افغان شاید «خارجی» بودنشان را کمرنگتر کرده باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، دولت برای اخراج کارگران افغان از بازار کار عزم کرده و در این راه بخش اعظم جامعه کارگری ایران نیز دولت را همراهی میکنند. استدلالهای مخالفان حول و حوش «بیگانه بودن» و «اقامت غیر مجاز» کارگران افغان میچرخد؛ «افغانها جای ایرانیها را گرفتهاند و بازار کار را برای آنها کساد کردهاند». از نگاه مخالفان، ایران هیچ مسئولیتی در قبال اشتغال افغانها ندارد و اولویت برای کار در کشور با ایرانیها است.
بخشی از کارگران ایرانی اما مخالفت جدی با کار افغانها ندارند. این عده برخلاف حامیان اخراج افغانها معتقدند معضل بیکاری معلول مستقیم مهاجرت پناهجویان افغان به ایران نیست و با اخراج آنها هم حل نخواهد شد. به عقیده این بخش از جامعه کارگری، با حذف کارگران افغان قطعا تعداد بیشتری از ایرانیها مشغول به کار میشوند اما جمعیت بیکاران ایرانی بسیار بیشتر از افغانهای مشغول به کار است. از طرف دیگر تا زمانی که قیمت نیروی کار در بازار ثابت نشود و نظارتی بر شرایط کار کارگران نباشد، به محض حذف افغانها، ایرانیها هم مانند آنها ناچار به شکستن قیمت کارشان برای برنده
شدن در فضای رقابتی خواهند شد.
روی دیگر داستان را باید از زبان کارگران افغان شنید. محرومیتهایی که نداشتن مدرک شناسایی برای آنها ایجاد کرده، محرومیت کودکان از تحصیل در مدارس و دانشگاهها و عصبانیت همیشگی بخشی از جامعه کارگری ایران از کارگران افغان تنها قسمتی از مشکلات افغانها در ایران است.
نگاه دست دومی به پناهجویان افغان از ممنوعیت ورود آنها به پارکها و خرید خانه در برخی محلات و محرومیت از پیوند اعضا گذشته، حالا آنها از جانب دولت یازدهم مسئول بیکاری ایرانیان هستند و کارفرمایانی آنها را به کار گیرند لایق عقوبتی سخت خواهند بود.
افغانها را به کار نگیرید
در هفتههای اخیر خبر «ممنوعیت استخدام کارگران خارجی در دستگاههای دولتی» منتشر شده است. معاون اول رئیسجمهور در بخشنامهای کلیه وزارتخانهها، سازمانها، موسسات و شرکتهای دولتی و استانداریها را از به کارگیری نیروی کار خارجی منع کرد. طبق این ابلاغیه بکارگیری نیروی کار خارجی «درصورت ضرورت» و تنها از نیروی کار دارای کارت کار موقت ممکن خواهد بود. «اسحاق جهانگیری» هدف از صدور این ممنوعیت را «صیانت از نیروی کار داخلی و افزایش میزان اشتغال و به منظور کمک به حل معضل بیکاری و فراهم کردن شرایط ضروری
برای ساماندهی اتباع بیگانه» عنوان کرده است.
با صدور این بخشنامه همه دستگاههای اجرایی دولتی و عمومی غیر دولتی و نیز شرکتها و پیمانکاران مرتبط با آنها ملزم میشوند که تنها نیروی کار ایرانی را به کار بگیرند و «از بهکارگیری کارگران غیر مجاز تحت هر شرایطی پرهیز کنند.»
بخشنامه معاون اول رئیس جمهور نشان میدهد دولت در تلاش است معضل بیکاری را به گردن کارگران افغان بیاندازد. اما سوال اینجاست که با فرض غیرقانونی بودن کار پناهندگان غیرمجاز،آیا مسئولیت بیکاری ۲و نیم میلیون نفر ایرانی که طبق اعلام وزیر کار، عمدتا از قشر تحصیل کرده هستند، تماما با کارگران افغان است؟
بیکاری ما تقصیر توست
اما این اولین بار نیست که «کارگران خارجی» علت بیکاری ایرانیها معرفی میشوند. اکثر گپ و گفتها با کارگران ایرانی علی الخصوص در بخش مشاغل ساختمانی به شکایت از کارگران افغان ختم میشود. عدهای از کارگران ایرانی همواره از اشتغال کارگران افغان گله میکنند و معتقدند بیکاری کارگران ساختمانی ایرانی ناشی از «کار ارزان» افغان هاست.
از طرف دیگر کارگران شهرداری هم دل خوشی از افغانها ندارند. یک کارگر ایرانی بخش فضای سبز شهرداری تهران میگوید: «افغانها ارزانترند و با اندک حقوقی راضی میشوند. پیمانکارها آنها را به ایرانیها ترجیح میدهند چون بیمه هم ندارند و دردسرشان کمتر است.»
«علیرضا حیدری»، کارشناس مسائل کارگری در این باره به ایلنا میگوید: «ایران مسئولیتی در قبال اشتغال و تامین هزینههای پناهندگان خارجی ندارد.»
با این حال حیدری از روی دیگر ماجرا هم میگوید: «کارفرماها کارگران افغان بدون پروانه کار را به کارگران دیگر ترجیح میدهند. چون تعهدی در قبال آنها ندارند. دستمزد کمتری پرداخت میکنند و بیمه هم نمیشوند. کارفرماها حتی در قبال جان این کارگران هم تعهدی ندارند.»
کارگران ایرانی هم مثل افغانها ارزان میشوند
حرف کارگران ایرانی را هم باید شنید، یک فعال مستقل حقوق صنفی کارگران نقاش ساختمانی میگوید: «کارگران مهاجر افغان همه جا هستند. از داربست ساختمانها تا نگهبانی ادارات دولتی و غیردولتی و باغبانی فضاهای سبز، کارگران افغان مشغول به کارند.»
«حسین امیدی» ادامه میدهد: «با حذف کارگران افغان، شغل آنها به کارگران ایرانی میرسد. اما در حقیقت دردی از مشکل بیکاری دوا نمیکند. چون تعداد کارگران بیکار ایرانی بسیار بیشتر از کارگران افغان مشغول به کار است.»
این کارگر ساختمانی در پاسخ به اینکه «آیا حذف کارگران افغان وضعیت اشتغال کارگران ایرانی در بخش ساختمانی را بهبود میبخشد؟» اینطور میگوید: «مشکل اصلی کارگران ساختمانی رکود بازار مسکن است. سرمایه گذاری و سودآوری بازار مسکن کاهش پیدا کرده و در نتیجه ساختمان سازی کمتر از قبل شده است. از طرف دیگر با تعطیل شدن هر واحد تولیدی و یا صنعتی، کارگران بیکار شده به سمت کار ساختمانی کشیده میشوند. در کنار تمام این مشکلات، کارگران افغان هم هستند که با پائینترین نرخ حاضر به کار میشوند. حذف کارگران افغان شاید بخشی از بیکاری کارگران ساختمانی را کاهش دهد اما دیگر
علتها به قوت خود باقی میمانند.»
امیدی به مشکل تازه کارگران ساختمانی هم اشاره میکند: «بازار کار ساختمانی آنقدر کساد شده که کارگران ایرانی هم مثل کارگران افغان حاضر به کار با پائینترین دستمزد میشوند. در این شرایط اگر کارگران افغان هم حذف شوند، کارگران ایرانی ارزان جای آنها را در بازار کار خواهند گرفت.»
این نقاش ساختمانی علت این مساله را نداشتن تشکل و یا اتحادیه در کارگران ساختمانی میداند: «کارگران ساختمانی تشکل کارگری و یا اتحادیهای برای تعیین دستمزد مشخص ندارند. همین امر باعثشده کارفرماها تا جای ممکن دستمزدها را پائین بیاورند. در این میان کارگری موفق به اشتغال میشود که حاضر به کار در بدترین شرایط باشد. درحال حاضر افغانها حاضر به دریافت کمترین مزد شدهاند، اما بعد از حذف کارگران مهاجر، ایرانیها جای آنها را خواهند گرفت.»
معضل بیکاری با حذف کارگر افغان حل نمیشود
«سهراب قنبری»، دبیر خانه کارگر غرب تهران و حقوقدان هم ظاهرا دل خوشی از کارگران «غیرمجاز» ندارد: «حضور پناهندگان بدون مجوز در کشور غیرقانونی است و این افراد حق کار در ایران را ندارند.»
اما قنبری در پاسخ به اینکه «آیا حذف کارگران افغان از بازار کار تاثیری در کاهش بیکاری خواهد داشت؟» میگوید: «بیکاری در ایران در درجه اول معلول سومدیریت است. صنعت و تولید در ایران به خاطر مدیریت نادرست منابع مالی و انسانی فلج شده است. تحریمها نیز از سوی دیگر فعالیت واحدهای صنعتی و تولیدی را به رکود کشانده، مجموع تمام این عوامل بیکاری گسترده را رقم زده است. در چنین شرایطی حذف کارگران افغان از بازار کار هیچ تاثیری در کاهش بیکاری نخواهد داشت.»
در سنگ سنگ بناها نشان دست من است
«هاله صفرزاده»، فعال کارگری اینطور پاسخ میدهد: «کار هیچ کارگری به بازار کار آسیب نمیرساند. کارفرماهای خصوصی و دستگاههای دولتی کارگران افغان را به کار میگیرند و از این طریق هزینههای خود را به حداقل میرسانند.»
صفرزاده ادامه میدهد: «ایران در واقع هیچ خدماتی به پناهجویان افغان ارائه نمیدهد. کودکان افغان از تحصیل و درنتیجه اشتغال قانونی محروم هستند. کار در مشاغل سخت با پائینترین دستمزد تنها راه افغانها برای تامین معاش است که با شرایط موجود، آن هم را به زودی از دست خواهند داد.»
این فعال کارگری به فشارهای ایران بر افغانها برای خروج از کشور اشاره دارد و میگوید: «ایران تاکنون جمعیت وسیعی از افغانها را یا با طرحهای تشویقی و یا به وسیله دیپورت از کشور خارج کرده است. اما افغانها باز از راه قاچاق به ایران بازگشتهاند. علت این است که در افغانستان هم کاری برای آنها نیست.»
این فعال کارگری در پاسخ به این سوال که «چرا اقدامات ایران برای بازگرداندن پناهجویان افغان به کشورشان موفقیت آمیز نبوده؟» میگوید: «افغانها بازمیگردند چون علی رغم بیکاری در افغانستان، ایران به نیروی کار ارزان آنها نیاز دارد. ایران از نیروی کار ارزان افغانها به بهانه غیرقانونی بودن حضورشان در کشور نهایت استفاده را برده است. کارگر افغان کار در سختترین شرایط در ایران به بیکاری و گرسنگی در افغانستان ترجیح میدهد.»
او ادامه میدهد: «تنها اشخاصی که از چرخه معیوب اخراج و بازگشت افغانها سود میبرند، دلالهای قاچاق انسان هستند.»
به گفته صفرزاده ابلاغ بخشنامههایی برای حذف کارگران افغان تنها یک علت دارد: «دولت به جای رفع علتهای اصلی بیکاری و اتخاذ راهکار صحیح، این معضل را به گردن کارگران افغان میاندازد. با این کار، مسئولیت رفع بیکاری از شانههای دولت برداشته میشود و کارگران ایرانی و افغان مقابل هم قرار میگیرند.»
صفرزاده هشدار میدهد: «بیکاری با تولید فرصتهای شغلی حل میشود، نه با بیکار کردن افغانها.»
اشتغال، حق هر انسان
«محمود شریف»، حقوقدان ماجرای اشتغال پناهجویان را اینطور توصیف میکند: «در اعلامیه جهانی حقوق بشر به حق پناهندگی اشاره شده و دولتها موظفند به اشخاص پناهجو پناه دهند. در مصوبات سامان جهانی کار، ILO نیز دولتها موظف شدهاند درخصوص اشتغال، بین هیچ کدام از اتباع کشورشان تبعیضی قائل نشوند.»
شریف ادامه میدهد: «از طرف دیگر ایران در سال ۱۳۵۴ به معاهده الحاقی اعلامیه حقوق بشر، «میثاق حقوق اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی» پیوسته است. طبق این معاهده ایران متعهد شده اصل «منع تبعیض» را رعایت کند. به موجب این میثاق ایران در قبال اشتغال و تامین معاش پناهجویان مسئول است. هرچند این مسئولیت در درجه اول در قبال اتباع ایرانی صادق است.»
داستان بیپایان ایرانی و افغان
مخالفت با اشتغال افغانها در ایران ماجرای تازهای نیست اما هنوز هم نتیجه مشخصی نداشته. همانقدر که عزم مخالفان اشتغال کارگران افغان جدی است اعتراض حامیان افغانها به اخراج آنها هم پابرجاست.
حالا باید منتظر ماند و دید بخشنامه اخراج کارگران هزارتوی بیکاری در ایران را حل میکند یا پیش بینی کارگران ایرانی درست از آب در میآید و ایرانیها هم مانند کارگران افغان حاضر به کار با بدترین شرایط خواهند شد.
گزارش از زهرا خندان