گفتگو با دو کارگر ساختمانی
سهم کارگر افغان از این آشفتهبازار چیست
کارگران ساختمانی ایرانی طی دو دهه گذشته هر روز تاثیر حضور اتباع خارجی در بازاری که – درست یا نادرست – تنها متعلق به خود می دانند را لمس می کنند.
قیمت کارگر ساختمانی ایرانی در بازار شکسته است چون همکار افغان او ناچار است با مزدی کمتر از عرف بازار، کار کند. همکار افغان او نمی تواند از کارفرما مطالبه بیمه و مزایای جانبی داشته باشد اما کارگر ساختمانی ایرانی بیمه را از حقوق اولیه کارش می داند. کارگر ایرانی حاضر نیست بیش از ساعت کار قانونی بصورت رایگان کار کند، اما کارگر افغان نه تنها در ازای دریافت مبلغی ناچیز بیش از ساعت کار قانونی کار می کند که اگر کارفرما اراده کند شب نیز برای نگهبانی در محل کارش می خوابد. این تجربه های عینی از حضور افغان ها در مشاغل ساختمانی در کنار تبلیغات منفی دولتها علیه کار اتباع بیگانه، کارگر ایرانی را به یقین رسانده است که تنها مانع اشتغال و دستیابی او به حقوق صنفی اش کارگران افغان هستند.
محدودیت های دولتی، بدنه اتباع خارجی متقاضی کار در ایران را عمدتا در بازار مشاغل ساختمانی متمرکز کرده است؛ در شرایطی که این بازار ظرفیت محدودی دارد و در این آشفته بازار آن کارگری کار را می برد – ایرانی یا خارجی -که کار بیشتری انجام دهد، مزد کمتری بخواهد و حقوق صنفیاش را مطالبه نکند.
در این شرایط، برخی کارشناسان بازار کار معتقدند وظیفه اولیه دولت به جای دامن زدن به سوءتفاهمات موجود بین کارگر ایرانی و افغان، باید عادلانه ساختن مناسبات بازار کار و از بین بردن تبعیضی که منجر به ارزان فروشی نیروی کار توسط کارگران افغان می شود باشد تا آنان نیز با آگاهی از برابری حقوق شان با کارگر ایرانی، سهم شان را از ارزشی که تولید می کنند طلب کنند و در جایگاهی برابر با کارگر ایرانی قرار بگیرند. در این صورت آنان نیز باید مالیات بپردازند و همچون سایر کارگران با پرداخت ماهانه 7 درصد از درآمدشان به سازمان تامین اجتماعی، از امکانات بیمه و بازنشستگی برخوردار شوند.
اگر مجبور نبودم به ایران نمی آمدم
«دادالـله» کارگر برقکار 23 ساله افغان است که حالا در یک پروژه ساختمانی مشغول است و روزانه 30 هزار تومان مزد می گیرد.
ده سالی میشود که برای کار میان مزار شریف و تهران در تردد است. میگوید: «از حدود چهار- پنج باری که به ایران آمدم تنها یک بارش مجوز داشتم و مابقی دفعات را از مسیرهای خطرناکی آمدم که اگر مجبور نبودم مانند هر انسان عاقل دیگری حاضر به پیمودن آن نبودم».
او در مورد کارهایی که در مدت حضورش در ایران انجام داده میگوید: «در تهران در مشاغل مختلفی کار کردهام؛ از مشاغل ساده خدماتی مثل نظافت گرفته تا سریداری، زمانی هم در پروژههای عمرانی کانال کشی شهری بودم اما به تدریج برقکاری را یاد گرفتم و حالا مدتی است در این حرفه ام».
این برقکار افغان در مورد دیدگاه منفی که در میان همکاران ایرانی او نسبت به کارگران افغان وجود دارد؛ می گوید: «دلیل این بدبینی را نمیفهمم و سعی می کنم درگیر این مسئله نشوم، همه ما برای تامین معاش خانوادههایمان کار میکنیم، اگر من می توانستم همین کار را در کشور خود انجام دهم هرگز دوری از خانواده را تحمل نمیکردم».
دادالله ادامه میدهد: «همانقدر که همکاران ایرانی من حاضر نیستند تا به هر قیمتی کار کنند من هم قیمت خودم را دارم، همین الان بابت کاری که در این پروژه انجام میدهم روزانه 30 هزار تومان میگیرم، مثل دیگر کارگران بخشی از این پول بابت هزینههای جاری خرج می شود و مابقی برای خانوداهام پس اندازی میشود».
کارگران افغان حتی نمی توانند غر بزنند
همکار ایرانی داداللـه، یک کارگر ساختمانی 31 ساله میگوید:«در میان کارگران ساختمانی یک نوع فضای دو قطبی میان کارگران ایرانی و غیر ایرانی وجود دارد و اغلب طرف غیر ایرانی به نرخ شکنی و اشغال کردن فرصتهای شغلی متهم می شوند».
اما این کارگر ساختمانی ایرانی تاکید دارد برخلاف تصور شایع، کارگران غیر ایرانی ساختمانی با هر قیمت پایینی کار نمیکنند، او میگوید: «از زمانی که با اجرای بیمه اجباری کارگران ساختمانی کارفرمایان پروژههای ساختمانی مجبور به پرداخت حق بیمه شدهاند؛ تفاوت میان قیمت کارگران ایرانی و غیر ایرانی بیشتر شده است».
وی ادامه میدهد: «کارگران افغان بابت هربار آمد و شد به ایران تا حدود 3 میلیون تومان هم هزینه میدهند و به ویژه شرایط آمدن آنها آنقدر سخت و خطرناک است که حاضر نشوند با هر قیمتی کار کنند».
این کارگر برقکار ایرانی ادامه میدهد: «یک کارگر افغان معمولا تک و تنها برای یافتن کار راهی ایران میشود و در مدتی که در اینجا حضور دارد به غیر از همسفرانش هیچ آشنایی ندارد؛ برای همین معمولا در زمان اجرای پروژه در همان محل کار ساکن میشوند و حتی اگر در مدت سکونت کار اضافهای مانند نگهبانی و ... انجام ندهند، دست کم با همکاران ایرانی خود که هر روز میان منزل و کارگاه در ترددند این تفاوت را دارند که همیشه در دسترس هستند».
وی ادامه میدهد: «کارگران ایرانی آزادی انتخاب دارند. دست کم کارگر ایرانی می تواند میان بنایی یا باربری یکی را انتخاب کند. اما کارگر افغان هر کاری را میپذیرد. از نظر کارفرمایان پروژههای ساختمانی هم کارگر ایرانی دردسر ساز است. او میتوانند از طریق مراجعه به اداره کار برای پیگیری یک خواسته صنفی دردسر ایجاد کنند اما کارگر غیر ایرانی خصوصا از نوع فاقد مجوز اقامت و اشتغال آن آنقدر در معذوریت قرار دارد که حتی نمی تواند بصورت جدی بابت سختی شرایط کارش غر بزند».