خبرگزاری کار ایران

یادداشتی از حمید سوری؛

خطاهای دوران پاندمی کووید ۱۹

خطاهای دوران پاندمی کووید ۱۹
کد خبر : ۱۲۲۷۸۷۶

در مدیریت واکسن شفاف نبودیم و اطلاعات لازم در مورد عوارض واکسن را به مردم ندادیم.

خطاهای ما در طول پاندمی کووید ۱۹ که باید از آن‌ها درس گرفت: اول این که آماده نبودیم و برخلاف برخی کشورها از اپیدمی‌هایی مانند سارس و مرس درس نگرفته بودیم. مرکز کنترل بیماریهای کشور از چابکی، چالاکی و به روز بودن سال‌ها عقب افتاده بود و نتوانست نقش خود را به خوبی بازی کند (مقایسه کنید با سی دی سی اروپا، کره جنوبی، نیوزیلند و حتی ویتنام). مفهوم، معنا و زبان در درک و استفاده از واژه‌ها مهم هستند. عباراتی مانند سرعت چرخش، تقویت کننده، ناقل بیماری، موج و مانند را شنیدیم که همه این اصطلاحات، نادرست بودند. تایید فوری واکسن‌ها که هنوز هم ادامه دارد و ادغام فازهای کارآزمایی ها، عدم رعایت اصول کارآزمایی‌ها حتی در مسیر سریع از اشتباهات دیگر بود.

تزریق دوزهای مکرر بدون شواهد بومی و بدون سنجش سطح ایمنی جامعه، عدم تست کافی برای تعیین وضعیت اپیدمی در مردم از دیگر خطاها بوده است. سپردن کار به دست افراد غیر متخصص و نشر اطلاعات اشتباه از رسانه‌های جمعی و همینطور عدم کنترل رسانه‌های مجازی برای جلوگیری از نشر شایعات و اطلاعات نادرست اشتباه دیگری بود. عدم ارزشیابی مداخلات انجام شده، تصمیم گیری و اظهارنظر بدون مستندات علمی، عدم استمرار تیم‌های واکنش سریع و کنارگذاشتن طرح شهید سلیمانی خطای دیگر بود. از نیروهای مردمی و بسیجیانی که بدون توقع به خدمت مردم درآمدند به خوبی قدردانی نکردیم.

درس دیگری که آموختیم این است که بیماری همه گیر به همان اندازه که موضوعی علمی است، به ارزش‌ها نیز مربوط می‌شود. درک این نکته واقعا مهم است که برخی از بزرگ‌ترین شکست‌های ما در پاسخ به کووید-۱۹ هیچ ربطی به کمبود واکسن نداشت، ناتوانی در اثبات اینکه ماسک‌ها کمک می‌کرده‌اند، اینکه تست از نظر تلاش برای قرنطینه و ایزوله کردن افراد آلوده ارزشمند بود یا اینکه تهویه مهم بود از مواردی بود که به خوبی درباره آنها پیام ندادیم در واقع چیزی که ما هرگز به خوبی پیام ندادیم موضوع اخلاق و ارزش‌ها بود. نکته دیگری که یاد گرفتیم این است که ما در ارتباط با شاغلان حوزه سلامت و عالمانی که از جان و درآمد خود زدند و در خدمت مردم بودند، خیلی خوب قدردانی نکردیم و راحت آن‌ها و تجربیات آن‌ها را کنار گذاشتیم.

از ظرفیت علمی و تحقیقاتی کشور به خوبی استفاده نکردیم. نقش فناوری‌های جدید را در مدیریت اپیدمی نادیده گرفتیم. از داده‌هایی که با بودجه هنگفتی جمع آوری می‌شود درست استفاده نکردیم و به بهانه محرمانه ماندن آن‌ها محققان و دست اندرکاران را محروم نگه داشتیم. مداخله‌هایی بدون اثربخشی یا هزینه اثربخش مانند دورکاری و لاک‌دان و قرنطینه و ضدعفونی شهرها و تعطیلی کلاس‌های درس دانشجویان تحصیلات تکمیلی و ترددهای شبانه و مانند اینها را انجام دادیم و بدون مطالعه آن‌ها را مدت‌ها ادامه دادیم. خیلی دیر واکسن وارد کردیم و ماه‌ها در امر واکسیناسیون عمومی از بسیاری کشورها عقب ماندیم. واکسن هم که وارد کردیم با واردات بی‌رویه به نیاز جامعه و استقبال مردم توجه نکردیم و تولید کنندگان واکسن داخلی را که کم هم نبودند، به ورشکستگی کشاندیم و خواستیم برای واکسن‌هایشان مشتری بین المللی پیدا کنند!

در مدیریت واکسن شفاف نبودیم و اطلاعات لازم در مورد عوارض واکسن را به مردم ندادیم. حتی واکسن‌های هدیه شده برخی کشورها را در حالی که واکسن‌های تولید داخل روی دستمان مانده بود قبول کردیم و حتی شک نکردیم این هدایا ممکن است ترفندی برای شکست دادن تولید کنندگان واکسن‌های داخلی باشد. برای نظارت بر مدیریت اپیدمی در کشور دیر اقدام کردیم.

بارها دچار عادی انگاری شدیم و به محض کاهش موارد مرگ و بستری اپیدمی را تمام شده تصور کردیم. معیارهای اشتباهی (مانند رنگ‌بندی شهرها) برای سنجش سطح خطر، برآورد خطر (مثلا در کودکان) انتخاب کردیم و کسانی را در شرایط سخت اپیدمی بر سرکار گذاشتیم که در مورد مدیریت آن تخصص و تجربه کافی نداشتند! این عبارات به معنای ناسپاسی زحمات و تلاش‌های خوب انجام شده در کشور و به نوعی خودزنی نیست. اینها درس‌هایی است که باید برای ادامه راه و نسل‌های آینده بیاموزیم زیرا بقول معروف مومن از یک سوراخ دو بار گزیده نمی‌شود.

دکتر حمید سوری (استاد اپیدمیولوژی)

انتهای پیام/
ارسال نظر
پیشنهاد امروز