ایلنا با استناد به تصاویر بررسی میکند /
آتشنشانها یا آتشنشانی؛ مقصر کشته شدن دو کارگر کدام است؟
چکیده: چه موضوعی قرار است در این واقعه پنهان بماند که سخنگوی سازمان آتشنشانی به وضوح خلاف واقع میگوید؟ او نگران قضاوت عمومی راجع به آتشنشانهاست؟ / با گذشت دو روز از این حادثه نه تنها شهردار تهران یا آتشنشانی تهران از شرم نبود امکانات برای نجات این دو جان شریف استعفا ندادهاند، بلکه حتی مدیران پایین دستیشان هم از مردم عذرخواهی نکردهاند.
فردای حادثه آتشسوزی یک کارگاه تولید پوشاک در خیابان جمهوری تهران که روز ۲۹ دیماه رخ داد و به کشته شدن دو کارگر زن انجامید، سخنگوی آتشنشانی تهران مصاحبهای را انجام داده است که حاوی نکات قابل تأمل و روشنگری است.
ایلنا در روز حادثه، به نقل از شاهدان عینیگزارشداده بود که دقایقی پس از وقوع حادثه در ساعت ۱۱ و ۳۰ دقیقه، یک ایستگاه آتشنشانی در محل مستقر شده بود و پس از استقرار آنان، یکی از زنان کارگر از پنجره طبقه پنجم این ساختمان خارج شده و منتظر باز شدن نردبامهای آتشنشانی بود اما بنا به آنچه شاهدان عینی «نقص فنی جکهای دستگاه بالابر» و طبعا باز نشدن نردبامها ذکر کردهاند، این کارگر با سقوط به زمین جانباخته است.
دقایقی پس از انتشار این خبر در ساعت ۱۲و ۵۱ دقیقه، آقای جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی تهران با خبرنگار ایلنا تماس گرفت و با لحنی گلایهآمیز درخواست کرد تا این خبر به گونهای تغییر کند که مسئله «نقص فنی دستگاه بالابر» مطرح نشود. استدلال سخنگوی سازمان آتش نشانی برای طرح چنین درخواستی این بود که وقتی ایشان به عنوان منبع رسمی در دسترس خبرنگاران ما قرار دارند، چرا از اطلاعات تایید نشده شاهدان عینی برای تنظیم خبر استفاده شده است. به آقای ملکی توضیح داده شد که مشاهدات مردم دارای ارزش خبری هستند و این رسانه قادر به اجابت درخواست ایشان نیست.
سخنگوی سازمان آتشنشانی همچنین درگفتگوییکه در روز حادثه با ایلنا انجام داد، در واکنش به سئوالی پیرامون نقص فنی دستگاه بالابر، ضمن اعلام بررسی این احتمال، متذکر شد که «به طور معمول نوع کارکرد چهار جک دستگاه بالابر به گونهای است که بالا رفتن دستگاه دو یا سه دقیقه زمان میبرد.»
جلال ملکی، سخنگوی آتشنشانی تهران فردای حادثه، در روز دوشنبه(۳۰ دیماه) گفتگویی با خبرگزاریمهرانجام داده و گفته است که «دو زنی که خود را از پنجره آویزان کرده بودند، بیتوجه به هشدارها و تذکر آتشنشانان قصد پرتاب خود به پایین را داشتند.» او در تشریح اقدام آتشنشانان در این لحظه، گفته است که «در همان لحظه یکی از نردبامهای هیدرولیکی در پایین ساختمان مستقر و جک نردبام زده شد اما به دلیل اشکالات فنی در قطعات کامپیوتری متاسفانه پلههای نردبام باز نشد.» ملکی گفته است که «جایگزین کردن نردبام دیگر حدود ۲ دقیقه زمان نیاز داشت که
در همین حین یکی از زنها خود را به پایین پرتاب کرد. آتش نشانان بلافاصله نردبام را باز کرده اما نفر دوم نیز خود را به پایین انداخت.»
حال با در نظر داشتن سخنان سخنگوی آتشنشانی، بهفیلمحادثهای که برای یکی از زنان رخ داد نگاهی میاندازیم و با جداسازی و علامتگذاری تصاویر به روایت واقعه میپردازیم.
تعادل زن چگونه بر هم خورد
در تصویر شماره یک، ساختمانی را میبینیم که نمای بیرونیاش را ورقههای فلزی شکل دادهاند. این ورقههای فلزی به صورت عمودی و افقی در نمای ساختمان قرار گرفتهاند. زنی را مشاهده میکنیم که از پنجره این ساختمان در حال سوختن، بیرون آمده و میان دو پنجره و در محل تلاقی ورقههای عمودی و افقی خود را نگاه داشته است، به این ترتیب که انگشتان دستانش را دور ورقه عمودی قلاب کرده و ورقه افقی را تکیهگاه نیمی از عرض کف پاهایش قرار داده است. قطعا برای این نحوه استقرار نمیتوان از فعل «آویزان شدن» استفاده کرد. لغتنامه دهخدا «آویزان» را «آونگ» معنا کرده است، با استناد به این معنا، اگر دو یا یکی از دستان این زن لبه پنجره یا ورقه افقی را گرفته بودند و پاهایش تماسی با ورقه عمودی نمیداشتند، او در حالت آویزان و معلق قرار میگرفت، اما در تصویر اول به وضوح این زن در حالت تعادل نسبی قرار دارد. پرسش نخست این است که چه عاملی باعثبر هم خوردن تعادل این زن شده است؟
نقش آب فشار قوی در بر هم خوردن تعادل
آتشنشانان برای مهار آتش از آب فشار قوی استفاده کردهاند. به دلیل نقص فنی دستگاه بالابر، آب از سطح خیابان به طبقه پنجم شلیک میشده و با وجود انبوه دودی که تمام فضا را پوشانده بوده، طبیعتا هدایت آب سخت میشده است. در لحظهای که تصویر شماره دو ثبت شده، اصابت آب به بدن زن به وضوح پیداست. دامن مانتوی زن نیز به دلیل ضربه آب و جریان هوای تندی که آب فشار قوی ایجاد میکرده، از بدنش جدا شده است. در تصویر شماره دو لباس این زن کاملا آغشته به آب و طبیعتا سنگین شده است. در تصویر شماره سه مشاهده میکنیم که در هنگام سقوط زن، ورقهٔ فلزی که تکیهگاه پای راست او بوده، شکسته شده
است. احتمالا عامل اصلی سقوط شکسته شدن ورقه بوده، اما در هنگام جدا شدن این ورقه، هنوز دو دست و پای چپ او تکیهگاه داشتهاند. بنابراین نقش عامل اصابت آب پرفشار که خاصیت لغزندگی نیز دارد در جدا شدن یک پا و دو دست این کارگر جوان و از دست دادن تعادل و سقوط او خاصه در موقعیت پر تنش و نامتمرکزش، غیر قابل انکار است.
با این حال. سخنگوی آتشنشانی گفته است که این دو زن قصد «پرتاب» خود را داشتهاند و به تذکرات مأموران برای «نپریدن» توجهی نکردهاند. ملکی این سخن را در گفتگو با سایر خبرگزاریها نیز تکرار کرده است. او به ایسنا گفته است: «متاسفانه این دو(کارگر) علیرغم هشدارها و درخواست آتش نشانان خود را به پایین پرتاب کردهاند.»
اما نکته خلاف واقع دیگری که به سادگی با مشاهدهاین فیلمقابل اثبات است در بخش دیگری از سخنان آقای ملکی عنوان شده است. او در واکنش به این سئوال منطقی که چرا آتشنشانان از تشک بادی نجات استفاده نکردهاند، منکر عدم وجود این وسیله نجات در وسایل آتشنشانان شده و گفته است: باد شدن تشکها یک الی دو دقیقه زمان نیاز داشته است در صورتی که با مشاهده این فیلم در مییابیم که از زمان خروج این زن از پنجره(و نه از زمان رسیدن آتش نشانان به محل حادثه) سه دقیقه و سه ثانیه زمان سپری شده است.
چه موضوعی قرار است در این واقعه پنهان بماند که سخنگوی سازمان آتشنشانی به وضوح خلاف واقع میگوید؟ او نگران قضاوت عمومی راجع به آتشنشانهاست؟ طبق تصاویر ثبت شده، نیروهای آتشنشانی پیش از کشته شدن کارگران خود را به محل حادثه رسانده بودند و به اقتضای شغل شرافتمندانهشان آماده بودهاند برای نجات این کارگران جان خود را به خطر بیاندازند. اما وسایل ضروری نجات را در اختیار نداشتهاند. چه کاری از دست آنها بر میآمده جز اینکه از سطح زمین آب را به سمت شعلههای آتش شلیک کنند؟ حتی اگر ناآزموده بودن آتشنشانها در این واقعه بیتاثیر نبوده باشد، آنان نمیتوانند مقصر قلمداد شوند بلکه کسانی که از افراد غیر ماهر برای عملیاتی با این اهمیت استفاده کردهاند باید پاسخگوی عملکردشان باشند. اما با گذشت دو روز از این حادثه نه تنها شهردار تهران یا آتشنشانی تهران از شرم نبود امکانات برای نجات این دو جان شریف استعفا ندادهاند، بلکه حتی مدیران پایین دستیشان هم از مردم عذرخواهی نکردهاند.
اما نکته قابل تامل آنجاست که میبینیم در تاریخ دو آذرماه سال جاری، یکحادثهآتشسوزی در نزدیکی بازار تهران(مرکز سرمایه پایتخت) رخ داده است و آقای ملکی در آن زمان از ارسال سریع پنج ایستگاه آتشنشانی به محل حادثه خبر داده بود. خوشبختانه در این حادثه هیچ کس کشته نشد. جا دارد آتشنشانی اعلام کند که در زمان آتشسوزی این کارگاه، تا پیش از سقوط کارگران دقیقا چند ایستگاه در محل حضور داشتهاند.