گزارش ایلنا از دو حادثه دردناک؛
ترویج زایمان طبیعی به چه قیمتی؟
وضعیت الهام و مائده، مادرانی که به دلیل اصرار پزشک بر زایمان طبیعی از نوزادانی سالم محروم شدند؛ این سوال را به ذهن متبادر میکند که سیاست ترویج زایمان طبیعی و کاهش سزارین به چه قیمتی در وزارت بهداشت دنبال میشود؟
به گزارش خبرنگار ایلنا؛ افزایش آمار زایمان سزارین در سالهای اخیر وزارت بهداشت را بر آن داشت تا برنامهها و سیاستهایی را در راستای کاهش این آمارها در پیش بگیرد که از آن جمله حذف فرانشیز زایمان سزارین به عنوان مشوقی برای پزشکان زنان و زایمان بود که آنها را برای انجام زایمانهای طبیعی ترغیب کند.
مطلوب بودن فواید افزایش زایمان طبیعی و کاهش سزارین بر کسی پوشیده نیست، اگرچه سیاستهای وزارت بهداشت موجب کاهش ۱۰ درصدی آمار سزارین شد، اما به واقع این سیاستها مصداق بارز از آن سوی بوم افتادن شده است به طوریکه هر از چندگاهی شاهد فوت نوزادان در حین زایمان یا بروز عارضهای برای نوزاد یا مادر در فرایند زایمان هستیم که گفته میشود؛ به جهت اصرار پزشکان به زایمان طبیعی اتفاق میافتد.
و شاهد این مدعا انتشار اخباری از موارد مختلفی نظیر روژین میهمی در بیمارستان شهید بهشتی قروه و ماجرای مشابه در بیمارستان کاشانی جیرفت است که در مورد مربوط به بیمارستان کاشانی جیرفت رئیس بیمارستان دلیل اصرار زیاد اعضای کادر بیمارستان بر زایمان طبیعی و به خطر افتادن جان بیمار را طبق دستورالعمل وزارت بهداشت و درمان دانسته و گفته بود؛ باید آمار سزارین کاهش داشته باشد و اگر در کارنامه پزشکان آمار سزارین زیاد باشد، مورد مواخذه قرار میگیرند.
در همین راستا در روزهای اخیر نیز انتشار اخباری از امیر عباس ۵ ماهه نوزادی که اخیرا با هشتک حمایت از امیرعباس خبرساز شده است و طبق اظهارات مادرش که در حین زایمان و به دلیل اصرار پزشک بر زایمان طبیعی به فلج مغزی شدید مبتلا شده است، این موضوع را بیش از پیش کانون توجه قرار داده است و این سوال اساسی را در ذهن ایجاد میکند که اصرار بر زایمان طبیعی تا کجا مجاز شناخته میشود؟
در این رابطه الهام حریری؛ مادر امیر عباس، نوزادی که به فلج مغزی مبتلا شده است، در شرح زایمان خود میگوید: با وجود درخواست مکررش از ماما و پزشک برای انجام سزارین ساعتها درد کشید و در نهایت اصرار پزشک بر زایمان طبیعی موجب به دنیا آمدن نوزادی با فلج مغزی شدید شده است.
او میگوید: شبی که درد زایمان به سراغش آمده و به بیمارستان مراجعه کرده است، پزشک در بیمارستان حضور نداشته و ماما بعد از معاینه به او گفته است که به احتمال زیاد باید سزارین شود، اما در تماس تلفنی که ماما با پزشک داشته، پزشک گفته است که باید زایمان طبیعی داشته باشد و به دلیل عدم حضور پزشک از من خواستند که به منزل رفته و روز بعد به بیمارستان بیایم.
مادر امیر عباس میگوید: روز بعد، از ساعت ۶ صبح به بیمارستان مراجعه کردم، اما پزشک تلفنش را جواب نمیداد و برای انجام زایمان من در بیمارستان حضور نیافت و در طی مدتی که درد میکشیدم، ماما تلاش میکرد که فرزندم را به طور طبیعی به دنیا بیاورد.
الهام میگوید: در این مدت ماما مدام من را معاینه میکرد، تا ساعت ۱۰ که من خیلی اعتراض کردم و گفتم چرا من را سزارین نمیکنید و گفتم درد را نمیتوانم تحمل کنم و وقتی اعتراض کردم؛ برای من بیحسی اسپاینال زدند و دوباره معاینهام کردند و از طرق مختلف سعی کردند؛ نوزادم را به طریق طبیعی به دنیا بیاورند.
او از فرآیند دردناک زایمانش میگوید و از اینکه دکترش در مطب بوده است و ساعت ۶ که او به بیمارستان مراجعه کرده و تا ساعت ۱۳ بالای سر او نیامده است.
وی ادامه میدهد: بعد از تلاشهای ماما بالاخره پزشک میرسد و باز هم علیرغم آماده نبودن شرایط برای زایمان طبیعی در این ساعات طولانی اصرار بر زایمان طبیعی میکند و بعد از تلاش فراوان، وقتی نوزاد به دنیا نمیآید تلاش کرد با دستگاه وکیوم اقدام به این کار کند.
او میگوید: وقتی تلاشهای چند ساعته پزشک و ماما را میدیدم و درد میکشیدم؛ بارها درخواست کردم، سزارینم کنند تا نوزاد به دنیا بیاید، ولی پزشک دست بردار نبود تا وقتی که بیهوشم کردند و من دیگر چیزی متوجه نشدم جز اینکه هر چند لحظه که به هوش میآمدم تلاش آنها را میدیدم.
وی اظهار میکند: در نهایت ساعت ۸ شب بود که بالاخره سزارین شدم و از اتاق عمل بیرون آمدم، این در حالی است که در حین تلاش پزشک برای زایمان طبیعی سر فرزندم گیر کرده بود و او را داخل رحم هل میدادند تا اینکه در نهایت سزارین انجام شد.
الهام میگوید: وقتی فرزندش به دنیا آمده هیچ علائم حرکتی نداشته و از روز اول گریه نکرده است و وقتی نوزاد را به او دادهاند؛ مثل یک تکه گوشت بوده و هیچ حسی نداشته است و پزشکان امیر عباس را مبتلا به فلج شدید مغزی ذهنی حرکتی و رشدی تشخیص دادهاند و میگویند به دلیل اینکه در کانال زایمان مانده، هیدروسفال است و همچنین به این دلیل که با دستگاه وکیوم کشیده شده؛ مغزش کوچک شده و دور مغزش نیز آب است، از همین رو میکروسفال هم هست.
وی ادامه میدهد: پزشکان میگویند؛ سرش رشد نمیکند و عمرش کوتاه است و اگر بزرگ شود؛ نمیتواند تکان بخورد.
ماجرای دردناک الهام حریری و فرزندش امیرعباس این روزها با هشتک حمایت از امیر عباس در فضاهای مجازی داغ است، اما مسئولان بیمارستانی که امیر عباس در آن به دنیا آمده است و وزارت بهداشت تاکنون در این رابطه پاسخی نداشتهاند و حتی مسئولان کمیسیون نظام پزشکی مشهد نیز حکم بر عدم تقصیر و منع تعقیب پزشک صادر کردهاند.
این مورد اما تنها موردی نیست که به دلیل اصرار بر زایمان طبیعی، نوزادی دچار عارضه شده است؛ بلکه در مورد مشابه دیگری با فاصله زمانی کمی بیشتر مادر دیگری نیز از این نعمت که فرزند اول خود را سالم به دنیا بیاورد، بازمانده که علت آن را نیز قصور پزشکی اعلام شده است.
مائده صناعیان مادر آتنا است؛ مادر دیگری که حرفهای مشابه مادر امیر عباس را بازگو میکند و میگوید: فرزند من به دلیل قصور پزشکی در زمان زایمان دچار فلج مغزی شد و الان یک سال و سه ماه است که زندگی نباتی دارد و رشد نمیکند.
او میافزاید: من برای زایمان به بیمارستان رفتم. قبل از آمادن پزشک آمپول بیحسی به من زدند که سزارین کنم، ولی دکتر آمد و گفت؛ زایمان باید طبیعی اتفاق بیافتد و بعد نوزاد را با وکیوم بیرون کشید. بچه ایست تنفسی داشت و وقتی احیایش کردند، تشنج کرد. این زندگی برای فرزندم فایدهای ندارد، چرا که او دچار عارضه عقبماندگی ذهنی و حرکتی است.
مائده ادامه میدهد: در این زمینه به کمیسیون پزشکی اعتراض کردیم و بعد از مدتها رفت و آمد و پیگیری تنها ۳۰ درصد قصور پزشکی را علت تشخیص دادند و وقتی به این موضوع اعتراض کردیم، یکی از مسئولان گفت که میدانم ۱۰۰ درصد پزشک مقصر است، ولی بیشتر از این نمیتوانیم کاری کنیم.
مائده ادامه میدهد: با اعتراضی که داشتیم؛ ۴۰ درصد قصور پزشکی اعلام شد که در حال حاضر ماما معترض شده و همچنان پرونده باز مانده است.
وی در این باره که چرا در همان زمان شکایت نکرده است، میگوید: در ابتدا ما شکایت نکردیم و چند ماه بعد شکایت کردیم؛ چون پزشکان گفتند؛ نوزاد در حال رشد هست و تا سه ماهگی خوب میشود. همه چیز را گنگ به ما میگفتند و باورمان نمیشد چه اتفاقی برای فرزندمان افتاده، ولی بعد متوجه شدم، فرزندم رشد نمیکند، در عین حال که تشنجهای مکرر داشت علاوه بر اینکه عکس العملی هم نداشت.
مائده در ادامه صحبتهایش میگوید: آتنا بچه اول من است و تاکنون مخارج سنگینی برای ما داشته و دارد. میگویند دیه میدهیم، اما این دیه واقعا قابل مقایسه با هزینههایی که چنین نوزادانی برای خانواده دارند؛ نیست.
او ادامه میدهد: رای اخر ۳۰ درصد قصور پزشکی، ۳ درصد ماما و ۷ درصد هم امور فنی بیمارستان بود، چون بچه من را خیلی دیر احیا کردند و همچنین تا زمانی که آمبولانس بیاید و بچه من را به مرکز طبی انتقال دهند؛ یک ساعت طول کشید. مسوولان بیمارستان با هم درگیر بودند و میگفتند؛ کار پزشک کاملا غیرعلمی بوده است.
با تمام این تفاسیر ایرج حریرچی؛ قائم مقام وزیر بهداشت در پاسخ به سوال خبرنگار ایلنا که آیا سیاست وزارت بهداشت در خصوص کاهش آمار سزارین موجب آسیب رساندن به مادر و نوزاد در حین زایمان به دلیل اصرار بر زایمان طبیعی نشده است؟ میگوید: با یک و دو مورد عارضه نوزاد و مادر در حین زایمان نمیتوان به این مساله استناد کرد که سیاستهای وزارت بهداشت در این راستا مناسب نبوده است.
وی تاکید میکند: پس از طرح تحول سلامت، مرگ و میر نوزاد در ۲۴ ساعت اول و یک ماه اول تولد نسبت به قبل از آن نه تنها افزایش پیدا نکرده، بلکه کاهش نیز پیدا کرده است.
وضعیت الهام و مائده، مادرانی که به دلیل اصرار پزشک بر زایمان طبیعی از نوزادانی سالم محروم شدند؛ این سوال را به ذهن متبادر میکند که سیاست ترویج زایمان طبیعی و کاهش سزارین به چه قیمتی در وزارت بهداشت دنبال میشود؟