سارق مسلح: یکباره به سرمان زد برای دزدی از سلاح گرم استفاده کنیم/ شاکی: دیگر نمی‌توانم در خانه‌ام بمانم

به گزارش خبرنگار ایلنا، چندی پیش تصاویری از دوربین‌های مداربسته برخی از منازل در فضای مجازی منتشر شد که یک گروه سارقان مسلح در حضور صاحبخانه اقدام به سرقت از منازل می‌کردند. بلافاصله بعد از انتشار این تصاویر پلیس تهران بزرگ اقدامات عملیاتی و فنی خود را برای شناسایی این سارقان آغاز کرده و بعد از مدتی این تیم سارقان مسلح که اقدام به سرقت از منازل مردم در نقاط مختلفی از دو استان تهران و البرز می‌کردند، شناسایی و دستگیر شدند.

سردار عباسعلی محمدیان، رییس پلیس تهران بزرگ روز گذشته درخصوص دستگیری این تیم سارقان مسلح گفته بود: از همان زمان وقوع اولین سرقت تیمی ویژه از ماموران پلیس آگاهی، رسیدگی به این پرونده را در دستورکار خود قرار دادند و سرانجام بعد از هفته‌ها تحقیق و پی‌جویی کارآگاهان پلیس آگاهی موفق به دستگیری این افراد شدند.

فرمانده انتظامی تهران بزرگ درباره نوع سرقت این سارقان مسلح اعلام کرده بود: این گروه از سارقان از قبل اقدام به شناسایی خانه‌های مورد نظر کرده بودند و سپس هنگام شب با تخریب یا پریدن از روی دیوارها، وارد خانه‌ها شده و با کتک زدن یا تهدید صاحبخانه، اقدام به سرقت و فرار کرده بودند. به گفته وی شش نفر از اعضای اصلی این باند سرقت مسلحانه که در سه استان اقدام به سرقت کرده بودند؛ دستگیر شدند.

یکی از سارقان این گروه مسلحانه که ۲۰ سال دارد و یک سالی است که با همدستی این گروه اقدام به سرقت می‌کرده است در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا می‌گوید: ما یک تیم پنج نفره بودیم که همه باهم فامیل و اهل یک منطقه بودیم. ما قبلا از خانه‌های خالی دزدی می‌کردیم و سرقت‌هایی را با هم انجام می‌دادیم و بعد تصمیم گرفتیم که با سلاح تهیه کنیم و به سرمان زد با استفاده از سلاح به سرقت برویم.

وی با بیان اینکه در دزدی‌هایمان از سلاح کلت و کلاشینکف استفاده می‌کردیم، ادامه می‌دهد: گاهی اوقات بعد از دزدی سهم خوبی نصیبمان می‌شد گاهی اوقات ۱۰۰ میلیون و تا ۳۰۰ میلیون هم بعد از چندماه، سهم‌مان شده بود. یکی از بچه‌ها خانه‌ها را شناسایی می‌کرد و بعد با هم برای دزدی می‌رفتیم معمولا هم ساعت ۷ و ۸ شب کارمان را انجام می‌دادیم. معمولا هم خانه‌هایی را انتخاب می‌کردیم که نگهبان نداشتند.

این سارق ۲۰ ساله که نتوانسته است دبیرستان را به پایان برساند، می‌گوید: گاهی اوقات یکی از بچه‌ها از دیوار بالا می‌رفت و در را باز می‌کرد و ما به داخل می‌رفتیم و درب آپارتمان را گاهی اوقات با کارت باز می‌کردیم. اسلحه‌ها را از غرب کشور تهیه کردیم. قصد نداشتیم با اسلحه به کسی آسیب وارد کنیم. انتظار بخشش از شاکیان دارم و اگر از زندان بیرون بیایم دیگر هیچ وقت سرقت نخواهم کرد و به سراغ دزدی نمی‌روم.

یکی دیگر از سارقان این گروه، جوان ۲۵ ساله‌ای است که در ارتباط با سرقت‌هایشان می‌گوید: وقتی برای سرقت خانه‌ای را انتخاب می‌کردیم من به عنوان نفر آخر وارد خانه می‌شدم و پشت در می‌ایستادم و مراقبت می‌کردم که همسایه‌ها نیایند. از برخی از سرقت‌ها هیچ چیزی گیرمان نمی‌آمد اما از برخی از سرقت‌ها هم سهم خوبی نصیبمان می‌شد.

با همسرم داشتیم شام می‌خوردیم که ناگهان سارقان وارد منزل‌مان شدند

یکی از شاکیان این پرونده خانم میانسالی است که با وجود اینکه سه ماه از سرقت منزل وی در شرق تهران می‌گذرد اما همچنان در گیر اضطراب ناشی از حادثه است، وی در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا درباره شبی که از منزلش سرقت شده است، می‌گوید: ساعت حوالی ۸ شب بود و با همسرم در منزل بودیم و داشتیم شام می‌خوردیم که ناگهان درب خانه‌مان باز شد و این‌ها وارد خانه‌مان شدند.

وی ادامه می‌دهد: سه ماه از دزدی خانه‌ام می‌گذرد اما من نمی‌توانم دیگر در این خانه احساس امنیت داشته باشم و خانه‌ام را برای فروش به بنگاه سپرده‌ام. مدام در خانه‌ام را قفل می‌کنم اما دیگر نمی‌توانم در خانه بمانم و مدام می‌ترسم.

این شاکی پرونده می‌گوید: وقتی وارد خانه‌مان شدند ما را تهدید کردند و تمام طلاهایم را از دست و گردنم باز کردند طلاهای پسرم که در خانه ما بود را هم بردند. با اسلحه ما را تهدید می‌کردند و مدام با مشت به پهلویم می‌زدند. یکی از آن‌ها دست و پای ما را بست سه نفر مراقب ما بودند و دو نفر بیرون مراقبت می‌کردند تمام خانه ما را بهم ریختند تا طلا و پول پیدا کنند اما من به آن‌ها گفتم فقط همین طلاهایی که در دست و گردنم است را دارم.

یکی دیگر از شاکیان این پرونده خانم جوانی است که در زمان وقوع دزدی به همراه دو خواهر، مادر و خواهرزاده ۵ ساله‌اش و همچنین شوهر خواهرش در منزل حضور داشته که سارقان مسلح حوالی ساعت ۸ و نیم شب ناگهان وارد خانه آن‌ها می‌شوند، وی درباره شبی که از منزل آن‌ها سرقت شده‌است می‌گوید: من در آشپزخانه به همراه خواهر و خواهرزاده‌ام مشغول بودیم، مامانم روی مبل نشسته بود و همسر خواهرم که کلاس آنلاین داشت در اتاق در حال فعالیت بود. من می‌خواستم که از آشپزخانه به اتاق بروم که دیدم در ورودی‌مان باز است فکر می‌کردم که همسر خواهرم به بیرون رفته است، به جلوی در رفتم و همسر خواهرم را صدا زدم که دیدم یک آقای درشت هیکل با کلت وارد خانه‌مان شد.

وی ادامه می‌دهد: در حالی که ترسیده بودم وجیغ می‌زدم ۵ سارق که همه‌شان مسلح هم بودند وارد خانه‌مان شدند. پدرم در خانه نبود و خواهرم تصور کرد که پدرم آمده و موضوعی پیش آمده که من جیغ می‌زنم و همه با شتاب به سالن نشیمن آمدند. یکی از سارقان کلت را روی سرمن گذاشت و من را تهدید کرد و به سمت اتاق برد توی اتاق از او پرسیدم که چه چیزی می‌خواهد گفت حرف بزنی می‌کشمت فقط طلاهایت را بده.

این شاکی با بیان اینکه فکر می‌کنم در خانه را با کارت باز کرده بودند اما اطلاع دقیقی ندارم، ادامه می‌دهد: دستانم می‌لرزید و نمی‌توانستم کاری انجام دهم به او گفتم نمی‌توانم باز کنم. یکی از آن‌ها شوهر خواهرم را زد و دیگری هم جلوی دهان مادرم را گرفته بود که جیغ نکشد و یکی دیگر از سارقان جلوی دهان خواهرزاده ۵ ساله‌ام را گرفته بود. همه ما را در سالن نشیمن جمع کرده بودند. بعد از آن دیگر باهم حرف نمی‌زدند و فقط با ایما و اشاره با هم صحبت می‌کردند. خانه را زیر و رو کردند و هر چه که به نظرشان قیمتی بود برداشتند و طلاهایمان را گرفتند. گوشی‌هایمان را گرفتند. ما ترسیده بودیم و آن‌ها به ما آب دادند. بعد به ما گفتند که باید به اتاق برویم و ده دقیقه بعد از اتاق بیرون بیاییم. بعد از ده دقیقه از اتاق بیرون آمدیم و نمی‌دانستیم که آن‌ها رفته‌اند یا نه در را قفل کردیم و دیدیم که دارند می‌روند و بعد از آن به پلیس زنگ زدیم.