مینیبوسهای فرسوده، رانندگان افسرده و مسافران معترض
مینیبوسهای فرسوده، رانندگان افسرده و مسافران معترض داستان این روزهای خطوط مینیبوسرانی شهر تهران است.
مینیبوسها فرسوده و بیرمق تنگ به تنگ هم در پایانه چیده شدهاند. اتاقکهایی رنگ و رو رفته و خسته از سالیان دراز کار و حرکت، با لاستیکهایی صاف شده که سالهای سال بر آسفالت خیابان صورت سائیدهاند. درون اتاقک، صندلیهای مستعمل و کهنه با جای چندین جوشخوردگی آرام برجای خود نشستهاند با روکشهایی رنگ و رو رفته و چرک مرد که برای نشستن روی آن باید احتیاط کنی تا مبادا لباست به گوشهای از آن گیر کند و پاره شود.
سوار شدن بر مینیبوسهایی چنین فرسوده و کهنه حتما جان راننده و سرنشینان آن را به مخاطره میاندازد. ماشینهایی که سالها از عمرشان میگذرد و زمان خروجشان از سیستم حمل و نقل عمومی رسیده است.
برای تهیه گزارشی از مصائب سیستم مینیبوسرانی شهر تهران به یکی از پایانههای مینیبوس واقع در میدان رسالت سرمیزنیم؛ رانندگان مینیبوس میفهمند که خبرنگاریم، دورمان حلقه میزنند؛ دل پری دارند از فرسودگی ماشین و ایمن نبودنش و اعصاب خردیهای راندن چنین ماشینهایی.
یکی از رانندگان که از قدیمیهای شرکت واحد است و خود را مقیمی معرفی میکند؛ میگوید: هیچچیز این مینیبوسها استاندارد نیست، عمر هر کدامشان 37 الی 38 سال است. الان دیگر فرسوده شدهاند و وقتی برای سوار کردن مسافر ترمز میکنیم، آنطرف خیابان میایستند، صندلی درست و حسابی هم که ندارند و باعث نارضایتی مسافر و دردسر ما میشوند.
دولت و سازمان محیط زیست کمک نمیکنند
او با بیان اینکه رانندگان با دل و جان کار میکنند و خود را پشت این ماشینهای فرسوده، پیر کردهاند؛ ادامه میدهد: برای نوسازی این مینیبوسها کارهایی انجام شده، اما پیگیریها که باید زنجیروار انجام میشده، صورت نگرفته است. دولت و سازمان محیط زیست هم باید برای نوسازی این مینیبوسها به شرکت واحد اتوبوسرانی کمک کنند که این کار را انجام نمیدهند.
این راننده قدیمی میافزاید: برخی از رانندگان حدود 30 سال است که پشت این ماشینها کار میکنند و این کار تنها منبع درآمدشان است، اما فرسودگی مینیبوسها بر کسب درآمد آنان تاثیر دارد به عنوان مثال کسی از این ماشینها برای دربستی استفاده نمیکند، گاهی نیز مسافر به دلیل شرایط بد مینیبوس و خسارتی که میبیند؛ کرایه اندک خود را نمی پردازد که اعصاب راننده نیز به هم میریزد.
یکی دیگر از رانندگان که جوانتر از بقیه و فرزند شهید است، با بیان اینکه 10 سال است که راننده مینیبوس هستم و 3 فرزند دارم، در پاسخ به این سوال که چرا با تمام این مشکلات هنوز هم در خطوط مینیبوسرانی فعالیت میکنید، میگوید: کار دیگری نیست، یک کار به من معرفی کنید که انجام دهم.
وی با تاکید بر اینکه باید تمام ارگانها دست به دست هم دهند و تکلیف این ماشینهای فرسوده را مشخص کنند، ادامه میدهد: واقعا برخی همکاران ما دارای خانواده هستند و عمر و جوانی خود را پای این مینی بوسها گذاشتهاند.
مرد جوان در خصوص آنکه قرار است؛ برای تحویل مینیبوسهای اسقاطی به مالکان 30 میلیون تومان وام پرداخت شود، جواب میدهد: آنچه گفته شده آن است که مینیبوس را تحویل دهیم و 7یا 8 میلیون تومان پول بگیریم. اینها همهاش حرف است باید به حرفها عمل کرد.
هیچ ارگانی از مینیبوسرانان حمایت نمیکند
او معتقد است؛ رانندگان تاکسی، اتوبوس و.. همه از حمایت یک ارگان مشخص برخوردار هستند، این در حالی است که هیچ کس به مینیبوسرانان نمیرسد.
یکی دیگر از رانندگان با 22 سال سابقه فعالیت در خطوط مینیبوسرانی با بیان اینکه برای اسقاط کردن ماشینهای فرسوده امروز و فردا میکنند، میگوید: این مینیبوس را سالها پیش یک میلیون و 200 هزار تومان خریدم، اگر همان زمان خانه خریده بودم اوضاعم بهتر بود، اما الان برای خرید یک ماشین نو مشکل دارم. از کجا ماهی 2 میلیون قسط ماشین بدهم، درحالی که 6 بچه دارم و درآمدم هم روزانه 40 تا 50 هزار تومان است که نیم آن هم خرج ماشین میشود.
وی ادامه میدهد: اگر مینیبوس کار هم نکند؛ ماهانه بیش از 4 میلیون تومان خرج دارد، یعنی اگر حساب کنیم؛ روزانه 30 هزار تومان خرج ماشین است، الان هم اوضاع به نحوی است که یک روز کار میکنی و یک روز ماشین خراب است و باید درآمد روز قبل را خرج تعمیرات ماشینکنی.
این راننده ضمن گلایه نسبت به گران شدن بیمه ماشین میافزاید: فردا بیمه ماشینم تمام میشود، این درحالی است که دیشب باخبر شدم؛ بیمه این ماشین 600 هزار تومان گران شده است، یعنی از یک میلیون و هفتاد هزار تومان به یک میلیون و 600 و 70 هزار تومان رسیده است.
او میگوید: از ساعت 4 صبح تا 8 شب کار میکنم و با تمام این تلاش بازهم نمیتوانم؛ ماشینم را بیمه کنم این خیلی حرف است، حالا ناچار شدهام که هزینه آن را قرض کنم. قیمت همه چیز در این مملکت بالا رفته است به جز کرایه مینیبوس. حساب این گرانی چیست، مگر بر قیمت کرایه ماشین من اضافه شده است؟
مینیبوسهای فرسوده و ناایمن رانندگان را افسرده کرده است
دیگری با 15 سال سابقه کار رانندگی، این ماشینهای فرسوده را عامل افسردگی و استرس رانندگان میداند و میگوید: این ماشینها هیچ ایمنی برای راننده و مسافر ندارند، اکثر اوقات مسافران به دلیل وضعیت بد ماشین با راننده درگیر میشوند و ما باید یا دعوا کنیم یا خسارت پرداخت کنیم به همین دلیل نشستن پشت این ماشینها به لحاظ روانی راننده را تحت تاثیر قرار میدهد.
او میافزاید؛ در این 15 سال انقدر دچار فشار عصبی شدهام که دچار لرزش دست شدهام و به هیچ کارم نمیرسم. هم خودم فرسوده شدهام و هم ماشینم.
یکی دیگر از رانندگان میگوید: چرا تبصره 13 شامل حال اتوبوسها شد و آنان توانستند با پرداخت 10 میلیون تومان صاحب اتوبوس شوند و مابقی را با اقساط بپردازند، اما امروز مالکان مینیبوس برای خرید ماشین جدید ناچارند؛ مبلغ بالایی پول بپردازند، وام با نرخ سود 16 درصد بگیرند و ماهی 2 میلیون تومان قسط پرداخت کنند، درحالی که هیچ یک از مالکان توانایی پرداخت این مبالغ راندارند.
وی با بیان اینکه بسیاری از این رانندگان زمانی وارد این کار شدند که واقعا به خطوط مینیبوس نیاز بود، ادامه میدهد: من افرادی را میشناسم که خانه خود را فروختند تا بتوانند ماشین بخرند. یعنی آن زمان قیمت خانه و مینیبوس برابر بود، در حالی که امروز میان قیمت این ماشینها و آن خانهها که فروخته شدند، تفاوت زیادی است. دولت باید به این مسائل رسیدگی کند.
نمیتوانیم رانندگان مینیبوس را بیمه کنیم
یکی از مسئولان پایانه رسالت میگوید: رانندگان مینیبوس بیمه نمیشوند به نحوی که ما 21 نفر از افراد دارای شرایط در این سامانه را برای دریافت بیمه معرفی کردیم، اما مورد قبول قرار نگرفت و دلیل این موضوع را هم نبود بودجه عنوان کردند.
وی همچنین درباره کمک به مالکان مینیبوس برای تعویض ماشینهای فرسوده اظهار میکند: در سال 91، 120 دستگاه مینیبوس نوسازی شدند که در این راستا 20 میلیون تومان کمک بلاعوض به آنها شد که 10 میلیون تومان آن را سازمان محیط زیست و 10 میلیون تومان دیگر را شرکت واحد اتوبوسرانی تامین کرد. 20 میلیون تومان هم وام گرفتند که ماهیانه 500 هزار تومان باز پرداخت میکردند و 5 میلیون و 700 هزارتومان هم خود پرداخت کردند و توانستند؛ مینیبوسهای فرسوده را با مینیبوسهای هیوندا تعویض کنند، اما الان همان ماشینهای هیوندا 120 الی 130 میلیون تومان قیمت دارند و تنها شرکت واحد اتوبوسرانی است که 20 میلیون تومان کمک بلاعوض را تقبل کرده است و سازمان محیط زیست و دولت هیچ یک برای کمک به خرید این خودروها و تعویض مینیبوسهای فرسوده قدمی برنداشتهاند.
ناگفته پیداست که مینیبوسهای از کارافتاده شهر تهران دیگر قابل اطمینان نیستند و مسئولانی که دم از استفاده از وسائل حمل و نقل عمومی میزنند و مردم را از استفاده خودروهای شخصی برحذر میدارند؛ باید برای این ماشینهای فکسنی و فرسوده چارهای بیندیشند. مردم چگونه میتوانند از این ماشینهایی که جانشان را به خطر میافکند، استفاده کنند از طرف دیگر رانندگان این خودروها نیز در نبود ماشینهای نو و سالم و پایین بودن کرایه ماشینهایشان و نیز به دلیل مخارج بالای ماشینهای خراب و اسقاطی دچار مشکلات معیشتی شدهاند که این موضوع نیز باید مورد توجه مسئولان قرار بگیرد تا مشکل دیگری گریبان شهر پر مشکلمان را نگیرد.