نایبرئیس کمیسیون اقتصادی مجلس:
کاهش ارزش پول ملی در کشور یک اتفاق بزرگ رقم زده است

درست است که آثار تبعاتی منفی این اتفاق به شدت دارد توده مردم را آزار میدهد. اما با این اتفاق واردات در کشور کاهش مییابد، چون دیگر به صرفه نیست. با این اتفاق کالاهای داخلی میتوانند خودنمایی کنند.
در صورتی که قانون 'ممنوعیت خروج طلا از کشور' به درستی اجرا شود، پیشفروش سکه به کاهش تورم کمک میکند.
به گزارش ایلنا، محمدرضا پورابراهیمی با بیان اینکه مجلس، مجلس معتمدین است نه متخصصین، تصریح کرد: این معتمدین میتوانند از اقشار مختلف جامعه باشند که مردم با رای خود راه ورود آنها به مجلس را هموار میکنند. البته عدم تخصص برخی از نمایندگان در کمیسیونها به نوعی از اشکالات مجلس است که باید نگاهی تخصصی در کمیسیونها اجرا شده و تحصیلات اعضای کمیسیونها با حوزه فعالیتشان یکی شود.
طرح انتزاع نیازمند کارشناسی بیشتر بود
طرح انتزاع نیازمند یک کار تخصصی بود. درست است که مرکز پژوهشها تلاش کرد و اطلاعات و پژوهشهای مختلفی در این خصوص انجام داد، اما اینگونه طرحها باید به شکلی تخصصیتر مورد ارزیابی قرار گیرد.مثلا در طرح دوشغلهها نمیتوان بخش خصوصی را مجبور به رعایت این قانون کرد. اعتقاد من این است که در بخش طرح انتزاع، واگذاری انتخاب ریاست بانک کشاورزی به وزارت کشاورزی کار اشتباهی بود. سیاستهای پولی و مالی کشور متمرکز است. اعتقاد من این است که با این روند، بانک کشاورزی در آینده تبدیل به صندوق حمایت از کشاورزی خواهد شد و کمکم نیز، از بین میرود. بانک ماهیتش مشخص است و در حوزه پولی فعالیت میکند.
عیدانه از کجا آمد
عیدانهای که دولت به مردم پرداخت کرد، باتوجه به اینکه من عضو کارگروه مشترک مجلس و دولت بودم قرار بود که دولت این مبلغ را از صندوق توسعه ملی به صورت دلاری گرفته و با عرضه آن در اتاق مبادلات ارزی تبدیل به ریال کند. خب همانطور که مستحضرید، تبدیل 2.7 میلیارد دلار به ریال در مدتی کم، امکانپذیر نیست و از این رو فکر میکنم، دولت کل مبلغ را از منابع بانک مرکزی تأمین کرده و متعهد شده که بازپرداخت این پول از طریق عرضه همان دلار در مرکز مبادلات باشد.
پیشفروش سکهها کار درستی بود
اگر ما ممنوعیت خروج طلا از کشور را به درستی اجرا کنیم، این مشکلی اجرا نمیکند. طلا که جزو سرمایههای یک کشور است و جزو داراییهای مردم است. اگر توزیع سکه در بانک منجر به این شود که مردم طلا را در منزل نگهداری کنند، نگهداری طلا در بانک مرکزی یا بین مردم، فرقی نمیکند. یعنی دارایی نقدی کشور به شکلی کنترل می شود و طلا در دست مردم قرار میگیرد، و معادل ریالی آن به صورت مدیریت شده، در بانک مرکزی ذخیره میشود. اما شرط این کار این است که تفاوت نرخ ارز باعث نشود که عدهای برای کسب سود زیاد، اقدام به قاچاق طلا کنند. به طور مثال در این وضعیت بازار افراد میتوانند طلا را ذوب کرده و تبدیل به شمش طلا کنند، سپس آنرا به دبی برده و فروخته و دلار آنرا به کشور آورده و تبدیل به ریال کنند، که این مورد به دلیل تفاوت ارزی که هماکنون در کشور وجود دارد، سبب سودی کلان برای این افراد میشود. ما اگر امکان خروج طلا از کشور به غیر از آن بخشی که مسافر به طور طبیعی همراه خود دارد، ممنوع کنیم، این عرضه سکه، مشکلی ایجاد نمیکند. زیرا طلا همچنان در کشور است. ولی اگر این قضیه باعث شود که طلا از کشور خارج شود، میتواند مشکل ایجاد کند، که البته اعتقاد من این است که حتی میتوان با برنامهریزی، همین اتفاق را نیز به فرصت تبدیل کنیم. یعنی میتوانیم با فروش بخشی از منابع طلای کشور و تبدیل آنها به ارز، بخشی از تولید کشور را رونق بخشیم.
هدف بانک مرکزی از انجام این کار، جذب منابع برای مدیریت آن است. ما از این منابع ذخیرهشده میتوانیم در بخش افزایش سرمایه بانکها براساس چارچوبهای قانونی اقدام کنیم. هر اقدامی که اکنون باعث کاهش نقدینگی در کشور بشود و در نتیجه باعث کاهش تورم شود، خوب است.
اگر در حال حاضر نرخ ارز را ثابت کنند و نرخ عرضه سکه را هم مشخص کنند، قطعا این کار خوب است. اما اگر نرخها متغیر باشد، همان اتفاقی میافتد که در پیشفروش سکه در دوره قبل شکل گرفت. یعنی به دلیل کاهش پول ملی در ابتدای اجرای آن طرح و فاصله قیمتی در بازار، دلالی در این حوزه اتفاق افتاد و دوباره اقتصاد ضربه خورد.
لنگرگاه فعلی اقتصاد کشور، نرخ ارز است
عدم وجود نقشه راه در سیستم بانک مرکزی، باعث شده که نرخ ارز دائم در نوسان باشد. شوک ارزی در بسیاری از کشورها اتفاق میافتد که البته در ایران بسیار شدیدتر از دیگر کشورها بود که آن هم دلایل خود را دارد. ما باید حداقل یک سیاست ارزی یکساله ارائه کنیم که متاسفانه بانک مرکزی تا کنون چنین اقدامی نکرده است. ما حتی برنامه شش ماهه را هم می پذیریم اما متاسفانه این کار را انجام ندادهاند. سیاستهای بانک مرکزی در حال حاضر روزانه است. آثار مخرب نوسانات نرخ ارز به مراتب بیشتر از افزایش نرخ ارز با قیمتی ثابت است زیرا در شرایط ثبات نرخ ارز، حتی اگر ده هزار تومان هم باشد، میتوان تصمیم گرفت و اقتصاد را به سمتی برد، اما با نوسانات ارزی، نمی توان سرمایهگذاری در این خصوص کرد.
ما صد در صد مخالف چند نرخی ارز هستیم، زیرا ایجاد رانت و مفسده میکند. مثلا دولت قصد دارد نرخ ارز در بودجه را دو هزار تومان اعلام کند، در حالیکه به اعتقاد ما دولت باید بتواند کشور را هم با همین قیمت دلار اداره کند که در حال حاضر نمیتواند چنین کاری را انجام دهد. از سویی هزینههای دولت نیز با نرخ دلار آزاد که بالای سه هزار تومان است تامین میشود. ما اعتقاد داریم دولت باید نرخی ارزی را در بودجه تعیین کند که بتواند یک سال آن را ثابت نگه داشته و کشور را اداره کند.
ارز مرجع به مراتب بدتر است. الان کدام کالای اساسی در کشور با نرخ ارز مرجع عرضه میشود که ما اصرار به داشتن نرخ ارز مرجع داریم. عملا الان مصرفکننده ما اجناس اش را به قیمت نرخ آزاد میخرد. در حال حاضر، ارز مرجع فقط باعث ایجاد یک رانت بزرگ شده است.
ما الان تقریبا دو برابر نیاز کشور کالای اساسی وارد کردیم ولی در بازار نیست! این کالاها در حال ریاکسپورت شدن است. مثلا برنج را با نرخ ارز مرجع وارد میکنند اما توزیع نشده و از مرز کشورهای همسایه، خارج میشود. اعتقاد ما این است که وضعیت کشور از این شکل بدتر نخواهد شد. در نتیجه اجازه دهند نرخ دلار آزاد و ثابت باشد.
کاهش ارزش پول ملی در کشور یک اتفاق بزرگ رقم زده است
درست است که آثار تبعاتی منفی این اتفاق به شدت داره توده مردم را آزار میدهد. اما با این اتفاق واردات در کشور کاهش مییابد، چون دیگر به صرفه نیست. با این اتفاق کالاهای داخلی میتوانند خودنمایی کنند. مثلا کفش چینی که در گذشته با نرخی ارزانتر از کفش تولید خودمان عرضه میشد، اکنون به واسطه این کاهش ارزش پول، سه یا چهار برابر قیمت میشود، درحالیکه کالای تولید داخل، حتی اگر افزایش نرخ مواد اولیه را نیز به آن بیافزیم، اما قابلیت رقابت با جنس مشابه خود را خواهد داشت. این اتفاق هم زمانبر بوده و احتمالا در سال آینده رونق تولید ملی را شاهد خواهیم بود.
کاهش ارزش پول ملی در دو مورد اثر گذار است، اول ایجاد تورم وارداتی که شاهد افزایش قیمتها هستیم و دوم تورم صادراتی که طی آن شاهد افزایش صادرات هستیم. هر دو مورد موجب رونق تولید ملی میشود. این وضعیت فرصت طلایی کشور برای رونق تولید ملی است. اعتقاد ما این است که اگر رئیسجمهور آینده با تدبیر باشد میتواند با محور قرار دادن رونق تولید ملی، باعث شکوفایی این بخش در دولت خود گردد.
بالای 20 میلیارد دلار پول فیزیکی در منازل و بنگاهها و موسسات است که به دلیل عدم وجود سیاست صحیح در سیستم بانکی و پرداخت سود سپردههای ارزی به ریال، مردم راغب به قرار دادن پول خود در بانک نیستند. بانک مرکزی میتواند سپرده ارزی را متناسب با شرایط اقتصادی که موجب تشویق مردم شود اقدام به تنظیم سود آنها کرده و هر زمان که اشخاص، نیاز به ارزهای خود داشتند آنها را به اشخاص پس دهد و این امر موجب بازگشت ارزها به بانکها میشود.
مالیات از مسکن
در حوزه بحث مسکن این ابزار برای سرمایهگذاری استفاده شود و ما آنرا مدیریت کنیم، میتواند خوب باشد. اما اگر به مفهوم استفاده باشد فقط برای اینکه انبوهسازان یک کمیسیونی از این مورد پرداخت کند، این مورد خوب نیست. قانون مالیات مسکن اگر درست اجرا و درآمدهای آن توزیع و مدیریت شود بسیار خوب است. در اجرای این قانون هم یک ثباتی به بخش مسکن داده میشود.