رئیس گروه مطالعات امور آسیبدیدگان اجتماعی در گفتوگو با ایلنا:
سیستم آموزش و پرورش برای تحصیل کودکان کار انعطافپذیر نیست
وزارت آموزش و پرورش تنها کودکانی را که دارای شناسنامه باشند، پذیرش میکند که این موضوع بر مشکلات موجود در زمینه ادامه تحصیل کودکان کار میافزاید.
رئیس گروه مطالعات و برنامهریزی امور آسیبدیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی گفت: وزارت آموزش و پرورش برای تحصیل کودکان کار با شرایط ویژه انعطافپذیری داشته باشد.
فرانک ایمانی در گفتوگو با خبرنگار ایلنا درباره وضعیت تحصیلی کودکان کار گفت: سال گذشته ۵ هزار نفر از این کودکان به مراکز سازمان بهزیستی مراجعه کردهاند که ۴ / ۰ درصد از این تعداد زیر سن مدرسه بوده، حدود ۳۰ درصد ترک تحصیل کرده و حدود ۲۰ درصد از این کودکان نیز با وجود قرار داشتن در سن تحصیل بیسواد و مابقی دانشآموز هستند.
وی با بیان اینکه پسران بیش از دختران به مراکز بهزیستی مراجعه میکنند، گفت: در عین حال آمار دقیقی از تفکیک جنسی کودکان کار و این موضوع که تعداد پسران بازمانده از تحصیل بیشتر است یا دختران بازمانده از تحصیل نداریم.
وی توضیح داد: دختران معمولا کودک کار خیابانی نمیشوند و در کارگاهها یا منازل مشغول به کار میشوند، همچنین گاهی به دلیل ازدواجهای زودرس دختران از رفتن به مدرسه بازمیمانند، به همین دلیل آمار دقیقی از دختران بازمانده از تحصیل وجود ندارد در حالی که پسران در خیابانها دیده میشوند و راحتتر میتوان آمار مربوط به آنان را ارائه داد.
ایمانی با بیان اینکه بیشتر این کودکان شرایط اجتماعی و خانوادگی نابسامان دارند، اظهار کرد: گاهی خانواده با رفتن کودک به مدرسه مشکلی ندارند، چنانکه وقتی با کودکان خیابان صحبت میکنم برخی از آنان خود میگویند که «دوست ندارم به مدرسه بروم» که این موضوع نیز دلایل و علل مختلفی دارد که عدم سازگاری و آشنایی با رفتار و ادبیات سایر دانشآموزان یا خجالت کشیدن از وضعیت خانوادگی خود از جمله دلایل است.
کودکان فاقد شناسنامه تبدیل به توپ فوتبال شدهاند
رئیس گروه مطالعات و برنامهریزی امور آسیبدیدگان اجتماعی با تاکید بر نداشتن شناسنامه به عنوان مهمترین عامل بازماندن از تحصیل در میان کودکان کار و خیابان تصریح کرد: کودکان کار در این زمینه تبدیل به توپ فوتبال شدهاند؛ بدین معنی که سازمان ثبت احوال، بهزیستی را مسئول احراز هویت این کودکان میداند در حالی که این کار از وظایف سازمان بهزیستی نیست.
ایمانی افزود: همچنین وزارت آموزش و پرورش تنها کودکانی را که دارای شناسنامه باشند، پذیرش میکند که این موضوع بر مشکلات موجود در زمینه ادامه تحصیل این گروه از کودکان میافزاید.
این کارشناس ارشد مددکاری اجتماعی عنوان کرد: سازمان بهزیستی اداره تشخیص هویت نیست و نمیتواند احراز هویت کرده یا شناسنامه صادر کند، اما به رغم این مساله گاهی مددکار اجتماعی برای کمک به ادامه تحصیل کودک محل زندگی وی رفته و از طریق جمعآوری استشهاد محلی سعی در گرفتن شناسنامه برای کودک کرده است.
وی در خصوص گرفتن شناسنامه به نام مادر گفت: متاسفانه این مساله نیز با مشکل مواجه است، چرا که صدور شناسنامه برای کودکان متولد شده از اتباع افغان فاقد تابعیت ایرانی مشکل است و برای چنین کودکانی شناسنامه ایرانی صادر نمیشود، بلکه به این گروه از کودکان تنها برگ تردد یا کارت اقامت داده میشود که این برگهها نیز هر ۶ماه یکبار باید تمدید شود.
ایمانی افزود: برای تمدید این شناسنامهها باید هر بار مبلغ ۱۸۰ هزار تومان به حساب اداره اتباع پرداخت شود که به صورت معمول مادران از عهده پرداخت این مبلغ برنیامده و درعمل این کودکان از داشتن هرگونه اوراق هویتی محروم میمانند.
رئیس گروه مطالعات و برنامهریزی امور آسیبدیدگان اجتماعی در ادامه گفت: موارد دیگر فقدان شناسنامه مربوط به مواردی همچون فروش شناسنامه فرزند توسط پدر معتاد، وجود شناسنامه نزد پدر متواری، اختلال روانی مادر و بستری بودن در مراکز بهزیستی یا اعصاب و روان و به تبع آن به یاد نداشتن پدر کودک و مسائلی از این دست است.
وی تاکید کرد: چگونه از سازمان بهزیستی میتوان انتظار داشت؛ هویت پدر یک کودک را شناسایی کند در حالی که مادر به خاطر نمیآورد چند سال پیش به عقد ازدواج موقت چه کسی درآمده است.
آموزش و پرورش به کودکان فاقد شناسنامه اجازه تحصیل دهد
ایمانی با بیان اینکه از آموزش و پرورش انتظار داریم، اجازه تحصیل این کودکان را در مدارس بدهد، خاطرنشان کرد: از این نهاد میخواهیم که اوراق تحصیلی جداگانهای برای این گروه از کودکان در نظر بگیرد چراکه اجبار به داشتن شناسنامه برای حضور در مدارس منجر به بازماندن عده زیادی از کودکان از ادامه تحصیل شده است.
وی با اشاره به تحصیل ۶۰۰ دانشآموز در نهاد مردمی جمعیت امام علی، اظهار کرد: این نهاد فاقد امکانات کافی و استاندارد است و معلمانی که به تدریس در این نهاد مشغول هستند؛ معمولا دانشجویان داوطلبیاند که رشته تحصیلی دیگری دارند و از تخصص لازم برای تدریس برخوردار نیستند، که دلیل این موضوع نیز عدم پذیرش این کودکان توسط آموزش و پرورش است.
این مددکار اجتماعی خاطرنشان کرد: این مشکل واقعیت جامعه ماست، اگرچه تعداد این دانشآموزان در میان جمعیت کلی دانشآموزان زیاد نیست، اما تعداد آنان در میان کودکان در معرض آسیب درحال گسترش است.
ایمانی با بیان اینکه ما در سازمان بهزیستی یک پنجم این کودکان را برای سواد آموزی به آموزش و پرورش یا نهضت سواد آموزی معرفی کردهایم، اظهار کرد: برای این تعداد ابتدا شناسنامه گرفته و بعد به مدرسه فرستادهایم، اما متاسفانه باز هم با مشکلات دیگری مواجه شدیم.
ایمانی با انتقاد از انعطافناپذیری آموزش و پرورش درباره این کودکان بیان کرد: گاهی پس از زحمت فراوان برای گرفتن شناسنامه یا راضی کردن والدین برای ادامه تحصیل فرزندشان، کودکان را به مدرسه فرستادیم، اما این کودکان به دلیل داشتن مشکلات رفتاری یا برخی ناسازگاریها(به دلیل زندگی در خیابانها و بروز رفتارهای مکتسبه از خیابان) از مدرسه اخراج شدهاند.
رئیس گروه مطالعات و برنامهریزی امور آسیبدیدگان اجتماعی با تاکید بر ضرورت وجود ساز و کارهای منعطف در آموزش و پرورش برای حضور این کودکان در مدارس گفت: این کودکان به دلیل شرایط خاص زندگی خود نمیتوانند، مانند سایر دانشآموزان در مدارس حاضر شوند به عنوان مثال گاهی کودک نمیتواند تمامی روزهای هفته در مدرسه حضور یابد و به همین دلیل برای ادامه تحصیل با مشکل مواجه میشود.
وی گفت: این موضوع را با نهادهای بالادستی خود مطرح کردهایم، اما متاسفانه تا به حال به نتیجهای نرسیدهایم.
کودکان دارای مشکلات رفتاری پیش از ورود به مدرسه آموزش ببینند
ایمانی افزود: در حال حاضر ۳۸ مرکز اقامتی کودکان کار در سطح کشور وجود دارد که این گروه از کودکان را به مدت ۲۰ روز پذیرش کرده و مدت اقامت آنان برای ۲۰ روزه دیگر قابل تمدید است، اما پس از گذشت این دوره در مورد محل زندگی کودک تعیین تکلیف میشود؛ بدین معنی که مشخص میشود که کودک باید به خانه بازگردد، یا به افراد فامیل سپرده شود یا اینکه باید به مراکز شبهخانواده بهزیستی برود.
وی اظهار کرد: از آموزش و پرورش انتظار داریم، مدارس ابتدایی و راهنمایی دخترانه و پسرانه مخصوص این گروه از کودکان برپا کرده و در خصوص آموزش این کودکان با سازمان بهزیستی همکاری کند یا اینکه معلمان خود را به مراکز اقامتی ما فرستاده و پس از ارائه آموزشهای لازم به آن دسته از کودکانی که حضورشان در مدارس را به دلایل رفتارهای خاص آنان صلاح نمیدانند، این کودکان را در مدارس بپذیرند.
رئیس گروه مطالعات و برنامهریزی امور آسیبدیدگان اجتماعی در پایان تاکید کرد: برای ادامه تحصیل کودکان کار نیاز جدی به کارهای عملیاتی داریم، نه امضای تفاهمنامه و تقدیر و تشکر که بارها تکرار شده است.