همکاری بخش خصوصی و دولتی برای پاک کردن حافظه تاریخی تهران
«عمارت مسعودیه» بنای بسیار باشکوهى واقع در میدان بهارستان است که روزی پایگاه مشروطه خواهان نیز بوده، اما در آن روزگار احتمالا هیچ کس گمان نمیکرد که روزی از این بنای باشکوه جز ویرانهای باقی نماند.
به گزارش خبرنگار ایلنا، همه چیز از تاسیس صندوق احیا و بهرهبرداری از اماکن تاریخی و فرهنگی آغاز میشود، ایران به عنوان کشوری با تاریخ و میراث فرهنگی غنی با بیش از یک میلیون اثر و محوطه تاریخی روبروست که رسیدگی و حفاظت از آنها از عهده دولت و بودجه دولتی خارج است و به قول ریاست کنونی صندق احیا شاید درآمد یکسال فروش نفت لازم باشد تا به همه این بناها رسیدگی شود، بنابراین در سال ۱۳۸۴ این صندوق تاسیس میشود تا یکی از اهداف آن واگذاری اماکن قابل احیا با برگزاری مزایده به بخش خصوصی باشد، با این رویه که بخش خصوصی ابتدا اقدام به احیا و مرمت بنا کرده و پس از آن در مدت زمان مشخصی براساس کاربری تعیین شده برای بنا از آن بهرهبرداری اقتصادی کند.
اما در این قانون عنوان شده که نفایس ملی به تشخیص سازمان میراث فرهنگی قابل واگذاری نیستند.
نبود تعریف از اثر نفیس، مسعودیه را قربانی کرد
این بند یاد شده در واقع قرار بود که اطمینان خاطری برای تمامی کسانی که نگران حفظ میراث فرهنگی هستند، باشد، زیرا واگذاری آثار نفیس به بخش خصوصی که تجربه کمی در زمینه حفظ آثار تاریخی دارد و بهرهبرداری با ریسک بالایی همراه است، چرا که وارد شدن کوچکترین خدشهای به این آثار فقدان جبران ناپذیری را برای میراث فرهنگی کشور به وجود میآورد و اگرچه دولت نمیتواند؛ هزینه حفظ و مرمت همه بناهای تاریخی را بدهد، اما حداقل میتواند؛ مسئولیت آثار نفیس را بر عهده بگیرد.
هرچند که این شرط قرار بود؛ نگرانیها را برطرف کند، اما نبود تعریف دقیق و مشخصی از اثر نفیس عملا این بند را ناکارآمد کرده است، در ابتدا کمیته تعیین آثار نفیس تشکیل میشد تا آثاری را که قرار است به تایید هیات وزیران برای واگذاری برسد، بررسی کند و آثار نفیس را از میان آنها جدا کند، اما اکنون مدتهاست که این کمیته تشکیل نشده و مدیرعامل صندوق احیا معتقد است؛ معاونت میراث فرهنگی باید این کار را انجام دهد، اما محمد حسن طالبیان؛ معاون میراث فرهنگی کشور به تازگی اعلام کرد؛ «همه آثار نفیس هستند، بنابراین اگر کاربری مناسب برای آثار تعیین شود، واگذاری مشکلی ندارد» و در واقع با این اظهار نظر بند ذکر شده در آیین نامه واگذاری بناها را عملا بیکاربرد کرد.
تجلی این نقصها امروز همه در عمارت مسعودیه آشکار است، عمارت مسعودیه با وجود آنکه به اعتقاد بسیاری از کارشناسان و متخصصان این حوزه نفیس به شمار میآمد، اما در کشاکش اختلاف نظرها و نبود قانون مشخص برای تعریف یک اثر نفیس در مزایدهای در سال ۱۳۸۹ و در زمان ریاست حمیدرضا بقایی بر سازمان میراث فرهنگی با کاربری مرکز اقامتی و پذیرایی ۵ ستاره برای ۵۹ سال به شرکت عظام واگذار شد و امروز مسعودیه نه تنها مرکز اقامتی و پذیرایی نیست، بلکه از داخل آن جز ویرانه، چیزی باقی نمانده است.
مرمت بنا به فراموشی سپرده میشود
مدتی پس از واگذاری این بنا، شرکت عظام عنوان میکند؛ مطالعات و امکان سنجیها نشان داده است که امکان تبدیل مسعودیه به مرکز اقامتی وجود ندارد و بهتر است؛ این بنا به مرکزی برای برگزاری رویدادهای فرهنگی تبدیل شود، همین مساله سرآغاز درگیری میان صندوق احیا و سرمایه گذاران عمارت مسعودیه میشود.
در حالی که براساس اظهارات عباس پالیزبان (معاون حقوقی صندوق احیا و بهره برداری از اماکن تاریخی-فرهنگی) بنابر بندهای قرارداد واگذاری عمارت مسعودیه، شروع بهرهبرداری از عمارت باید پس از اتمام مرمت انجام شود، شرکت سرمایه گذار با فروش بلیط، دربهای مسعودیه به روی مردم باز میکند، و جالب است که مردم مجبور میشوند هزینهای را (که اخیرا به ۵۰۰۰ تومان برای هر نفر رسیده بود) بپردازند تا فقط بتوانند به داخل محوطه عمارت مسعودیه بیایند و نمای آن را از محوطه تماشا کنند، بدون آنکه هیچ امکاناتی حتی یک آبسرد کن در محوطه قرار بگیرد. همچنین شرکت سرمایهگذار، بناهای خارج از عمارت اصلی را نیز تبدیل به کافی شاپ و فروشگاه صنایع دستی کرد تا علاوه بر بلیط فروشی برای مشاهده بنا از دور، از این طریق نیز درآمدزایی کند، از طرف دیگر بخشی از عمارت نیز بنابر اظهارات محمدرضا پوینده (مدیرعامل صندوق احیا) بدون گرفتن اجازه از این صندوق به تماشاخانه تبدیل میشود و در حالی که این تماشاخانه برای هر صندلی ۳۰ هزار تومان بلیط میفروشد به دلیل مشکلات موجود در بنا هر لحظه احتمال ریزش دارد.
اما مشکل اصلی مسعودیه به نظر میرسد؛ وضعیت داخل عمارت باشد که در تمام این سالها از مرمت اضطراری نیز دور مانده است.
ترکهای عمیق، شیشههای رنگی شکسته پنجرهها، سوراخها و دیوار نوشتههای متعد بر روی سقف و دیوارها، باقی ماندن آثار آتشسوزی در بنا و... همه نشان از آن دارد که از انجام مرمت اضطراری نیز خودداری شده است.
البته اکبر تقیزاده، مدیر اجرایی پروژه مرمت و احیاء عمارت مسعودیه درباره کوتاهی در انجام مرمت بنا گفته است: «کار مرمت و احیاء، طرح لازم دارد و مرمت و احیاء براساس نوع کاربری بنا انجام میشود. از آنجایی که صندوق هنوز تغییر کاربری را به ما ابلاغ نکرده است، ما نمیتوانیم کار مرمت و احیاء را شروع کنیم.»
این درحالی است که محمدرضا پوینده در جواب این مسئول اظهار کرد: «شرکت عظام به طور مداوم این مساله را مطرح میکند که باید اینجا تغییر کاربری پیدا میکرد تا ما آن را مرمت میکردیم و اینجا برای مرکز اقامتی ظرفیت ندارد و برای ایجاد مرکزی برای رویداد فرهنگی مناسب است، اما مرمت اضطراری آینهکاریها، ترک دیوار و.. چه ربطی به کاربری دارد؟»
جای خالی نظارت صندوق احیا
این اعتراضات صندوق احیا و ابطال قرار داد عمارت مسعودیه از سوی آنها سبب نمیشود که وظیفه نظارتی صندوق احیا بر بناهای واگذار شده فراموش شود و هرچند که مسئولان صندوق احیا عنوان میکنند که تنها مدتی است که در این سمت مشغول هستند و کم کاری، مربوط به دورههای قبل و اشتباه صندوق احیا در زمان واگذاری است که بنا را ۵۹ ساله قرار داد بسته است؛ چنین وضعیتی این نگرانی را به وجود میآورد که با تغییر مدیران هرکس مشکلات را به گردن دیگری بیاندازد و در آخر مشخص نشود که مشکل اصلی کار در کجاست و کدام روند مسعودیه را به چنین روزی انداخته است؟
آینده عمارت مسعودیه
اکنون صندوق احیا، عمارت مسعودیه را در اختیار خود گرفته و پرونده حقوقی آن را به جریان انداخته است، در حال حاضر درهای مسعودیه بر روی مردم بسته است و اولین جلسه بررسی پرونده عمارت مسعودیه در مراجع قضایی قرار است؛ چند ماه دیگر برگزار شود و مشخص نیست که این پیگیریهای حقوقی چقدر به طول بیانجامد، هرچند که مدیر عامل صندوق احیا اظهار میکند که درهای مسعودیه به زودی دوباره بر روی مردم باز میشود و همچنین اظهار امیدواری میکند که خود شرکت سرمایهگذار برای انجام مرمت پیش قدم شود.
از طرف دیگر این پیشنهاد به گوش میرسد که پس از تعیین تکلیف قضایی ممکن است؛ این بنا به هتلی لوکس برای اقامت افراد بلندپایهای که به ایران سفر میکنند؛ تبدیل شود که در این صورت احتمالا امکان بازدید آن برای مردم از بین میرود، اما در مجموع بر اساس صحبتهای مسئولان صندوق احیا تاکنون تصمیمی برای آینده عمارت مسعودیه گرفته نشده است.
بازدید از عمارت مسعودیه بدون آنکه مردم به بخشهای داخلی بنای اصلی دسترسی داشته باشند، اندکی پس از باز شدن دربهای آن به روی مردم با استقبال بینظیری روبرو شد و در مدتی اندک به یکی از جاذبههای گردشگری اصلی تهران تبدیل شد و مردم حاضر شدند؛ حتی برای استفاده از محوطه آن و دیدن نمای بنا، ورودیه بپردازند، بنابراین به نظر میرسد؛ به لطف بخش خصوصی و دولتی اکنون بزرگترین بازنده ماجرای عمارت مسعودیه مردم باشند، چرا که یکی از محبوبترین میراث فرهنگیشان در معرض نابودی است.
گزارش: آیسان زرفام