خودداری مسئولان از تعریف «اثر نفیس»، راهی برای دور زدن قانون
در حالی که بر اساس قانون؛ واگذاری بناهای نفیس تاریخی به بخش خصوصی ممنوع است، مسئولان از ارائه تعریف مشخص از اثر نفیس خودداری میکنند که این امر سبب شده است؛ دست آنها برای واگذاری هر گونه اثر تاریخی باز باشد.
به گزارش خبرنگار ایلنا، با افزایش سرعت واگذاری بناهای تاریخی تا جایی که بر اساس اعلام مدیر عامل صندوق احیا و بهرهبرداری از اماکن تاریخی، در 9 ماه گذشته واگذاریهای بناهای تاریخی به بخش خصوصی به منظور مرمت احیا و بهرهبرداری 600 برابر شده است، این نگرانی به وجود میآید که در صورت نبود قوانین و چارچوبهای مناسب، برخی آثار نفیس در چرخه واگذاری قرار بگیرند و در ریسکها و خطرهای احتمالی موجود در فرآیند واگذاریها، آسیب جبران ناپذیری ببینند که این مساله بیشک بر تاریخ کشور نیز آسیبهای جبرانناپذیری وارد میکند.
این مساله آنقدر اهمیت داشته که حتی قانونگذار نیز در قوانین مربوط به واگذاری بناهای تاریخی عنوان کرده که واگذاری بناها و آثار نفیس ممکن نیست، اما متاسفانه مدتهاست؛ کمیته تعیین آثار نفیس تشکیل جلسه نداده است.
در غیاب این کمیته و در حالی که تعریف مشخص و قانونی از عنوان« اثر نفیس » وجود ندارد؛ ابهاماتی ایجاد شده که این ابهامات از طرفی دست نهادهای مربوطه را برای واگذاری بناها باز گذاشته است و از طرفی دیگر مانع از مشخص شدن آثاری شده که نباید ریسک واگذاری به بخش خصوصی در مورد آنها وجود داشته باشد؛ برای نمونه در مورد دیر گچین، کاروانسرای دوره ساسانی که متقاضیان مختلفی برای واگذاری دارد؛ اختلاف نظرهای بسیاری به وجود آمده است.
تعریف «اثر نفیس» وظیفه معاونت میراث فرهنگی است
این مشکلات در حالی است که مدیر عامل صندوق احیا انجام یک تعریف مشخص از اثر نفیس را وظیفه معاونت میراث فرهنگی سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری میداند و معتقد است؛ هر بنایی که معاونت اعلام کند؛ نفیس است از لیست مزایده واگذاری به بخش خصوصی خارج میشود.
همه آثار نفیساند اما میتوانند واگذار شوند!
از سوی دیگر بر اساس صحبتهای محمد حسن طالبیان؛ معاون میراث فرهنگی کشور به نظر میآید که این معاونت تصمیمی برای ارائه تعریف مشخص از اثر نفیس ندارد، چرا که وی در نشست خبری خود در روز جهانی موزه ها و هفته میراث فرهنگی می گوید: «از نظر من از یک شی موزهای گرفته تا یک خانه و یا یک کتاب همه نفیس هستند؛ زیرا اگر که نفیس نبودند ما آنها را در فهرست آثار ملی قرار نمیدادیم؛ بنابراین موضوع اصلی تعیین کاربری متناسب با شان بناها است. مثلا تخت جمشید کاربری متناسب با خود را دارد و موزه است، به همین خاطر جز آنهایی که حاکمیتی هستند، با تعداد زیادی بنا مانند کاروانسرا روبروییم که مخروبه شدهاند که اینها باید مرمت و احیا شوند و کاربری آنها متناسب باشند و ممکن است که بخش خصوصی آنها را اداره کند، که اگر کاربری آن درست تعریف شود؛ اشکالی ندارد. اخیرا زمانی که میخواستند؛ حکم کمیته نفایس را صادر کنند، ما در خواست کردیم؛ اینگونه ثبت شود که تعیین کاربری مناسب با شان اثر صورت بگیرد، انصافا در هیچ جای دنیا نیز چنین تعریفی به عنوان نفایس نداریم.»
بازی با واژهها برای دور زدن قانون
اظهارات مسئولان میراث فرهنگی کشور در این زمینه از سوی برخی کارشناسان و اساتید این حوزه با انتقادات فراوانی روبروست؛ برای نمونه حکمت الله ملاصالحی (باستان شناس، پایه گذار فلسفه باستان شناسی در ایران و استاد دانشگاههای ایران و آتن) در این باره به خبرنگار ایلنا میگوید: این گونه صحبتها بهانهای شده است که پایبندی به قوانین وجود نداشته باشد، برخی هم در این حوزه فراقانونی عمل میکنند که در چنین شرایطی هرج و مرج ایجاد میشود و فرصتها را برای سوءاستفاده باز میکند ؛ اگر قرار است بر اساس قانون عمل نشود و همه آثار واگذار شوند؛ پس اصلا چه نیازی به وجود سازمان میراث فرهنگی است، برخی با مفاهیمی مانند نفیس و غیرنفیس بازی میکنند و راه را برای دور زدن قوانین باز میکنند.
وی ادامه میدهد: با همین گونه حرفها بود که گفتند؛ مسعودیه نفیس نیست و آن را واگذار کردند؛ جالب است که از نظر آقایان معماری قاجاری این عمارت نفیس نبود و لابد معماری برج میلاد نفیس است؛ ببینیدامروز بر سر مسعودیه چه آمد؛ سزاوار نیست که در مورد بناهای تاریخی اینگونه رفتار کنیم، زیرا که این بناها یک روایت تاریخی کالبدی شده هستند واین زبان کالبدی شده وقتی در کنار متن قرار میگیرد؛ دیگر کسی نمیتواند تاریخ را تحریف کند به همین دلیل هم هست که ما اصرار بر حفظ این آثار داریم، زیرا تاریخ یک مملکت در آن نهفته است، میراث فرهنگی حافظه یک ملت است.
این استاد دانشگاه توضیح میدهد: در یک خانواده که فرزندان زیادی دارند، اگر تنگنای مالی به وجود بیاید؛ هیچ وقت حاضر نیستند یکی از فرزندان خود را بفروشند، میراث فرهنگی نیز چنین حکمی دارد و فی نفسه ارزشمند است. در واقع باید سازمان قدرتمندی با اختیارات مناسب و کارشناسان زبده وجود داشته باشد تا در زمینه مرمت، حفاظت و صیانت از آثار فعالیت کند و اگر میخواهد، خود کاربری فعالتری به آثار بدهد نه اینکه آنها را واگذار کند.
کارنامه بخش خصوصی سیاه است
او با اشاره به کارنامه سیاه بخشهای خصوصی و شهرداریها در حوزه میراث فرهنگی، یادآوری میکند: اکنون در بندر صیراف شاهدیم که قصد دارند؛ آنجا را تبدیل به پارک کنند، در بابل نیز شاهد بودیم؛ خانه قاجاریه خلیلیان را با خاک یکسان کردند؛ در چنین مواردی اگر ابنیه واگذار شود؛ واقعا چه بر سر میراث فرهنگی میآید؟
ملاصالحی با بیان اینکه رفتار کنونی با میراث فرهنگی سبب شده، اکنون در فضایی زندگی کنیم که به آن تعلق خاطر نداریم، میگوید: هفته پیش به نمایشگاه کتاب رفتم، مردم به صورت میلیونی از آن استقبال کرده بودند اما وقتی به بناهای ساخته شده در آن نگاه میکردم دریغ از جلوه معماری ایرانی و اسلامی؛ این مساله نشان میدهد که ما دیگر هیچ تعلق خاطری به میراث خودمان نداریم و در فضاهایی زندگی میکنیم که هیچ نسبتی با ذوق و سلیقه و سبک زندگی ما ندارد که این مساله بسیار خطرناک است.