خبرگزاری کار ایران

معاون سازمان منابع طبیعی در گفت‌وگو با ایلنا:

کاهش تاج‌پوشش گیاهی یک میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس به زیر ۱۰ درصد/ برای نجات زاگرس به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است

کاهش تاج‌پوشش گیاهی یک میلیون هکتار از جنگل‌های زاگرس به زیر ۱۰ درصد/ برای نجات زاگرس به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است
کد خبر : ۱۴۱۳۱۸۱

معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی با بیان این که براساس سند ملی احیای جنگل‌های زاگرس که در سال ۱۴۰۱ تدوین شده است، برای اجرای برنامه ۱۰ ساله نجات این جنگل‌ها به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار نیاز است، گفت: اگرچه مساحت جنگل‌های زاگرس همچنان حدود ۶ میلیون هکتار برآورد می‌شود، اما در طول چند دهه گذشته تاج‌پوشش گیاهی یک میلیون هکتار از این جنگل‌ها به زیر ۱۰ درصد کاهش یافته و این در حالی است که براساس تعاریف علمی، تاج‌پوشش کمتر از ۱۰ درصد عملا در تعریف جنگل محسوب نمی‌شود.

«نقی شعبانیان»، معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور در گفت‌وگو با خبرنگار ایلنا با تاکید بر این که در طول چند دهه گذشته، وضعیت نامناسبی برای جنگل‌های زاگرس به وجود آمده است، توضیح داد: وضعیتی که امروز برای جنگل‌های زاگرس به وجود آمده است، مربوط به امروز و دیروز نیست، بلکه سال‌های سال این جنگل‌ها تحت فشار زیادی بوده‌اند و شاید بتوان گفت نوعی از بهره‌کشی از عرصه‌های جنگلی زاگرس که در طول یک قرن اخیر انجام شده، کاهش محسوس تراکم پوشش گیاهی این عرصه‌ها را به همراه داشته است؛ به نحوی که در حال حاضر، با وجود این که مساحت جنگل‌های زاگرس حدود ۶ میلیون هکتار برآورد می‌شود، اما تاج‌پوشش حدود یک میلیون هکتار از عرصه‌های زاگرس به کمتر از ۱۰ درصد کاهش یافته است که براساس تعاریف علمی، در تعریف جنگل محسوب نمی‌شوند. 

وی افزود: بخشی از فشارهای وارده بر جنگل‌های زاگرس ناشی از مشکلات اقلیمی نظیر تشدید خشکسالی‌ها و افزایش متوسط دمای هوا است و بخشی دیگر نیز مربوط به فشارهای انسانی است؛ اگرچه خود مسائل اقلیمی نیز اثر ثانویه فشارهای انسانی محسوب می‌شوند. همچنین بخش مهمی از فشارهای انسانی وارده بر جنگل‌‌های زاگرس نیز ناشی از آن است که معیشت بسیاری از مردم این منطقه وابسته به عرصه‌های جنگلی است؛ از دامداری در جنگل گرفته تا کشت زیرآشکوب و برداشت غیرمجاز از درختان برای تولید چوب یا زغال. در طول چند دهه گذشته، میزان فشار وارده بر جنگل‌های زاگرس بر اثر نیازهای معیشتی مردم بیش از توان اکولوژیکی این جنگل‌ها بوده و این مساله در کنار تغییر اقلیم و البته ریزگردهایی که در سال‌های اخیر تشدید شده و منشأ عمده آنها خارج از کشور است، باعث شده که جنگل‌های زاگرس عملا دچار ضعف فیزیولوژیک شوند. 

هجوم آفات و بیماری‌ها به زاگرس بر اثر دچار شدن جنگل‌ها به ضعف فیزیولوژیک 

شعبانیان با بیان این که بیش از ۳۰ سال است که به دلیل فشارهای ناشی از نیازهای معیشتی مردم بر جنگل‌های زاگرس، زادآوری در این جنگل‌ها متوقف شده است، اظهار داشت: توقف زادآوری در عرصه‌های جنگلی زاگرس باعث شده است که درختان موجود در این عرصه‌ها بسیار پیر شوند و این مساله در کنار دچار شدن این جنگل‌ها به ضعف فیزیولوژیک، موجب آن شده است که عمده درختان زاگرس بسیار پیر و ضعیف باشند. این در حالی است که وقتی عرصه‌های جنگلی به عنوان بوم‌سازگان‌های زنده تحت تاثیر عوامل بیرونی اعم از عوامل طبیعی یا انسانی دچار ضعف فیزیولوژیکی و پیری می‌شوند، در برابر انواع بیماری‌ها و آفات نیز ضعیف خواهند شد. 

معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور ادامه داد: تشدید هجوم آفات تحت عنوان جوانه‌خوار بلوط در مناطق سردسیری و پروانه‌های برگ‌خوار در مناطق گرمسیری جنگل‌های زاگرس در سال‌های اخیر یا دچار شدن درختان به بیماری زغالی یا سایر بیماری‌های طبیعی، همگی اثر ثانویه‌ای هستند که به دلیل دچار شدن درختان زاگرس به پیری و ضعف فیزیولوژیکی، افزایش یافته‌اند. در واقع، این آفات و بیماری‌ها از قبل عضوی از بوم‌سازگان زاگرس بوده‌اند و با این اکوسیستم غریبه نیستند، اما چون در گذشته عرصه‌های جنگلی زاگرس از توان فیزیولوژیکی بالایی برخوردار بودند، به صورت طبیعی با این آفات و بیماری‌ها مقابله می‌کردند، اما اکنون ضعیف شدن جنگل‌های زاگرس باعث شده است که اثر مخرب آفات و بیماری‌ها از قبل بیشتر شود. 

وی در ادامه تاکید کرد: اگر در طول سال‌های آتی، فشارهای طبیعی و انسانی بر جنگل‌های زاگرس ادامه یابد، حتما در آینده شاهد هجوم آفات و امراض دیگری به این عرصه‌ها خواهیم بود، زیرا حدود یک قرن است که معیشت جنگل‌‌نشین‌های زاگرس بیش از توان اکولوژیکی این جنگل‌ها به عرصه‌های جنگلی زاگرس وابسته شده است و در عین حال، دولت‌ها نتوانسته‌اند اقدامات مناسبی برای کاهش وابستگی معیشتی زاگرس‌نشینان به عرصه‌های جنگلی یا احیای این جنگل‌ها انجام دهند. در سال‌های اخیر نیز تشدید ریزگردها باعث شده است که مشکلات جنگل‌های زاگرس بیش از پیش افزایش یابد و پژوهش‌ها نشان می‌دهد که وقتی گرد و غبار روی برگ درختان بلوط می‌نشیند، میزان تنفس این درختان حدود ۵۰ درصد کاهش می‌یابد. 

اعتبارات تخصیص‌یافته به جنگل‌های زاگرس در طول سال‌های گذشته بسیار اندک بوده است 

شعبانیان با تاکید بر این که وارد شدن فشارهای طبیعی و انسانی بر جنگل‌های زاگرس در طول سال‌های اخیر باعث به هم خوردن تعادل اکولوژیکی این جنگل‌ها شده است، گفت: سازمان منابع طبیعی در سال گذشته سند ملی احیای جنگل‌های زاگرس را با هدف تقویت این جنگل‌ها در طول یک برنامه ده ساله تدوین کرد و براساس برآوردهایی که در سال ۱۴۰۱ انجام دادیم، حداقل به ۱۰۰ هزار میلیارد تومان اعتبار در طول یک دهه برای نجات این جنگل‌ها نیاز داریم. قطعا این رقم برای نجات عرصه‌های جنگلی زاگرس که نقش مهمی در محیط‌زیست و معیشت استان‌های غربی کشور دارند و با توجه به این که سال‌ها هزینه اندکی برای نجات این جنگل‌ها انجام داده‌ایم، رقم بالایی محسوب نمی‌شود، اما متاسفانه در طول سال‌های گذشته و حتی امسال، میزان اعتبارات تخصیص‌یافته به جنگل‌های زاگرس در مقایسه با این نیاز بسیار اندک بوده است. 

معاون امور جنگل سازمان منابع طبیعی و آبخیزداری کشور ادامه داد: برای نجات جنگل‌های زاگرس، نیاز به عزمی ملی وجود دارد و همین حالا سند ملی احیای این جنگل‌ها توسط سازمان منابع طبیعی تهیه شده است و معتقدیم که توان علمی لازم در سازمان ما وجود دارد که با همکاری دانشکده‌های منابع طبیعی کشور، بتوانیم این سند را اجرایی کنیم، اما شرط اساسی برای احیای عرصه‌های جنگلی زاگرس، تخصیص اعتبارات کافی توسط دولت است؛ ضمن این که باید روش‌های جنگلداری اجتماعی را نیز در پیش بگیریم، یعنی جوامع محلی را در حفظ جنگل‌ها درگیر کنیم و شرایطی را فراهم کنیم که احیای جنگل‌ها از نظر اقتصادی به نفع خود شهروندان باشد و جوامع بومی احساس کنند که هرچقدر جنگل‌ها وضعیت بهتری داشته باشند، شرایط مالی و عمومی آنها نیز بهتر خواهد بود. 

وی در پایان تصریح کرد: هر طرحی که برای نجات عرصه‌های جنگلی زاگرس اجرا می‌کنیم، زمانی به بار می‌نشیند که مدیریت این جنگل‌ها به خود مردم واگذار شود و در این شرایط است که می‌توانیم مدیریت پایداری را بر جنگل‌های زاگرس اعمال کنیم. شرط لازم برای اعمال این مدیریت پایدار نیز اجرای روش‌های تعریف‌شده جنگلداری اجتماعی در جهان است، به نحوی که همین حالا در بسیاری از کشورهای اروپایی نیز شاهد آن هستیم که مدیریت جنگل‌ها توسط خود جوامع بومی انجام می‌شود و طوری برنامه‌ریزی شده است که وقتی حال جنگل‌ها خوب باشد، حال مردم نیز خوب است و همین باعث می‌شود که جوامع محلی، خودشان برای حفاظت از جنگل‌های پای کار بیایند. 

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز