مشارکت اجتماعات محلی در شناسایی فقرا
رتبهبندی خانوارها در روستاها با شیوه اجتماعمحور، اجتماعات محلی را ترغیب میکند تا مفهوم فقر را با در نظر گرفتن پتانسیل درآمد خانوار علاوه بر مصرف آنها به اشتراک بگذارند.
به گزارش ایلنا، نتایج بدست آمده از تحقیقات معاونت رفاه اجتماعی وزارت تعاون، کار و رفاه اجتماعی بیانگر این است که دولتها در سراسر جهان خواستار هدفگذاری برنامههای اجتماعی و چتر ایمنی برای فقرا میباشند. یکی از چالشهای پیشروی کشورهای در حال توسعه، شناسایی صحیح این خانوارها بدون در دست داشتن اطلاعات موثق در خصوص وضعیت درآمدی آنها میباشد، چرا که بسیاری از فقرا در بخشهای غیررسمی مشغول فعالیت هستند. استفاده از اطلاعات غیر موثق در شناسایی خانوارهای واجد شرایط، موجب هدایت منابع مالی به سمت خانوارهای ثروتمندتر و در نتیجه کاهش منابع برای نیازمندان مدنظر میشود.
برهمین اساس دولتها برای مقابله با چنین مشکلی از دو شیوه که نیازی به ثبت درآمدهای رسمی در آنها وجود ندارد استفاده میکنند: آزمون تقریب وسع (PMTs) و هدفمندسازی اجتماع – محور.
آزمون تقریب وسع، از طریق جمعآوری اطلاعات ساده براساس داراییهای خانوارها، درآمدهای آنها را پیشبینی کرده و تخمین میزند. در شیوه هدفمندساز اجتماع- محور، دولتها به اعضای اجتماعات محلی اجازه میدهند ذینفعان را شناسایی و انتخاب کنند. در این شیوه عقیده بر آن است که اعضای اجتماعات محلی اطلاعات بهتری در مورد سطح فقر همسایگان خود دارند.
البته این احتمال نیز وجود دارد که اعضای فرادست این اجتماعات به گونهای از فرآیندهای هدفمندسازی استفاده کنند که دوستان و اقوام آنان که بالای خط فقر زندگی میکنند نیز از مزایای برنامه پرداختهای نقدی بهرهمند گردند. از این رو، روشهای اجتماعمحور میتوانند موجب افزایش منابع هدایت شده به سمت خانوارهایی گردد که صلاحیت برخورداری از مزایای برنامه را ندارند. انتخاب میان این دو رویکرد عمدتا به توازن میان اطلاعات بهتر و مکفی اجتماعات محلی در مقابل خطر احتمالی هدایت نادرست منابع در رویکرد اجتماع- محور بستگی دارد.
شیوه اجتماع محور منجر به رضایت اجتماعی بیشتر و انتخاب بهتر خانوارهایی میگردد که خود را در گروه فقرا شناسایی کردهاند. گرچه شیوه اجتماع محور درصد کمتری از خانوارهای مستحق برخورداری از مزایای برنامه پرداخت نقدی را به درستی شناسایی میکند، اما این شیوه درصد بیشتری از خانوارهایی که خود را در گروه فقرا شناسایی کردهاند دربرمیگیرد.
رتبهبندی خانوارها در روستاها با شیوه اجتماعمحور، اجتماعات محلی را ترغیب میکند تا مفهوم فقر را با در نظر گرفتن پتانسیل درآمد خانوار علاوه بر مصرف آنها به اشتراک بگذارند. فهرست ذینفعانی که براساس شیوه اجتماع محور استخراج گردیده با ارزیابیهای ذهنی خانوارها از وضعیت فقر خودشان همبستگی نزدیک دارد. به علاوه اعضای اجتماعات محلی در رتبهبندی خانوارها از فقیرترین به ثروتمندترین، اهمیت بیشتری به درآمد احتمالی و آسیبپذیری آنها به جای مصرف خانوار را در نظر میگیرند و زنان بیوه سرپرست خانوار و خانوارهای با سطح تحصیلات پایینتر را صرفنظر از سطح مصرف روزانه آنها به عنوان فقیرتر رتبهبندی میکنند.
آزمون تقریب وسع در شناسایی افرادی که زیر خط فقر زندگی میکنند در مقایسه با شیوه اجتماع – محور بهتر عمل کرده است اما شیوه اجتماع- محور در سایر حوزهها عملکرد بهتری داشته است. در این شیوه فهرست ذینفعان به عنوان فقیر با مفهوم فقر در ذهن فقرا منطبق میباشد.
مشارکت اجتماعات محلی نیز به طور چشمگیری موجبات بهبود رضایتمندی از فرآیند شناسایی و برنامه پرداخت نقدی را فراهم میآورد. اگر رضایتمندی جامعه محلی به عنوان یک پیامد مهم در برنامه چتر ایمنی تلقی گردد هدفگذاری مبتنی بر شیوه اجتماع- محور بهتر از آزمون تقریب وسع عمل میکند به ویژه اینکه بسیاری از محققین پیشبینی میکنند این شیوه در نهایت تاثیر مشابهی دارند. در حالی که مداخله اعضای فرادست به نفع دوستان و اقوامآنها در برخورداری از مزایای برنامه پرداخت نقدی در شیوه اجتماعمحور هنوز ثابت نشده است اما نیاز است تحقیقاتی به منظور بررسی احتمال رخداد این موضوع در سایر اجتماعات محلی و یا با تکرار برنامه پرداخت نقدی صورت گیرد.