در گفتوگو با ایلنا مطرح شد؛
تشدید "گزینش سلیقهای" و "بیعدالتی" با اجرای شیوه جدید جذب در مدارس غیردولتی/ زیرساختی برای نخبهپروری در مدارس دولتی وجود ندارد
کارشناس حوزه آموزش و پرورش نسبت به تشدید "گزینش سلیقهای" و "بیعدالتی" در سیستم آموزشی با اجرای شیوه جدید جذب در مدارس غیردولتی هشدار داد.
شهرام جمالی (کارشناس حوزه آموزش و پرورش) در گفتوگویی با خبرنگار ایلنا، درباره موضوع داغ این روزهای آموزش و پرورش یعنی حذف آزمونهای سمپاد در دوره اول متوسطه و حذف تدریجی این مدارس گفت: با حذف مدارس سمپاد، دانش آموزان این مدارس باید به یکی از مدارس دولتی یا غیردولتی هدایت شوند، اینکه این دانش آموزان به چه نسبتی بین این مدارس تقسیم می شوند، به عوامل متعددی بستگی دارد. گستردگی و تعداد مدارس سمپاد و غیردولتی در مناطق مختلف آموزشیکشور یکسان نیست؛ همچنین خانواده های این دانش آموزان از نظر وضعیت اقتصادی و تمکن مالی در شرایط مشابهی نیستند.
حذف سمپاد لزوما باعث گسترش مدارس غیردولتی نمیشود
برخی از حالا دنبال رزرو جا در مدارس غیردولتیِ به اصطلاح «ِبرند» هستند
وی ضمن اشاره به اینکه بنابراین این تئوری که "حذف مدارس سمپاد باعث رونق و گسترش مدارس غیردولتی می شود" الزاماً نمی تواند درست باشد، افزود: اما بدیهی است بخش متمول جامعه که تضمین قبولی در کنکور و المپیاد و ... را مد نظر دارند، طبیعتاً از همین الان دنبال رزرو جا در مدارس غیردولتیِ به اصطلاح «ِبرند» هستند. بنابراین این موضوع می تواند غربالگری دانش آموزان را در این مدارس تشدید کند و خواسته یا ناخواسته روی کیفیت و ترکیب دانش آموزان مدارس دولتی و حتی غیردولتی دیگر اثر منفی بگذارد. ضمن آنکه این موضوع در کنار سیاست های حمایتی دولت از توسعه مدارس غیردولتی مشوق خوبی برای موسسان مدارس غیردولتی برند خواهد بود که بواسطه آن به فکر توسعه شعبات مدارس خود باشند.
ذینفعانِ جداسازی، فقط دانشآموزان سمپاد نیستند
گروه ذینفع و متضرر باید به درستی از هم تفکیک شود
این کارشناس آموزشی با بیان اینکه بدیهی است؛ هیچ برنامه ریزی و سیاست گذاری کلانی نمی تواند همه را قانع کند، چون در هر حال با دو گروه ذینفع و گروه متضرر مواجه است، خاطرنشان کرد: هنر برنامهریز هم این است که تا حد امکان از تعداد گروه متضرر بکاهد و تعداد گروه ذینفع یا منتفع را افزایش دهد اما مهمتر از این مساله شناسایی درست گروه ذینفع و متضرر است. برخی تحلیل های سطحی چنین القاء می کنند که گویی ذینفعان این تصمیم فقط دانش آموزان سمپاد هستند؛ اینگونه تحلیل ها برخلاف آنکه می کوشند تا جداسازی دانش آموزان را به لحاظ تربیتی، امری مذموم و ناپسند نشان دهند (که همینطور هم هست) اما از سوی دیگر با سخنانی از این دست که «نباید منافع ۲ درصد دانش آموزان را فدای ۹۸ درصد دیگر شود» خواسته یا ناخواسته، گروه ذینفع و متضرر را به شکل نادرستی از هم تفکیک می کنند.
جمالی اظهارات مسئولان آموزش و پرورش در مورد حذف مدارس سمپاد را چندان شفاف ندانست و گفت: یعنی مشخص نیست دقیقاً چه اتفاقی قرار است، رخ دهد؛ از طرفی دیگر حتی مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش هم در این خصوص صراحت کافی ندارد. آیا فقط آزمون های ورودی به این مدارس حذف شده اند یا قرار است کل این مدارس حذف شوند؟ آیا قرار است غربالگری دانش آموزان برای ورود به این مدارس حذف شود، یا اینکه شیوه های گزینش تغییر کند؟ آیا آزمونهای ورودی در مدارس متوسطه دوم همچنان برقرارند؟ و ....اینها پرسش هایی هستند که به نظر می رسد پاسخ روشنی برای آنها حداقل در مصوبه اخیر شورای عالی آموزش و پرورش وجود ندارد.
جمالی با تاکید بر اینکه برای بررسی و واکاوی دقیقتر چنین تصمیمی، علاوه بر اثرات و تبعات احتمالیِ آن، لازم است استلزامات آن نیز به درستی شناسایی و مورد توجه قرار گیرد، افزود: به نظر می رسد سیاست حذف مدارس سمپاد به شکلی که در حال اجراست، یک سیاست گذاری تک بعدی است، دلیلش هم این است که این سیاستگذاری به فراهم شدن استلزامات توجهی نداشته و در شرایط موجود چشم بر همه کاستی ها در مدارس عادی و به خصوص دولتی بسته است.
"جداسازی دانش آموزان" توجیه مناسبی برای حذف سمپاد نیست
مصوبه شورای عالی آموزش و پرورش صراحت لازم را ندارد
وی ضمن اشاره به اینکه برای ایجاد اصلاحات بنیادین در نظام آموزشی صرف تغییر نگرشها حتی اگر واقعی باشد، بدون فراهم کردن بسترهای لازم ممکن نیست، گفت: درست است که جداسازی دانش آموزان چیز خوبی نیست، اما این توجیه مناسبی برای حذف مدارس سمپاد نیست؛ چون همین توجیه را میتوان از زوایای دیگری که اتفاقاً اثرات تربیتی هم مشمول آن می شود، برای جداسازی دانش آموزان در مدارس دولتی و غیردولتی هم بکار برد.
این کارشناس آموزشی اضافه کرد: با این حال در صورتی که ابتدا زیرساخت های لازم برای عملیاتی شدن چنین تصمیمی(حذف سمپاد) آماده شود و شرایط ارائه آموزش به دانش آموزان تیزهوش در مدارس عادی نیز مهیا شود، می تواند به نتایج مفیدی هم منجر شود.
شیوه جدید جذب در مدارس غیردولتی، عدالت در گزینش را از بین میبرد
ایجاد فرصتی دیگر برای گزینش های سلیقهای!
وی در ادامه با طرح این پرسش که تردیدی نیست که حذف آزمونها به خصوص در ورودی متوسطه اول سیاست درست و سنجیده ای بوده، اما آیا با حذف آزمون ها سایر روش های گزینش دانش آموزان در مدارس غیردولتی حذف میشوند؟ گفت: هم ماده ۳۰ آئین نامه اجرایی مدارس و هم مصوبه اخیر شورای نظارت بر مدارس، دست مدارس غیردولتی را برای گزینش دانش آموزان بر اساس سایر روشهای گزینشی مثل مصاحبه با والدین و سوابق تحصیلی و .... بازگذاشته است. این نوع شیوه جذب از آنجا که متمرکز نیست، اتفاقاً تنها نقطه عدالت آموزشی در گزینش دانش آموز را هم از بین خواهد برد و به این ترتیب دست مدارس غیردولتی برای فرصت طلبی در گزینش های سلیقه ای دانش آموزان بازتر خواهد شد.
چه برنامهای برای جذب تیزهوشان در مدارس عادی دولتی وجود دارد؟
زیرساخت حداقلی در بسیاری از مدارس دولتی و غیردولتی برای نخبه پروری نداریم
جمالی در بخشی دیگر از صحبت های خود به اظهارات معاون آموزش متوسطه وزارت آموزش و پرورش اشاره کرد و گفت: اقای زرافشان گسترش مدارس تیزهوشان را موجب «افت مدارس عادی دولتی» می داند و دلیلش را «خالی شدن مدارس از تنوع استعدادها» عنوان کرده، معنای دیگر سخن ایشان این است که با انتقال دانش آموزان به مدارس دولتی بواسطه حذف مدارس سمپاد، مدارس عادی دولتی تقویت خواهند شد. مشخص است که چنین نگاهی فقط از یک بعد به این مساله می نگرد، پرسش این است که آموزش و پرورش چه برنامه ای برای هدایت و جذب این دانش آموزان به مدارس عادی دولتی دارد؟
وی با بیان اینکه به نظر می رسد، تفاوت در کیفیت و نوع خدمات تحصیلی ارایه شده به دانش آموزان یکی از مهمترین چالش ها در تفکیک مدارس سمپاد از مدارس عادی باشد، عنوان کرد: اینکه قرار گرفتن دانش آموزان نخبه و با سطح هوشی بالاتر در یک کلاس و در کنار همسالانشان که از سطح هوشی متوسطی برخوردارند، چقدر به لحاظ آموزشی اثرات مثبتی دارد، به عوامل متعددی از جمله وجود معلمان توانمند که توانایی هدایت دانش آموزان نخبه در مسیر صحیح را داشته باشند، تجهیز سخت افزاریِ آزمایشگاه ها و کارگاه ها در مدارس دولتی و گنجاندن برنامههای پژوهشی و تحقیقاتی در آنها، برگزاری اردوهای علمی، پژوهشی و ... بستگی دارد، اما متأسفانه در حال حاضر حتی شرایط حداقلی هم در بسیاری از مدارس دولتی و حتی غیردولتی وجود ندارد.
این کارشناس آموزشی در پایان گفت: حتی به فرض اینکه گفته های برخی مسئولان و کارشناسان مبنی بر اینکه «این دانشآموزان اغلب سختکوش هستند و تیز هوش نیستند» را بپذیریم، پرسش این است که شرایط امروز مدارس عادی دولتی، برای فعالیت دانش آموزان سخت کوش تا چه اندازه آماده و مهیاست؟ بدیهی است که ورود این دانش آموزان به ترکیب کلاسهای درس موجب افزایش شاخص تفاوت های فردی بین دانش آموزان خواهد شد. در این صورت حتی به فرض وجود معلمان توانمند به لحاظ علمی، ارزشیابی های درست و دقیق و مکرّر با هدف سنجشِ دانسته های دانش آموزان در کلاسهای شلوغ و متراکم ۴۰ نفره ی مدارس عادی دولتی، تا چه حد امکان پذیر است؟