/یادداشت/
همشهری؛ چالشها و مسئولیت
روزنامه همشهری به حسب وظیفه و ماموریتی که دارد، باید بکوشد مردم را به حقوق شهروندی خویش آگاه کند و آنان را برای استیفای این حقوق به مشارکت مدنی فراخواند.
در جامعه بر مردم ما تفکری جاری است که داشتههایمان را فقط بعد از آن که از دست دادیم، افسوس میخوریم و ارزش و تاثیرات وجودی آن را متوجه میشویم، لیکن پیش از نابودی آنها تصوری از پروسه خلق و تاثیر و نقش کلیدی آنها نداریم. این روزها که ترافیک برای ساعتهای مدید و در اوج تردد امور روزمره ما را مختل و همه را کلافه کرده، بهتر میتوان قدر و اهمیت رفت و آمد روان را در زندگی شهری فهمید. طبیعی است که در حالت کلافگی فریاد و عصبیت بر مسببین این وضع نثار میشود، اما در این میان فراموش میکنیم که ببینیم نقش خودمان در به وجود آمدن این معضل به چه میزان بوده است؟ طبعا در بسیاری از موارد این تقصیر چندان با اهمیت تلقی نمیشود و راحت از آن چشمپوشی میکنیم، اما مواردی هم میتوان یافت که سهم ما در از دست دادن مطلوبیتها، قابل چشمپوشی نیست.
هرگونه فقدان احتمالی، به شکلی است که در صورت بروز آن، همراه آن که مباشرین این عمل مستحق انتقاد و نکوهش باشند، باید خویش را نیزسرزنش کنیم، چرا که سکوت، بیتفاوتی و بیعملی ماست که باعث این وضع میشود و چه بسا در اینجا نقش و اهمیت «مسبب» بیش یا هم رده «مباشر» باشد و تردیدی نیست که انفعال و بیتوجهی از سوی «مسبب»، موجب جری شدن «مباشر» نیز میگردد.
روزنامه همشهری به حسب وظیفه و ماموریتی که دارد، باید بکوشد مردم را به حقوق شهروندی خویش آگاه کند و آنان را برای استیفای این حقوق به مشارکت مدنی فراخواند و از این رو موانع موجود در این راه را نیز به نقد بکشد. اگر چنین ماموریتی تعریف شده است، به طریق اولی باید شاغلین در این روزنامه بیش از دیگران عامل به این وظیفه مدنی خود باشند و چنین وظیفهای در دفاع از مجموعه که در آن شاغل هستند، امریست ضروری و بایسته که درعمل باید محقق شود.
روزنامه همشهری بزرگترین و مهمترین نشریه باقیمانده از دهه اول انقلاب است که در حال حاضر به جهت مشکلاتی که دارد، همه ذهنها را متوجه خویش کرده است. میراثی که به درستی تاسیس و در ابتدای راه به صواب راهبری شد و در ادامه متاسفانه ظرف پانزده سال گذشته دچار سوء مدیریت بوده و منابع سرشاری از آن نیز به طرق گوناگون غارت شده تا جایی که امروز با یک صد میلیارد تومان بدهی و زیان انباشته و ماهانه هزینهای بالغ بر پنج برابر درآمد حاصله در وضعیت اورژانسی بسر میبرد، اما به رغم وضعیت ناگواری که از نظر بدهی، کمبود نقدینگی و کاهش شدید درآمد دارد، این مجموعه هنوز خود را وابسته به بودجه دولتی نکرده است و رفتاری حرفهای و مبتنی بر خواست عموم شهروندان را دنبال میکند و با کمی کمک و تزریق نقدینگی و تغییر شیوههای غلط اعمال شده در بخش نیروی انسانی و بخشهای درآمدزایی، میتواند به روزهای اوج خود باز گردد. البته در برههای، عدهای از آن بهرهبرداری سیاسی و ... کردهاند، لیکن در دوسال گذشته، این تراز رو به اصلاح است و اگر دلسوزان این موسسه دست بدست هم بدهند، همشهری میتواند به روزهای اوج خود نزدیک شود.
تجربه سه دهه گذشته نشان داد که حرکت بر مدار مطالبات آحاد مردم، بیش از هر برنامه دیگری میتواند در کارآمد بودن نقش این روزنامه در گسترهی ملی موثر باشد.
لذا به همین منظور، انتظار میرود در شرایطی که تحریمها و عدم نقدینگی کافی ادامه حیات همشهری را با علامت سئوال و خطر مواجه ساخته است، باید که یکایک اعضای روزنامه در فعالیتهای پیش رو برای فائق آمدن بر مشکلات موجود به صحنه عمل بیایند و مشارکت عملی خود را در حوزههای مختلف پررنگ کنند. اگر این همدلی و همفزایی رخ ندهد، باید منتظر روزهای سختتر و عواقب ناخوشایند و جبرانناپذیر باشند.
در این میان انجمن صنفی کارکنان موسسه همشهری، هیات تحریریه و سایر پرسنل مجموعه همشهری به دلیل مواجهه با موضوعات مهم ناگزیرند، مدیریت بحران را بپذیرند و به موزات آن خواستار دفاع از امنیت شغلی و حقوق پرسنل، آزادی گردش اطلاعات و شفاف کردن کلیه پرداختها و هزینههای غیرضروری باشند و در این مسیر هیات مدیره جدید را کمک کنند.
همچنین راستآزمایی و پاسخگو کردن تصمیمسازان گذشته و ایجاد تناسب در واگذاری مسئولیتها و ایجاد انگیزه مضاعف در نیروها و استفاده حداکثری از استعداد نیروی انسانی موجود، دمیدن امید و اجرای طرحهای جدید در آمدزایی جهت برون رفت از وضعیت بحرانی حاکم برای نجات همشهری، از جمله اقداماتیست که هیات مدیره جدید باید به دنبال تحقق آن باشد.
بیشک مسئولان امر در شهرداری و سهامداران موسسه همشهری نیز در حوزه عمل در وضعیت خطیری قرار دارند و رسالت آنها برای حفظ و ارتقای کارکرد این موسسه "ملی" به مراتب بیشتر و سختتر از گذشته است.
علاقمند بودم خاطرات جالبی را از ابتدای شکلگیری روزنامه همشهری بنویسم تا شاهدی بر توضیح برخی از نکات فوق باشد، اما در اینجا به همین مقدار بسنده میکنم و امیدوارم یکایک اعضای موسسه همشهری و سهام داران قدر داشتههای خود را بدانند و در جهت ارتقای موقعیت موسسه، کنترل و رفع بحران ایجاد شده درحد توان خود مشارکت کنند و با کوشش و قناعت و تعامل، مدیریت جدید موسسه همشهری را یاری کنند.
یادداشت: محمدرضا مقیسه