مطالبات فعالان حوزه فرهنگی از دولت جدید چیست؟/۲۳/
دو ضلع حاکمیت و فعالان فرهنگ در اصلاح ساختار فرهنگی سهم مساوی دارند

تامین کف مطالبات حداقلی فعالان عرصه فرهنگ و هنر طی چند سال گذشته توسط دولت دهم و تا حدودی نهم به شدت نادیده گرفته شده و همانند رشد اقتصادی کشور شیب نزولی و منفی را طی سالیان اخیر شاهد بوده است.
ایلنا: به دنبال سلسله گفتگوهای خبرگزاری ایلنا با اهالی سینما و فرهنگ و هنر درباره مطالباتشان از دولت یازدهم، امیرحسین علمالهدی(کارشناس سینما) با انتشار یادداشتی اعلام کرد که باید مراقب بود این مطالبات بطور غیرقابل باوری بالا نرود.
به گزارش خبرنگار ایلنا، متن این یادداشت به این شرح است:
به نظرم مطالبات از دولت یازدهم دارد در حوزه فرهنگ و هنر توسط فعالان این عرصه به طرز فزایندهای بالا و بالاتر میرود و این موضوع هر نوع فعالیت توسعهای را در این حوزه به دلیل موانع موجود حداقل در کوتاه مدت سخت مینماید؟ چرا؟ عرض مینمایم: تامین کف مطالبات حداقلی این فعالان طی چند سال گذشته توسط دولت دهم و تا حدودی نهم به شدت نادیده گرفته شده است و همانند رشد اقتصادی کشور شیب نزولی و منفی را طی سالیان اخیر شاهد بودهایم و فعالان حوزه فرهنگ و هنر به دلیل روحیه خاص خود که برگرفته از روحیه فرهنگی و هنری غالب در این حوزه است؛ بیشترین آسیب را دیدهاند و برای برون رفت از این شرایط انتظار دارند دولت یازدهم به عنوان منجی و قهرمان یک شبه مشکلات و معضلات فرهنگ و هنر را حل نماید و همه در آینده نزدیک بتوانند فعالیت خود را بدون وجود موانعی شروع نمایند.
مسعود کیمیایی معتقد است که جامعه نیاز به قهرمان دارد و این تئوری را در فیلمهایش باید دنبال نماید و شاید این خصوصیت لاینفک جوامع درحال رشد است که منتظر یک قهرمان هستند تا مشکلاتشان را بتوانند حل کنند حتی در فیلم هایشان! نگارنده این یادداشت برخلاف این فیلمساز شاخص اعتقاد راسخ دارد قهرمان در عصر حاضر همان "جامعه" است و تا این فرهنگ "تعیین سهم خود در پیشرفت" در تک تک افراد جامعه نهادینه نگردد؛ فراز و فرودهای سینوسی را در رشد و توسعه فرهنگ شاهد خواهیم بود و باید اعتراف کنم به دنبال قهرمان بودن در این حوزه و حوزههای دیگر سیر نزولی را در این سیر سینوسی بیشتر از گذشته بالطبع شاهد خواهیم بود!
افزایش مطالبات بخش خصوصی به عنوان مولدین آثار فرهنگی و هنری نشان از یک کار طاقتفرسا توسط دولت یازدهم دارد که مطالبات حداقلی چند سال اخیر را که تخریب شده است را بتواند طی یک دوره چهار ساله ترمیم نماید و سپس حرکت توسعهای به سمت مطالبات حداکثری را در دولت دوازدهم پیگیری نماید.
به همین دلیل است که حوزه فرهنگ و هنر را تشبیه نمودهاند به کشتزاری که هر نوع فعالیت و برنامه توسعهای را در ظرف حداقل ۵ تا ۱۰ سال بارور خواهد نمود و چارهای نیست که فعالان بخش خصوصی برای جلوگیری از عدم رسیدن به خواستهای حداکثری خود، حداقل دولت را طی ۴سال آینده در پیگیری این مطالبات واقعبینانه یاری رسانند تا دچار یاس و افسردگی در ادامه راه پرفراز و نشیب آینده نگردند.
فارغ از انتخاب متولیان حوزه فرهنگ و هنر در دولت یازدهم که امیدوارم با تدبیر همراه باشد باید اذعان نمایم که بخش خصوصی میبایست ضمن ارائه برنامههای کاربردی و کارشناسی شده قابل اجرا " کلی گوییهایی مثل واگذاری امور به بخش خصوصی راهکار مورد انتظار حوزه فرهنگ و هنر نیست " با جزئیات فرآیند نحوه واگذاری امور در حوزه فرهنگ به بخش خصوصی که دارای تدبیر جهت حفظ منافع کلی نظام فرهنگی و هنری کشور باشد(و نه فقط جهت تامین منافع کوتاه مدت بخش خصوصی که متاسفانه در اکثر مواقع شاهد بودهایم) را بیان نماید و سهم خود را در ساماندهی امور به درستی تبیین نموده و مطالبات حاکمیت را از این بخش را به درستی پاسخ دهد و رابطه حاکمیت و فعالان این حوزه را همانند جادهی دوطرفه ترسیم نمایند که در کوتاه مدت هرکدام به وظایف خود عمل نمایند تا بتوانند در میان مدت و بلندمدت هم دیگر را حمایت و صیانت نمایند تا شاهد رشد و پویایی حوزه مهم فرهنگ و هنر در کشور باشیم.
یادمان باشد مردم به عنوان ضلع سوم این رابطه با دریافت و هجمه هزاران شبکه ماهوارهای و میلیاردها صفحه وب و هزاران آثار فرهنگی و هنری خارجی و معاند درمعرض این تهاجم هستند و اگر این دو ضلع حاکمیت و فعالان فرهنگی و هنری نتوانند در کوتاهترین زمان ممکن به هم زبانی و افق روشن دست یابند ضلع سوم ناخواسته به سمت استفاده از کانالهای دیگر دریافت آثار غیربومی خواهد رفت و متاسفانه همانند سالیان اخیر فرصتها تبدیل به تهدیدها خواهد شد و این برخلاف شعارهای سازنده دولت یازدهم است که به دنبال تبدیل تهدیدها به فرصتها است.
در پایان این یادداشت دوباره تاکید مینمایم همه عزم تغییر و تحول این "نیاز" در اختیار دولت یازدهم نیست و هر دو ضلع حاکمیت و فعالان فرهنگ و هنر باید در سخنان و برنامههایشان "سهم" خود را در برآورده نمودن این نیاز مشخص نمایند و در دنیای رقابت لحظهای آثار فرهنگی و هنری و رسانهای کنونی، برنده واقعی کسانی هستند که مردمانشان را تواماً با تدبیر و امید مدیریت نمایند و این خصلت باید در این دو ضلع تاثیرگزار همزمان نمود پیدا نماید و مطمئن باشیم فقط در این صورت است که فرهنگ و هنر در نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران در میان مردم ایران زمین ماندگار خواهد شد.