ثبت جهانی خوب است اما به درد شما نمیخورد!
تقریبا همه کسانی که از نزدیک شاهد سفر سال گذشته مدیرکل یونسکو، خانم "ایرینا بوکوا" به ایران و بازدید وی از آثار تاریخی اصفهان بودند، برخورد او با آثار جهانی این شهر را سرد و از سر بیحوصلگی توصیف کردند.
سالها پیش نمایشنامهای از رادیو پخش شد با داستانی بدین قرار که مردی نسبتا فقیر با خرید بلیت بختآزمایی، برنده یک هواپیمای شخصی میشود. مرد در سودای آن است که هواپیما را بفروشد و پولش را به زخم زندگیاش بزند. اما خیلی زود درمییابد تا رسیدن بدان مرحله، باید مبالغ هنگفتی را برای پارکینگ، راهاندازی، نگهداری و بیمه هواپیما هزینه کند. بدین ترتیب هدیه پرزرق و برقی که قرار است؛ چالههای زندگیاش را پرکند، از همان ابتدا مشکلات زیادی را برایش به همراه میآورد.
چنین مینماید که حکایت سازمان میراث فرهنگی و ثبت جهانی آثار تاریخی بیشباهت به موضوع این نمایشنامه نیست. سازمان مزبور، همواره تبلیغ میکند که ثبت آثار تاریخی در فهرست میراث جهانی، وجهه فرهنگی ایران را بالا میبرد؛ آثار ثبت شده را از نظر حقوقی، مالی و فنی تحت حمایت بینالمللی قرار میدهد؛ و باعث جلب گردشگران خارجی میشود. قطعا چنین است، اما نه برای سازمان تضعیف شده میراث فرهنگی که در راستای بهرهگیری از ثمرات کنوانسیون 1972 یونسکو نه از اقتدار قانونی قابل توجه برخوردار است؛ نه به اندازه کافی پویا و کارآمد است؛ و نه امکانات و اعتبارات لازم را در اختیار دارد.
تجربه سالهای اخیر نشان داده که ثبت جهانی آثار ایرانی به موازات پیامدهای مثبتی که داشته، باعث کشمکشها و گرفتاریهایی در سطح داخلی و بینالمللی شده و از این حیث، اعتبار فرهنگی ایران را به چالش کشیده است. برای نمونه، سازمان میراث فرهنگی به عنوان نماینده دولت ایران در کنوانسیون 1972، در شرایطی برای حفاظت از میدان نقش جهان تعهد بینالمللی سپرده است که به مدت بیش از یک دهه در موضوعاتی مانند ساخت برج جهاننما و عبور مترو از زیر میدان، نمیتواند حریف شهرداری اصفهان شود. در تهران نیز ساخت یک پاساژ در حریم کاخ گلستان، این سازمان را تا مرز استیصال پیش برده است. سایر آثار جهانی کشور از جمله تخت جمشید، پاسارگاد، سازههای آبی شوشتر، باغ دولتآباد یزد و... نیز با شرایط مشابهی روبرو هستند.
این وضعیت از دید سازمان یونسکو پنهان نمانده و به نظر میرسد که این نهاد بینالمللی – گذشته از یک سلسله تعارفات معمول در سطوح رسمی– وزن چندانی برای آثار جهانی ایران قائل نیست. تقریبا همه کسانی که از نزدیک شاهد سفر سال گذشته مدیرکل یونسکو، خانم "ایرینا بوکوا" به ایران و بازدید وی از آثار تاریخی اصفهان بودند، برخورد او با آثار جهانی این شهر را سرد و از سر بیحوصلگی توصیف کردند. نمونه دیگری از این بیتوجهی را میتوان در سایت یونسکو و در بخش معرفی میراث جهانی سراغ گرفت. نگاهی به این بخش نشان میدهد که یونسکو حتی در سطح یک معرفی خشک و خالی هم اهمیت چندانی برای آثار ایرانی قایل نشده است.
بسیاری عکسهایی که از آثار جهانی ایران در سایت رسمی یونسکو منتشر شدهاند؛ با صفاتی چون ناقص، اشتباه، بیکیفیت، ناخوانا، و فاقد ارزشهای بصری قابل توصیفاند؛ چندان که در معرفی آخرین اثر ثبتی ایران یعنی منظر فرهنگی میمند، حتی یک تصویر از منظر عمومی این روستا یافت نمیشود. در اینجا، چند نمونه از این عکسها را بازنشر میکنیم و از مسئولان سازمان میراث فرهنگی میپرسیم: آیا انتشار چنین عکسهایی در سایت یونسکو، معرّف و مبلّغ آثار تاریخی ایران است یا مایه وهن آنها؟ سازمانی که مدعی است؛ برای ثبت جهانی هرکدام از آثار تاریخی کشورمان، پژوهشهای گستردهای را به انجام رسانده و پروندههای پیچیدهای را تشکیل داده و رایزنیهای مهمی را صورت داده، آیا نمیتوانست چند فریم عکس مناسب را در اختیار سایت یونسکو قرار دهد تا انتظارات جامعه از ثبت جهانی آثار تاریخی، دستکم در نازلترین سطح ممکن برآورده شود؟ آیا از یک نهاد بینالمللی که در تدارک چند قطعه عکس معمول و خالی از اشتباههای فاحش، این چنین ناتوان یا بیتوجه است، میتوان انتظار مشاوره کارشناسی و مساعدت مالی و فنی داشت؟ (یادآور میشود چند سال پیش نیز سایت یونسکو در معرفی گنبد سلطانیه دچار اشتباه فاحش شد و عکسی از آرامگاه ملاحسن کاشی را بهجای عکس گنبد سلطانیه منتشر کرد. طبق معمول، سازمان میراث فرهنگی تنها پس از کشف و اعلام این خطا از سوی رسانهها به پیگیری ماجرا پرداخت.)
هدف این نوشته اما، نفی تلاش برای ثبت جهانی آثار تاریخی و توصیه به توقف آن نیست بلکه گوشزد کردن این نکته است که سازمان میراث فرهنگی تمرکز بیش از اندازهای بر موضوع ثبت جهانی دارد؛ به گونهای که بسیاری از مسایل مهمتر و بنیادیتر را تحتالشعاع این موضوع قرار داده است؛ خصوصا که این سازمان بیشترین تلاش را تا مرحله ثبت آثار در کمیته بین الدول صورت میدهد و مسایل بعدی را به بوته فراموشی و بیتوجهی میسپارد. نمونه بارز آن مرمت ایوان کاخ عالی قاپوی اصفهان به عنوان بخش کوچکی از یک اثر عظیم جهانی است که پس از 11 سال و به رغم مساعدتهای استانداری اصفهان هنوز به اتمام نرسیده است. افزون بر این، در اهمیت ثبت جهانی و تبعات مثبت آن مبالغه گزافی نزد افکار عمومی به عمل آمده؛ تا جایی که ثبت یا عدم ثبت آثار به مهمترین شاخص ارزیابی عملکرد معاونت میراث فرهنگی بدل شده است. شاید 10 سال پیش، ثبت جهانی آثار ایرانی یک اولویت اساسی بهشمار میآمد، اما اکنون با شکلگیری شرایط متفاوت و با ثبت 19 اثر، اولویتهای میراث فرهنگی دچار دگرگونیو جابهجایی شده است. بنابراین سازمان میراث فرهنگی پیش از آنکه درباره پیامدهای فرخنده ثبت جهانی داد سخن دهد، باید به این پرسش پاسخ گوید که در سالیان اخیر، ثبت جهانی چه گرهی از کلاف سردرگم میراث فرهنگی ایران گشوده است؟
سایت یونسکو در بخش معرفی سازههای آبی شوشتر، تنها سه عکس از این اثر جهانی منتشر کرده که هر سه آنها ابعاد و کیفیتی مثل این عکس دارند!
در بخش معرفی تخت سلیمان، عکسی از ارگ بم منتشر شده است.
در بخش معرفی میدان امام (نقش جهان) عکسهایی از مسجد جامع عتیق اصفهان جای گرفته است.
عکسی از مسجد جامع عباسی (امام) اصفهان؛ نمونهای از کیفیت و خوانایی عکسهای یونسکو از آثار جهانی ایران
در حالی که 9 باغ ایرانی در فهرست میراث فرهنگی جهان ثبت شده، در سایت یونسکو فقط تصویر یکی از آنها، یعنی باغ شاهزاده کرمان به چشم میخورد؛ افزون بر این، حافظیه شیراز به اشتباه یکی از باغهای جهانی معرفی شده است.
یادداشت از: حمیدرضا حسینی؛ روزنامهنگار و پژوهشگر تاریخ