کرمانشاه ۲۷ روز پس از وقوع زلزله؛
دایر شدن کلاسهای درس در مدارسِ نیمهتخریب/آب آشامیدنی نداریم /به هر ۳ خانواده با هم، یک کانکس سه در چهار دادهاند
یکی از دانشآموزان زلزلهزده درباره وضعیت راهاندازی مدارس در روستای تپانی میگوید: «در برخی از مقاطع مانند دبیرستان مدارس دایر شده است، اما به دلیل اینکه مدارس نیمهتخریب است، بچهها از ترس جانشان به مدرسه نمیروند، البته قول دادند کانکسی برای مدرسه به روستا بیاورند که هنوز خبری نیست.»
به گزارش خبرنگار ایلنا، مردم استان کرمانشاه که با صبوری هشت سال جنگ تحمیلی را پشت سر گذراندهاند، این روزها نیز به سختی روزگار تلخ و غمبار پس زلزله را میگذرانند. از یکشنبه شب 21 آبان که زمین زیرپای مردم کرمانشاه لرزید و خانهها بر سرشان آوار شد، مردمان غیور این سرزمین روزها و شبهای سرد پاییز را بدون سرپناه مناسب میگذارند.
در این زلزله روستاهای بسیاری ویران شد و با گذشت نزدیک به یک ماه از این واقعه و نزدیک شدن به روزهای زمستانی مردم همچنان از کمبود امکانات مناسب مانند کانکس، آب آشامیدنی ، سرویس بهداشتی و حمام رنج میبرند. مدارس نیز در بسیاری از روستاها هنوز دایر نشده و در برخی دیگر دانشآموزان در بعضی مقاطع برسر کلاس درس حاضر میشوند، اما به گفته خود اهالی بچهها انگیزهای برای درس خواندن ندارند. وضعیت دانشجویان ساکن در این روستاها نیز تفاوتی با دانشآموزان ندارد و دانشجویانی که در دانشگاههای سرپل ذهاب تحصیل میکردند به دلیل اینکه مراکز دانشگاهی در این شهرستان نیز تخریب شده، بلاتکلیف هستند.
اما آنچه که بیش از همه در روستاهای زلزلهزده در دشت ذهاب برای مردم مشکلساز شده، نبود سرویس بهداشتی و حمام در این مناطق است و مردم مجبور به استفاده از سرویسهای بهداشتی و حمام های برخی منازل نیمهویران هستند.
حمام و سرویس بهداشتی در روستا نداریم
پروانه ۲۴ سال دارد و از اهالی روستای کوییک محمود است. او تحصیل کرده رشته علوم اجتماعی است و درباره وضعیت روستایش به خبرنگار ایلنا میگوید: «در مجتمعهای کوییک که شامل کوییک محمود حاتمی، نامدار، مجید، عزیز و حسن میشود، بیش از ۱۵۰ نفر کشته شده و تعدادی نیز قطع نخاع شدهاند.»
او با بیان اینکه هنوز کانکس بین تمامی اهالی روستا توزیع نشده، میافزاید: «حمام و سرویس بهداشتی در روستا نداریم و مجبور هستیم از سرویسهای بهداشتی و حمام منازلی که نیمه تخریب هستند، استفاده کنیم و این خطر وجود دارد که این ویرانهها بر سر ما آوار شود.»
اگر کانکس بگیریم، دیگر پول نمیدهند
این ساکن روستای کوییک محمود ادامه میدهد: «اول گفتند؛ برای تامین مسکن موقت وام بلاعوض میدهند، اما بعد گفتند، اگر کانکس بگیریم دیگر پول نمیدهند. مردم اینجا همه چیزشان را از دست دادهاند و ترجیح میدهند پول بگیرند، از طرف دیگر میگویند وام برای ساخت خانه میدهند، اما با توجه به اینکه مردم اینجا همه سرمایهشان را که دامهایشان بوده یا زیر آوار از دست دادهاند یا به دلیل کمبود علوفه میفروشند، سوال این است؛ چگونه میخواهند اقساط وام را بپردازند.»
پروانه اظهار میکند: «مدرسه حدود یک هفتهای است که باز شده است، اما بچهها انگیزهای برای درس خواندن ندارند، اینجا همه چیز از بین رفته است. ما همه چیز داشتیم، اما حالا هیچ نداریم. مردم تازه داشتند بعد از جنگ جان میگرفتند که زلزله نفسشان را گرفت.»
در این یکماه، یک بار حمام رفتیم
سارا دختر ۲۲ ساله و معلولی است که زیر آوار بوده و دوست ندارد درباره آن شب صحبت کند. او که از اهالی روستای کوییک حسن است، میگوید: «شرایط سختی در روستا داریم، در روستا حمام و دستشویی وجود ندارد و اهالی روستا از سرویسهای بهداشتی منازلی که به صورت نیمه تخریب است، استفاده میکنند برخی از روستایان که خانههایشان به طور کامل تخریب شده، مجبور هستند برای استفاده از سرویس بهداشتی و حمام مسیرهای زیادی را طی کنند و این مشکل در شبها سختتر میشود.
خواهر سارا با اشاره به شرایط خواهر معلولش میافزاید: «شرایط سارا به گونهای است که در گذشته یک سرویس بهداشتی مخصوص به خود در منزل داشت، اما الان واقعا با مشکل مواجه هستیم، از زمان زلزله تاکنون فقط یکبار توانستیم از حمام استفاده کنیم و این مشکلات بهداشتی را برای ما ایجاد میکند و در حقیقت از نظر وضعیت بهداشتی به شدت با مشکل مواجه هستیم.»
مردم توان بازپرداخت وام را ندارند
او ادامه داد: «جمعیت ما زیاد است و در یک چادر به سختی شبها میخوابیم؛ یک کانکس هم از طرف یک خیر برای ما آوردهاند، اما سقف آن خراب است و نمیتوانیم از آن استفاده کنیم. اهالی روستای ما همه کارگر فصلی هستند و با توجه به شرایط بیکاری که در منطقه وجود دارد، نمیتوانیم اقساط وام را پرداخت کنیم.»
عزت الله محمودی، دهیار کوییک حسن درباره وضعیت آموزش و بازگشایی مدارس در این روستا گفت: «روستای کوییک حسن ۱۷۵ خانوار دارد، خانههای روستا همه از بین رفتهاند و تخریب شدهاند برای مدرسه قبل از زلزله هم از کانکس استفاده میکردیم، در حال حاضر نیز از همان کانکس استفاده میکنیم، البته یک روز است که مدرسه دوباره بازگشایی شده است و بچهها دوباره به مدرسه آمدهاند.»
کانکس هنوز برای همه اهالی نیامدهاست
او با بیان اینکه در روستای کوییک حسن ۲۵ نفر کشته شدند، خاطرنشان کرد: «کانکس هنوز برای همه اهالی روستا نیامده، اما قرار است؛ قرارگاه خاتم الانبیاء کانکسهای ۴ در ۴ را برای همه اهالی روستا بیاورند. شغل اصلی مردم روستا دامداری و کشاورزی بود که متاسفانه بر اثر زلزله نیم بیشتری از دامها از بین رفته است، آن مقداری هم که باقی مانده اهالی به دلیل کمبود علوفه مجبورند آنها را بفروشند، البته جهاد کشاورزی مقداری جو برای دامها به کشاورزان داده است، اما جوابگو نیست و برای هر ۱۵ راس یک کیسه ۵۰ کیلویی جو دادهاند که این اصلا جوابگو نیست از همین رو اهالی برای اینکه باقی مانده دامهایشان از گرسنگی تلف نشوند آنها را میفروشند.»
خانهای که یک عمر با کارگری درست کرده بودم، ویران شد
فرهاد صفری از اهالی روستای تپانی در دشت ذهاب است که سه نفر از اعضای خانوادهاش را در زلزله از دست دادهاست، او با اشاره به شب وقوع زلزله گفت: «شب حادثه وقتی زلزله آمد، همسرم در حالی که پسر کوچکم آرین را در آغوش داشت، برای اینکه بتواند کودکش را حفظ کند، زیر آوار ماند و از دنیا رفت دخترم کلاس سوم دبستان بود، آرزو داشت دکتر شود، اما زیر آوار ماند و پسرم که چهارسال سن داشت در گوشه دیگری از خانه زیر آوار زلزله جان داد.»
او ادامه داد: «همه اعضای خانوادهام را با کمک همسایهها از زیر آوار خارج کردیم و در یک پتو پیچیدیم و خودمان در کنار هم دفن کردیم. حالا من ماندهام و آرین و زندگی که از دست رفته است. خانهای که یک عمر با کارگری درست کرده بودم، امروز ویرانه شده و دیگر چیزی برایم نمانده و همه سرمایهام را از دست دادهام.»
اهالی این روستا از ده روز پیش مکانی برای جانمایی کانکس درست کردند، اما هنوز کانکسی برایشان نیامده و اگر کانکس هم بگیرند، وام را نباید بگیرند. شرایط روحی و روانی مردم پس از زلزله اصلا مناسب نیست، پیرزنی که همه زندگیاش را در این زلزله از دست داده است، گفت: «آرزو میکنم بمیرم، چراکه دیگر امیدی برای زندگی ندارم، همه آنچه که داشتم از دست دادم.»
بچهها از ترس جانشان به مدرسه نمیروند
هاشم صفری، دانش آموزان سال آخر دبیرستان روستای تپانی درباره وضعیت راهاندازی مدارس در این روستا گفت: در برخی از مقاطع مانند دبیرستان مدارس دایر شده است، اما به دلیل اینکه مدرسه نیمهتخریب شدهاست، بچهها از ترس جانشان به مدرسه نمیآیند، البته قول دادند کانکسی برای مدرسه به این روستا بیاورند که هنوز خبری نیست.»
ناصری یکی از اهالی روستای بیبیانی دشت ذهاب با بیان اینکه خیرین برایش کانکس آورده بودند و قرار بوده با دو خانواده دیگر از آن استفاده کنند، گفت: اما کانکسها را از ما گرفتند و گفتند؛ مدرسه در اولویت است و کانکس را برای مدرسه بدهیم.»
او ادامه داد: «این روستا ۱۳۰ الی ۱۴۰ خانوار دارد که به هر ۳ الی ۴ خانواده با هم یک کانکس ۳ در ۴ دادهاند که البته هنوز به همه اهالی روستا این کانکسها داده نشده است. متاسفانه در توزیع اقلام امدادی فامیل بازی شد و برخی بیدلیل در اولویت هستند.»
آب آشامیدنی نداریم
یکی دیگر از اهالی این روستا درباره بستههایی غذایی که از طرف هلالاحمر به مردم زلزلهزده تحویل داده شدهاست، گفت: «در این بستهها چهار قوطی انواع کنسرو، مقدار کمی برنج، چای و قند بود که به همراه آب آشامیدنی ده روز پیش توزیع شد و از آن روز دیگر چیزی برای ما نیاوردهاند و اگر کمکهای مردمی نبود، ما با این بستهها دوام نمیآوردیم در حال حاضر نیز آب آشامیدنی که توزیع شده بود، تمام شده و مردم مجبور به استفاده از آب روستا هستند و این موضوع مشکلاتی را برای ما ایجاد میکند.»
مردم در مناطق زلزلهزده همچنان با مشکلات و کمبودهای بسیاری حتی در زمینه امکانات اولیه بهداشتی مواجه هستند و این موضوع نیازمند توجه بیش از پیش مسئولان به وضعیت مردم زلزلهزده است تا بیتوجهی مسئولان غم دیگری را بر دل این مردم داغدیده نیافزاید.
گزارش: نجمه رحمتی