در گفتوگو با ایلنا مطرح شد:
نخبه ای که ظرف ۳ سال ارتقا نیابد، از گردونه خارج می شود
معاون سرآمدان و نخبگان بنیاد ملی نخبگان گفت: اگر امیدآفرین واقعا نخبه باشد، طبیعتا باید به مراتب بالاتر پیش برود و اگر این اتفاق نیفتد، در ارزیابیهای کیفی که بعد از سه سال از افراد صورت میگیرد، ممکن است چنین فردی از سیکل بنیاد ملی نخبگان خارج شود، چرا که نتوانسته از فرصتهایی که به او داده ایم، استفاده کند.
«یاسین کیخا» معاون سرآمدان و نخبگان بنیاد ملی نخبگان در گفتوگو با خبرنگار ایلنا در مورد چگونگی موظف شدن دستگاههای اجرایی برای بکارگیری نخبگان توضیح داد: همه ما به دنبال تضمینی هستیم که نخبگان هم بکارگیری شوند و از فکر و ایده آنها استفاده شود و این امر را به چند شکل میتوان مورد بررسی قرار داد؛ ابتدا اینکه اراده نهادهای حاکمیتی در رأس، بر تحقق این امر است. همچنین لایه تقنینی این موضوع نیز از اهمیت زیادی برخوردار است به صورتی که باید قوانین از بکارگیری نخبگان در دستگاههای اجرایی پشتیبانی کنند تا اساسا این محقق مهم شود که خوشبختانه این موضوع نیز در مصوبه هیات وزیران در مورد نخبگان دیده شده و سازوکارهای قانونی بکارگیری نخبگان در حل مسائل کشور در آنجا منظور شده است.
معاون سرآمدان و نخبگان بنیاد ملی نخبگان تصریح کرد: مطالبه بنیاد ملی نخبگان از نهاد دولت و حاکمیت؛ البته که خودمان هم جزوی از دولت هستیم، ولی سمت نخبگان ایستادهایم و وکیل مدافع آنها در برابر دولت حساب میشویم، این است که مصوبات هیات وزیران در اسفند ۱۴۰۱ جاری و اجرایی شود.
کیخا در ادامه تاکید کرد: بکارگیری نخبگان امری تدریجی است و این روند باید هر روز از روزهای قبل بهتر پیش برود و زیست بوم مختص به خودش را شکل دهد.
نباید نخبگان را از مردم جدا کنیم
او در پاسخ به این سوال که آیا حضور نخبگان در دستگاههای دولتی میتواند در کاهش نگرانیهایی مردم از موضوعاتی مانند مشکلات محیط زیستی ، ضعف خودروهای داخلی و… موثر باشد؟ گفت: ما نباید نخبگان را از مردم جدا کنیم. اگر شعار میدهیم که میخواهیم از نخبگان استفاده کنیم، در واقع در حال تلاش برای دخیل کردن لایه باکیفیت مردم در حاکمیت هستیم.
کیخا ادامه داد: اساسا استفاده از نخبگان در حاکمیت همان استفاده از مردم در حاکمیت است. ورود نخبگان به حل مسئله، نیازمند نهادسازی است. موضوعاتی مانند خشک شدن دریاچه ارومیه و بسیاری از موضوعات در کشور ما پاسخهای فناورانه دارد، ولی هنوز پاسخش تولید نشده است. اصولا حکمران برای حل مسئله یک سری ابزار دارد. طبیعتا اگر تنوع و کیفیت این ابزارها افزایش پیدا کند، پاسخهای بهتری هم پیدا میشود و حکمران نیز طبیعتا به دنبال بهترین پاسخ برای حل مسئله است، اما بسیاری از همین پاسخهای مورد نیاز هنوز به واسطه نخبگان تولید نشده است.
به گفته معاون سرآمدان و نخبگان بنیاد ملی نخبگان؛ گاهی برخی از این موضوعات مانند خشک شدن دریاچه ارومیه، در فضای حکمرانی، با مشارکت نخبگان به صورت جدی مطرح نبوده است، برای همین وقتی حکمران میخواهد تصمیم بگیرد، راهکارهایی که پیش روی خود میبیند که راهکار محدودی است.
او در ادامه گفت: دولت تلاش میکند تعداد پاسخهای باکیفیتی که روی میز حکمران و تصمیمگیر قرار میگیرد آنقدر زیاد باشد که اثربخشی راه حلها بالاتر باشد. به نظر میرسد قاطبه افرادی که برای خدمت به مردم تلاش میکنند، میخواهند این اتفاق به بهترین شکل بیفتد، حالا اگر چنین اتفاقی نمیافتد، بعضا به این دلیل است که پاسخ به یک مسئله و نیاز، پاسخی جامع، دقیق و کیفی نیست و نخبگان باید این قسمت را تحت تاثیر قرار دهند.
کیخا در مورد اصلاح تعریف نخبگی و فرد نخبه نیز اظهار کرد: به نظرم سند راهبردی نخبگان پاسخ خیلی خوبی به این پرسش داده و تعریف خیلی خوبی از نخبه هم ارائه داده است؛ تاکنون مشکل این بود که تعریف از نخبه در سند، در مقام اجرا، ترجمه روی زمین نداشته است. سند میگوید نخبه کسی است که اثرگذاری بارز داشته باشد که این اثرگذاری بارز مبتنی بر استعداد سرشار و همیت بلند او است، اما در عمل وقتی میخواستیم نخبه را تعریف یا انتخاب کنیم به افراد میگفتیم رزومه خود را بیاورند و میشمردیم که چند مقاله دارند. تولید مقاله امروز یک فن یا مهارت شده است؛ تازه اگر فرد خودش واقعا برای نوشتن مقاله وقت گذاشته باشد. این دیدگاه باعث شده بود صرفا افرادی که رزومهای را جمع یا ایجاد کرده بودند نخبه محسوب شوند. در حالی بر اساس سند برای تعریف نخبه باید اثرگذاری بارز فرد را مدنظر قرار دهیم.
مسیر نخبگی در حال طراحی است
معاون سرآمدان و نخبگان بنیاد ملی نخبگان با بیان اینکه جامعه علمی شاخص ارزیابی علمی پژوهشگران (h-index) را میفهمد و با بررسی این شاخصها اعلام میکند که فردی نخبه هست یا نه، افزود: ما چه شاخص اثرگذاری بارزی داریم که اگر آن شاخص از عدد خاصی بالاتر رفت به فرد نخبه بگوییم و اگر این اتفاق نیفتاد، بگوییم فرد نخبه نیست؟ شاخص مورد وثوق و مورد قبول در مورد نخبه اساسا در کشور ما تولید نشده است و نمیدانیم چطور فردی که اثرگذاری بارز دارد را تشخیص دهیم. از منظر داشتن مقاله فرد نخبه قابل تشخیص است، ولی اثرگذاری او را چطور باید تشخیص دهیم؟
کیخا اضافه کرد: فکر میکنم مشکل ما تشخیص نخبگی نیست، بلکه مسئله احراز و کمیسازی معتبر این امر است. برای این کار مسیر نخبگی در حال طراحی است که به کمک این مسیر، دو موضوع را از هم منفک میکنیم. اکنون فعالیت مخاطبین بنیاد ملی نخبگان را از دو وجه شاخصگذاری میکنیم. در واقع فرد یا کاری ارائه میکند که شاخص فعالیت اوست مثلا فردی در کنفرانسی شرکت کرده، امتیاز گرفته یا مقاله داده است و اما شاخص دیگر، اثربخشی اوست.
بر اساس گفتههای کیخا؛ شاخص اثربخشی میگوید وقتی فرد پروژهای را انجام داد، باید بررسی کنیم که حل مسئله این فرد چقدر توانسته در بستر آن پروژه به موضوع مذکور نفع برساند. او در همین رابطه توضیح داد: در این حالت سنجش کیفیت کار فرد، مورد توجه است. به همین دلیل اگر بنیاد ملی نخبگان بتواند در کاری که شروع کرده کیفیت فعالیتهای افراد را بسنجد و آن را به قوارهای تبدیل کند که قابل اعتنا و ارجاع باشد، مفهوم نخبگی متحول میشود.
کیخا خاطرنشان کرد: وقتی قرار است شاخص کیفی تعریف شود، خبرگان آن شاخه باید به میدان بیایند. فرض کنید هیات اندیشه ورزی تشکیل شده و چند نخبه قرار است در خصوص یک چالش اظهارنظر کنند. در این حالت رزومه فردی که به هیات اندیشه ورز آمده بررسی شده و به نوعی از منظر کمی مورد قبول است و صاحب تخصص و نظر محسوب میشود. بعد از آن دبیر، اعضای هیات و موضوع را ارزیابی میکنیم تا ببینیم که چه درجهای دارند. تا همینجا فرد یک امتیاز به دست آورده که شاخص فعالیت اوست و مشابه همان امتیازی است که با تولید مقاله و شرکت در کنفرانس کسب کرده و حالا با فعالیت و حضور خود نیز امتیازی به دست میآورد.
نخبهای که ظرف سه سال ارتقا نیابد از سیکل بنیاد ملی نخبگان خارج شود
معاون سرآمدان و نخبگان بنیاد ملی نخبگان عنوان کرد: البته یک قید دیگر هم مطرح است؛ فردی که به هیات اندیشه ورز آمده و صاحب مسئله ای، چالشی را برای حل مطرح کرده است، در این راه فرد تولید فکر کرده و این فکر تولیدی به دستگاه میرود و مصرف میشود و دستگاه برفرض میگوید از فکر تولیدشده استفاده میکنم، چرا که کیفیت دارد. اینجا صاحب آن فکر تولیدی، شاخص اثربخشی نیز به دست میآورد یعنی علاوه بر امتیاز کمی (مثلا مقاله) و فعالیت (حضور برای حل مسئله)، حالا شاخص اثربخشی هم کسب کرده است (فکر تولید شده و کاربردی ارائه داده). در این مسیر سعی میکنیم خروجی را کیفیتسنجی کنیم و این کیفیتسنجی تبدیل به شاخصی به نام شاخص اثربخشی شود تا به کمک آن اثربخشی بارز افراد را تعریف کنیم.
کیخا در مورد فرد نخبهای که تازه از دانشگاه خارج شده و هنوز جایی برای اثربخشی و فعالیت نداشته و توجیه قرارگیری این افراد در دسته نخبگان با تعریف جدید نیز بیان کرد: افراد در این رویکرد سطحبندی دارند. بنیاد ملی نخبگان جزو معدود نهادهایی است که تقریبا همه گروههای سنی مخاطبش هستند؛ از آغازگران که کودکان زیرپایه تحصیلی دهم هستند تا مستعدان که دانش آموزان مقاطع بالاتر محسوب میشوند تا آینده سازان که لایه دانشجویی را در برمی گیرد و امیدآفرینان که شامل افرادی میشود که تازه وارد اثربخشی شدهاند و از دانشگاه بیرون آمده اند و شاید تازه سال اول استادیاری را طی میکنند، تا لایه سرآمدان و مفاخر که همه در بنیاد ملی نخبگان جای میگیرند.
کیخا در آخر ضمن تاکید بر اینکه با رویکرد جدیدی که در بنیاد وجود دارد تمرکزمان را تغییر داده ایم و اگر قرار است گرنتی اعطا شود اتفاقا به نخبه سرآمد کمتر داده میشود و بیشتر به امیدآفرینها کمک میکنیم، گفت: ما وظیفه خودمان میدانیم که برای گروه امیدآفرین فرصت نقش آفرینی فراهم کنیم. در واقع مسیر برای امیدآفرینان بازتر است و امکانات بیشتری هم به آنها میدهیم. در این دیدگاه اگر امیدآفرین واقعا نخبه باشد، طبیعتا باید به مراتب بالاتر پیش برود و اگر این اتفاق نیفتد، در ارزیابیهای کیفی که بعد از سه سال از افراد صورت میگیرد، ممکن است چنین فردی از سیکل بنیاد ملی نخبگان خارج شود، چرا که نتوانسته از فرصتهایی که به او داده ایم، استفاده کند.